براي زنده‌ياد محمد اسماعيلي

استاد محمد اسماعيلي وامدار مكتب استاد حسين تهراني و از برجسته‌ترين شاگردان ايشان است. استاد تهراني در اوج جواني محمد اسماعيلي، او را به هنرستان عالي موسيقي معرفي مي‌كنند و استاد محمد اسماعيلي به عنوان نوازنده، هنرآموز و مدرسِ سازِ تمبك، در هنرستان موسيقي شروع به فعاليت مي‌كنند. در ابتداي فعاليت علاوه بر آموزش ساز تمبك به هنرجويان موسيقي كه اكثر آنها در نسل‌هاي بعد از بزرگ‌ترين و نامدارترين موزيسين‌هاي مملكت ما نيز هستند، شروع به تشكيل گروه تمبك نوازان مي‌كنند و به اجراي برنامه‌هاي مختلف در داخل و خارج از كشور مي‌پردازند.
گروه تمبك نوازان با تاليف و تنظيم قطعات استاد محمد اسماعيلي جاني دوباره، شكلي بديع و جديد از ساز تمبك را به جامعه ارايه مي‌كند. ايشان تمبك را از بُعد همنوازي و‌ سازي همراه، در مي‌آورد و به صورت شخصيتي مستقل از سازهاي ديگر، شروع به ارايه برنامه مي‌كند (در ابعاد تكنوازي و گروه نوازي تمبك) كه از معروف‌ترين و زيباترين قطعاتي كه به زيور طبع استاد محمد اسماعيلي آراسته شده و اجرا گرديده مي‌توان به قطعه «رونما» اشاره كرد و قطعات ديگري كه همراه با گروه استاد پايور اجرا شد. آخرين قطعه‌اي كه ايشان به همراه سازهاي ملوديك با گروه دلنوازي همراه با استاد مهرداد دلنوازي تنظيم كردند قطعه (گفتم گفتا) كه بنده هم افتخار حضور و اجرا در كنار استاد و همين‌طور اين دو گروه را داشتم، علاوه بر آن گروه نوازي تمبك به صورت مستقل از سازهاي ملوديك و به تنهايي در برنامه‌هاي مختلف و جشنواره‌هاي موسيقي به صورت مداوم تا به امروز اجراي برنامه داشته‌اند.
از مسائل منحصر به فرد، در كارنامه هنري استاد محمد اسماعيلي، تدريس است كه همواره ادامه پيدا كرد. هنرجويان ايشان در نسل‌هاي مختلف از نامدارترين موزيسين‌هاي كشور هستند و از ميان آنها مي‌توان از اساتيدي همچون استاد كامبيز روشن روان، اسماعيل تهراني، اسماعيل واثقي، حسين عليزاده، منوچهر فريوسفي و مينا افتاده، مينو افتاده و... نام برد، طي سال‌ها و نسل‌‌هاي بعد نيز بزرگان موسيقي ما، نسل به نسل نزد ايشان كار كردند و درس ريتم و تمبك نوازي را نزد ايشان گذرانده‌اند.
ايشان همچنين نقش برجسته‌اي در اجراي بداهه و تكنوازي تمبك داشتند كه در اجراهاي خارج از كشور، رسانه و نشريات ديگر كشورها القاب زيادي را به ايشان نسبت دادند و از كلماتي مانند ويرتئوز، پروفسور و... استفاده كردند كه اين القاب به بالاترين مقام‌هاي هنري آن كشورها تعلق داشت و نسبت به استاد محمد اسماعيلي بابت بداهه‌نوازي‌ها و 
سولو نوازي‌هاي درخشان‌شان داده شده است. بعد از انقلاب و يك وقفه طولاني، دوباره همكاري ايشان با گروه اساتيد موسيقي ايران شكل گرفت و دوباره به عرصه موسيقي برگشتند كما اينكه قبل از انقلاب نيز به استخدام وزارت فرهنگ و هنر درآمده بودند و با بهترين و بزرگ‌ترين گروه‌هاي موسيقي وقت، فعاليت داشتند. فعاليت در گروه اركستر ملي، فعاليت در اركستر استاد فرامرز پايور، اركستر سازهاي ملي و همكاري با بسياري از بزرگان ديگر از آن جمله است. در زمينه نوازندگي ايشان، شاخصه‌هاي بسياري وجود دارد كه مهم‌ترينِ آن، ابعاد سه‌گانه نوازندگي ايشان هست كه در بُعد تكنوازي آثار درخشاني دارند، استفاده از تكنيك‌ها و ريتم‌ها و شيرين‌نوازي‌هاي منحصر به فرد كه انحصارا توسط ايشان اجرا شده بود. در بُعد همنوازي كه آثار درخشاني همراه با اساطير موسيقي و به‌زعم بنده غول‌هاي موسيقي ايران دارند ازجمله؛ استاد فرامرز پايور، استاد جليل شهناز، استاد بهاري، استاد كسايي، استاد محمد موسوي، استاد فرهنگ شريف، استاد هوشنگ ظريف، استاد بديعي، استاد ناهيد، استاد ارفع اطرايي، اساتيد مهرداد و محمد دلنوازي و خوانندگان بزرگ اين كشور همچون استاد محمدرضا شجريان، استاد نادر گلچين، استاد شهرام ناظري و همچنين بزرگان و اساتيد ديگري كه تا به امروز حضور مستمر داشتند و سوم بعد گروه‌نوازي كه آثار شاخصي از ايشان در همراهي با اركسترهاي سنتي و سازهاي ملي چشم‌نوازي مي‌نمايد. در بُعد ديگر شخصيت ايشان، بايد به شخصيت اخلاقي و مهرورزي ايشان اشاره كرد كه درخشندگي بيشتري به بُعد هنري ايشان مي‌دهد. احترام به اطرافيان، هنرجوها و همكاران‌شان باعث مي‌شد كه ايشان از لحاظ اخلاق، ادب، منش و مهرورزي زبانزد خاص و عام، در جامعه موسيقي و حتي جوامع ديگر اجتماعي باشند، از كسبه محل تا مردم عادي و هنرجويان و همكاران هنري، ايشان را عاشقانه دوست دارند، بنده از سال ۶۷ افتخار شاگردي ايشان را داشتم، در منزل ايشان بزرگ شدم و منزل استاد منزل عشق و ادب و ساز براي من بود.


همسر ايشان كه به رحمت خدا رفتند، مانند مادر ما بودند و رفتار مادرانه‌اي با ما داشتند. ما وارد زندگي استاد شديم و ايشان همواره مهر پدرانه خود را در ابعاد مختلف زندگي ما علاوه بر آن بُعد هنري و آموزش موسيقي پيوسته به صورت چشمگير هديه مي‌دادند و از اساتيد بسيار بزرگ و قديمي از جمله استاد تجويدي كه من افتخار شاگردي ايشان را نيز داشتم تا هنرجويانِ موسيقي در هنرستانِ عالي موسيقي كه نسل به نسل با ايشان مواجه شده بودند، همگي از استاد اسماعيلي به نيكي و مهرباني ياد مي‌كنند. استاد اسماعيلي به عنوان اسطوره و پير تمبك و تمبك‌نوازي ايران، معلم اخلاق و عاشق هنر تمبك‌نوازي در بين خاص و عام شهرت دارند و گفتن از ابعاد هنري و انساني اين مرد در اين مجال نمي‌گنجد، اين ابعاد انساني، در ايشان همانند ابعاد هنري ايشان درخشان و بارز هستند و جا دارد كه از اين ميراث بيشتر گفت و شنيد تا به نسل‌هاي بعدي نيز منتقل شود. به قول استاد اسماعيلي و استاد حسين تهراني: اول انسان شدن و بعد هنرمند.
٭ نوازنده دف و تمبك