قهرمانهای دیروز، مدیران موفق امروز
به گزارش شهروند آنلاین، حضور ورزشکاران موفق سابق ایران در عرصههای مدیریتی معمولا اتفاقهای خوبی را برای ورزش بهوجود آورده و نتایج مؤثری به همراه داشته است. چنین امر مهمی اما کمتر در فدراسیونهای ورزشی وجود دارد و بیشتر شاهد مدیریت افرادی هستیم که سابقه چندانی در عرصه ورزش ندارند و شاید گاها از جنس این رشته ورزشی نیستند. اگرچه در سالهای اخیر تعداد مدیران ورزشی در فدراسیونها بیشتر شده، اما همچنان کار کردن در این فضا جای زیادی برای پیشرفت دارد و بیشک وزارت ورزش و سایر دستگاههای ورزشی میتوانند در این عرصه نقش مهمی ایفا کنند.
ورزشکار حتما نباید مربی شود!تا چند سال قبل عرف بر این بود که همه ورزشکاران وقتی به پایان دوران حرفهای خود میرسیدند، باید در عرصه مربیگری فعالیت کنند و به این سمت میرفتند. همین حالا بسیاری از قهرمانهای سابق مشهور به واسطه آنکه در مربیگری فرصت کافی به آنها داده نشده و نتوانستند در سطح حرفهای به مربیگری بپردازند، خانهنشین شدهاند و فعالیتهای خود را در عرصه دیگری غیراز ورزش دنبال میکنند.
حالا اما چند سالی است با توجه به اینکه بسیاری از ورزشکاران در کنار فعالیتهای قهرمانی، تحصیلات خود را هم جلو بردند، فضا برای حضور قهرمانهای بازنشسته در عرصههای مدیریتی ورزش بیشتر فراهم شده است. قهرمانهایی که با لباس ورزشی در سالیان قبل، پرچم ایران را بالا بردند و دل مردم را شاد کردند، حالا با پوشیدن کت و شلوار در فدراسیونها کار میکنند و البته که حضور آنها موفقیتهای خوبی نیز به ارمغان آورده است. کسانی که بهعنوان ورزشکار همه شرایط سخت را تحمل کردهاند و تجربه مناسبی بهدست آوردهاند، حالا با لمس مسائل مختلف میتوانند بیشتر در قامت مدیر، ورزشکاران را درک کنند و شرایط بهتری را در فدراسیونها رقم بزنند.
وزیر ورزش، بهترین نمونه استمهمترین نمونه برای ورود ورزشکاران سابق در عرصه مدیریتی ورزش، حمید سجادی است. وزیر کنونی ورزش و جوانان یکی از دوندههای سابق و مشهور ایران به شمار میرود که بعد از پایان دوران قهرمانی، تحصیلات خود را جلو برد و در قامت مدیر در عرصههای مختلف ورزش فعالیت کرد و حالا بهعنوان وزیر ورزش و جوانان فعالیت خود را ادامه میدهد. البته که به عملکرد حمید سجادی در وزارت ورزش و جوانان انتقادهایی وارد است اما به واسطه سوابق طولانی او در ورزش کشور و اینکه در همه بخشهای ورزش کار و دغدغهها را لمس کرده، سجادی انتخاب مناسبی برای ریاست ورزش کشور به شمار میرفت.
چهرههای جذاب ورزش بر رأس سه فدراسیون!در چند سال گذشته شاهد حضور برخی ورزشکاران سابق بر فدراسیونهای ورزشی بودهایم که اکثر آنها دوران موفقی را پشت سر گذاشتند. همین حالا هم سه نفر از قهرمانهای سابق بر سه فدراسیون پرافتخار و جذاب ورزش ایران مدیریت میکنند.
علیرضا دبیر که چهار سال ریاست فدراسیون کشتی را برعهده داشت، پنجشنبهگذشته در مجمع انتخاباتی این فدراسیون بار دیگر بهعنوان رئیس انتخاب شد و کارش را دنبال میکند. دبیر در دوران ریاست چهارساله گذشته اقدامهای مؤثری را در کشتی انجام داد. جدا از نتایج نسبتا مناسب در تیمهای ملی و پشتوانهسازی در این عرصه برای تیم ملی کشتی بزرگسالان در امر زیرساختی هم دبیر فعالیتهای زیادی انجام داده است.
ساخت بزرگترین کمپ ورزشی ایران برای فدراسیون کشتی، مهمترین دستاورد دبیر در دوران چهارساله محسوب میشود. اگرچه برخی رفتارهای او همیشه مورد نقد واقع شده اما بیشک نمیشود دستاوردهای این مدیر جوان و باتجربه را که از جنس کشتی است، نادیده گرفت.
در تکواندو مدتی است شاهد ریاست هادی ساعی، چهره ویژه این رشته هستیم. ساعی بهعنوان قهرمان سابق المپیک و جهان در رشته تکواندو شاید یکی از بهترین گزینهها برای ریاست باشد. او در مدتی که بر مسند ریاست فدراسیون تکواندو نشسته، توانسته فعالیتهای خوبی را انجام بدهد. در ورزش زنان و مردان پشتوانهسازی خوبی صورت گرفته و کسب نخستین مدال طلای جهانی توسط یک زن ایرانی (که چند هفته قبل توسط ناهید کیانی بهدست آمد) در دوره ریاست هادی ساعی رقم خورد. ساعی بهعنوان یک مدیر از جنس ورزش فعالیتهای مناسبی در امر توسعه زیرساختهای تکواندو هم انجام داده است.
در وزنهبرداری هم یک اتفاق مهم را طی ماههای گذشته شاهد بودیم. بعد از ناکامیهای پیدرپی و چند ساله رشته پرمخاطب، سجاد انوشیروانی، نایب قهرمان سابق المپیک، در انتخابات وزنهبرداری ورود کرد و توانست با حمایت اعضای مجمع، صندلی ریاست را بهدست بیاورد. او با ورود به وزنهبرداری از نفراتی مثل بهداد سلیمی، حسین رضازاده و… در بدنه فدراسیون استفاده کرده و حالا بهنظر میرسد شاهد اتفاقهای خوبی در بحث نتیجهگیری در آینده باشیم و با مدیریت قهرمانهای سابق، وزنهبرداری نیز به روزهای خوب خود برگردد.
راز مدیریت غیرورزشیها بر ورزش چیست؟اتفاقی که در سالیان گذشته مانع از حضور ورزشکاران سابق در عرصههای مدیریتی شده، ارتباطات و ورود گسترده مدیران غیرورزشی به این حوزه است. بسیاری از مدیرانی که در فدراسیونهای ورزشی کار میکنند، سابقه زیادی در این حوزه نداشتند و فعالیتهای آنها بیشتر در حوزههای غیراز ورزش بوده است. جذابیت فعالیت در ورزش و به چشم آمدن بیشتر با مدیریت در این حوزه باعث میشود که برخی مدیران براساس داشتن رابطه و نه داشتن رزومه لازم به فدراسیونهای ورزشی ورود کنند و کارشان را جلو ببرند و البته که به واسطه فعالیت در این حوزه نامشان نیز بر سر زبانها بیفتد.
* * *
مدرک دکترای قهرمانها به چشم نمیآید!حسن روشن در گفتوگو با «شهروند»: کسی که از جنس ورزش باشد، دغدغهها را درک میکند
حسن روشن، یکی از پیشکسوتان باتجربه فوتبال است که علاوه بر مربیگری، در مدیریت فوتبال هم سوابقی دارد. او میگوید به امثال خودش هیچگاه به اندازه کافی فضای لازم برای انجام کار مدیریتی داده نشده است. روشن به خبرنگار ما گفت: «زمانی میگفتند ورزشکار سواد ندارد اما الان اکثر ورزشکاران ما تحصیلکرده هستند و مدارک معتبر دریافت کردهاند. مدرک تحصیلی آنها هم جعلی یا براساس پرداخت پول نیست! آنها زحمت کشیدند و در کنار ورزش حرفهای، درس خواندند اما خیلیهایشان را به فدراسیونهای ورزشی راه هم نمیدهند!»
او ادامه داد: «این همه ورزشکار و قهرمان داشتیم که مدرک دکتری هم دارند؛ چرا کسی مدرک آنها را نمیبیند؟ مگر غیر از این است که بین دو نفر که مدرک دکتری دارند باید شایستگی و سوابق ورزشی را برای فعالیت در ورزش درنظر بگیرند؟ چرا فردی که ورزشی نیست، مدیر میشود و به ورزشکاری که سالها در این عرصه زحمت کشیده و جان کنده اهمیت داده نمیشود؟ این مسائل دردآور است و باعث دلسردی میشود.»
روشن در پاسخ به این پرسش که چگونه باید شاهد حضور ورزشیهای بیشتری در سِمت مدیریت فدراسیونهای ورزشی باشیم، گفت: «فقط باید ارتباطات را کنار گذاشت. رفاقت، خوب است اما وقتی کار با رفیق بازی مخلوط شود، همهچیز بهم میریزد. نقش وزارت ورزش در این حوزه مهم است، اگرچه خیلی از مدیران هستند که سالها قبل به ورزش ورود کردند و حالا شناخته شدهاند، اما آنها هم در این سالها کار خاصی برای ورزش نکردند. اکثر آنها نیز سنشان به بازنشستگی رسیده است. پس چه بهتر برای جایگزینی آنها از قهرمانهای سابق استفاده کنیم.»
این پیشکسوت باسابقه صحبتهای خود را اینطور به پایان برد: «الان در برخی فدراسیونها میبینیم که برخی ورزشکاران سابق توانستهاند روی کار بیایند و موفق هم باشند. خب چرا در همه فدراسیونها این رویه را درنظر بگیریم؟ مگر زمانی که دادکان، رئیس فدراسیون فوتبال بود بد کار کرد؟ او یک قهرمان باسابقه بود و توانست فوتبال را سروسامان بدهد. چون از جنس فوتبال بود. اینکه یک نفر وقتی مدیر میشود همه سختیها و دغدغهها را لمس کرده باشد، اهمیت زیادی دارد و متأسفانه در خیلی از جاها این مسئله درنظر گرفته نمیشود.»
//اتمام پیام