روزنامه جوان
1402/05/08
انسداد پیشرفت ایران با مسیر «بیخوابی رئیسی»
نان برخی از جریانهای سیاسی – اجتماعی و رسانههای آنها در خلاف واقعگویی و ضریب دادن به حاشیه است؛ هرچقدر رسانه و آگاهیبخشی آن میتواند برای پیشرفت جامعه مفید و ضروری باشد، این رسانههای حاشیه دوست، بلای جان پیشرفت جامعه هستند.هر هفته و هر روز، تیترها، یادداشتها و گزارشهای متعددی در برخی از رسانهها منتشر میشود که هر خوانندهای با دیدن آنها بالبداهه پی میبرد هدف نویسنده و منتشرکننده آن مطلب، نه اصلاح امور، که تصفیه حساب سیاسی و جناحی است. انتقاد، حتی نقد تند و تیز و با نیش و کنایه، جزء انفکاک ناپذیر کار رسانهای است؛ ولی مچگیری با خلاف واقعگویی و انتسابهای ناروا، اول رسانه را از کارکرد اصلی میاندازد و در ادامه رسانه را به یک بنگاه سخنپراکنی فرومیکاهد که خاصیتش مانعتراشی بر سر پیشرفت جامعه است.
یک نمونه از این سنگاندازیها در مسیر پیشرفت جامعه ایرانی دو، سه روز گذشته در رسانهها و شبکههای مجازی رخ داد. علی بهادری جهرمی، سخنگوی دولت که در هیئتی در کورهپزخانههای حاشیه جنوب شهر تهران حضور یافته بود، با نقل روایتی از شفقتهای رئیسجمهور نسبت به مشکلات و گرانیهای به ارث رسیده به این دولت در جمع عزاداران، اذعان کرد آقای رئیسی به خاطر گران شدن کالاها و مشکلاتی که گریبانگیر مردم است، وزرا را بازخواست میکند و از آنها میپرسد «با گران شدن فلان کالا، چه طور توانستی دیشب بخوابی؟!» این نقل واقعی روایت از نحوه مواجهه رئیسجمهور با اعضای دولت کافی بود تا برخی از رسانههای غیروطنی و دنبالکنندگان وطنی آنها شروع به حاشیه پراکنی کنند و
«بیخوابی رئیسی» را تیتر کنند. افرادی هم در فضای مجازی که با حاشیه لایک و فالوور میخرند و ارتزاق میکنند، این نقل روایت سخنگوی دولت را دستمایه جدیدی برای تصفیه حسابهای شخصی و جناحی خود کردند.
اینکه رئیسجمهور نسبت به مشکلات مردم و تورمهای انباشته و به ارث رسیده به دولت سیزدهم چه واکنشی دارد و برای حل آنها وزرا را چگونه بازخواست میکند به کنار، چند نکته پیرامون شیوه مواجهه غیرحرفهای و غیراخلاقی رسانههای زرد با این قبیل روایتها نوشتنی است.
۱- بنزین پنجشنبه شبی گران شد، ولی رئیسجمهور سابق به اذعان خودش صبح جمعه از گرانی آن مطلع شده بود! یا اینکه مثلاً وسط شلوغیهای اجرایی در تیرماه سال ۹۷، رئیسجمهور سابق برای تفریح به تله کابین توچال رفت! بی مسئولیتی و طفره رفتن از بار مسئولیت، ویژگی یک جریان سیاسی خاص است که برای آن مثالهای متعدد دیگری هم میتوان نوشت: اسکی سواری مرحوم هاشمی به همراه خانواده در سد لتیان در عصر تاسوعا! پرواضح است برای مدیرانی با چنین مشی سیاسیای که حین مسئولیت و در بحبوحه مشکلات جامعه خوشگذرانی را برای خود و خانوادهشان مباح، بلکه واجب میدانند، نگرانی، بی خوابی و تلاش شبانهروزی مسئولان دلسوز برای رفع مشکلات مردم، یک مورد عجیب است و ارزش خبری دارد!
۲- موفقیتهای چشمگیری در همین دو سال رخ داده است که رسانههای منتسب به جریانات خاص، حتی حاضر نشدهاند یک تیتر ریز و دست چندمی در صفحه اول خود به این دستاوردهای ملی اختصاص دهند. نهایی شدن عضویت ایران در پیمان شانگهای، کاهش نرخ بیکاری به حدود ۸ درصد، کاهش تورم نقطهای از ۶۰ درصد در آغاز دولت به زیر ۴۰ درصد، تکمیل و بهره برداری بیش از ۵ هزار طرح راکد و نیمه تمام که مردم دههها منتظر بهرهمندی آنها بودهاند، چند برابر شدن تجارت با همسایگان، افزایش فروش نفت و رکورد بازگشت ارز حاصل از آنها به رغم باقی ماندن تحریمها، احیای روابط سیاسی - اقتصادی با کشورهای مختلف از جمله عربستان و کشورهای امریکایی و آفریقایی و چندین و چند مورد دیگر که فواید آن برای مردم ما غیرقابل انکار است، هیچ جایگاه درخوری در رسانههای زرد و زنجیرهای نداشته است. برعکس، حاشیهآفرینی و تشویش مخاطب، مانند همین تیتر
«بیخوابی رئیسی» که هم خلاف واقع است و هم عاری از هر ویژگیای برای تسهیل مسیر پیشرفت ایران، سوژه شماره یک بنگاههایی است که به پشتوانه کارتلهای اقتصادی رسانه راه انداختهاند تا به قیمت سنگاندازی بر مسیر پیشرفت ایران، تصفیه حساب باندی – جناحی کنند.
۳- ادب مرد به ز دولت اوست! این شعاری بود که اصلاحطلبان و اعتدالگرایان برای فریب دادن و جلب رأی در انتخابات مطرح کرده و میکنند. فهرست ناسزاهایی که رئیسجمهور سابق بر منتقدان خود بار کرد، از قبیل بروید به جهنم و به درک، اینجا ذکرشدنی نیست، اما بی ادبی و بی اخلاقی رسانههای منتسب به همین جریانات مثنوی هفتاد من کاغذ و پرغصهای است. حاشیهسازی برای نقل روایت سه روز پیش سخنگوی دولت، آخرین بی اخلاقی این قبیل رسانهها نیست، فقط یک نکته مهم در این زمینه نوشتنی است: بی ادبی و بی اخلاقی رسانهای ظرفیتسوز است. رئیس دولت سیزدهم چه در نقلهای رسمی و چه در اظهارنظرهای غیررسمی، ادب حکمرانی را رعایت میکند و همین موضوع باعث میشود ظرفیتهای مختلف و سلیقههای گوناگون پای کار پیشرفت ایران بیایند. درست برعکس، رویکرد رسانههای زرد و حاشیه دوست، التهابآفرینی عمومی و با دوقطبیسازی القائی، ظرفیت سوزی میکند که در تحلیل نهایی مانع جدی پیشرفت جامعه ایرانی میشود.