درياچه اروميه و گذشته‌اي حسرت‌بار

«بازگشت فلامينگو‌ها به رضاييه» عنوان مستند حسرت‌بار و رشك‌برانگيزي است از زادآوري دسته‌هاي چندهزارتايي فلامينگو‌ها به درياچه‌ اروميه كه در سال ۱۳۵۳ ساخته شده و اين روزها در شبكه‌هاي اجتماعي مرتبا دست به دست مي‌چرخد. آنچه در اين فيلم به تصوير كشيده شده مربوط به 50 سال قبل است! وقتي كه ايران جزو معدود كشورهاي آسيايي بود كه داراي سازمان حفاظت محيط زيست بود و اينقدر در حفاظت محيط زيست پيشرو بود كه حتي چندين سال قبل از آن، عنوان نخستين كنوانسيون محيط زيستي جهان براي حفاظت از تالاب‌ها را در سال 1349 - كنوانسيون رامسر - به نام خود كرده بود. 
مستند با فرود هواپيماي حامل زنده‌ياد اسكندر فيروز، بنيانگذار و رييس سازمان محيط‌ زيست ايران و دكتر مارلين پركينز جانورشناس امريكايي در جزيره «كبودان» در اروميه آغاز مي‌شود. گوينده مستند در بخشي از فيلم از حضور زيست‌شناسان در اين منطقه براي مطالعه روي حيات وحش خبر مي‌دهد. يكي از اين زيست‌شناسان اسماعيل كهرم است كه به همراه كارشناس ديگري، در حالي كه سرتاپاي‌شان از شدت آفتاب سوختگي سياه شده، در قايقي در درياچه در حال حلقه‌گذاري جوجه فلامينگوها هستند. كهرم كه چهره رسانه‌اي و نام آشناي سال‌هاي اخير محيط زيست ايران است - و البته چند سالي ‌است كه او نيز همچون ما از سوي صدا و سيما ممنوع‌التصوير شده - از داخل قايق به حالت نيم‌خيز روي آب دولا مي‌شد و جوجه‌ها را از آب بيرون مي‌كشيد و با كمك همكار ديگرش آنها را حلقه‌گذاري و سپس در درياچه رهاسازي مي‌كردند. 
چشمانم پر از اشك مي‌شود و در حالي كه قلبم از اخبار مربوط به آتش‌سوزي‌هاي جنگل‌هاي بلوط و انبوه جانداران سوخته در كردستان و رشادت‌هاي فعالان محيط زيست انجمن چيا براي اطفاي حريق جنگل آن هم با دستان خالي به درد آمده، سريع فيلم اروميه را رد مي‌كنم تا ديگر چيزي نبينم! چند وقتي هست كه تلاش مي‌كنم هيچ خبري نشنوم و نبينم و نخوانم! 
آن هواپيماي محيط زيست! درياچه‌اي مملو از آب و زندگي! دسته‌هاي فلامينگوها و جوجه‌ها! حضور زيست‌شناسان نامدار ايراني و خارجي! همه و همه متعلق به اروميه بود. اروميه‌اي كه حالا چند ساليست قتلگاه آخرين بازمانده‌هاي گوزن‌هاي زرد ايراني و انبوه پرندگانش شده درحالي كه لاشه‌هاي گوزن‌ها در ميان انبوهي از نمك مدفون شده و بلورهاي نمكي منقار و بال و پر پرندگان را پوشانده است. حالا به جاي درياچه اروميه كه تا همين 20 سال پيش، به نگين سرخ آذريابجان و ايران شهرت داشت يك شوره‌زار به وسعت نزديك به 500 هزار هكتار يا باقي مانده است. تمام درآمد حاصل از تخصيص آب حوضه آبريز اروميه به كشاورزي و باغداري در چهار دهه گذشته يك ميليارد دلار بوده در حالي كه فقط در 8 سال دولت يازدهم و دوازدهم معادل 5 ميليارد دلار براي احياي اين درياچه هزينه شد و آخر هم هيچ! بغضم بالاخره مي‌شكند و با صداي بلند گريه مي‌كنم. 


آلبوم عكس‌هاي قديمي‌ام را ورق مي‌زنم، عكس‌هاي تجمع اعتراضي‌مان در سال 1379 براي هشدار به نابودي درياچه اروميه! بله 23 سال قبل وقتي هنوز درياچه آب داشت و حتي سازمان محيط زيست هم نمي‌پذيرفت كه اروميه رو به نابودي است ما داشتيم هشدار مي‌داديم براي نابودي اروميه! البته كه ما علم غيب نداشتيم! من و بسياري از كنشگران و فعالان محيط زيستي كه آن زمان دانشجو بوديم روند شتابناك سدسازي و ميل وافر دولت به خودكفايي گندم كه به نابودي بسياري از درياچه‌ها و جنگل‌هاي غرب ايران منجر شد و روند افت سطح آب درياچه اروميه كه 4-3 سالي بود آغاز شده بود را مي‌ديديم. با اين رشد جمعيت معلوم بود كه اروميه به زودي نابود مي‌شود اگر كاري نكنيم! تجمع اعتراضي‌مان براي تخريب جنگل‌هاي شمال و دامنه‌هاي البرز به بهانه ساخت آزادراه تهران - شمال در سال 1378، تجمع اعتراضي‌مان براي نابودي تالاب بين‌المللي انزلي در سال 1379 به بهانه ساخت جاده كنارگذر كه تبديل به ميان‌گذر انزلي شد! تجمع اعتراضي‌مان براي توسعه بندر اميرآباد و تصرف آشوراده در مجاورت پناهگاه حيات وحش ميانكاله در سال 1383 و... 
پاسخ ما كنشگران محيط زيستي در تمام اين سال‌ها فقط انگ و برچسب‌هاي «ضد توسعه، سلطنت‌طلب، مخالف نظام، غرب‌زده، اپوزوسيون و...» بود و بس! 
يكسال قبل درست در همين روزها بود كه در همين روزنامه اعتماد نوشتم «چرا درياچه اروميه احيا نمي‌شود و اميدي به احياي آن ندارم؟» وقتي بعد از اين همه بحران فرونشست زمين، افت سفره‌هاي آب زيرزميني و خشكيدگي تمامي تالاب‌ها و درياچه‌هاي ايران و نابودي گسترده جنگل‌ها و تشديد آلودگي هوا و ريزگردها هنوز هم تصميم‌گيران و مسوولان ارشد كشور مي‌گويند محيط زيست سد راه توسعه نشود! واقعا چطور مي‌توان به احياي اروميه اميد داشت؟ 
درياچه اروميه يك اكوسيستم زنده است و حياتش به جريان آب دايمي رودخانه‌ها وابسته است و بس! آنچه اروميه و ديگر اكوسيستم‌هاي تخريب‌شده ايران را احيا مي‌كند پول نيست بلكه تفكر اكولوژيك و استراتژيك تصميم‌گيران و برنامه‌ريزان حكومتي است. تفكري كه بتواند عواقب و پيامدهاي هر تصميم سياسي، اجتماعي، توسعه‌اي و اقتصادي را براي بلندمدت پيش‌بيني كند و برايش راهكار داشته باشد نه توجيهات ساده‌انگارانه! اگر دير بجنبيم بلايي كه با نابودي هامون و هيرمند بر سر 5 شهر سيستان آمد با نابودي درياچه اروميه بر سر تمامي آذربايجان تا شعاع 500 كيلومتري آن مي‌آيد.