دو راهی جنگ و صلح!

گروه جهان
در تازه ترین تحولات صورت گرفته در خصوص جنگ اوکراین، وزارت خارجه روسیه روز گذشته حمله نیروهای اوکراینی به پل کریمه را تایید و اعلام کرد که دو شناور زیر دریایی بدون سرنشین چنین اقدامی را صورت داده‌اند.  این موضوع در حالی حائز اهمیت است که اوکراین از ماه گذشته میلادی ضدحمله خود علیه نیروهای روسیه را آغاز کرده و به تازگی نیز مقامات این کشور اعلام کرده‌اند به دنبال باز پس گیری شبه جزیره کریمه از روس‌ها هستند.
در این رابطه مسکو اعلام کرده که در انفجار پل کریمه که منجر به مسدود شدن چند ساعته آن شده، نیروهای آمریکایی و بریتانیایی نیز نقش داشته‌اند؛ امری که به گفته کارشناسان می تواند منجر به مشکلات و اخلال گسترده لجستیکی برای نیروهای روسیه در این منطقه استراتژیک شود. طبق گفته سخنگوی سازمان اطلاعاتی ارتش اوکراین، پل کریمه یک مرکز مهم لجستیکی برای انتقال نیروها و منابع روسیه به داخل خاک اوکراین است. از همین رو به نظر می رسد که یکی از نقاط مهم درگیری در طول ماه‌های آینده در این منطقه باشد؛ جایی که پیش از حمله یکشنبه شب اوکراین به پل کریمه، فرمانده نیروی زمینی اوکراین در پست خود در فضای مجازی نوشته بود: لالایی برای اشغالگران آماده می‌شود!
قرارداد  انتقال غلات  به تاریخ  پیوست!
همزمان با این اتفاق مهم، خبرها حاکی از آن است که روس‌ها قرارداد انتقال غلات اوکراین از دریای سیاه را تعلیق کرده‌اند. البته دمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین اعلام کرده که این مساله ربطی به حمله اوکراین به پل کریمه نداشته و از آنجا که سررسید توافق صورت گرفته روز دوشنبه به پایان رسیده، روس‌ها به دلیل عدم اجرای مفاد قرارداد از سوی کشورهای غربی با تمدید آن مخالفت کرده‌اند.
این مساله از آنجا اهمیت دارد که توقف صادرات غلات اوکراین می‌تواند به بحران غذایی موجود به ویژه در آفریقا و خاورمیانه دامن زده و همزمان منجر به افزایش تورم مواد غذایی در سطح جهانی شود. موضوعی که رجب طیب اردوغان، رییس جمهوری ترکیه نسبت به آن واکنش نشان داده و گفته است: توافق صادرات غلات اوکراین حالا دیگر به صندوقچه تاریخ پیوسته است!


دو راهی ادامه یا  توقف جنگ
با توجه به اتفاقات روز گذشته و نیز تحولاتی که در خصوص جنگ اوکراین جریان دارد، شواهد نشان می‌دهد که این جنگ علاوه بر تبدیل شدن به باتلاقی که درونمایی برای پایان آن متصور نیست، به یک بن‌بست راهبردی و ژئوپلیتیکی نیز ختم شده است.
در همین رابطه اندیشکده رند در گزارشی که به تازگی منتشر کرده، آورده است: تحولات جنگ اوکراین اکنون نه تنها در میدان نبرد، بلکه با توجه به پیامدهای گسترده‌ای که دارد، تبدیل به یک دوراهی برای ادامه یا پایان درگیری‌ها برای کشورهای غربی شده است. هر چند که ضدحمله اوکراینی‌ها آغاز شده، اما پیشرفت آن بسیار کند است. از سوی دیگر زمزمه‌هایی نیز از سوی برخی کشورهای غربی مبنی بر تردید آنها در خصوص ارائه کمک به اوکراین نیز مطرح می شود. تا جایی که برخی استدلال می کنند باید قبل از اینکه جنگ اوکراین تبدیل به یک باتلاق و نزاع دائمی شود، حتی به قیمت اجبار کی‌یف برای نشستن پای میز مذاکره، جلوی ادامه درگیری‌ها گرفته شود.
در این راستا مساله مهم این است که اخیرا مقامات ارشد آمریکایی نشستی با وزیر خارجه روسیه درباره پایان خصومت‌ها برگزار کردند. هر چند که اعلام شد دولت بایدن با محرمانه بودن این مذاکرات مخالفت کرده، اما چنین موضوعی می تواند سوءظن اوکراین و برخی پایتخت‌های اروپایی مبنی بر توافق یک‌جانبه واشنگتن با روسیه در قبال اوکراین را تقویت کند. این مساله از آنجا حائز اهمیت است که به نظر می رسد روس‌ها برای تداوم جنگ دو استراتژی را به صورت متوازن در دستور کار دارند؛ راهبردی که از آن به عنوان ترس و وابستگی یاد می شود. یعنی مسکو درصدد است تا کشورهای غربی به خصوص اروپایی‌ها را متقاعد کند که جنگ اوکراین یک نبرد وجودی برای روسیه محسوب شده و کرملین به هیج عنوان حاضر به پذیرش شکست نخواهد شد.
همچنین در حالی راهبرد دوم مسکو مانور بر روی وابستگی اروپا به منابع انرژی روسیه است که بررسی تحولات نشان می‌دهد، هر دو طرف در یک بن‌بست معنادار گرفتار شده‌اند. یعنی روسیه به‌رغم به کار بردن تمامی امکانات و دادن تلفات فراوان همچنان قادر به شکستن مقاومت اوکراینی‌ها نبوده و از سوی دیگر نیروهای اوکراینی نیز همزمان با حمایت‌هایی که از سوی غرب به سمت آنها سرازیر شده، توان بیرون کردن روس‌ها از خاک خود را ندارند.
به همین دلیل است که اکنون برخلاف گذشته، استدلال موافقان غربی مذاکره برای پایان جنگ هر چه بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. بنابراین استدلال، مذاکره برای خاتمه جنگ نه تنها از منظر بشردوستانه اهمیت دارد، بلکه می تواند تهدید اتمی بالقوه پوتین را نیز در آینده خنثی کند. از سوی دیگر شروع مذاکرات می تواند به از سرگیری انتقال غلات که جان میلیون‌ها انسان در جهان به آن وابسته است نیز کمک کند. علاوه بر این خاتمه جنگ نه تنها هزینه‌های اقتصادی دولت‌های اروپایی را کاهش می‌دهد، بلکه ایالات متحده را نیز قادر می‌سازد تا با تمرکز بیشتری به سمت مقابله با چین برود.
بنابراین پایان جنگ از طریق مذاکره نه تنها غربی ها را از تنگنا خارج می سازد، بلکه افکار عمومی بین‌المللی را که اکنون در قابل جنگ اوکراین در دودستگی قرار دارد را نیز متقاعد کرده و به طور کلی از منظر انرژی گرفته تا پایان منازعات ژئوپلیتیکی برای بهبود شرایط جهانی تاثیر مثبت خواهد داشت.
 ریسک  مذاکره  با پوتین
این استدلال ها در شرایطی مطرح می‌شود که مخالفان آن نیز برای خود دلایلی در جهت عدم مذاکره با پوتین دارند. از منظر آنها نشستن پای میز مذاکره در وضعیت فعلی، چراغ سبز تجاوز بیشتر روسیه به اوکراین خواهد بود. با نگاهی به گذشته مشاهده می کنیم از زمان فروپاشی شوروی و در سال 1994، طبق توافقی که میان کی‌یف و مسکو، مبنی بر واگذاری موشک‌ها، بمب افکن و 1900 کلاهک هسته‌ای از سوی اوکراین صورت گرفته، روس‌ها تضمین کردند که به تمامیت ارضی اوکراین و امنیت مرزی آنها پایبند باشند.
اما این توافق کمتر از 10 سال طول کشید؛ زیرا 3 سال پس از روی کار آمدن پوتین یعنی در سال 2003، روسیه به بهانه اینکه جزیره توزلا در سواحل کریمه برای آنها مقدس است، دست روی این نقطه گذاشتند. سپس در حالی شبه‌جزیره کریمه را در سال 2014 به خاک خود الحاق کردند که هر چند طبق مذاکرات بین المللی از تشدید درگیری‌ها کاسته شد، اما روس‌ها را از تداوم جنگ منصرف نکرد؛ چرا که حالا شاهد هستیم مسکو پس از تصرف کریمه، حالا به اراضی بیشتر و حتی کل اوکراین چشم دوخته است.
در نتیجه وقتی شواهدی از نرمش روسیه در قبال اوکراین حداقل در طول یک سال گذشته وجود نداشته، به طور قطع خوشبینی نسبت به مذاکره با پوتین برای مهار بحران و تشدید آن اشتباهی استراتژیک خواهد بود. این موضوع از آنجا اهمیت دارد که روسیه در این جنگ ابتکار عمل پیشروی یا توقف درگیری‌ها را در دست دارد؛ در حالی که اوکراینی ها در دو راهی ادامه جنگ یا تسلیم کامل قرار دارند.
از سوی دیگر در حالی گفته می شود که واگذاری کریمه و 20 درصد از سرزمین‌های تصرف شده اوکراین به مسکو می‌تواند با توجه به مخاطرات جنگ منطقی به نظر برسد، برخی از تحلیلگران معتقدند، کشورهای اروپای شرقی و حوزه بالتیک مانند لهستان و لیتوانی چگونه متقاعد می‌شوند که چنین توافقی را که منجر به اشغال بخشی از خاک اوکراین شده به رسمیت بشناسند؟ در واقع سوال مهم این است که آیا تضمین ناتو برای آنها کفایت می کند یا اینکه در شرایط حساس بعدی ممکن است سر آنها نیز معاملاتی صورت بگیرد؟
جنگ یا  مذاکره؟
در بن‌بست فعلی جنگ، برخی در غرب تصور می کنند که اوکراین تنها با بیرون راند نیروهای روسیه می تواند در جنگ پیروز شود؛ اما تاریخ نشان می دهد که این قضیه لزوما درست نیست؛ چرا که شوروی به واسطه هزینه‌های جنگ، نهایتا ناچار به خروج از افغانستان شد. همچنین آمریکا نیز در نهایت با توجه به پیامدهای زیان‌بار حمله به افغانستان و ویتنام تصمیم به خروج از این کشورها گرفت. لذا برخی از مقامات و تحلیلگران غربی معتقدند در شرایطی جنگ برای روس‌ها تبدیل به باتلاق شده که تنها برگ برنده اوکراینی‌ها برای دریافت کمک و همراهی افکار عمومی بین المللی، مقوله مقاومت در مقابل نیروهای مهاجم روسی است؛ بنابراین اگر آنها امروز پای میز مذاکره قرار بگیرند، چنین اهرمی را از دست خواهند داد؛ کما اینکه غربی‌ها باید در نظر داشته باشند که تضعیف روسیه به دست اوکراین نیز لطف بزرگی در حق ناتو بوده است!