روزنامه جوان
1402/05/02
«تعزیه» سرمایهای ملی که برخی مسئولان درکی از آن ندارند!
علت انتخاب مسئله نمایش و حواشی اجرای یک تعزیه به عنوان سوژه ساخت مستند «صحنه آخر» چه بود؟ تعزیه یک هنر نمایشی ملی – شیعی است و از این منظر یک مسئله بسیار مهم است که باید به آن پرداخته شود. از منظر دیگر ما با تعزیهای روبهرو بودیم که هم یک سابقه دیرینه دارد و هم اینکه به صورت دو زبانه (فارسی – عربی) اجرا میشود. ویژگی خاص دیگر این تعزیه که ما آن را به عنوان سوژه اصلی و دستمایه ساخت مستند «صحنه آخر» کردیم، این است که مردم فقط به عنوان تماشاگر در هنگام اجرای تعزیه حضور ندارند، بلکه در اجرای آن یک مشارکت فعالانه و خوبی دارند. به کلام دیگر مردم در مسیر اجرای نمایش کاملاً تعیینکننده بودند و این مسئله به صورت عاطفی و فطری انجام میگیرد و هیچ برنامهریزی قبلی برای آن در کار نیست. حتی شاید برنامهریزیها برای این بود که مداخلهها صورت نگیرد، ولی هر بار این طراحی قبلی محقق نمیشد و تیم برگزارکننده موفق به انجام آن نمیشد و مردم بالاخره ورود و مداخله و نقش خودشان را ایفا میکردند؛ دلیل انتخاب این سوژه از طرف ما هم دقیقاً همین موارد بود. جاسم شدیدزاده، مسئول هماهنگی و هیئت امنای تعزیه در مراسم رونمایی مستند به اجرای ۳۰ ساله تعزیه مذکور و جمعیت چندین هزار نفری مردم در هر نوبت اجرا اشاره کرد، فکر میکنید علت بیتوجهی مسئولان فرهنگی به ظرفیت بالای تعزیه در کشورمان چیست؟ به نظر من چنین اتفاقی به عدم بینش درست و اولویتسنجی نادرست و اشتباهات در تعیین اولویتهای فرهنگی برمی گردد. ما باید برای نمایش فرهنگ و آیینهای ملی، ایرانی و دینی در کشورمان هزینه کنیم تا نهایتاً به حفظ و حراست این آیینها منجر شود، ولی در عمل بودجههای اصلی جای دیگری صرف میشود. در عمل توجهات به جاهای دیگر معطوف است و حتی مدیران فرهنگی که مدعی پیگیری فرهنگ و سبک زندگی ایرانی- اسلامی هستند به صورت عملی تحرک اثرگذاری ندارند و انگار مسحور چیزهای دیگری هستند! منظورتان این است که درگیر اداهای شبهروشنفکری میشوند؟ به عنوان یک هنرمند و نه یک بچه مسلمان و شیعه، معتقدم تعزیه روشنفکری است؛ شما یک شکست قهرمانانه در دل تاریخ را به هنرمندانه و فاخرترین شکل ممکن نمایش میدهید، آیا از این روشنفکرانهتر هم چیزی هست؟! از این بزرگتر چه چیزی هست؟! ما هر آنچه را برای اعتلای فرهنگ کشور نیاز است، داریم، اما متأسفانه برنامهریزی نداریم. من معتقدم که یک روال و یک مسیر روتین و همیشگی غلطی وجود دارد که همه به آن تن میدهیم. ما اگر به همین تعزیه و بسیاری از خردهفرهنگهای اقوام متکثر کشورمان بپردازیم، دیگر نباید نگرانی خاصی در حوزه فرهنگ داشتهباشیم. همین نمایش تعزیه در آن محله شهر اهواز از روزگاری که اینترنت و فضای مجازی وجود نداشتهاست، اجرا رفته و حتی امروز که ماهواره و فضای مجازی و بسیاری دیگر از سرگرمیهای دنیای مدرن وجود دارد، هر بار بیش از ۱۰ هزار نفر در آن گرمای طاقتفرسای خوزستان و اهواز برای دیدن این تعزیه ساعتها وقت میگذارند، بهتر و بالاتر از این چه چیزی میخواهیم؟! متأسفانه آن چیزی را که ما باید به آنها بپردازیم تا نیازهای فرهنگی مردم به وسیله آنها برطرف شود، خرج چیزهای دیگری میکنیم! ممکن است برای مخاطب این سؤال ایجاد شود که چرا یک مستند درباره اجرای تعزیه ساخته شده، پاسخ شما به این سؤال احتمالی چیست؟ من فکر میکنم اگر قرار باشد چیزی را برای مردم و مخاطبان جذاب کنیم، باید از چگونگی و پشتپرده و شرایط آن صحبت کنیم. وقتی که جذابترین برنامه تلویزیون در سرتاسر دنیا برنامههایی مثل نود و چگونگی مسابقات فوتبال و حواشی و پشتپردههای آن است، یعنی یک موضوع جذاب این است که در مورد چگونگی آن اتفاقات صحبت بکنیم، این باعث شد که ما سراغ تعزیه برویم. این بدان معنی است که خود تعزیه یک هنر مهم است، نمایش یک هنر مهم است و نحوه چگونگی انتخاب نقشهای آن هم مهم و جذاب هستند. مثلاً نحوه انتخاب نقش شمر چگونه است و چطور میشود یک شخص مسلمان شیعه که عاشق امام حسین و همه اهلبیت علیهمالسلام است، قبول میکند نقش یکی از خبیثترین افراد تاریخ و دشمنان این خاندان را بازی کند و خودش را در معرض این کار قرار بدهد، جزو مسائل مهمی است که باید به آن پرداخته شود و ما این کار را در مستند «صحنه آخر» انجام دادیم. یعنی ما در این مستند هم با یک درام مواجه هستیم و هم با یک اتفاق مستندی که هیچ چیز از قبل دکوپاژ نشدهاست؟ ما در این مستند درباره یک تعزیهای که ۳۰ سال است اجرا میرود، صحبت میکنیم که از یک طرف عدهای میخو اهند جلوی آن را بگیرند و عدهای دیگر مصمم به اجرای آن هستند. همین مسئله باعث کشمکشهایی میشود که مخاطب را با تعلیق و کنشهایی روبهرو میکند که مجموعاً درام مستند را شکل میدهند. روند قصه مستند همه شاخصههای یک درام را دارد. هم شخصیت منفی (بدمن) در آن حضور دارد؛ هم قهرمان دارد و هم خلوت آن شخصیت منفی و چرایی تندادنش به اتفاقات در آن وجود دارد و هم تعلیق و دیگر عناصر سازنده یک درام را داراست. این باعث میشود تا لحظه آخر مشخص نشود که تعزیه انجام میشود یا نه؟! من برای فیلمبرداری این مستند مجبور شدم طی دو سال و در ایام محرم به اهواز سفر و کار را فیلمبرداری کنم، چون این تعزیه صرفاً در ایام ماه محرم اجرا میشود. در مورد وجهتسمیه آن هم باید عرض کنم که علت این نامگذاری همانطور که قبلاً گفتم مشخص نبودن سرنوشت اجرا یا عدم اجرای این تعزیه تا لحظات پایانی است و به همین علت «صحنه آخر» را به عنوان نام مستند انتخاب کردم.
سایر اخبار این روزنامه