سرنوشت کتاب‌های کاغذی در رقابت با فناوری

چند سالی می‌شود که دیگر مثل گذشته نیازی نیست نگران حجم سنگین یا آسیب دیدن کتاب‌ها در سفرهای کوتاه و بلندمان باشیم. با ورود کتاب‌های الکترونیک و صوتی حالا به‌راحتی می‌توان صدها کتاب را در حافظه تلفن همراه ذخیره کرد و آن‌ها را خواند و شنید. البته این در حالی است که برای تعداد زیادی از ما هنوز ورق زدن کتاب‌های کاغذی لطف خوش خودش را دارد. بی‌گمان در این زمینه نظرات متفاوتی درباره سود یا زیان کتاب‌های صوتی و کاغذی وجود دارد. برای بررسی این موضوع به سراغ حمیدرضا شاه‌آبادی (متولد ۱۳۴۶، تهران) پژوهشگر تاریخ، داستان‌نویس و نمایش نامه‌نویس معاصر ایرانی رفته‌ایم. این نویسنده معاصر تا امروز با نوشتن رمان‌های موفقی ازجمله «دروازه مردگان»، «کافه خیابان گوته»، «افسانه تیرانداز جوان»، «لالایی برای دختر مرده»، «دیلماج» و تعداد زیادی کتاب دیگر در حوزه کودک، نوجوان و بزرگ‌سال موفق به کسب جوایز داخلی و بین‌المللی زیادی از جمله جایزه ادبی آسترید لیندگرن و جایزه کتابخانه بین‌المللی مونیخ شده است. بهانه این گفت‌وگو انتشار دو کتاب صوتی دیلماج و دروازه مردگان است. با حمیدرضا شاه‌آبادی درباره آسیب‌ها و فرصت‌های رمان و داستان‌های صوتی و آینده مبهم کتاب‌های کاغذی گفت‌وگو کرده‌ایم.
لطفاً درباره دو کتابتان که به‌تازگی در قالب کتاب صوتی منتشرشده، توضیح دهید.
خوشبختانه این دو کتاب جزو داستان‌های موفق بنده به شمار می‌آیند. کتاب دروازه مردگان در حوزه سنی کودک و نوجوان و دیگری یعنی کتاب دیلماج برای گروه سنی نوجوان و بزرگ‌سال نوشته‌شده است. شاید به دلیل استقبال خوب مخاطبان از این کتاب‌ها بوده که ناشر، برای انتشار کتاب‌های صوتی آن‌ها تمایل پیداکرده است.
با توجه به اوج‌گیری کتاب‌های صوتی در سال‌های گذشته، آینده کتاب کاغذی را در رقابت با این نوع کتاب‌ها چگونه ارزیابی می‌کنید؟


آن چه امروز می‌بینیم این است که مخاطبان کتاب‌های کاغذی همچنان از این کتاب‌ها استفاده می‌کنند. درواقع برخی از افرادی که به شنیدن کتاب‌های صوتی رو آورده‌اند کسانی هستند که بنا به دلایلی امکان یا تمایل استفاده از کتاب‌های کاغذی را نداشته‌اند. بازاری که به‌عنوان کتاب‌های صوتی تشکیل‌شده از بازار کتاب‌های کاغذی کاملاً مستقل است و شاید بر این مبنا فعلاً نمی‌توان گفت که کتاب صوتی و حتی کتاب‌های الکترونیک می‌تواند رقیبی برای کتاب‌های کاغذی باشد. البته شاید در آینده این اتفاق بیفتد اما آن‌گونه که از زبان برخی ناشران می‌شنوم هرکدام از کتاب‌ها مخاطب خودشان را دارند. درنتیجه این را می‌توان یک فرصت دانست که از طریق کتاب‌های صوتی و الکترونیک، گروه جدیدی به مخاطبان ادبیات اضافه می‌شود.
لطفاً درباره آسیب‌ها و فرصت‌های کتاب‌های صوتی بیشتر توضیح دهید.
من آسیب خاصی را در حوزه انتشار کتاب‌های صوتی سراغ ندارم. کتاب‌های صوتی فرصت خوبی است برای کسانی که امکان مطالعه کتاب کاغذی را در شرایط مناسب ندارند؛ چون این کتاب‌ها را می‌توان در هر مکان و حالتی استفاده کرد و درواقع با گوش سپردن به کتاب‌های صوتی می‌توان وقت‌های مرده را به زمانی برای کتاب‌خوانی تبدیل کرد. البته گاهی تهیه کتاب صوتی چندان آسان نیست، همچنین در برخی موارد افرادی که صداپیشه هستند و کتاب صوتی را خوانده و ضبط می‌کنند به دلیل نداشتن تسلط کامل متن کتاب را طوری که باید اجرا نمی‌کنند. این ضعف، باعث آسیب‌هایی به انتقال مفهوم، فضا و...  درذهن مخاطب می‌شود.
مشکلات پیش پای تولید کتاب‌های صوتی ازنظر شما چیست؟
به دلیل نوظهور بودن این کتاب‌ها بی‌تردید در ابتدای راه مشکلاتی وجود دارد اما با گسترش کتاب‌های صوتی، ناشران این حوزه در بازار نشر، هویت ویژه‌تری پیدا می‌کنند. پس از رسیدن به این مرحله، نهاد های صنفی و فرهنگی توسط آن‌ها شکل می‌گیرد و مشکلات کنونی سامان می‌یابد.
هم اینک تا چه اندازه امکان رقابت کتاب‌های صوتی ما با آثار همسانشان در جهان وجود دارد؟
به نظر من ابتدا باید کتاب‌های ما به‌صورت کاغذی به دیگر کشورها راه پیدا کنند و پس از آشنایی مخاطبان دیگر کشورها با ادبیات ما، به سراغ انتشار کتاب صوتی برویم. البته باید به این نکته اشاره‌کنیم ما همین‌الان هم برای ترجمه کتاب‌های کاغذی به دیگر زبان‌ها به دلیل نداشتن مترجمان مناسبی که زبان مادری آن‌ها زبان مقصد باشد ضعف داریم. تهیه کتاب صوتی برای کشورهای خارجی به این راحتی نیست، برای تهیه این کتاب‌ها نیاز به گویندگانی داریم که تلفظ کاملاً درستی از زبان مقصد داشته باشند. به نظر من ورود به این حوزه در وضعیت کنونی، چندان ضرورتی ندارد. همان‌طور که گفتم تولید نسخه صوتی برای ناشران و مخاطبان، زمانی جذاب است که ابتدا کتاب، در کشورهای دیگر به‌عنوان یک کتاب موفق دیده شود.