ختم خطبه‌های خشونت به تروریسم

صبح دیروز یک تیم تروریستی چهار نفره که قصد ورود به کلانتری ۱۶ زاهدان را داشت، با مقاومت جانانه کارکنان خدوم انتظامی مواجه و پس از هلاکت تمام تروریست‌ها اقدام کور تروریستی آن‌ها ناکام ماند. در این حادثه دو نفر از مدافعان امنیت به شهادت رسیدند.
سردار جلیلیان، فرمانده انتظامی سیستان و بلوچستان در تشریح این حادثه گفت: در پی حمله تروریستی افراد مسلح به کلانتری ۱۶ زاهدان دو نفر از همکاران انتظامی به درجه رفیع شهادت نائل گشتند و هر چهار تروریست مسلح به هلاکت رسیدند. وی اظهار داشت: اوایل صبح چهار تروریست مسلح در پوشش ارباب‌رجوع قصد ورود به محوطه اصلی کلانتری را داشتند که با هوشیاری سرباز وظیفه نگهبان در اصلی مقر انتظامی، تروریست‌ها در اقدام اولیه خود برای ورود به محوطه اصلی کلانتری ناکام ماندند و در همان لحظات ابتدایی درگیری با مأموران انتظامی یک نفر از تروریست‌ها به هلاکت می‌رسد. وی گفت: با حضور مقتدرانه مأموران پلیس مستقر در مقر انتظامی و پس از ناکامی تروریست‌ها در ورود به محوطه اصلی کلانتری، مهاجمان مسلح وارد برجک نگهبانی کلانتری می‌شوند و اقدام به تیراندازی کورکورانه به اطراف و درگیری مسلحانه با نیرو‌های امنیتی و انتظامی می‌کنند.
فرمانده انتظامی سیستان و بلوچستان افزود: با آتش پرحجم مأموران پلیس، در این درگیری هر چهار تروریست تا دندان مسلح در صحنه به هلاکت می‌رسند و از آن‌ها چهار قبضه سلاح جنگی، هفت عدد نارنجک و چند جلیقه انتحاری کشف شده است. سردار جلیلیان از شهادت دو نیروی جان‌برکف انتظامی، سرباز وظیفه مبین رشیدی و استواریکم کادر علیرضا کیخا در این حمله تروریستی خبر داد و گفت: مأموران پلیس تا آخرین قطره خون خود برای امنیت ایران اسلامی ایستاده‌اند.
آقای عبدالحمید! شما مسئول هستید


پس از اعلام پایان عملیات مقابله با تروریست‌ها، مولوی عبدالحمید، امام جماعت مسجد مکی زاهدان با انتشار بیانیه‌ای کوتاه و چند پهلو و با، اما و اگر گفت: «اگرچه تاکنون ابعاد این جریان برای بنده مشخص نیست و از کیفیت این حمله و اینکه چه گروه یا افرادی پشت آن هستند، بی‌اطلاع هستم، اما پیشاپیش نگرانی و برائت خویش را از هر نوع خشونت و حملۀ مسلحانه و هر حرکتی که باعث ناامنی باشد اعلام می‌دارم. راه ما پیگیری مشکلات جامعه از طریق مذاکره و انتقاد سازنده است و بر حفظ تمامیت ارضی و امنیت کشور تأکید می‌کنیم و برای رسیدگی به حقوق حقه از طریق صحیح و مسالمت‌آمیز تأکید داریم. بنابراین، از مردم شریف استان سیستان‌وبلوچستان به‌ویژه زاهدان تقاضا دارم ضمن حفظ آرامش و خویشتنداری، از هر نوع حرکت و عملی که باعث ناامنی می‌شود پرهیز کنند.»
خبرگزاری تسنیم در همین زمینه در گزارشی نوشت: «اعلام نگرانی و برائت مولوی عبدالحمید در این اعلام موضع، پیش از اینکه نشانه نیت خیرخواهانه او در آرام کردن اوضاع و اذهان باشد، نشان‌دهنده دستپاچگی وی از این است که آرام آرام نتیجه التهاب‌آفرینی در ماه‌های گذشته را می‌بیند و می‌داند که مردم خطبه‌های التهاب‌آفرین او در نماز جمعه را با اقدامات تروریستی اخیر بی‌ارتباط نمی‌دانند.
عبدالحمید پس از حادثه حمله به کلانتری ۱۶ زاهدان در ۸ مهر ۱۴۰۱ که به شهادت تعدادی از نمازگزاران در مصلی منجر شد، بلندگو‌های مسجد مکی را با فرکانس‌های هدایت‌شده از کانون‌های ضدانقلاب همسو کرد و در همراهی با این جریان، حتی بسیاری از فتاوا و گفته‌های پیشین خود را مخصوصاً در حوزه زنان به فراموشی سپرد و حرف‌های دشمن‌شادکن جدیدی زد، به گونه‌ای که در کمتر خطبه‌ای از نماز‌های جمعه عبدالحمید بود که از حادثه کلانتری ۱۶ سوء استفاده سیاسی نکند و دستگاه‌های حاکمیتی را متهم نکند.
در حالی پس از حادثه ناگوار سال گذشته در مصلای زاهدان، تمام ارکان نظام جمهوری اسلامی ایران در نکوهش کوتاهی‌ها و قصور رخ داده در این زمینه اعلام موضوع کردند و حتی در بالا‌ترین سطح مقام معظم رهبری دستور پیگیری فوری و دقیق در برخورد با مقصران و دلجویی از حادثه‌دیدگان داشت، اما مولوی عبدالحمید که گویا تازه بهانه و ابزار لازم برای حمله به جمهوری اسلامی را پیدا کرده بود، با وجود استجابت درخواست‌های اولیه‌اش درباره این حادثه، پا را فراتر گذاشت و هر جمعه بهانه جدیدی برای اظهارنظر‌های شاذ پیدا می‌کرد.
خودداری اولیه از پذیرش تیم اعزامی از تهران به نمایندگی از رهبر انقلاب، بی‌توجهی به پذیرش اشتباه و بیان قصور در زمینه حادثه ۸ مهر زاهدان و حتی محاکمه عوامل این حادثه، تهمت‌های مداوم به جمهوری اسلامی در زمینه‌های مختلف از جمله نقض حقوق بشر و تعرض به زندانیان که در آخرین مورد به درخواست برای اعزام کارشناسان خارجی به زندان‌های کشور منتهی شد و بیان انبوهی از اظهارنظر‌های احساسی بخشی از برنامه هفتگی مولوی عبدالحمید در ماه‌های اخیر بوده که معمولاً بعد از هر نماز جمعه عده‌ای از مریدان وی، سعی کردند در خیابان خروجی خطبه‌های مولوی را با آسیب زدن به اموال عمومی و شخصی به نمایش بگذارند. مولوی عبدالحمید با بیانیه‌ای کوتاه سعی می‌کند با ابراز تأسف و تألم، خودش را از حادثه رخ‌داده ناراحت نشان دهد، اما همین اعلام برائت و بی‌اطلاعی آشفته و دستپاچه از هویت تروریست‌ها، نشان می‌دهد قطعاً خودش هم فهمیده است همگان او را در ملتهب کردن فضای جامعه استان سیستان و بلوچستان و وقوع حوادث مکرر تروریستی دخیل و سهیم می‌دانند وگرنه اگر در توصیه به مردم برای دعوت به آرامش و خویشتنداری صادق بود، این آرامش و خویشتنداری و متانت را ابتدا باید از خود شروع می‌کرد.
زمانی که بار‌ها نمایندگان رهبر انقلاب برای پیگیری ویژه و فوری به زاهدان آمدند و بی‌توجهی کرد. زمانی که برکناری و محاکمه مقصران حادثه مهرماه زاهدان را دید و ترجیح داد بر آتش فتنه و التهاب بدمد. وقتی فتنه‌انگیزی و دعوت به شورش نقشبندی، مولوی نزدیک به خودش را حتی همین امروز دید و جلوی او را نگرفت. زمانی که فتاوای پیشین خود درباره زنان را کنار گذاشت و برای جلب نظر اذهان بیمار، حرف‌های جدید زد و نتیجه حرف‌هایش را با ناامنی بیشتر استان و حتی حمله تروریستی نزدیک مسجد مکی دید و اینچنین آشفته و نگران شد.»
دم خروس بیرون زد
پس از بیانیه فرافکنانه عبدالحمید، عبدالغفار نقشبندی، یکی از مولوی‌های متواری به خارج از کشور که در آشوب‌های سال گذشته سیستان و بلوچستان نقش داشته است، در توئیتی با اشاره به بیانیه مولوی عبدالحمید، درباره حمله به کلانتری ۱۶ در زاهدان نوشت: «طبق اخبار موثق فدائیان بلوچ کلانتری ۱۶ زاهدان را که عامل فاجعه خونین زاهدان بود به رگبار بسته‌اند. از این رو، ممکن است هر آن نیرو‌های وحشی رژیم به همین بهانه به سوی مسجد مکی بروند. از جوانان زاهدانی درخواست می‌شود گرداگرد مسجد حلقه بزنند.»
نقشبندی، اما کیست و چرا به خارج از کشور متواری شده است؟ دهم اسفند سال گذشته یک منبع مطلع به ایسنا گفت: «عبدالغفار نقشبندی یکی از عاملان دخیل در آشوب‌های اخیر سیستان و بلوچستان به خارج از کشور متواری شده است. عبدالغفار نقشبندی پس از صدور حکم دستگیری و از بیم افشا شدن ارتباطش با سرویس‌های جاسوسی، پس از مدتی زندگی مخفیانه، به یکی از کشور‌های همسایه منتقل شده است. نقشبندی مدت‌هاست نقش سرباز پیاده سرویس‌های جاسوسی را در این استان ایفا می‌کرد و نقش مهمی در برهم زدن امنیت سیستان و بلوچستان و ایجاد آشوب‌های اخیر داشت، حالا که عرصه را برای جولان بیشتر تنگ دید و مردم شیعه و سنی به افکار و اهداف وی پی بردند، به دست اربابان خود متواری شد. مشارکت در ترور مولوی جنگی‌زهی از منادیان وحدت در استان نیز از سوابق نقشبندی است که ارتباط او را با شبکه‌های معاند بهتر نمایان می‌کند. با این سابقه شرارت اکنون بهتر می‌توان به رابطه حادثه دیروز با این مولوی پی برد. خصوصا آنکه او همواره مورد حمایت مولوی عبدالحمید هم بوده است.»