افزايش مصرف كوكايين بين پولدارهاي تهراني

بنفشه سام‌گيس 
هفته گذشته، محمد مسعود زاهديان، رييس پليس مبارزه با مواد مخدر در دولت‌هاي يازدهم و دوازدهم و معاون مقابله با عرضه و امور بين‌الملل ستاد مبارزه با مواد مخدر در دولت سيزدهم، بازنشسته شد. زاهديان، تنها فردي است كه در طول 32 سال اخير و بعد از ايجاد يگان «پليس مبارزه با مواد مخدر» در نيروي انتظامي، هم رياست اين يگان را بر عهده داشته و هم در دوره‌هاي متناوب به سمت مشاورت يا معاونت امور بين‌الملل در ستاد مبارزه با مواد مخدر منصوب شده است. علت اشاره به مسووليت‌هاي اين سردار سپاه اين است كه پليس مبارزه با مواد مخدر، مجري برنامه‌هاي مقابله با قاچاق مواد در داخل كشور است و معاون كاهش عرضه و امور بين‌الملل ستاد، بايد وضعيت تجارت مواد خارج از مرزهاي ايران را به منظور سياستگذاري براي مهار بازار داخلي تحت نظر داشته باشد. زاهديان از سال 1395 و چند هفته بعد از انتصاب به مقام رياست پليس مبارزه با مواد مخدر و تا زماني كه دوباره به نهاد سياستگذاري بازگشت و تا هفته قبل كه از مناصب دولتي بازنشسته شد، 4 بار با «اعتماد» مصاحبه كرد و در اين گفت‌وگوها، علاوه بر ذكر مصداق‌هايي از وضعيت قاچاق عمده و خرده‌فروشي مواد در داخل كشور، تهديدهاي بالفعل ناشي از تجارت بين‌المللي مواد در شاهراه‌هاي اطراف مرزهاي ايران را هم تحليل كرد. شهريور 1395، زاهديان در گفت‌وگو با «اعتماد» خبر داد كه برخلاف ادعاهاي دولت درباره تكميل تقريبي ديواركشي در طول 890 كيلومتر مرز مشترك ايران و افغانستان، هنوز حدود 300 كيلومتر از پروژه انسداد مرز شرقي كشور و به خصوص در قسمت‌هاي صعب‌العبور صفر مرزي، به دليل كمبود اعتبارات معطل مانده است. دو سال بعد و زماني كه ايران به دليل ملحق نشدن به گروه ويژه اقدام مالي و سياست‌هاي بين‌المللي مقابله با پولشويي، خطاب انتقاد جامعه جهاني قرار گرفته بود، زاهديان در گفت‌وگوي ديگري با «اعتماد»، اشاره دوباره‌اي داشت به مشكلاتي در تكميل انسداد مرزي و كنترل مبادي ورودي در تقاطع جغرافيايي ايران و افغانستان و خطر ناركوتروريسم را براي امنيت مرزهاي شرق و شمال شرق كشور و در مبادي ورودي كاروان قاچاق مواد از خاك افغانستان جدي ارزيابي كرد و از شناسايي گروه‌هاي مسلح همدست با عاملان قاچاق مواد در جوار مرزهاي سيستان و بلوچستان خبر داد و گفت در فاصله سال‌هاي 1394 تا 1397 بيش از 78 درصد كشفيات مواد در استان‌هاي شرق و حاشيه شرق كشور بوده است.
نكته مهم در پاسخ‌هاي زاهديان اين بود كه مي‌گفت كاروان قاچاق و حامل مواد كه قرار است به بازار اروپا برسد، وقتي از نقاط كور مرز زميني ايران و افغانستان وارد كشور مي‌شود، با وجود آنكه يك نقشه راه اوليه در دست دارد، اما طبق گزارش مخبران پليس و برخلاف تصور بسياري از مسوولان، طبق اين نقشه پيش نمي‌رود، بلكه در دهه اخير، موفق شده بازارهاي خرده‌فروشي كوچكي در بيراهه‌هاي منشعب از نقشه اصلي ايجاد كند و علت نشت حجم بالايي از محموله ورودي در فاصله مرز شرقي تا مرز غربي كشور، همين بازارهاي خرده‌فروشي در طول مسير اصلي است.
سال 1398 و زماني كه دادگاه متهمان اخلال در بازار سكه و ارز برگزار مي‌شد، زاهديان در گفت‌وگوي مفصل‌تري با روزنامه «اعتماد» گفت كه مصداق‌هايي از پولشويي در حوزه واردات كالا، رستوران‌داري، خريد و فروش خودرو و بنگاه‌‌داري و مراكز خريد و فروش ملك و سكه و ارز شناسايي شده اما اذعان كرد كه با وجود شائبه‌هاي فراوان از پولشويي در فعاليت‌هاي هنري و از جمله در سينما و فيلمسازي و همچنين، در حراج‌هاي بزرگ هنري با مشتريان و خريداران خاص، پليس هنوز به سرنخ موجه و مرتبط با پول‌هاي كثيف در اين فعاليت‌ها نرسيده است.


زاهديان در اين گفت‌وگو، درباره نتيجه ردزني‌ها و گزارش 20 ماهه عملكرد اتاق مبارزه با پولشويي، با قاطعيت تمام، هرگونه شائبه درباره دست داشتن مقامات و چهره‌هاي نظام در قاچاق مواد را رد كرد، اما بابت محدوديت شديد اختيارات پليس مبارزه با مواد مخدر در بازرسي كامل از محموله‌هاي ورودي به گمركات كشور نگران بود و مي‌گفت با وجود آنكه روزانه حداقل دو هزار كانتينر ترانزيت از گمركات كشور رد مي‌شود، طبق تفاهمنامه‌هاي گمركي، نه تنها پليس اجازه كنترل محموله‌هاي ترانزيت را ندارد و تمام محموله‌هاي ترانزيت، در ورودي مرز ايران توسط گمرك پلمب مي‌شود و فك پلمب تا زمان تحويل محموله به گمرك كشور همسايه غيرممكن است، حتي در صورتي كه پليس به وجود انيدريداستيك در يك محموله ترانزيت به مقصد افغانستان مشكوك شود، اگر سند متقني در اين باره نداشته باشد، گمرك اجازه باز كردن محموله را به پليس نمي‌دهد.
زاهديان در بخش ديگري از پاسخ به همين سوال «اعتماد» گفت: «تا امروز معادل دو هزار ميليارد تومان اموال مختلف از قاچاقچيان شناسايي كرده‌ايم، اما برخي موارد شناسايي ما به مصادره و توقيف قطعي نمي‌رسد، چون در مراجع قضايي و در فرجام‌خواهي، به فرد مسترد مي‌شود.ايراد اين است كه ما به عنوان پليس بايد به دستگاه قضايي ثابت كنيم كه كسب مال يك قاچاقچي از محل قاچاق بوده. امروز با دور باطلي مواجهيم؛ به جاي اينكه قاچاقچي در پي اثبات حقانيت مالي خودش باشد ما به عنوان نماينده قانون بايد اثبات كنيم كه كارمان قانوني بوده در حالي كه نتايج تحقيقات و اشراف اطلاعاتي‌مان به ما نشان مي‌دهد كه اين فرد، اموال خود را از محل نامشروع كسب كرده است.»
زاهديان همچنين به سرنخ‌هاي در حال بررسي درباره جابه‌جايي و حمل اوزان بالاي مواد افغانستان از طريق كريدور هوايي ايران به سمت اروپا خبر داد و اين‌بار تاكيد بيشتري بر شدت گرفتن خطر ناركوتروريسم در مرزهاي شرقي داشت و گفت كه در اغلب درگيري‌هاي اخير بين نيروهاي مقابله با قاچاقچيان، محموله‌هاي حجيم مواد همراه با سلاح و مهمات سنگين به دست آمده و درباره تهديد جديدتر و جدي‌تري هشدار داد؛ تبديل شاهراه‌هاي ايران به مسير ترانزيت انيدريد استيك و سودوافدرين؛ پيش‌سازهاي توليد هرويين و مت‌آمفتامين (شيشه) از شمال غرب كشور به مقصد افغانستان و لابراتوارهايي كه پشت مرز شمال‌ شرق و در جوار نوار مرزي خراسان جنوبي تا سيستان و بلوچستان مستقر شده‌اند....
5 سال بعد از اين هشدارها و ابتداي مرداد امسال، آخرين گفت‌وگوي «اعتماد» با زاهديان در شرايطي انجام شد كه در اين مدت، تغييرات زيادي در منطقه خاورميانه و غرب آسيا اتفاق افتاده بود؛ روزهاي پاياني تابستان 1400، نسل جديد طالبان، با لباسي نو اما با همان منش و سيرت سابق، افغانستان را اشغال كرد و موج دوباره‌اي از پناهجوياني كه به مقصد سرزميني آزاد از افغانستان مي‌گريختند، در جاده‌هاي ايران سرريز شد. طالبان در ماه‌هاي اول تصرف افغانستان، شعار «ممنوعيت تجارت مواد» سر داد تا جامعه جهاني را فريب دهد و به واسطه اين شعار، مشروعيت بين‌المللي كسب كند اما علاوه بر شواهدي كه طي ماه‌هاي گذشته از تداوم كشت خشخاش در ولايات شمال شرق همچون ولايت بدخشان و افزايش توليد مت‌آمفتامين در لابراتوارهاي مستقر در ولايات جنوب غرب همچون هلمند و نيمروز و فراه به دست آمد، محدود كردن آزادي و حقوق انساني مردم افغانستان با خشونت‌آميزترين روش‌ها، جامعه جهاني را مجاب كرد كه «طالبان هيچ تغييري نكرده است».
طي 16 ماه اخير و بعد از انتشار فرمان رهبر جديد طالبان درباره ممنوعيت تجارت مواد و كشت خشخاش، تنها فايده اين شعار، افزايش چند برابري قيمت جهاني هرويين در بازار اروپا، سود بيشتر براي كشتكاران خشخاش در مزارع ولايات جنوب غرب و غرب افغانستان به واسطه رشد قيمت خريد ترياك پاي مزرعه و خالي شدن انبارها از ترياك خشك به دنبال تقاضاي بيشتر بازار جهاني بوده است. در منطقه خاورميانه، شبكه قاچاق مواد در كشورهاي عراق و لبنان و سوريه هم با بهره جستن از ناآرامي‌هاي منطقه، دست به كار تجارت قرص كپتاگون و مشتقات حشيش شده و شواهدي هم، تغيير كاربري مزارع برنج و افزايش كشت خشخاش در جنوب عراق را تاييد مي‌كند. طي 17 ماه گذشته و به دنبال حمله روسيه به اوكراين، شرق اروپا هم به جاده شلوغ قاچاق انسان تبديل شده كه ساير جرايم سازمان يافته را در جريان فرار پناهجويان به مقصدي امن، تغذيه مي‌كند.....
زاهديان در اين گفت‌وگو با «اعتماد» و از جايگاه معاون مقابله با عرضه و امور بين‌الملل ستاد مبارزه با مواد مخدر، خبرهاي نگران‌كننده‌تري داشت و از شواهد جديد درباره افزايش تعداد محموله‌هاي ترانزيت در نوار ساحلي خزر كه پيش از اين، منطقه آرام و نسبتا پاكيزه‌اي محسوب مي‌شد، خبر داد و به نشست مشترك با كشورهاي حوزه خزر و روسيه براي تدوين برنامه‌اي جهت مقابله با تهديد جديد اما بسيار جدي افزايش قاچاق مواد از مسير شمالي (شاهراه‌هاي آسياي ميانه و نوار ساحلي خزر) اشاره كرد و از موضع يك تحليلگر سياسي، رفتارهاي عوامفريبانه افراطيون طالب براي كسب مشروعيت را، بي‌اثر دانست.
 
طي چند سال اخير، اخباري درباره فعاليت شبكه‌هاي توليد مواد مخدر و محرك در منطقه خاورميانه منتشر شده و به عنوان مصداق، اخبار رسمي حاكي از آن است كه در عراق، هم توليد مواد مخدر رو به افزايش است و هم اين كشور به يكي از مسيرهاي ترانزيت مواد تبديل شده. مقابله با عرضه مواد در ايران، با توجه به شرايط جغرافيايي منطقه و تحركاتي كه در همسايگان غربي شاهد هستيم، چگونه بايد مديريت شود يا برنامه‌هاي مقابله با عرضه، نيازمند چه تغييراتي است؟
مبارزه با تجارت مواد مخدر چند وجه دارد و مقابله با عرضه، يكي از مهم‌ترين اولويت‌ها در كنار برنامه‌هاي پيشگيري و درمان است كه بايد همواره تقويت شود، چون هرگونه كوتاهي در مقابله با عرضه، مي‌تواند در برنامه‌هاي پيشگيري هم تاثيرگذار باشد. به همين دليل، ستاد مبارزه با مواد مخدر هم بحث مقابله با عرضه را در اولويت سياستگذاري‌ها قرار داده و باقي دستگاه‌هاي مقابله مثل نيروي انتظامي، وزارت اطلاعات و سپاه هم اين اولويت را پذيرفته‌اند و براي ايجاد پوشش دفاعي لازم در مرزها با هدف جلوگيري از ورود مواد به داخل كشور تلاش مي‌كنند. اگر مقابله با عرضه مواد، به درستي مديريت شود، با مشكلات كمتري در باقي حوزه‌ها مواجه خواهيم بود. امروز بالغ بر 70 درصد كشفيات مواد در استان‌هاي شرقي و حاشيه شرق كشور است و در اين محدوده، دو لايه پدافندي و دفاعي ايجاد كرده‌ايم؛ لايه اول، در ورودي و مرزهاي اصلي و در استان‌هاي سيستان و بلوچستان، خراسان رضوي، خراسان جنوبي و نوار دريايي مثل استان‌هاي هرمزگان و خوزستان، لايه دوم، در استان‌هايي همچون كرمان و يزد و فارس و اصفهان كه توسعه مقابله در اين استان‌ها، مي‌تواند مبارزه با ورود مواد در مرزها و استان‌هاي مرزي را تكميل كند. غير از اين چند استان در لايه‌هاي اول و دوم كه بيشترين كشفيات مواد را دارند، 27 الي 30 درصد كشفيات در ساير استان‌هاست و در اين ميان، در استان‌هاي شمال غرب و شمال كشور هم ميزان كشفيات، از باقي استان‌ها بيشتر است.
شمال غرب ايران، دروازه مسير بالكان است كه از تركيه آغاز مي‌شود و تا اروپا ادامه دارد. بنابراين، وقتي مواد از افغانستان وارد استان شرقي ايران مي‌شود، بيشترين كشفيات در فاصله استان شرقي تا استان شمال غربي است؟
بله، چون در داخل ايران با توليد مواد مخدر يا محرك مواجه نيستيم و هم مخدرها و هم مواد محرك و از جمله مت‌آمفتامين، در افغانستان توليد مي‌شود و مقصد نهايي اين توليد، اروپاست اما اين مواد از جاده‌هاي ايران به اروپا مي‌رسد و بنابراين، ما قرباني بازار مواد اروپا هستيم.
كشفيات مرفين در ايران حجم بالايي دارد در حالي كه گزارش‌ها، شيوع مصرف مرفين در ايران را تاييد نمي‌كند. آمار بالاي كشفيات مرفين؛ به خصوص پشت مرز شمال غرب، اين فرض را تقويت كرده كه در دو طرف مرز شمال غرب؛ هم در تركيه و هم در ايران، ممكن است آزمايشگاه‌هاي سيار مشغول توليد هرويين باشند.
بازار مصرف مرفين در اروپاست. درست است كه ما در كشورمان مصرف‌كننده هرويين داريم ولي بالاترين حجم مصرف هرويين در اروپاست كه بيشترين ميزان هرويين مصرفي اروپا از توليدات افغانستان است، اما گزارش‌هايي درباره فعاليت لابراتوارهاي تبديل مرفين به هرويين در تركيه دريافت كرده‌ايم و البته در روستاهاي مرزي در نوار غربي ايران هم، تعداد محدودي از اين لابراتوارها شناسايي شد كه حجم توليد بالايي نداشتند.
البته منظور من هم اين بود كه در مرز شمال غرب؛ چه در ايران و چه در تركيه، توليد هرويين با هدف عرضه به بازار اروپا در حال انجام است و شنيده‌ام كه اتفاقا خلوص هرويين توليد شده در نوار شمال غرب بسيار بالاست و قيمت خرده‌فروشي آن هم در مقايسه با قيمت ماده‌اي كه امروز به اسم هرويين در بازار داخلي كشور عرضه مي‌شود بسيار گرا‌ن‌تر است كه همين گراني قيمت، نشان مي‌دهد هدف توليد، بازار داخل ايران نبوده.
من مطمئنم كه مصرف‌كننده هرويين در داخل كشور، موادي كه از افغانستان وارد مي‌شود را مصرف مي‌كند و ما تا امروز در بازار عرضه مواد در ايران، نمونه‌اي از هرويين توليد شده در داخل كشور نداشته‌ايم.
از استان خوزستان نام برديد. حساسيت در مورد استان هرمزگان به دليل همجواري با كشورهاي حوزه خليج فارس و خطر جابه‌جايي مواد از مسير دريايي منطقي است ولي خوزستان با چه تهديدي از جانب شبكه تجارت مواد ممكن است مواجه باشد؟
طي دهه اخير، مسير قاچاق مواد افغانستان به سمت دريا هم رفته و بخشي از مواد افغانستان از طريق دريا به ايران منتقل مي‌شود. در اين مدت، مقادير محدودي از مواد افغانستان را در مسير دريايي كشف كرديم كه مقصد اوليه اين محموله‌ها، استان خوزستان بوده تا از طريق جاده‌هاي اين استان، به ساير نقاط كشور منتقل شود. حتما پهنه دريا فعاليت قاچاقچيان را تسهيل مي‌كند، چون كنترل مرزباني در تمام نقاط دريا نمي‌تواند كامل باشد. اين تغيير مسير قاچاق هم بعد از توسعه انسداد نوار شرقي ما اتفاق افتاده و طي سال‌هاي اخير، مقادير بسيار كمي به سمت آب‌هاي خليج فارس مي‌آيد و وارد خاك ايران هم مي‌شود، اما بخش عمده مواد افغانستان به سمت كانال سوئز مي‌رود كه از آن طريق به اروپا برسد.
با اين تغيير مسير، پس قاره آفريقا هم با خطر تبديل به بازار مصرف مواد افغانستان مواجه شده.
بله.
ترانزيت مواد افغانستان از مسير شمال (آسياي ميانه) چه خطري براي ايران دارد؟ دولت روسيه به تازگي هشدار داده كه طالبان مشغول هموار‌سازي مسير ترانزيت در كشورهاي همسايه روسيه براي انتقال مواد به سمت اروپاست و بابت ناركوتروريسم در مرزهاي خود ابراز نگراني كرده است.
بخشي از مسير شمال ممكن است از حاشيه مرزهاي ما عبور كند و مثلا نوار ساحلي درياي خزر درگير موضوع قاچاق بشود.
با شواهدي از قاچاق در اين منطقه مواجه شده‌ايد؟
اخيرا محموله‌هايي از مواد افغانستان در سواحل خزر كشف شده و به همين دليل، جلسات مشتركي با موضوع مبارزه با قاچاق مواد در منطقه، بين كشورهاي حاشيه درياي خزر برگزار شده و كشورهاي حوزه خزر اين موضوع را در اولويت قرار داده‌اند. ما هم جلسه جداگانه‌اي با دولت روسيه و جلسات دوجانبه‌اي با همسايگان حوزه خزر و از جمله كشورهاي آذربايجان و تاجيكستان و تركمنستان داشتيم و دولت روسيه هم، در حال پيگيري تشكيل ميز مشترك مبارزه با مواد مخدر در راستاي پيمان كشورهاي حاشيه درياي خزر است.
خطر مسير بالكان را در مقايسه با مسير شمال چطور ارزيابي مي‌كنيد؟
مسير بالكان، يك مسير سنتي و هموارترين مسير براي انتقال مواد مخدر است، چون علاوه بر اينكه در اين مسير، كشورهاي تركيه، بلغارستان، اوكراين، آلمان و هلند قرار دارند، در هر يك از كشورهاي واقع در مسير بالكان، بازار مصرف جداگانه‌اي شكل گرفته و بنابراين، با عبور محموله از هر كشور، قيمت عرضه گران‌تر مي‌شود و زماني كه محموله به مقصد نهايي و مثلا كشور انگلستان مي‌رسد، قيمت هر گرم مواد افغانستان در اين بازار اروپايي، يك افزايش نجومي پيدا كرده است. در عين حال، مسير بالكان نسبت به مسير شمال و باقي مسيرها، كوتاه‌تر است ضمن اينكه تردد‌هاي ترانزيتي و تجاري شرق اروپا، مسير بالكان را به يك مسير فعال براي انتقال محموله‌هاي بازرگاني تبديل كرده كه همين كاربري عام، مي‌تواند بهترين پوشش براي جاسازي مواد باشد. با در نظر گرفتن چنين ويژگي‌هايي، مسير بالكان بيشترين خطر را براي ما دارد، چون كشور ايران در ورودي اين مسير واقع شده است.
پس غير از نوار شرق و شمال شرق كشور كه مسير ورود مواد از افغانستان است، تقريبا تمام استان‌هاي كشور با مساله ترانزيت مواد درگير هستند، چون شبكه قاچاق مي‌خواهد محموله را از مسير بالكان رد كند.
بله، مي‌توان گفت تمام استان‌ها درگير هستند، چون در هر مسير و محور مواصلاتي كه سخت‌گيري‌ها و كنترل‌ها را تشديد مي‌كنيم، قاچاقچيان به سرعت مسير جايگزين در استاني و شهري ديگر پيدا مي‌كنند و حتي شيوه انتقال را تغيير مي‌دهند.
خطر واقع شدن در مسير ترانزيت، براي كدام استان‌ها بيشتر است؟
استان‌هاي مركزي به عنوان كريدور انتقال، در خطرند. استان‌هاي شمال غرب هم به دليل اينكه به گذرگاه خروجي مواد تبديل شده‌اند، ريسك‌پذيري بالايي دارند. استان‌هاي شرق و جنوب شرق هم گذرگاه ورودي هستند و تشديد نظارت‌ها و انسداد مرزي در استان‌هاي شمال شرق باعث شده ريسك‌پذيري انتقال مواد به جنوب شرق منتقل شود.
با وجود اينكه هم تعداد مهاجران افغان در شمال شرق زياد است و هم شمال شرق كشور و به‌طور مشخص، خراسان جنوبي مرز مشترك با افغانستان دارد ولي خطر انتقال از شمال شرق را جدي نمي‌بينيد؟
در خراسان جنوبي، كنترل‌هاي مرزي تشديد شده و خلأهاي مرزي در اين منطقه كمتر است اگرچه كه اين نوار مرز هم در مسير انتقال قرار گرفته.
چون ولايت هرات افغانستان، با خراسان جنوبي هم‌مرز است.
ولايات هرات و فراه در مجاورت مرز استان خراسان جنوبي هستند و ولايت نيمروز كه به هلمند (كانون اصلي كشت خشخاش افغانستان) نزديك‌تر است هم، در جنوب هرات و فراه قرار دارد. تشديد نظارت‌هاي مرزي در خراسان جنوبي باعث شد مسير انتقال مواد افغانستان، به سمت مرز پاكستان تغيير كند، چون دولت پاكستان در مرزهاي غرب و شمال غرب خود حاكميت لازم را ندارد و بي‌نظمي در اين مرز، به تسهيل انتقال مواد افغانستان از اين مسير جديد منجر شده است.
بنابراين نوار ساحلي استان سيستان و بلوچستان هم در معرض خطر ورود مواد افغانستان قرار گرفته است.
مرز دريايي استان‌هاي هرمزگان و سيستان و بلوچستان با خطر ورود مواد از پاكستان تهديد مي‌شود.
از طرف عراق با چه خطري مواجهيم؟ عراق، هم در چند سال گذشته در كشت خشخاش فعال بوده و هم امروز توليد قرص كپتاگون در عراق افزايش يافته است.
كپتاگون يك تهديد جديد است كه كانون توليدش هم در مناطقي از عراق است.
و در لبنان و سوريه.
طي هفته‌هاي اخير هم يك كارگاه توليد قرص كپتاگون در عراق كشف شد.
در جنوب عراق.
بله و كشف اين كارگاه بايد حساسيت ما را افزايش دهد و نظارت‌ها را تشديد كنيم تا اين مواد به كشور ما وارد نشود.
بعضي مواد بازار خودش را دارد. آيا ايران مي‌تواند مشتري مناسبي براي قرص كپتاگون باشد با توجه به اينكه بازار اصلي مصرف اين قرص در عربستان است؟
مصرف كپتاگون به صورت سنتي در كشورهاي عربي و آفريقايي بسيار بالاست، اما موج مصرف كپتاگون به تازگي آغاز شده و ما هم بايد هوشيار باشيم و اميدواريم نظارت‌ها، هجمه كپتاگون را در ايران كنترل كند و مانع از ايجاد بازار مصرف در داخل كشور شود. در نقشه ترانزيت مواد مي‌توان مشاهده كرد كه طي سال‌هاي اخير، قاچاق مواد از غرب آسيا به سمت مسير بالكان و كشور تركيه شدت گرفته و اخيرا هم جلسه‌اي در بغداد با حضور نمايندگان كشورهاي هم‌مرز با عراق و از جمله ايران تشكيل شد و در اين جلسه، قاچاق كپتاگون به باقي كشورهاي همسايه عراق، مطرح شد در حالي كه شركت‌كنندگان در اين جلسه متفق بودند كه شيوع مصرف اين قرص، يك معضل ديرينه در كشورهاي عربي است، اما حالا براي باقي كشورها هم به يك تهديد تبديل شده است.
تا امروز درباره كشفيات كپتاگون گزارشي دريافت كرده‌ايد؟
ميزان كشفيات قابل توجه نبوده و به چند عدد قرص همراه مسافر محدود مي‌شده و تا امروز گزارشي از واردات يا مصرف حجم بالا نداشتيم.
با توجه به سابقه‌اي كه شما در پليس مبارزه با مواد مخدر داشتيد، مي‌پرسم كه آيا اگر مواد جديدي وارد كشور شود، آزمايشگاه پليس مبارزه با مواد مخدر امكانات و دانش شناسايي اين مواد جديد را دارد؟
آزمايشگاه پليس مبارزه با مواد مخدر، يك آزمايشگاه مرجع براي دفتر مقابله با مواد مخدر و جرم سازمان ملل (UNODC) و همچنين در منطقه غرب آسياست و هر سال در رتبه چهارم يا پنجم رده‌بندي‌هاي سازمان ملل قرار گرفته است.
سه يا چهار رتبه‌هاي بالاتر از ايران، كدام كشورها هستند؟
اطلاع دارم كه آزمايشگاه‌هاي امريكا، آلمان و سازمان ملل در رده‌هاي بالاتر از ايران هستند. آزمايشگاه پليس مبارزه با مواد مخدر در تمام استان‌ها شعبه دارد، اما دستگاه‌هاي آزمايشگاه مركزي، در كشور منحصربه‌فرد است و به همين دليل، آزمايش‌هاي مهم در آزمايشگاه مركزي انجام مي‌شود.
پس امكان شناسايي مواد جديد را داريد؟
بله.
اين فرض را مطرح مي‌كنم كه بعضي مواد در ايران، به هر دليل بازار مصرف ندارد و بنابراين، بعضي موادي كه در اروپا مصرف مي‌شود، اصلا در ايران طرفدار ندارد. با اين فرض، آيا تمام موادي كه در افغانستان، عراق و خاورميانه براي عرضه در بازار اروپا توليد مي‌شود، مي‌تواند براي ايران خطرآفرين باشد؟
حتما همه اين مواد براي ايران خطر است. هر ماده جديدي وارد ايران شد، بازار خودش را پيدا كرد.
ولي روانگردان‌هاي نسل جديد (NPS با پايه گياهي) بازاري در ايران نداشت يا با استقبال كمي مواجه شد.
چون بسيار گران بود و ورودش بسيار سخت بود. شركت پست كشفيات بالايي از NPS در مرسوله‌هاي پستي داشته و اين از همان دست برخوردهاي نظارتي است كه اجازه شكل‌گيري بازار مصرف جديد در كشور نداده است. من از كوكايين مثال مي‌زنم كه مصرفش خيلي جذاب است و امروز پولدارهاي تهران كوكايين مصرف مي‌كنند، اما مصرف كوكايين در كشور فراگير نشده، چون بسيار گران است. ميزان مصرف كوكايين را با ميزان مصرف شيشه مقايسه كنيد كه امروز بسيار ارزان است و بازار مصرف را در دست گرفته و طبق گزارش‌هايي كه دريافت كرديم، مصرف شيشه افزايش يافته است. قيمت عامل، تعيين‌كننده عرضه و تقاضاست و ميزان تقاضا از ميزان عرضه پيروي مي‌كند. بنابراين، عرضه محدود NPS تقاضاي محدود را رقم زده است.
ميزان تقاضا هيچ ربطي به جغرافياي ايران ندارد؟
حتما ربط دارد. فراگيري مصرف شيشه و هرويين و ترياك در ايران به دليل همسايگي ما با كانون توليد و افغانستان است. اين همسايگي به ايجاد يك بازار عرضه گسترده منجر شده و حتما ايجاد بازار عرضه براي مواد افغانستان در ايران بسيار راحت‌تر از ايجاد بازار عرضه براي موادي است كه بايد از دو هزار كيلومتر دورتر به ايران برسد.
آيا ممكن نيست بازار عرضه به واسطه امكان توليد بومي ماده مشابه شكل بگيرد و گسترده شود؟ من از بعضي توليد‌كننده‌ها مي‌شنوم كه اگرچه واردات كوكايين نداريم و ميزان مصرف هم موارد بسيار نادر و در قشر مرفه است، آنچه امروز به اسم كوكايين به دست مصرف‌كننده مي‌رسد، كوكايين نيست.
مصرف كوكايين در تهران افزايش داشته.
در چه مدت زماني؟
در 4 يا 5 سال گذشته، ميزان كشفيات كوكايين افزايش يافته. پارسال يك محموله 50 كيلويي كوكايين در كشور كشف شد. محموله 50 كيلويي كوكايين، يعني يك محموله بسيار حجيم.
مبدا اين محموله كجا بود؟
يكي از كشورهاي امريكاي جنوبي.
واردات مستقيم؟
واردات مستقيم.
آيا اين فرض را تاييد مي‌كنيد كه موادي در ايران بازار مصرف دارد كه شبكه موازي در داخل كشور از طريق شيميست‌هاي خود، به قابليت توليد مشابه ماده اصلي رسيده باشد ولو اينكه نام جديدي بر محصول خود بگذارد ولي فرمول ساخت، تقريبا يكسان باشد؟ تنوع فهرست پيش‌سازهاي تحت كنترل در ايران نشان مي‌دهد فارغ‌التحصيلان رشته شيمي خيلي پركارند.
بايد به هر امكاني در اين زمينه فكر كرد ولي توليد مواد محرك در ايران بسيار محدود است و ما توليد‌كننده اصلي مواد روانگردان نيستيم.
بله نيستيم.
ولي شيشه‌اي كه وارد كشور مي‌شود ممكن است براي عرضه بهتر و بازاريابي موفق‌تر و جذب مشتري بيشتر، با قرص يا ماده ديگري مخلوط شده و با نام جديد و مثلا به اسم دراگون يا آيس عرضه شود در حالي كه پايه اصلي اين ماده، آمفتامين يا مرفين است.
آيا گزارش جديدي از تغيير ذائقه و الگوي مصرف در كشور داريد؟
همچنان بيشترين مصرف از نوع ترياك است. گروه حشيش شامل گل و حشيش در رتبه دوم، شيشه و هرويين هم در رتبه سوم و چهارم مصرف هستند.
تحليل شما از اين روند چيست؟ اينكه ترياك با وجود قيمت گران، همچنان در صدر مصرف است؟
ترياك از بقيه مواد ارزان‌تر است. البته از گل ارزان‌تر نيست ولي دسترسي به ترياك راحت‌تر است علاوه بر اينكه مصرف ترياك، چه از نظر سنتي و چه با فرض اشتباه كاربرد درماني، در جامعه ما پذيرفته شده. مصرف گل هم گروه سني جوان را گرفتار كرده.
آشپزخانه شيشه در كشور نداريم؟
شيشه‌اي كه در ايران هست از افغانستان مي‌آيد؛ محصول حدود 4 هزار آشپزخانه در نوار مرز غربي افغانستان. تعداد آشپزخانه‌هاي ايران بسيار كم شده اما هنوز آشپزخانه داريم. پارسال حدود 20 آشپزخانه در كل كشور كشف شد كه ميزان توليدشان هم بسيار محدود بود.
اخباري از افزايش تزريق شنيده‌ام. شرايط اقتصادي دو سال اخير باعث شده قشر كم درآمد از خريد هرويين گرمي 200 يا 300 هزار تومان ناتوان شود و برود به سمت تزريق يك گرم در روز. بنابراين، گراني قيمت، عامل خطر در عرضه و تقاضاي مواد است.
تغيير شيوه مصرف، علاوه بر قيمت، به تبليغ و نوع دسترسي هم ربط دارد. اگر گراني را مبنا قرار دهيم، تزريق مواد هم يك روش گران است.
ولي تزريق اقتصادي‌ترين راه مصرف است. مصرف يك گرم به شيوه تزريقي به جاي مصرف سه گرم به شيوه تدخيني.
مصرف يك گرم به شيوه تزريقي ولي با تاثير سريع‌تر و تخريب بيشتر و ماه بعد هم، يك گرم كفايت نمي‌كند و بايد دو گرم تزريق كند يا اينكه به سمت چند مصرفي برود و شيشه را با هرويين و هرويين را با ترياك و گل و حتي قرص روانگردان حل شده در آب تزريق كند.
ولي در مقايسه با شيوه استنشاقي و تدخيني، ظاهرا بازار مناسبي براي قرص نيستيم.
جمعيت مصرف‌كننده متفاوت است. در مهماني‌ها مصرف قرص زياد است ولي كف خيابان و در پاتوق‌هاي شوش و هرندي قرص نمي‌بينيد.
جمعيت مصرف‌كننده را هم مورد ارزيابي قرار داده‌ايد؟ امروز بيشترين جمعيت مصرف‌كننده شامل چه كساني هستند؟
بابت مصرف گل در دانش‌آموزان و دانشجويان نگرانيم، چون شيوع نسبتا زيادي دارد. وضعيت مصرف مواد در جمعيت كارگري، جاي توجه بيشتري دارد. تعداد زنان مصرف‌كننده افزايش يافته و بايد برنامه‌هاي پيشگيري را افزايش دهيم. با اين حال، نرخ رشد اعتياد در كشور ما نسبت به ساير كشورها بسيار كمتر است.
نرخ شيوع مصرف تا 4 يا 5 سال قبل حدود 5.4 درصد بود.
در گزارش اخير سازمان ملل اعلام شده كه سال 2021، در دنيا از هر 17 نفر، يك نفر مصرف‌كننده مواد بوده. ميزان شيوع اعتياد در كشور ما، بسيار پايين‌تر از برآورد سازمان ملل است.
آوريل پارسال، ملاهبت آخوندزاده، رهبر طالبان فرمان ممنوعيت كشت خشخاش و تجارت مواد داد. ظرف هفته‌هاي اخير هم طالبان با ادعاي جلوگيري از كشت خشخاش، گروهي را به بازديد امحاي مزارع خشخاش برده. سال 2000 هم ملاعمر (رهبر پيشين طالبان) فرمان به ممنوعيت توليد ترياك داده بود. يك تفاوت مهم در فرمان آخوندزاده در مقايسه با پيام ملاعمر هست؛ ملاعمر در فرمان خود بر حرام بودن تجارت ترياك و مواد تاكيد كرد، اما در فرمان آخوند‌زاده اصلا چنين تاكيدي نيست. در طول يك‌سال گذشته اين فرض قوت داشته كه طالبان مي‌خواهد با ادعاي مخالفت با تجارت مواد و ممنوعيت كشت خشخاش، براي خودش وجهه جهاني بخرد در حالي كه درآمد تجارت مواد در اقتصاد افغانستان خيلي تاثير دارد. در عين حال، در اين دو سال شاهد رفتارهاي غيرانساني طالبان با مردمانش هستيم. فكر مي‌كنيد براي جامعه جهاني كدام مهم‌تر است؟ طالبان رفتار انساني با مردم افغانستان داشته باشد يا تجارت مواد را كاهش بدهد؟
يكي از شروط ميزهاي مذاكره كه طالبان را واداشت انبارهاي ترياكش را خالي كند، توقف تجارت مواد بود. طالبان به دنبال كسب مشروعيت است تا به عنوان يك دولت شناخته شود و به نظر مي‌رسد طالبان ناچار شد براي كسب مشروعيت، ادعاي ممنوعيت تجارت مواد را مطرح كند. اقتصاد افغانستان با تجارت مواد در هم تنيده است و در شرايط فعلي، طالبان به هيچ‌وجه نمي‌تواند منبع درآمد ديگري را جايگزين درآمد تجارت مواد كند. طرح اين ادعا، براي طالبان چند منفعت داشت؛ جامعه بين‌المللي را درگير راستي‌آزمايي اين ادعا كرده تا با دستاويز قرار دادن اين ادعا، به مشروعيت جهاني برسد. پيش از صدور فرمان رهبر طالبان، گردش مالي اقتصاد مواد مخدر براي كشاورزان افغان، 450 ميليون دلار بود و امروز اين رقم به يك ميليارد و 450 ميليون دلار افزايش يافته و به دنبال اين افزايش سه برابري، فشارهاي كشاورزان بر طالبان و اعتراضات معيشتي هم در اين كشور تا حدي رو به كاهش رفته. اما اتفاق مهم‌تر اين است كه با كاهش كشت خشخاش در بعضي ولايات، توليد ترياك هم كاهش يافت كه اين كاهش، افزايش قيمت جهاني ترياك را به دنبال داشته. نتيجه كاهش توليد يكساله چه بوده؟ انبارهاي لبريز از ترياك احيا شد و كل محصول تلنبار شده به فروش رفت. نتيجه مورد انتظار اين است كه به موازات خالي شدن انبارها و افزايش قيمت جهاني ترياك، كشاورز افغان حتما در سنوات آتي به كشت خشخاش مشغول مي‌شود، چون درآمدش افزايش يافته است. فعلا نمايندگان سازمان ملل و رسانه‌هايي همچون بي‌بي‌سي، در گزارش‌هاي خود تاييد مي‌كنند كه كشت خشخاش و توليد ترياك در افغانستان كاهش داشته. علاوه بر اينكه بايد در صحت اين گزارش‌ها ترديد به خرج دهيم، به نظر مي‌رسد طالبان هم به مقصود خود كه همان كسب مشروعيت به دنبال اثبات ادعاي ممنوع‌سازي تجارت مواد بوده، نزديك شده.
يعني طالبان با نشان دادن امحاي مزارع خشخاش و انبارهاي خالي از ترياك به خبرنگاران و نمايندگان سازمان ملل يك نمايش دروغين اجرا كرده؟
چند درصد زمين‌هاي امحا شده را نشان داده؟ زمين‌هاي كدام ولايات و مناطق را نشان داده؟ در بعضي ولايات افغانستان، هنوز حضور طالبان موضوعيت ندارد كه به امحاي مزارع خشخاش فرمان بدهد. طالبان، نمايندگان سازمان ملل و خبرنگاران را پاي زمين‌هاي واقع در مسير عمومي برده در حالي كه در بعضي مناطق كشور، حرف طالبان بُرش ندارد.
پيوند طالبان با گروه‌هاي تروريستي در مرز پاكستان و همچنين، تبعيتش از طوايف و قبايل ساكن در مرز پاكستان و افغانستان ثابت شده. فريب جامعه جهاني تا كجا و تا چه زماني امكان‌پذير است؟ به تفاوت محتواي پيام ملا عمر و آخوندزاده هم توجه كنيد؛ طالبان مدعي اسلام واقعي است، اما از اطلاق حرام بودن و ممنوعيت شرعي تجارت مواد خودداري كرده.
طالبان متناسب با شرايط تصميم مي‌گيرد. اگر فردا، مشروعيت از جامعه جهاني دريافت نكند، دوباره فرمان به آزادسازي تجارت مواد مي‌دهد. همين كه حرام بودن و غيرشرعي بودن تجارت مواد را در نظر نگرفته، به اين معناست كه راه فراري براي خودشان باز گذاشته‌اند كه اگر روزي دوباره به شرايط قديم برگردند، منع شرعي براي خودشان ايجاد نكرده باشند. در نظر داشته باشيم كه بخش عمده‌اي از گردش مالي مواد افغانستان به واسطه فعاليت بازار عرضه و تقاضا در اروپا و تراكنش‌ها در بانك‌هاي اروپاست. يكي از زيرشاخه‌هاي مبارزه با مواد مخدر، مبارزه با پولشويي به عنوان يك جرم سازمان يافته است. دولت‌هاي اروپا بايد درباره گردش مالي خريد و فروش مواد افغانستان از طريق بانك‌ها و موسسات مالي اروپا پاسخگو باشند.
پولشويي گردش مالي تجارت مواد افغانستان در خاورميانه ممكن نيست؟
بله ممكن است. شايد در كشورهاي حوزه خليج فارس كه گردش مالي بالا دارند پولشويي اتفاق بيفتد. سوال ما اين است كه اروپا براي مبارزه با پولشويي تجارت مواد افغانستان در بازارها و بانك‌هاي اروپا چه كرده است؟
پولشويي در كشور خودمان اتفاق نمي‌افتد؟
هر جاي دنيا ممكن است اتفاق بيفتد.
در هنر، رستوران‌داري، گردشگري، تفريحات؟
پولشويي در همه جا و در هر فعاليتي ممكن است. از خريد و فروش ماشين تا خريد و فروش ملك.
قرارگاه مبارزه با پولشويي كه در زمان رياست شما در يگان پليس مبارزه با مواد مخدر داير شد هنوز فعال است؟
علاوه بر آن قرارگاه، در ستاد مبارزه با مواد مخدر، اداره كل مبارزه با پولشويي ايجاد شده و پارسال بيش از 24 هزار ميليارد تومان از اموال قاچاقچيان را شناسايي كرديم كه بخشي از اين اموال، توقيف و مصادره شده. من از دولت‌هاي اروپايي دو سوال دارم؛ در اروپا چه ميزان از اموال قاچاقچيان مصادره شده؟ گردش مالي 450 ميليون دلاري كشت خشخاش در افغانستان، حتما در اروپا به سود 80 ميليارد دلاري مي‌رسد. اين پول، كجا هزينه شده؟ اروپا در اين دو سال كه طالبان به افغانستان بازگشته، چه ميزان كمك مالي براي مبارزه با مواد مخدر به دولت ايران داده است؟
به هر حال چون انگ همكاري با تروريسم به ما مي‌زنند، از همكاري و كمك در مبارزه با مواد مخدر هم خودداري مي‌كنند.
اتفاقا اقدامات ما در مرزها به مبارزه با جابه‌جايي و قاچاق مواد و مبارزه با تروريسم منجر شده؛ ما با گروه‌هاي تروريستي كه در مرزهاي شرقي، مواد مخدر را به عنوان منبع درآمد منتقل مي‌كنند، برخورد مي‌كنيم. چرا اروپا براي اين اقدامات به ما كمك نمي‌كند؟
تحريم شامل همه ‌چيز مي‌شود.
تحريم شامل همه ‌چيز مي‌شود؟ اگر تحريم عادلانه باشد بايد رعايت شود ولي اگر ظالمانه باشد، ظلم به مردم است. ما حدود 3860 شهيد و بيش از 12 هزار جانباز در راه مبارزه با تجارت مواد افغانستان داديم. دولت‌هاي اروپايي براي درمان همين جانبازان؛ جانباز قطع نخاع و جانباز قطع عضو، چقدر به ما كمك كردند؟ بچه‌هاي ما در مرزهاي شرقي و غربي در راه مبارزه با انتقال مواد به اروپا شهيد مي‌شوند. دولت‌هاي اروپا چه كمكي به ما كردند كه مرزمان را كنترل كنيم تا مواد مخدر و تروريست از اين مرز عبور نكند؟
اروپا البته به دولت روسيه هم براي مبارزه با قاچاق مواد مخدر كمك نمي‌كند. روسيه مرز مهمي براي ترانزيت مواد افغانستان است اما دولت روسيه، همه اين سال‌ها از بودجه كشورش براي انسداد مرز هزينه كرده و دليل اصلي پرهزينه بودن ترانزيت از مسير شمال و تراكم اندك جابه‌جايي مواد در اين مسير همين است كه به دليل شدت كنترل مرزي، قاچاقچي جرات تردد در اين مسير را ندارد با وجود آنكه مسير آسياي ميانه كوتاه‌تر است. در مقايسه با روسيه، مرز شرقي ما باز است و مصداق آن اينكه مهاجر افغان غيرمجاز، امروز از كشور اخراج مي‌شود و فردا دوباره از مرز وارد كشور مي‌شود، چون مرزمان را درست نبسته‌ايم.
سال‌هاست كه ميليون‌ها دلار براي كنترل مرزهاي‌مان هزينه مي‌كنيم. مرزمان را هم درست بستيم، اما در برخي نقاط مرزي نيازمند امكانات هستيم. روسيه توليدكننده دانش راداري و تجهيزات كنترل مرزي است. كشورهاي آسياي ميانه هم براي كنترل مرزهاي‌شان امكانات فراواني از سازمان ملل و حتي دولت روسيه دريافت مي‌كنند. بعضي موارد، به لحاظ مصلحت بين‌المللي قابل اعلام نيست.
آيا يك شركت دانش‌بنيان ايراني نمي‌تواند اين تجهيزات را توليد كند؟
ما براي توليد اين تجهيزات هزينه مي‌دهيم اما دنيا هم بايد با ما همراه شود. ما مي‌توانستيم عمليات انسداد و كنترل مرزهاي‌مان را متوقف كنيم و كريدور انتقال مواد به اروپا را براي قاچاقچي باز بگذاريم. آن وقت، اروپايي‌ها بايد از جيب بچه‌هاي‌شان مواد جمع مي‌كردند.
ملحق نشدن ما به FATF خللي در مقابله با پولشويي ايجاد نكرده؟
هيچ مشكلي در اين زمينه نداريم و اتفاقا در مقابله با پولشويي و كنترل مالي حوزه قاچاق مواد، خيلي شفاف عمل مي‌كنيم.
رد پولشويي قاچاق مواد را در كدام حوزه‌ها بيشتر شناسايي كرديد؟ ورزش؟ هنر؟
بيشترين حجم پولشويي قاچاق مواد در خريد و فروش املاك، خريد و فروش خودرو، خريد و فروش طلا و جواهر بود.
در صنعت نبوده؟
با موارد بسيار كمي در حوزه صنعت مواجه شديم. به عنوان مثال، هتلي را مصادره كرديم كه از منابع مالي قاچاق مواد خريداري و تجهيز شده بود. ساده‌ترين روش تبادل پول، خريد ملك و تبديل سريع ملك به وجه نقد است.
من براي شما از پولشويي در خريد و فروش پيتزا مثال مي‌زنم؛ پولشويي از طريق عقد قرارداد با صاحب رستوران براي فاكتورسازي خريد و فروش پيتزا.
همه كار در اين زمينه ممكن است و به همين دليل هم شناسايي موارد بسيار دشوار است.
نفوذ در پولشويي چقدر است؟
خدارا شكر مي‌كنيم كه در ميان مسوولان ما هيچ ورودي به قاچاق مواد صورت نگرفته. شايد در قاچاق كالا و ارز، افراد و اشخاصي نفوذي انجام داده باشند ولي در قاچاق مواد، من تا امروز با موردي مواجه نشدم و البته كسي هم جرات نفوذ به اين حوزه را ندارد.
دو سال قبل با يكي از مسوولان صحبت مي‌كردم؛ زماني كه شايعه فروش كشفيات ترياك ايران به كشورهاي خاورميانه و امريكاي لاتين براي تامين درآمد كشور مطرح شده بود. آن مقام مسوول به من گفت اگر واقعا دولت ايران به چنين هوشمندي رسيده باشد كه ناخالصي را از اين حجم بالاي كشفيات ترياك پاك كند و آن را در بازار جهاني بفروشد كه به رشد اقتصادي كشور منجر بشود، كار بسيار درست و قابل تاييدي انجام داده. شما با اين نگاه تا چه حد موافقيد؟
اين اقدام در ايران امكان‌پذير نيست، چون ما ملزم به رعايت قوانين بين‌المللي هستيم و حتي توليد دارو با ماده موثره به دست آمده از مواد مخدر يا خريد و فروش مواد مخدر براي توليد دارو، بايد با مجوز INCB (هيات بين‌المللي كنترل مواد مخدر) باشد و قطعا اين هيات اجازه چنين اقدامي به ايران نمي‌دهد. تنها مجوزي كه همه اين سال‌ها براي ايران صادر شده، استفاده از مقادير اندك كشفيات مخدر براي توليد دارو بوده است.
ولي بيشترين كشفيات ما بر پايه ترياك است و اين كشفيات مي‌تواند به صنعت داروسازي جهان فروخته شود.
چنين اقدامي در چارچوب قوانين بين‌المللي به هيچ‌وجه امكان‌پذير نيست و من با اطمينان كامل به شما مي‌گويم كه تا امروز هم، چنين اتفاقي در جمهوري اسلامي هيچ سابقه‌اي ندارد.