فرامتن دلار‌های آزادشده

خبر آزادسازی اموال بلوکه‌شده ایران در کره‌جنوبی، طبق روال در سایه ضعف رسانه‌ای دولت‌ها که این دولت نیز از آن مستثنی نیست، ابتدا از رسانه‌های خارجی و به‌ویژه امریکا سردرآورد. طبعاً طرف مقابل در تلاش برای غالب کردن روایت خود است و از این فرصت نیز برای دستکاری افکار عمومی و تزریق روایت خود استفاده می‌کند که‌ای بسا به کرات استفاده کرده است، البته اظهارنظر‌های شخصی برخی مقامات و رسانه‌ها بدون توجه به اهمیت موضوع و اصل مطلب و صرفاً به منظور «اظهارنظر» و «خبررسانی» قابل تأمل است.
مسئله اصلی تبیین قدرت جمهوری اسلامی برای احقاق حق است. جمهوری اسلامی همانگونه که در اقدامات میدانی و مقابل‌به مثل با راهزنی دریایی امریکایی‌ها با قدرت عمل می‌کند، در عرصه دیپلماسی (اقدام اخیر) نیز کاملاً توانمند و مقتدر عمل کرد و توانست منطق حق خود را به طرف مقابل بقبولاند. این پرونده و به سرانجام رساندن آن نشان‌دهنده توان بالای دیپلماسی دولت سیزدهم در عرصه‌های سیاسی و اقتصادی است که اهمیت آن از میزان پولی که آزاد شده به مراتب بیشتر است.
اقدام جمهوری اسلامی ایران در آزادسازی منابع بلوکه‌شده، قابل دفاع است چه آنکه بالاخره پس از سال‌ها پیگیری، اموال ملت ایران از دست دزد‌های سرگردنه، بیرون کشیده شد و باید مورد توجه قرار گیرد. تحقق شروط ایران در فرایند آزاد‌سازی منابع مسدود‌شده ارزی بسیار مهم است و با توجه به سابقه بدعهدی امریکا از نقاط قوتی است که حاصل تلاش و تخصص دیپلمات‌های ایرانی است و باید مورد توجه قرار گیرد.
همچنین موضوع آزادی ایرانیانی که با اتهامات واهی در امریکا بازداشت شدند، یکی از موضوعات مهم و از اهداف اصلی مذاکراتی بود که محقق شد و باید مورد توجه قرار گیرد.


هرچند مابه‌ازای ریالی، دلار‌های آزاد‌شده از سوی دولت قبل پیش‌خور شده بود، اما با مدیریت بهتر می‌توان از فرصت پیش‌آمده و با ارز‌های موجود، نسبت به جمع‌آوری ریال در بازار اقدام کرد که می‌تواند بستری برای کاهش پایه پولی و کنترل تورم شود.
اما آیا موضوع صرفاً به لحاظ اقتصادی و آزادسازی چند میلیارد دلار اموال ایران اهمیت دارد یا یک فرامتنی دارد که از زاویده دید اقتصاد سیاسی می‌شود به آن نگریست؟ طبعاً ساحت دومی، مهم‌تر و اولی با شق نخست است، چه آنکه نشان از نوعی هماوردی جمهوری اسلامی ایران با رژیمی است که باقلدری، نسبت به دزدی اموال مردم ایران اقدام کرده است.
تجارت نفتی ایران و کره‌جنوبی، یک تجارت قانونی و در چارچوب مقررات پذیرفته شده جهانی و البته بر اساس توافق طرفین بوده است و ایران طبق تعهدات انجام شده، اقدام به تجارت نفت با کره‌جنوبی کرده است، اما این کشور با فشار رژیم امریکا از دادن مابه‌ازای دلاری نفت ما امتناع ورزید. آنچه مهم است اینکه رژیم امریکا با قلدری محض و خارج از قاعده و قواعد بین‌المللی، کره‌جنوبی را مجبور کرد از پرداخت حق نفتی ایران خودداری کند و از آنجا که سئول، مسلوب‌الاختیار و فاقد اراده سیاسی مستقل است، به ناچار از این امرونهی امریکا تمکین کرد.
زبونی کره‌جنوبی ترحم‌آمیز است که حتی نمی‌تواند حق نفتی کشوری را که با آن تعهد کرده است، بپردازد و البته باید هزینه چنین خسارتی به کشورمان را نیز بپردازد، ولی آنچه نباید از آن غافل شد، قدرت تهران در قبال قلدری‌های رژیم امریکاست که بالاخره اموال‌مان را از چنگ یک دزدی بین‌المللی در روز روشن بیرون کشید و این، همان فرامتن آزادسازی اموال بلوکه‌شده کشورمان است که مع‌الأسف خیلی مورد توجه قرار نگرفت، چه آنکه رسانه‌های غربی در راستای همان روایت‌سازی خودشان، به بیان چنین مسئله‌ای نمی‌پردازند و برخی رسانه‌های داخلی نیز صرفاً به ترجمه و کپی روایت‌سازی‌های رسانه‌های غربی بسنده می‌کنند.
طبعاً چنین اقدامی از سوی جمهوری اسلامی ایران، به دیگر کشور‌ها این پیام را مخابره می‌کند که در تأمین منافع ملی و حراست منابع ملی با احدی تعارف ندارد و صدالبته برای بازپس‌گیری حقوق مردم نیز از کشوری ترس ندارد. برایند قهری چنین رهیافتی، ضامن امنیت تجاری ایران خواهد بود که نمونه عینی آن را درباره نفتکش‌ها دیده‌ایم و با اقدام متقابل دریادلان کشورمان، پروژه تحدید تجارت نفت، شکست خورده است.
اقدام برخی کشور‌ها در بهبود روابط سیاسی و به تبع اقتصادی خود با ایران، نتیجه چنین رویکردی است که مرکز ثقل اندیشه سیاسی کشورمان را تشکیل می‌دهد و این همان درهم‌تنیدگی اقتصاد و سیاست است که اثرپذیری آن‌ها بر یکدیگر روشن بوده و بهبود فضای سیاسی به بهبود فضای اقتصاد، البته در صورت مهیا بودن بستر‌ها از جمله عاری بودن از فساد منجر خواهد شد.