سیاست خارجی موفق شرط بهبود اقتصاد


سید جلال ساداتیان
تحلیلگر سیاست خارجی

قانون نانوشته‌ای اینطور می‌گوید که الزام توسعه اقتصادی رویکرد تعاملی در سیاست خارجی است. با این توضیح و البته بررسی آنچه در مدیریت سیاست خارجی دولت سیزدهم می‌گذرد می‌توان گفت شلختگی اقتصادی و گرانی‌های سرسام آور دلیلی جز اصرار به غرب ستیزی ندارد. در واقع تا زمانی که برجام را به قدری مهم ندانیم که با جدیت مذاکرات را دنبال کنیم.گره‌های معیشتی باز نخواهند شد. مشکل اصلی ایران در دو دهه گذشته چیزی جز تنازعی نیست که بر سر مسئله هسته‌ای با نظام بین الملل داریم. به همین دلیل وقتی دولت روحانی در سال ۹۲ روی کار آمد، اولویت اصلی اش را تفاهم هسته‌ای گذاشت که به دلیل رویکرد و نگاه کلی نظام به این موضوع، توفیق‌هایی هم حاصل شد و در اقتصاد شاهد گره گشایی‌هایی هم بودیم. اما خروج آمریکا از توافق که با امضای دونالد ترامپ صورت گرفت، همه چیز را به قبل بازگرداند و همچنین موجب شد، نظام سیاسی ایران به این نتیجه برسد که «تفاهم با آمریکا» محال است. به همین دلیل با تغییر دولت در سال ۱۴۰۰ و روی کار آمدن طیفی که اساساً هر نوع مذاکره‌ای را با غرب و به ویژه ایالات متحده بی فایده می‌داند، برجام در عمل از دستور کار ایرانی‌ها خارج شد؛ به‌طوری‌که همه تحرکات برجامی این دو سال را باید حرکتی ببینیم که نتیجه اش از اول مشخص بود! دولت رئیسی را باید دولتی بدانیم که تحرکات پررنگی را در بحث سیاست خارجی دارد. جدی گرفتن حضور در اجلاس شانگهای، تلاش برای ترمیم رابطه با همسایه‌ها و البته شراکت جدی با چین و روسیه نشان از تلاش دولت برای خروج از انزوای بین المللی دارد؛ اما این توضیح لازم است که اگر قرار باشد با کشوری تعامل برقرار کنیم که بتواند مشکلات مان را کمرنگ کند، سوال این است، چه برنامه‌ای برای همکاری با عربستان داریم؟ چرا عراق که رابطه‌ای دوستانه با ما دارد، برای پرداخت مطالبات ایران سنگ اندازی می‌کند؟ نکته این است که رابطه با کشور‌های دیگر باید بر اساس فواید اقتصادی باشد تا بتوان پتانسیل‌های موجود دو کشور برای طرفین منفعت زایی داشته باشد. بررسی چرایی بحران اقتصادی ما را به این نتیجه می‌رساند که تا زمانی که به معاهدات بین المللی نپیوندیم، محال است بتوانیم رشد اقتصادی را تجربه کنیم. در حال حاضر گروهی در دولت و مجلس روی کار هستند که آشکارا و علنی نسبت به هر چه در نظام بین الملل می‌گذرد، رویکردی تهاجمی دارند. به عنوان مثال اینکه پیوستن به اف ای تی اف را تصمیمی شنیع! و برخلاف منافع ملی می‌دانند، آیا غیر از این است که اساساً هیچ ذهنیتی از الزامات رابطه با جامعه جهانی ندارند؟ تا زمانی که این گروه بر سر کار باشند و نگاهشان به دنیا و به طور ویژه به غرب را تغییر ندهند، روال بر همین منوال پرچالش و پر مانع خواهد گذشت. شرایط اقتصادی به جایی رسیده که به معنای واقعی غیرقابل تحمل شده است. پس لازم است، یکبار برای همیشه در برخی از سیاست‌های کلی نظام تجدیدنظر کنیم تا مصالح کشور و آرامش مردم اینقدر ضربه نخورد.