هرآنچه که درباره بریکس باید بدانید
[ شهروند] بریکس یک سازمان اقتصادی است متشکل از اعضایی که بیش از 31درصد سهم اقتصاد جهانی را در اختیار دارند. گفته میشود این سازمان تا سال 2050 اقتصاد جهانی را در سیطره خود خواهد گرفت. عضویت ایران در این سازمان چه منافع عینی و ملموسی خواهد داشت؟
بریکس چگونه در سفره ایرانیها نمود خواهد داشت؟
شعیب بهمن، کارشناس مسائل بینالملل، معتقد است که عضویت ایران در سازمانهای بینالمللی مانند شانگهای و بریکس با اهداف متعدد صورت میگیرد، اما مشخصا درباره بریکس مهمترین هدف اعضا استفاده از ظرفیتهای اقتصادی این سازمان است؛ ظرفیتهایی مانند نهادهای موازی با بانک جهانی یا صندوق بینالمللی پول و حتی سوئیفت. شعیب بهمن میگوید این انتظار که با عضویت ایران در بریکس یا مثلا شانگهای باید شاهد رونق اقتصادی کشور و رونق سفرهها باشیم، غیرمنطقی است چون اساسا تقویت و رونق اقتصاد هر کشوری نیازمند اصلاح و تقویت زیرساختهای اقتصادی و تولیدی درون است و سازمانهای بینالمللی فقط نقش تسهیلگری و زمینهسازی برای حضور فعالتر و قدرتمندانهتر را فراهم میکنند.
آیا سیاست خارجی دولت سیزدهم متوازن است یا غربگریز؟
شعیب بهمن در پاسخ به این پرسش که برخی منتقدین ادعای دولت را مبنی بر توازن در سیاست خارجی به دلیل عضویت ایران در شانگهای و بریکس و امضای قراردادهای راهبردی با چین و روسیه و عدم اقبال به غرب زیر سوال میبرند، گفت: «وقتی چند کشور غربی خودشان ارادهای برای توسعه روابط با ایران ندارند، طبیعی است که در ایران هم ارادهای وجود نداشته باشد. اما اگر رویکرد این چند کشور غربی تغییر کند یقینا ایران هم خواستار توسعه روابط با آنهاست.»
آیا عضویت در بریکس با وجود تحریم و «افایتیاف» بیمعناست؟
شعیب بهمن تأکید کرد: «پس عضویت ایران در بریکس هم تلاشی است برای رهایی از تحریم غرب، هم استفاده از ظرفیتهای مالی و بانکی این سازمان. اینکه گفته میشود عضویت در این سازمان با وجود تحریم و بدون «افایتیاف» بیتأثیر است، باید گفت اتفاقا عضویت در این سازمان تلاشی است برای از بین بردن تحریمهای ظالمانه و دور زدن «افایتیاف.»
دلارزدایی آغاز شده، اما روند آن طولانی است
به گفته شعیب بهمن، عضویت اعضای جدید کمک به روند دلارزدایی است که مدتی است در جهان شکل گرفته است. هر چند روند دلارزدایی طولانی است، اما مهم این است که افول سلطهگری دلار و دوران انتقال قدرت و ثروت از غرب به شرق آغاز شده است. البته این به این مفهوم نیست که با پایان سلطه دلار و انتقال قدرت به شرق، غرب دیگر بازیگر صحنه بینالملل نخواهد بود، بلکه دیگر یکهتازی و سلطهگری نخواهد داشت.
بریکس راهی که از غرب جدا میشود
فواد ایزدی، کارشناس مسائل آمریکا در گفتوگو با «شهروند» با اشاره به اینکه ایران با پنج عضو اصلی گروه بریکس یعنی برزیل، روسیه، چین و آفریقای جنوبی روابط سیاسی خوبی دارد معتقد است که همه این کشورها بدون استثنا بر این موضوع تأکید دارند که هدف اصلی از تشکیل این گروه مقابله با سلطه همهجانبه در آمریکاست. درواقع هدف، مقابله با سلطهگری دلار و تأثیراتی است که بر زندگی مردم جهان میگذارد. درواقع افزایش همکاری بین کشورها با این نیت پیش میرود که آمریکاییها نتوانند به بقیه کشورها زور بگویند و البته باید بگوییم تا حدودی نیز بریکس به اهداف خودش رسیده است. برای نمونه میتوان به جنگ بین روسیه و اوکراین اشاره کرد که کشور برزیل که تا حدودی به سمت غرب تمایل داشت در رأیگیری سازمان ملل علیه روسیه رأی نداد و با اعضای گروه بریکس همراه شد.
ایزدی با اشاره به اینکه به اعتقاد همه کارشناسان، در دنیا هم ثروت و هم قدرت در حال انتقال از غرب به شرق است، ادامه میدهد: «این موضوع در خود غرب نیز مطرح است زیرا در کنفرانس مونیخ که بزرگترین کنفرانس امنیتی در غرب به شمار میرود نیز به این ماجرا اشاره شده است و حتی به فراتر رفتن ثروت، قدرت و انتقال آن در دنیا اشاره شده است. این موضوعی است که حتی رئیسجمهوری فرانسه نیز به آن اشاره کرده و درواقع جای هیچ بحث و مناقشهای ندارد، اما متأسفانه افراد غربگرا نمیخواهند این را بپذیرند که غرب، سلطه خود را از دست داده است. درواقع بهتر است آنها فراتر از دیگران پیش نروند و این واقعیت را بپذیرند.»او در پاسخ به این سؤال که عضویت برخی از کشورها مانند هند، عربستان و امارات را چطور میتوان ارزیابی کرد، نیز میگوید: «عربستان و امارات مانند ایران عضو جدید به شمار میروند، اما باید گفت هند، خودش را همپیمان آمریکا معرفی نمیکند و یکی از مهمترین دلایل برای این ادعا این است که بیشترین خرید نفت را از روسیه، این کشور انجام میدهد و بهای آن را غیردلاری پرداخت میکند. درواقع هیچکدام از کشورهایی که عضو جدید به شمار میروند همپیمان آمریکا نیستند و حتی برزیل که در دوران رئیسجمهوری پیشین خود از متحدان آمریکا به شمار میرفت، هماکنون از این همکاریها جلوگیری میکند. درواقع این کشورها در سالهای اخیر، اقداماتی را انجام دادهاند که به عصبانیت آمریکا منجر شده است و درواقع، غرب از آنها دل خوشی ندارد و تمام تلاش این کشورها این است که از سلطه غربیها خارج شوند.»او بر این باور است که این کشورها به این نتیجه رسیدهاند که دنیا چندقطبی شده است و با تکیه بر این موضوع اهداف خود را پیش میبرند. به این نکته مهم هم باید اشاره داشت که 20کشور خواهان عضویت در این گروه بودند که از این میان 6کشور انتخاب شدند. در این میان ایران موضع خودش را از پیش مشخص کرده بود و کشورهای جدیدی هم که عضو شدند، میخواهند راهشان را از غرب و آمریکا در آینده جدا کنند.
شکلگیری اتحادی هوشمندانه برای مقابله با انحصار
دکتر شاهویسی، کارشناس اقتصاد بینالملل، هم معتقد است که در وهله اول باید دید فلسفه وجودی این گروه چیست تا با شناخت دقیقتری مورد ارزیابی قرار بگیرد. در این صورت میتوانیم مبتنی بر منافع ملی خودمان شرایط را بهتر ارزیابی کنیم. اگر بتوانیم این شناخت را دقیق، عمیق و چند لایه کنیم، آنوقت صرفا از منظر روابط تجاری و اقتصادی و ذخیرههای مالی به آن نگاه نمیکنیم. حضور دکتر احمدیان، دبیر شورای امنیت ملی، مبین این واقعیت است که بحث بزرگتر و ظرفیتسازی بزرگتری را باید در افق بریکس مورد توجه قرار داد.
با توجه به اینکه بعد از پایان جنگ سرد، یک نظام تکبعدی آمریکایی شکل گرفت، به نظر میرسد که حرکت موازنهساز بینالمللی قدرتهای بزرگ در خصوص رفتارها و در خصوص رفتارهایی که آمریکاییها به وجود آوردند، تردیدهای بزرگی در کاراییهای مختلف در سطح جهان به وجود آورد.
بنابراین ضرورت دارد این موازنهها با یک بازسازی جدیدی در قالب موازنه نرم تشکیل شود. مسلم است که یک هماهنگی هوشمندانه مبتنیبر فعالیتهای دیپلماتیک توسط بازیگران بهوجود میآید برای محدودسازی و شکل دادن به نتایجی که بتواند همه کشورها را همسو کند و در یک قالب قرار دهد. در دورهای که یکجانبهگرایی حاکم بود، یک پیونددهندگی بین جمعیت بزرگی از جهان شکل گرفت که پتانسیل بزرگی از تولید ثروت در تحلیل بینالملل را به ظهور رساند و تبدیل به بازیگری مسلط برای ظرفیتسازیهای جدید شد. بسیاری این سازمان را به مثابه یک سازمان دقیق برای دستاوردهای اقتصاد غربگرا تحلیل میکنند که کشورها را با یک ظرفیت بلند اقتصادی به رقابت طلبیده است.
هماکنون تصوری در ذهن مردم شکل گرفته مبنی بر اینکه سفره مردم چه زمانی از مواهب عضویت ایران در بریکس بهرهمند خواهد شد. آیا در کوتاهمدت میتوان چنین انتظاری داشت؟
اگر تولید ملی، رشد اقتصادی و جریان صادراتمان را فعال کنیم، به طبع آن درآمد ملی، وضعیت اشتغال، همپیوندی با تجارت جهانی و ایجاد درآمد سرانه برای خانوار ایجاد خواهد شد.
با عضویت در بریکس ضمن اینکه تعاملی سازنده با کشورهای مختلف جهان ایجاد میشود، یکی از مهمترین
ابعادش که تولید اقتدار برای هر کشوری و ایجاد ثبات پایدار است میتواند قابلیتهای اقتصادی را هم ارتقا دهد. ما با یک برنامهریزی درست میتوانیم چند هدف بزرگتر را هم در اختیار داشته
باشیم.
آیا تحریمها و افایتیاف میتواند مانعی برای بهرهمندی ایران از مزایای این عضویت باشد؟
هماکنون کشور روسیه تحت تحریم افایتیاف قرار گرفته، در صورتی که این کشور رئیس گروه افایتیاف اوراسیایی است. سوالی که ما با آن مواجه هستیم این است که آیا سیاست اولولیت دارد بر روابط اقتصادی یا برعکس؟ دوستانی که وارد سایت افایتیاف شوند، میتوانند مشاهده کنند ایران عضو جامعه افایتیاف اوراسیایی است. چهبسا از 43بند مورد تقاضای افایتیاف، بیش از 40بند را هم مورد پذیرش قرار داده است.
کشوری مانند روسیه که در این نهاد عضویت داشته و مسئولیت دارد، همچنین عضو ثابت در افایتیاف محسوب میشود، امروز بهراحتی تحریم میشود. ما با افایتیاف از سالها پیش تعامل داشتیم و بخش بزرگی از بندها را به منصه ظهور رساندیم.
بهنظر میرسد که آن بخش نگاه سیاسی داخلی و خارجی ارجحیت دارد بر منافع اقتصادی، اما به هر شکل ما برای اینکه وارد تعاملات سازمانهایی مانند بریکس و شانگهای شویم، باید یکسری الزامات را بپذیریم و از طرف مقابل هم درخواست کنیم یکسری الزامات را هم آنها بپذیرند. مذاکره بینالمللی و دیپلماسی یعنی همین. اما اگر مذاکره یکطرفه باشد، در عمل اتفاق خاصی نمیافتد و فقط ما صحبت آن را میکنیم و پیشروی خاصی اتفاق نمیافتد.
روند عضویت در بریکس و شانگهای چقدر زمان میبرد؟ سیاستهای مغایر با اعضای بریکس و شانگهای تا چه میزان در این روند موثر است؟
اولا مهمترین کارکرد نهادی که بریکس دارد، بانک توسعه نو و ایجاد ترکیبات ذخیره احتمالی است. بهعبارتی میتوان گفت بهعنوان یک مکانیسم همکاری مالی عمل کند. آنچه مسلم است بهنظر میرسد که پس از برگزاری ارکان مختلف، نهایتا یک تا دو سال زمان میبرد تا این عضویت صورت بگیرد. فکر میکنم شرایط برای ما متفاوتتر از بسیاری از کشورهای دیگر حتی عربستان و آرژانتین باشد و برای آنها همان یک تا دو سال باشد، چراکه زودتر از سایر کشورها به آن اشتراکسازی رسیده باشیم.
پیشرفت تاریخساز و موفقیت استراتژیک برای سیاست خارجی جمهوری اسلامی
از مجموع ۱۸ سفر خارجی رئیسجمهوری در ۲۴ ماه اخیر، ۱۰ سفر وی به حضور در اجلاسهای مختلف خارجی اختصاص داشت که از میان آنها در دو نشست بریکس در ۱۴۰۱ و نشست شانگهای در تیر ماه ۱۴۰۲ به شکل برخط شرکت کرد که ثمره حضور در این ۱۰ اجلاس عضویت ایران در گروه بریکس و سازمان همکاریهای شانگهای و انجام ۵۱ دیدار در عالیترین سطح دیپلماتیک و امضای برخی اسناد در زمینههای مختلف بود که پیگیری جدی هر یک از آنها، دستاوردهای بزرگ و مهمی را در پی خواهد داشت.
توجه به سیاست خارجی متوازن از مهمترین رویکردهای سیدابراهیم رئیسی است و رئیسجمهوری در کمتر از دو ماه در همین راستا در دو اجلاس مهم شانگهای و بریکس حضور یافت که «رویال» دستاوردهای دولت او عضویت دائم و رسمی ایران در سازمان همکاری شانگهای و گروه اقتصادهای نوظهور بود اما شاید جالب باشد بدانید او تاکنون به چند اجلاس خارجی رفت و چه ارمغان آورد؟
پانزدهمین دوره نشست سران کشورهای عضو «بریکس» با ترکیبی از قدرتهای نوظهور اقتصاد جهانی که از ۳۱ مرداد با حضور اعضا در پایتخت اقتصادی آفریقای جنوبی آغاز بهکار کرده بود، روز پنجشنبه و با سخنرانی رئیسجمهوری ایران و عضویت ایران به گروه بریکس بهکار خود پایان داد.
اجلاسی که سران گروه بریکس (برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی) تمرکز سخنرانی خود را بر کاهش تکیه کشورهای عضو به دلار، بهبود روابط اقتصادی و چگونگی افزایش جذب پول و وامدهی با ارزهای محلی در «بانک توسعه جدید» این گروه قرار دادند و یکی از مهمترین برنامههای این اجلاس بهگفته «آنیل سوکلال»، دیپلمات ارشد آفریقای جنوبی، درخواست ۲۲ کشور بهطور رسمی برای عضویت در بریکس و ابراز علاقه ۲۲ کشور دیگر نیز برای پیوستن به این ائتلاف بوده است.
رئیسجمهوری ایران هم که به دعوت رسمی «سیریل رامافوزا»، رئیسجمهوری آفریقای جنوبی، در صدر هیأتی سیاسی و در نخستین سفر رسمی برای حضور در نشست «بریکس»، عازم ژوهانسبورگ شده بود، در شرایطی این سفر انجام شد که ایران در آستانه عضویت بریکس قرار داشت و وزیر امور خارجه ایران هم چندی پیش درخصوص گام بعدی ایران برای پیوستن به سازمانهای منطقهای اعلام کرده بود: «بریکس دومین سازمان منطقهای است که اعضای مهمی را در برمیگیرد و آیتالله رئیسی بهعنوان میهمان ویژه به اجلاس بریکسپلاس دعوت شده» و «هدف اصلی ایران از عضویت در سازمانهایی چون شانگهای و بریکس، توسعه حوزه تجارت خارجی کشور و حرکت به سمت چندجانبهگرایی است.»
این در شرایطی است که رئیسجمهوری سال گذشته بهصورت برخط در چهاردهمین اجلاس مذکور حضور یافته و دیدگاههای جمهوری اسلامی درباره مسائل بینالمللی و توسعه همکاریهای تجاری و اقتصادی با سایر کشورها را تشریح کرده بود.
اما دولت در کنار تلاش برای عضویت ایران در سازمان همکاریهای شانگهای، در جریان برگزاری نشست وزرای خارجه بریکسپلاس در سال گذشته، کوشش کرد تا با پنج عضو پایهگذار بریکس مذاکره کرده و ساختارهای ایران برای عضویت را تشریح کند تا کشورمان جزو نخستین گروه کشورهایی قرار گیرد که ابتدا بهصورت ناظر و سپس به عضویت دائم این سازمان درمیآید.
بالاخره تلاشهای دولت سیزدهم در این مدت برای عضویت در بریکس نتیجه داد و دوم شهریور ۱۴۰۲ ایران بهطور رسمی و دائم عضو گروه اقتصادهای نوظهور جهانی شد که بهگفته معاون سیاسی دفتر رئیسجمهوری، یک پیشرفت تاریخساز و موفقیت استراتژیک برای سیاست خارجی جمهوری اسلامی محسوب میشود.
این شیرینی، گام دوم دولت پس از پیوستن جمهوری اسلامی ایران در جریان بیستوسومین نشست سران سازمان همکاری شانگهای در «دهلینو» به شکل رسمی بود که بهعنوان نهمین عضو اصلی این سازمان مهم منطقهای پذیرفته و معرفی شد.