روزنامه خراسان
1402/05/25
چالش بر سر بازگشت مخاطبپسندها به تلویزیون
پس از تایید اخبار غیررسمی درباره بازگشت رضا رشیدپور و محمدرضا گلزار به تلویزیون، جنجالها بر سر این موضوع بالا گرفت و محمدرضا شهبازی، مجری برنامه «پاورقی»، ویدئویی منتشر کرد و ضمن اعلام خداحافظی با برنامه «پاورقی» به دلیل بازگشت این دو چهره، واکنش تندی به تصمیم تلویزیون داشت. میدانیم که تلویزیون در یک سال گذشته به دلایل مختلف مانند شرایط جامعه، محدودیت استفاده از بعضی چهرهها و غیبت هنرمندان محبوب، با چالشهای فراوانی برای جذب مخاطب مواجه بوده و جای برنامههای مفرح و سرگرمکننده جذاب و البته عامهپسند در شبکههای مختلف خالی بوده است. رسانه ملی بنابر تصمیم مدیران یا توصیههای بیرونی، بار دیگر سراغ استفاده از چهرههایی رفته است که میتوانند تا حدی شانس پربیننده شدن برنامهها را بالا ببرند. هرچند که بالطبع این تصمیم مخالفانی دارد و واکنش تند عدهای مانند محمدرضا شهبازی و امثال او را برمیانگیزد، اما از طرفی هم یکی از ماموریتهای تلویزیون که از سوی رهبر انقلاب به پیمان جبلی رئیس صداوسیما محول شده بود، «پراکندن امید و نشاط» در جامعه است؛ ماموریتی که به سرانجام نرسیده است. به بهانه حواشی بازگشت گلزار و رشیدپور، با سه کارشناس و منتقد سینما، درباره این تصمیم گفتوگو کردیم. واکنش تند محمدرضا شهبازی محمدرضا شهبازی که پیشتر توئیتی منتشر و با حضور دوباره محمدرضا گلزار و رضا رشیدپور در تلویزیون مخالفت کرده بود، دوشنبهشب ویدئویی منتشر کرد و در بخشی از صحبتهای خود گفت: «هنوز سالگرد شهادت روحا... عجمیان و آرمان علیوردی نرسیده، اینها دارند برمیگردند روی آنتن، دلیلش این است که قبح براندازی و فتنهگری ریخته است.» او همچنین در بخش دیگری از صحبتهایش با اشاره به واکنشهای چهرهها به ماجراهای سال گذشته و همچنین سکوت آنها، از بازگشت افرادی مانند رضا رشیدپور و گلزار به دلیل جذب مخاطب انتقاد کرد. شهبازی در پایان ضمن مقایسه رویکرد برنامه «پاورقی» با بازگشت گلزار و رشیدپور به تلویزیون و پرداخت دستمزد بالا به آنها گفت، در این شرایط دیگر نباید «پاورقی» پخش شود. درها را عاقلانه و عالمانه باز بگذارید جبار آذین، منتقد سینما، درباره علت این تصمیم و وضعیت تلویزیون توضیح میدهد: «آمدن آقای پیمان جبلی به رسانه ملی بر اساس یکسری انتظارات، دستورها و برنامهها انجام شده است. با توجه به صحبتهای مسئولان و مدیران تلویزیون، قرار است رسانه ملی در یک مسیر مشخص با برنامههای مشخص حرکت کند. قطع پخش تعدادی از برنامهها و تولید برنامههای جدیدتر همسو با نظرات و گرایشهای گروه جدید رسانه ملی، نمایانگر این است که قرار است در رسانه ملی اتفاقات زیادی بیفتد. اگر این اتفاقات همسو با نظر و فرهنگ و سلیقه جامعه باشد، میتواند قابل تامل باشد؛ اما از آنجا که تلویزیون سالهاست از نگاه و سلیقه مردم فاصله گرفته و سلیقه مدیران بر آن حاکم شده، تولیدات بیش از آن که نشات گرفته از نظر مردم باشد، حاصل تعامل مدیران این رسانه با افرادی است که مانند آنها میاندیشند و همه طیفهای مختلف فرهنگی و هنری در قالب قراردادی این گروه نمیگنجند.» آذین ادامه میدهد: «پیشتر برنامههایی مانند «خندوانه» و «عصر جدید»، جدا از اینکه ممکن است گفته شود از برنامههای خارجی کپی شدند، به این دلیل که مسیری جدا از سلیقه آقایان را به نمایش میگذاشتند، تعطیل شدند و عجیب است که مسئولان جدید شبکههای مختلف چیزهایی را جایگزین آنها کردند که نه از نظر ساختار استاندارد هستند، نه به لحاظ مضمون و محتوا فراگیر و مردمی.» جبار آذین درباره بازگشت محمدرضا گلزار و رضا رشیدپور و مواضع محمدرضا شهبازی میگوید: «قرار است باز هم بعضی از هنرمندانی که در جامعه جایگاهی دارند و این جایگاه باعث شده است مورد احترام قشرهایی از مردم باشند، همچنان در تلویزیون فعالیت کنند. البته منظور تمامی افرادی که به عنوان سلبریتی و ستارههای سینما شناخته میشوند، نیست؛ چون بعضی از آنها نه تنها به سلیقه مردم پشت کردند و پسند بعضی گروههای خارجنشین را مدنظر قرار دادند، بلکه چندان جایگاه مطلوبی در میان مردم ندارند، اما افرادی هم هستند که همچنان میتوانند در سینما یا تلویزیون کار کنند. این به این معنا نیست که مسئولان به صرف سلیقهمداری مدیران، تر و خشک را با هم بسوزانند. اگرچه آقای گلزار از دیدگاه کارشناسی، در سطح درجه یک بازیگری قرار نمیگیرند و بیشتر یک نوع شومن است، اما آیا امثال آقای گلزار با دیگرانی که فرهنگ جامعه را تخریب کردند یا مواضع سیاسی تند علیه کشور گرفتند، همسو شدند؟ اگر این چنین بوده جای بحث و نقد دارد، اما وقتی اینطور نیست و بعضی هنرمندان سعی کردند آرام و آهسته عمل کنند وحتی اگر نظر مخالف دارند، آن را در مقابل دیدگاه مردم قرار ندهند، لذا هر گونه موضعگیری تند و غیرکارشناسانه که موجب ممنوعیت و محدودیت گروههایی از هنرمندان در عرصه هنر و فرهنگ شود، نه تنها پسندیده نیست بلکه مغایر با فرهنگسازی و به نوعی دامن زدن به فرهنگسوزی در کشور است. از همین روی، برخی نگاههای تند و افراطی نمیتواند به رشد و ارتقای هنر و ایجاد ارتباط بین هنرمندان و جامعه کمک کند، اگر در شکل جدید حضور بعضی هنرمندان مانند آقای گلزار یا دیگران قرار باشد مضمون و محتوایی مناسبتر در قالب برنامهای مردمیتر ارائه شود، چرا باید جلوی این فعالیتها گرفته شود؟ آیا هنرمندان باید بر اساس سلیقه و مرام گروهی، در تلویزیون دعوت به کار شوند و چون سلیقه آنها با برخی مسئولان و مدیران رسانه ملی همجهت نیست، نباید فعالیت کنند؟ در این صورت مردم بهناچار و به اشتباه برای استفاده از برنامههای مطلوبتر به سمت استفاده از برنامههای ماهوارهای و تلویزیون خارجی نمیروند؟ رسانه ملی باید با استفاده از هنرمندان وطنی و برنامههای خوب و استاندارد ملی، مردم را به سمت آشتی دادن با این رسانه دعوت کند، نه اینکه پای مخاطبان تلویزیون را ببرد و موانع زیادی را بر سر راه برخی هنرمندان قرار بدهد. باید به هنر، هنرمندان و فرهنگ مردم نگاه کارشناسانه، خردمندانه، تعاملی و ملی داشت.» او ادامه میدهد: «من برنامه «پاورقی» را تماشا میکنم و اتفاقا نگاه منفی به این برنامه ندارم، گاهی مسائلی در آن مطرح میشود که ریشه در واقعیت دارد و گاهی برخوردها به گونهای است که میتواند سازنده و آگاهیبخش باشد؛ اما اگر قرار باشد که از این نوع برخوردهای تعاملی نقدگونه، چماقی بسازیم برای کوبیدن بر سر هنر، هنرمندان و جامعه، نه این کاملا غلط است. آقای شهبازی به عنوان یک انسان مستعد و توانا این قابلیت را دارد که بدون هرگونه تندروی با اتخاذ مواضع مصالحتآمیز، خیرانه و فرهنگساز، به جای کمک کردن به بسته شدن راه هنرآفرینی، فضا را برای هنرنمایی هنرمندان کشور باز کند و شرایط طوری نشود که فقط یک تعداد خاص از هنرمندان بتوانند فعالیت کنند و بقیه خانهنشین باشند. مردم قشرهای مختلف هستند، سلیقه و نظرگاههای مختلف دارند، برای تامین نظرات ملی و مردمی باید برنامههای متنوع و ملی تولید کرد و به همه احترام گذاشت، نباید درها را بست، باید درها را عاقلانه، عالمانه، خردمندانه و متعهدانه باز گذاشت.» جبار آذین درباره اینکه آیا این تغییر روال تلویزیون برای استفاده از چهرهها ادامهدار خواهد بود، توضیح میدهد: «بعید میدانم این تغییرات نهادینه شود. اگر هم زمانی چنین برنامهای تولید و پخش شود، میتواند استثنا باشد. احتمالا مقطعی است و شاید در پس آن، ایجاد نوعی اعتماد به تلویزیون باشد و وقتی اعتماد نسبی شکل گرفت، دوباره همان آش و همان کاسه باشد. یکسری تغییرات بر اساس سلیقههای شخصی، گروهی، جناحی و سیاسی اتفاق میافتد، اما بعد از آن همان روال سابق است، یعنی فقط عدهای از هنرمندان و تولیدات خاص.» همه حق فعالیت در تلویزیون را دارند محمود گبرلو، مجری تلویزیون و منتقد سینما، در اظهارنظر کوتاهی درباره تصمیم صداوسیما برای استفاده دوباره از حضور محمدرضا گلزار و رضا رشیدپور میگوید: «معتقدم هرکسی که میتواند مخاطب ایرانی را شاد کند، حق دارد بیاید در تلویزیون کار کند و تلویزیون هم مخاطب خود را افزایش بدهد. طبیعتا رسانه ملی چارچوبهایی دارد و کسی نمیتواند خارج از این چارچوبها عمل کند، اما مدلها و سلیقهها متفاوت است. فردی مانند آقای رشیدپور با سلیقه و روش خودش مخاطب ایرانی را جذب میکند، یک نفر هم مانند آقای محمدرضا شهبازی. درمجموع هرچه مخاطب تلویزیون افزایش پیدا کند لذت میبرم، بهتر از این است که تماشاگر ایرانی، مخاطب شبکههای بیگانه و ماهواره شود.» لزوم تعامل با سلایق مختلف رضا درستکار، کارشناس و منتقد سینما، درباره علت تصمیم جدید تلویزیون از دیدگاه خودش، توضیح میدهد: «تلویزیون توانایی، ستارهها، کارشناسها، دانش و وسعت علمی خودش را از دست داده، تلویزیون تمام هزینههایی را که طی این سالها از طریق فرهنگ و منابع عمومی مملکت برای رضا رشیدپور، گلزار و هر فرد دیگری کرده بود، دور ریخته است. اینجا کشور ایران، کشور اقوام و فرهنگهای مختلف است؛ همه باید با هم تعامل داشته باشند. افرادی مانند محمدرضا گلزار هم باید حضور داشته باشند و به افراد فرصت داده شود.» این منتقد در ادامه نیز با اشاره به تاثیر مثبت بازگشت چهرههایی مانند گلزار و رشیدپور و جذب مخاطب میگوید: «شما تصمیم درست بگیرید، گذشت مردم زیاد است، چرا برنگردند؟»
سایر اخبار این روزنامه
فاجعه آموزشی؛ معدل 10 دوازدهمیها
دردسرهای قد 220 سانتیمتری!
فرقه بهائیت؛ مرور یک پرونده 170 ساله
گره کار معادن کوچک باز نشد
آمار تفکیکی از پیشثبتنام48 هزار نفری
بحران اوکراین، وضعیت راهگذرهای آسیایی و فرصت های ایران
قلب موشکی اسرائیل در آتش
جشن طالب، ماتم ملت
چالش بر سر بازگشت مخاطبپسندها به تلویزیون
ورود شاهچراغی به ساختمان فاطمی
یک خبر خوب ؛ پایان یک زندان
مهاجمان نوجوانی را با ضربات میلگرد راهی بیمارستان کردند
خودروی برقی؛ اینبار جدی است؟