روزنامه جوان
1402/05/23
نیازمند راهبرد ملی اقتصاد در دریا هستیم
اقتصاد دریا یکی از ظرفیتهای اساسی برای توسعه کشورمان، تاکنون زیاد مورد توجه قرار نگرفته است. با آنکه در قوانین بالادستی و در منشور گام دوم انقلاب به ظرفیت دریا اشاره شده، اما تاکنون راهبرد ملی بهمنظور استفاده از ظرفیت دریا مشخص نشده است. رهبر معظم انقلاب اخیراً با اشاره به سهم۹۰ درصدی حمل ونقل دریایی در تجارت جهانی، ظرفیت چند هزار کلیومتر مرزهای دریایی و اتصال کشور به دریا در شمال و جنوب کشور خطاب به مسئولان گفتند: «هنوز توجه لازم به دریا وجود ندارد. البته مدتی است حرکتی در این زمینه آغاز شده، اما مسئولان باید با طراحی و برنامهریزی، حرکت وسیعتری را برای استفاده از فرصت دریا و تأمین منافع ملی آغاز کنند.» بهمنظور تبیین ظرفیتهای کشورمان در حوزه اقتصاد دریا با فرشاد عادل، پژوهشگر مطالعات استراتژیک و اندیشه سیاسی و مدیر دپارتمان مطالعات کریدورها و سیاستپژوهی راه اندیشکده جهان معاصر به گفتگو نشستهایم.عادل درباره اهمیت دریا و استراتژیهای کلان اقتصاد دریا محور و همچنین مسائل راهبردی مرتبط با دریا میگوید: «ایران هرگز در طول تاریخ یک قدرت دریایی نبود و این مسئله یک ویژگی تاریخی محسوب میشود که ممکن است در این بین استثناهایی نیز وجود داشته باشد، اما عرصه تحولات برای کشور ما و به طور کلی کشورهای آسیایی نظیر چین در خشکی بوده است.»
وی میافزاید: «در دوره کنونی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نسبت به گذشته توجه به دریاها و اقیانوسها افزایش یافته است؛ یعنی تحول نگاهی را در دوره جمهوری اسلامی نسبت به مسئله دریا مشاهده میکنیم که البته باوجود اینکه این مسئله مورد تأکید رهبری هم بوده و به دلیل امنیت ملی نیاز بوده است که به آن پرداخته شود، اما متأسفانه همچنان تا رسیدن به نقطه مطلوب در بحث استفاده از امکاناتی که دریاها در اختیار کشورها قرار میدهند، راههای بسیاری باید طی شود.»
این کارشناس مسائل راهبردی تأکید میکند: «باید بدانیم که ایران در طول تاریخ یک قدرت خشکی محور بوده که این مسئله هم به دلیل جغرافیای ویژه فلات ایران که محصور در رشته کوههای مختلف از زاگرس گرفته تا پامیر بوده و کریدورهای طبیعی که از میان این رشته کوههای عبور کرده و باعث ارتباط فلات ایران و سایر نقاط پهنه آسیا شده است، به همین دلیل جریان عمده تجارت در ایران، شرق به غرب بوده است و به آن صورت جریان شمال به جنوب را بین ایران و سایر کشورها شاهد نبودیم؛ مهمترین نشانه هم مسیرهای راه ابریشم است که از ایران میگذشت که ابتدا کریدورهای طبیعی بودند و طی گذر هزاران سال به مسیرهای تجاری تبدیل شدند و مسیر ابریشم را شکل دادند که جریان تجارت را از ایران عبور میداد.»
وی ادامه میدهد: «باید بدانیم اساساً جریان تحولات در پهنه آسیا در خشکی رقم میخورد و امروز در حال ورود به یک عصر جدید هستیم یعنی هنگامی که رهبرحکیم انقلاب نسبت به مسئله دریاها تأکید میکنند، این نشان دهنده این است که تغییر نگاه را در پروسه تاریخی کشور شاهد هستیم و مطلب مهمی را نشان میدهد. در منابع مختلفی ذکر شده است که ایرانیها، دریاها را به عنوان پهنهای که چندان قابل استفاده نبود، میدانستند البته با وجود دریانوردی در دریاها، اما هرگز اتفاقی شبیه آنچه که در غرب رخ داد و اروپا را از نقطه پایانی راه ابریشم به قلب جهان تبدیل کرد، برای ایران شاهد نبودیم.»
عادل میگوید: «در غرب و اروپا پس از قرن پانزدهم تا به امروز، تجارت دریایی به واسطه اکتشافات راههای دریای جدید رونق یافته و موجب شده است تحول عمدهای را در جهان شکل دهند و جریان استعمار را راهاندازی کرده و به اقلیمها و سرزمینهای جدید دست پیدا کنند و به نحوی تحولات پس از این مسئله، شاید عصرجدید غرب را رقمزده است و برای ما چنین مسئلهای رخ نداده است. با ظهور راههای جدید دریایی و اکتشاف این مسیرها از سوی اروپاییها، راههای زمینی روبه افول میرود و کمکم اثر این مسئله در کشورهای آسیایی هویدا میشود به طوری که با کاهش حجم تجارت زمینی، اوضاع اقتصادی کشورهای آسیایی تحت تأثیر قرار میگیرد و این گونه است که در برابر آن، قدرت گرفتن غرب را شاهد هستیم.» ایران کمتر از یکدرصد تجارت دریایی را در اختیار دارد
وی میافزاید: «با پرداختن به مسئله دریا به فضایی ورود پیدا میکنیم که بازیگردان عمده آن کشورهای غربی هستند. به طور کلی عمده ارتباطات ما با کشورهای آسیایی گره خورده به پهنههای خشکی موجود در آسیاست و در ارتباط با کشورهای آسیایی باید به توسعه راههای زمینی بپردازیم، اما برای توسعه روابط با جهان به خصوص کشورهای غربی، تغییر نگاه به دریا و استفاده کردن از امکانات دریا به نحواحسن نیاز است. در حال حاضر ایران کمتر از یک درصد تجارت دریایی را در اختیار دارد بنابراین باید به سمتی حرکت کند که گره خوردگی تجاری با کشورهای جهان و سهم خود را از تجارت دریایی افزایش دهد که این مهم نیز منوط به توسعه روابط ایران با سایر کشورهای جهان و قارههای دیگر در آفریقا، امریکا، امریکای جنوبی حتی در اروپاست. بنابراین تضمینکننده توسعه روابط ایران با جهان مسیرهای دریایی است که باید برای رسیدن به این مهم در زیر ساختهای دریایی سرمایهگذاری کند.» ظرفیت بندرچابهار برای تجارت ۳ قاره
این کارشناس مسائل راهبردی اذعان میکند: «در حال حاضر اگر بنادر ایران را با بنادر جنوب خلیج فارس با یکدیگر مقایسه کنیم، شکاف بسیار عمیقی را شاهد هستیم که نشان میدهد ذهنیت تاریخی بیتوجهی به دریا همچنان بر ما غالب بوده و از امکانهایی که دریا در اختیار ما قرار میدهد، استفاده نمیکنیم. به طور مثال مقایسه یکی از بنادر ایران با بنادری مانند «جبل علی» (شهربندری در کشور امارات) که یکی از بزرگترین بنادر جهان و منطقه غرب آسیا به حساب میآید، به طور محسوس تفاوت مشاهده میشود در حالی که ایران از ظرفیتهای بیشتری نسبت به امارات برخوردار است. میتوان به بندر چابهار به عنوان یک بندر اقیانوسی اشاره کرد که میتواند ظرفیتهای بسیاری را در اختیار قرار دهد و به «هاب» (نقطه کانونی) تجارت بینالملل در سه قاره آفریقا، آسیا و اروپا تبدیل و مسیری برای عبور جریان ترانزیت بینالمللی باشد به شرطی که اقداماتی در این زمینه انجام دهیم که این اقدامات هم به نوبه خود شامل چند بخش است و مهمترین اقدام تغییر نگاه نسبت به بنادر کشور است و آنها را باید به عنوان نقاطی بدانیم که قرار است ارتباط ایران با سایر نقاط جهان را شکل دهد بنابراین باید زمینهای را در بنادر برای جذب سرمایهگذاری خارجی و فعالیت شرکتهای بینالمللی فراهم کنیم.» دریا بستر شکلگیری اقتصاد جهانی است
عادل بیان میکند: «اساساً تجارت دریایی به معنای گره خوردگی بینالمللی است و کشوری میتواند در این عرصه موفق باشد که دارای چسبندگی اقتصادی با سایر کشورهای جهان باشد، دریاها به عنوان پهنههایی هستند که در آن اقتصاد جهانی شکل میگیرد و کرانههای بیمرزی هستند که از طریق آنها میتوان با کشورهای دیگر ارتباط همسایگی برقرار کرد. ایران باوجود دوری جغرافیایی از استرالیا، اما از طریق بندر چابهار میتواند ارتباط ویژهای را با آن کشور یا جنوب شرق آسیا داشته باشد و این بندر را میتوان به مسیری تبدیل کرد که میتواند به انتقال کالا از استرالیا، یا جنوب شرق آسیا و حوزه اقیانوس هند به اروپا یا کشورهای حوزه اوراسیا بیانجامد و این گونه است که اقتصادهای بینالمللی گره میخورند و برای آن نیاز است که ارتباط ویژهای به لحاظ تجاری و اقتصادی با کشورهای دنیا برقرار کرد و آنها را به حضور در بنادر و سرمایهگذاری ترغیب کرد تا به موجب آن جریان توسعه در بنادر شکل پذیرد و اساساً به یک مسئله بینالمللی تبدیل شود و برای ایران کمککننده باشد و جهان را وابسته سازد.»
وی میافزاید: «مسیر ایران به لحاظ ترانزیتی مسیر ویژهای است و بنادر ما دروازههای ورودی هستند که جریان تجارت بینالمللی میتواند از آن عبور کند. بنابراین در وهله نخست نیاز است که استراتژی مناسبی را برای توسعه روابط اقتصادی و تجاری با کشورهای مختلف (اروپا، آفریقا و امریکای جنوبی) داشته باشیم و به واسطه این مسئله برای جذب سرمایه خارجی در بنادر و ایجاد چسبندگی اقتصادی با کشورهای دارای روابط تجاری تلاش کرد. برای این مسئله بحث مناطق آزاد یکی از مهمترین امکانهایی است که پیشران توسعه بنادر ایران قرار گیرد، خود بندر «جبل علی» در جهان جزو مناطق آزاد است که با مدیریت صحیح توانسته به یکی از قطبهای تجارت بینالملل تبدیل شود؛ در بندر چابهار، جاسک، قشم و بندر عباس نیز این توانایی وجود دارد که بنادر سطح بالای بینالمللی با استفاده از کریدورهای داخلی که نقش ویژه آنها تأمین امنیت تجارت بینالملل باشد، داشته باشیم به طوری که میتوانند این کریدورها شرق به غرب و جنوب به شمال باشند.»
پژوهشگر مطالعات استراتژیک واندیشه سیاسی تأکید میکند: «ظرفیت چابهار را باید به این نحو ببینیم که از کریدور شرق به غرب دارای کارکرد باشد یعنی اگر توسعه زیرساختها در کشور فراهم باشد از طریق این بندر میتوانیم به مسیری تبدیل شویم که کالا از از جنوب شرق آسیا به سمت اروپا و دریای مدیترانه انتقال دهد یا امکانی برای شمال اروپا و آسیای میانه تلقی شود و حتی میتواند به مسیر انتقال کالا از چین به نقاطی مثل غرب آسیا تبدیل شود.» مناطق آزاد که متأسفانه کم بازدهترین سازمانها هستند
وی میافزاید: «باید به ظرفیت مناطق آزاد کشور توجه کرد، مناطق آزاد که متأسفانه کم بازدهترین سازمانها در ایران هستند و به هیچ وجه آن نقشی که باید برای توسعه بنادر ایفا کنند، ایفا نمیکنند و باید تحول اساسی در نگاه مناطق آزاد صورت پذیرد تا خود را پیشران توسعه تجارت دریایی ایران بدانند و تلاش کنند که با استفاده از امکانات موجود در مناطق، جذب سرمایه و انتقال فناوری و تکنولوژی داشته باشند و با استفاده از نیروی کار در آن مناطق به پیشران محرک توسعه تجارت دریایی ایران تبدیل شوند.»
عادل اظهار میکند: «در حال حاضر جوانترین جمعیت ایران در سواحل جنوبی کشور سکونت دارند یعنی استانهای سیستان و بلوچستان و هرمزگان دارای جمعیت جوان کشور هستند و جوانان با میانگین سنی ۲۳ سال در آن وجود دارد که مناطق آزاد میتوانند با استفاده از این ظرفیت با توسعه صنایع در آن منطقه و ایجاد زمینههایی برای جذب این جوانان تحول مثبت و ویژهای را انجام دهد.» ظرفیت تبدیل بندر جزیرهای قشم به قطب تجارت دریایی
مدیر دپارتمان مطالعات کریدورها و سیاستپژوهی راهاندیشکده جهان معاصر میافزاید: «باید نگاهمان را به سایر پتانسیلها تغییر دهیم به نحوی که قشم را باید به عنوان یک بندر جزیرهای مهم دانست و باید برای ارتباط سرزمینی قشم با سرزمین اصلی ایران تلاش کرد که میتواند از طریق تونلهای زیر زمینی این ارتباط را برقرار شود تا قشم را به قطب تجارت دریایی تبدیل کرد. همچنین در جاسک باید برای جذب سرمایه خارجی تلاش کرد تا توسعه زیرساختها را نیز شاهد باشیم.»
وی میگوید: «برای نقش آفرینی هرچه بیشتر در عرصه تجارت دریایی باید زیر ساختها را شکل دهیم یعنی امکانها نظیر جاسک، چابهار و قشم به خوبی مورد توجه قرار گیرد و بنادری در سطح جهانی تأسیس کنیم که لازمه آن توسعه روابط تجاری و اقتصادی با کشورهای مختلف و جذب سرمایه و تکنولوژی از سوی آن کشورهاست تا بتوان در زمینه اقتصاد دریایی همکاریهای چندجانبه شکل گیرد.» ضرورت حضور فعال در اقیانوس هند
این کارشناس مسائل راهبردی ادامه میدهد: «اهمیت دیگر حضور نظامی ایران در دریاها به ویژه در اقیانوس هند است. به منظور اینکه یک فضای تنفسی مناسبی داشته باشیم و بتوانیم با آینده نگری از چالشهای امنیتی در سواحل جلوگیری کنیم، باید حضور فعالی در اقیانوس هند داشته باشیم و باید به منطقه و بنادر مکران به عنوان فضای تنفسی نگاه کرد تا در صورت تلاش برای تنگ شدن دایره و ایجاد مشکلات امنیتی از سوی جنوب برای ایران، بتوان کمربند مهار را بشکنیم بنابر این حضور نظامی پر رنگ ایران در اقیانوس هند با محوریت منطقه مکران مهم است بنابراین از این جهت تلاشهای صورت گرفته در نیروی دریایی ارتش و سپاه که زمینه ساز حضور پررنگ ایران در خلیج فارس و دریای عمان و اقیانوس هند هستند باید به مسئله حضور نظامی نیروهای دریایی کشور در این نقاط برای ایجاد بازدارندگی استراتژیک، بیشتر توجه کنیم.»
توسعه کریدورهای جدید با ظرفیت بنادر شمالی
عادل میگوید: «بنادر شمالی مانند کاسپین، امیر آباد و آستارا از ظرفیتهای مهمی برخوردار هستند و یکی از اقدامات مهم، اتصال ریل به بندر کاسپین است زیرا دریای خزر امکان ارتباط بیواسطه ایران با روسیه را فراهم میسازد و میتوان از این طریق به شمال اروپا دسترسی پیدا کرد و این امکان فراهم میشود که با کشورهایی نظیر قزاقستان کریدورهای ارتباطی و توسعه جدیدی شکل گیرد. بندر آستارا تنها بندری است که ریل، جاده و دریا را به هم متصل میسازد و این مسئله میتواند برای بندر کاسپین هم رخ دهد.»
وی میافزاید: «باید ناوگان کشتی «رو رو» در دریای خزر داشته باشیم و ترمینالهای کشتی در بنادر شمالی رو رو را گسترش دهیم، اما مهمتر از آن باید خطوط ریلی مناسبی داشته باشیم تا بنادر شمالی و جنوبی را به یکدیگر متصل کند. باید هرچه سریعتر ریل چابهار را به زاهدان متصل کنیم و دریک چشم انداز بلندمدت یک مسیر جدیدی را تعریف کنیم تا بندر چابهار را مستقیماً به بنادر شمال ایران متصل کند یا بندر چابهار را به منطقه «اینچه برون» در شمال ایران متصل سازد. زیرا در حال حاضر هر اندازه ظرفیت بنادر شمال ایران توسعه پیدا کند به واسطه اینکه خطوط ریلی قابل قبول نیست و چندان هم برای امروز به واسطه ترانزیتی قابل استفاده نباشد، نیاز است خطوط ریلی را توسعه دهیم و باید اتصال بنادر شمالی و جنوبی را به واسطه خطوط ریل مناسب جهان امروز که به لحاظ ترانزیتی کارکرد داشته باشد، ایجاد کنیم تا در جریان تجارت شمال به جنوب نقش آفرین باشیم.»
توجه به دریا به عنوان نقاط گرهخوردگی تجاری
این کارشناس مسائل راهبردی میگوید: «باید بندر چابهار را به مرزهای غربی به ویژه مرز عراق و خط ریلی شلمچه به بصره متصل کنیم و باید در بلند مدت این مسیر را به مدیترانه برسانیم یعنی در یک چشمانداز ۲۰ ساله، بندر چابهار را به مدیترانه متصل سازیم چراکه میتواند یک شاهراه بینالمللی را شکل دهد و به نحوی مسیری باشد که با کانال رقابت کند و از طرفی باعث گسترش نفوذ ایران در منطقه غرب آسیا باشد و ایران را به عنوان یک کشور غیر قابل چشم پوشی در تجارت بینالمللی مطرح سازد. بنابراین باید به این ظرفیتها توجه کرد، اما این ظرفیتها زمانی فعال میشوند که بتوان با توسعه زیرساختها و جذب سرمایه خارجی و ایجاد چسبندگی اقتصادی با کشورهای مختلف این ظرفیتها را بالفعل کرد زیرا هر اندازه هم زیرساخت داشته باشیم مادامی که فاقد چسبندگی اقتصادی دریایی با جهان باشیم و تجارتمان به تجارت دریایی جهان گره خوردگی پیدا نکند، این زیر ساختها کارساز نخواهد بود و شاید جذابیت استفاده از این امکان برای سایر کشورها کاهش پیدا کند.»
عادل تأکید میکند: «باید به دریاها به عنوان نقاطی که گره خوردگی تجاری بین کشورهای جهان و حتی کشورهایی که با آنها همسایه نیستیم، توجه شود. کشورهایی که با آنها همسایه هستیم میتوان از طریق مرزها با آنها ارتباط برقرار کرد، اما مسیر ارتباطی ایران با سایر کشورهایی که از لحاظ جغرافیایی با آنها قرابتی وجود ندارد، تنها دریاها هستند و باید سرمایه آنها را به سمت بنادر جذب کنیم و مسیر خشکی و دریایی ایران را برای انتقال کالا به نقاط مختلف جهان جذاب کنیم که موجب افزایش قدرت ملی ما خواهد شد.»
این کارشناس مسائل راهبردی خاطرنشان میکند: «باید راهبرد ملی در خصوص استفاده از ظرفیتهای ساحلی و دریایی کشور تعیین کنیم، این مسئله جزو فرصتهای مغفولی است که در بیانیه گام دوم انقلاب هم مورد اشاره قرار گرفته است. سواحل طولانی ایران میتوانند توسعه اقتصادی برای ایران به همراه آورند و با توجه به مشکلات اقلیمی و کم آبی در مناطق مرکزی کشور، یکی از مهمترین گزینهها برای استقرار صنایع سنگین در سواحل جنوبی باشند که پیشران و محرک ایران باشد پس باید چشم انداز میان مدت و کوتاه مدت داشته باشیم تا هرچه سریعتر اقتصاد دریا پایهای متشکل از مسیرهای تجارت دریایی، صنایع سنگین مستقر در سواحل و همچنین پویایی جمعیتی در این مناطق را شاهد باشیم.» جمعبندی
بهنظر میرسد برای توسعه اقتصاد دریا با گامهای اساسی برداشته شود و دولت نیز از ظرفیت اقتصاد دریا محور استفاده کند. حال که برنامه هفتم توسعه در حال تصویب است، بایستههای توسعه دریامحور و اقتصاد دریا مشتمل بر موارد ذیل که در یک گزارش مرکز پژوهشهای مجلس مورد تأکید قرار گرفته، لازم است مورد توجه تمامی دستگاهها و نهادهای اجرایی نظارتی از جهت برنامه ریزی، سیاستگذاری اجرا و پایش برنامهها قرار گیرد. در ابتداییترین و کلیدیترین، اقدام لازم است تا تصویر کلان و روشن اقتصاد دریامحور برای تمامی کنشگران توسعه ترسیم شود. در این خصوص باید تعاریف چندوجهی در این حوزه بازگو شده و پس از اشتراک نسبی در برداشت و درک از موضوع، رویکرد اقتصاد دریامحور به عنوان یک الزام کشور به دستگاهها و سازمانهای درگیر ابلاغ و مطالبه شود. با اتخاذ، پیگیری و پایش سیاستهای قابل اعتماد فرصتهای از دست رفته توسعه پایدار سواحل کشور جبران شود. در این خصوص، مثالی است که میگویند بهترین زمان برای کاشت درخت ۱۵ سال پیش بود حالا که این ۱۵ سال را از دست داده ایم همین امروز یک نهال بکاریم رویکرد توسعه خواهی نسل امروز باید به رویکرد توسعه آگاهی و توسعه آفرینی تبدیل شود و الزامات متناسب با هر کدام را پیدا کند.
در این زمینه وظیفه نهادهای اجتماعی علمی آموزشی و فرهنگی بسیار مؤثر خواهد بود. لزوم احترام به مثلث طلایی «زمان - قاعده و ضابطه - برنامه» باید در تمامی دستگاهها و سازمانها و نهادهای کشور فراگیر شود. اهمیت زمان در این موضوع نهفته است که باید بین یک روز و یک ماه و یک سال برای هر دستگاه یا سازمان متولی تفاوت وجود داشته باشد. درگیر بودن جدی پنج دولت اخیر به مسئله توسعه مکران و عدم تحقق جدی توسعه در این منطقه بیانگر اهمیت زمان و ارزش آفرینی در بستر زمان است در خصوص قاعده و قانون نیز میتوان بیان کرد که مبنای تصمیمات میبایست منافع ملی کشور باشد و این تصمیمات باید منطقی، هدفمند، شفاف و تحققپذیر با توجه به شرایط عمومی کشور باشد. در مورد برنامه نیز باید تأکید کرد که هر ایده خام شفاهی تست نشده برنامه نیست در برنامه باید معلوم باشد که چه، کسی در، کجا چه وظیفه و اقدامی را در چه زمانی باید انجام دهد. در توسعه دریامحور و اقتصاد، دریا چیزی به عنوان میانبر وجود ندارد میانبر یعنی پذیرفتن کجراهه و مسیرهای انحرافی از توسعه پایدار ملی. اگر قرار باشد تا همه کجراهههای متصور امتحان شوند و اصطلاحاً بر مسیر سعی و خطا قدم برداشته شود در بهترین حالت، کشور در آیندهای بسیار دور در مسیر درست توسعه قرار میگیرد در حالی که منابع و سرمایههای طبیعی و انسانیمان از دست رفته که این خودش یک خسارت جدی تلقی میگردد و در این حالت نسل امروز امانتدار خوبی برای آیندگان نبوده و آنها این نسل را بازخواست جدی خواهند نمود. نهادهای اقتصادی و سیاسی وظیفه ریلگذاری توسعه را برعهده دارند و فعالان اقتصادی کارآفرینان و بخش خصوصی متأثر از همین ریلگذاری هستند.
طبیعی است که اگر ریلگذاری در بستر ناپایدار و رو به مقصد نامطمئن باشد نمیتوان انتظار داشت که با حرکت در آن به هدف توسعه دست یافت. اصولاً، برنامه و اجرای آن خصوصاً در سواحل جنوب کشور و با توجه به شرایط اقلیمی و محدودیت منابع و انرژی به صورت دستوری منتهی به نتیجه مطلوب نمیشود جمعیت و صنعت در بخش خصوصی و (خارجی) خودش را با دستور منطبق نمیکند ولی تجربه نشان داده که خودش را با برنامه درست و منطقی و همه جانبه تطبیق داده و به آن اعتماد کرده است.
سایر اخبار این روزنامه
ناراحتی اینترنشنال و هم میهن از آزادسازی اموال ایران
رکورد ثبتنام ادوار مجلس شکست
آن سوی خبرسازی بنزین و گوشت
صدای پای آب در سرزمین اسطورهها
فرامتن دلارهای آزادشده
نیازمند راهبرد ملی اقتصاد در دریا هستیم
رسیدگی به اماکن ورزشی لنگ نامهنگاری
اوکراین برای صلح، با امریکا مذاکره میکند!
طالبان امنیتیسازی روابط با طالبان!
گذرگاه عرفانی آیتالله ناصری اجتماع بود
حمله تروریستی به حرم شاهچراغ در شیراز
حمله تروریستی به حرم شاهچراغ در شیراز
«بحرین» دریغ ابدی ایران و ایرانی
این امضا ۸ میلیون خرج دارد!