اشک‌های جذاب و شورانگیز مخاطبان خارجی پای مصیبت‌های کربلا

  [شهروند] چند روز پیش، شهر استانبول ترکیه میزبان پنج نمایش خیابانی با موضوع شهدای کربلا بود که به کارگردانی مرتضی عقیقی، هنرمند ایرانی، مخاطبان ملیت‌های مختلف را به ضیافت داستان‌های عاشورایی دعوت کرده بود. این مجموعه نمایش که به مناسبت ایام محرم خارج از ایران به اجرا درآمد، توسط بازیگرانی از ترکیه و به زبان ترکی استانبولی داستان‌هایی درباره امام حسین(ع)، حضرت ابوالفضل(ع)، حضرت علی اصغر(ع)، مسلم‌بن‌عقیل و حربن‌یزیدریاحی را روایت می‌کرد. اجراهایی که استقبال مخاطبان باعث شد در نهایت ۲۰ بار تکرار شود و با اجرای شام غریبان در یکی از مهم‌ترین میادین استانبول -میدان جمهوریت- به پایان برسد. ایران‌تئاتر در این زمینه نوشته که این نمایش‌ها که با نویسندگی و کارگردانی مرتضی عقیقی، از هنرمندان قمی، و با حمایت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی این استان به اجرا درآمد، تنها فعالیت مذهبی این گروه نبوده و این گروه اعزامی-که با همکاری هنرمندانی از ترکیه فعالیت می‌کند- پیشتر نمایش‌هایی به مناسبت عید غدیر و عاشورا نیز روی صحنه برده بود. به بهانه نزدیکی به اربعین حسینی مروری داریم بر این اجراها از زبان مرتضی عقیقی، کارگردان این مجموعه.

  اجرای نمایشی مذهبی در خارج از ایران چگونه پیش آمد؟
در قم سال‌هاست که شاهد اجرا و تولید نمایش‌های مذهبی به مناسبت‌های مختلف هستیم. در واقع، اهالی هنر قم در ایام محرم، فاطمیه و دیگر مناسبت‌های ملی و مذهبی، نمایش‌های مختلفی را روی صحنه می‌بردند. این نمایش‌ها مرا به این فکر انداخت که آیا چنین اجراهایی روی ملیت‌های دیگر هم تأثیرگذار و برای آنها جذاب است یا نه. پرسشی که برای رسیدن به پاسخ آن با انجمنی به نام انجمن محمد مصطفی در استانبول ترکیه ارتباط برقرار کردیم و در نهایت پس از ارتباط‌های اینترنتی و آشنایی با فعالیت‌های قبلی که این انجمن در حوزه تئاتر انجام داده بود، مقدمات سفر فراهم شد.

 پس اولین‌بار بود که این اجراها را در ترکیه داشتید؟
نه؛ نخستین‌بار این سفر در سال 1401 پیش آمد و رفتیم تا به اجرای نمایش عاشورایی بپردازیم. موفقیت این همکاری هم موجب شد این اجراها امسال هم ادامه پیدا کند و بنابراین امسال هم در ایام محرم برای اجرا به آن شهر سفر کردیم.

 وقتی صحبت از نمایش عاشورایی می‌کنید، یعنی بر این موضوع تاکید دارید که این نمایش‌ها تعزیه نبوده است. می‌توانید در این مورد توضیح بیشتری دهید؟
پیش از اینکه این سفر آغاز شود، یک تحقیق و نیازسنجی مفصل درباره مخاطبان و ذائقه و سلیقه آنها و البته تجارب قبلی انجمن انجام دادیم و به این نتیجه رسیدیم که مخاطبان برنامه‌های این انجمن به‌واسطه ارتباطاتی که با شیعیان ایران داشتند، در زمینه باورها و حتی نوع عزاداری‌ها و دسته‌های عزاداری، با آذری‌زبان‌های ایران قرابت داشتند. این یعنی با توجه به ظرفیت‌های بالای تعزیه در ایران و بالاخص در قم می‌توانستیم تعزیه کار کنیم و این برای ما حتی آسان‌تر هم بود. ولی در این میان مشکلی وجود داشت و آن اینکه مخاطبین این اجراها اغلب از مردم عادی ملیت‌های مختلف بودند و تجربه هنری و فرهنگی چندانی نداشتند و سخت با تعزیه ارتباط برقرار می‌کردند. دیگر هم اینکه زبان تعزیه، زبان شعر است و اجرای یک تعزیه با زبان و شکل مرسوم ایرانی‌اش در ترکیه، با همه جذابیت‌های بصری که می‌تواند داشته باشد، ممکن است آن تأثیرگذاری لازم را بر مخاطبان عادی نداشته باشد.

 پس برای شما انتقال پیام مهم‌تر از تجربه‌اندوزی در زمینه نمایش بود. درست است؟



قطعا؛ همین که نمایش ما درباره حادثه کربلاست یعنی محتوا و پیام آن اولویت اصلی ما بوده است. همچنین در این اجراها که در یک کشور غریبه بود، باید نمایش جوری می‌بود که حتی مردمی که اتفاقی در محل اجرا حضور به هم رسانده بودند و شاید حداقل آشنایی هم با ائمه اطهار و امام حسین(ع) نداشتند، با مفاهیم عمیق کربلا و شخص امام حسین(ع) آشنا می‌شدند و به عبارت بهتر، در کنار ارائه تصاویر جذاب و هنری تعزیه و هنر اصیل ایران، فرصت انتقال مفاهیم نیز از دست نمی‌رفت. به همین دلیل بود که حس کردیم باید از برخی قواعد و چهارچوب‌های تعزیه مثل شعر و خواندن نسخه‌ها فاصله بگیریم و در عین حال کار را در قالب نمایش خیابانی اجرا کنیم.

 پس شما یک نسخه تعزیه را تبدیل به نمایشنامه کردید؟
بله؛ با مشورت دوست و دستیارم محمد امینی -که از هنرمندان تئاتر و تعزیه استان قم است- نسخه «میرعزا» را انتخاب کردیم که توسط سیدمصطفی کاشانی متخلص به میرعزا از تعزیه‌سرایان و تعزیه‌گردانان مشهور دوره ناصری سروده شده و نقش مهمی در تحول نسخ تعزیه در دوره قاجار داشته است. این نسخه را پس از پیاده‌سازی و تطبیق با مقاتل معتبر و تصحیح موارد نادرست احتمالی تبدیل به یک نمایشنامه کردیم؛ جوری که حالا دیگر شاید نشود نام تعزیه روی این اجرا گذاشت.

 می‌توانید بگویید در اجرای شما چه چیزهایی از تعزیه جا مانده و چه چیزهایی متعلق به دنیای تئاتر است؟
ببینید؛ یکی از ارکان تعزیه، خواندن نسخه تعزیه به‌صورت آواز در دستگاه‌های دشتی یا بیات است که ما این را نداریم. همچنین در تعزیه زنان ایفای نقشی ندارند که اینجا این‌گونه نیست. در واقع، ما در این نمایش فقط از لباس‌های تعزیه و برخی قراردادهای تعزیه از قبیل میزانسن‌های آن استفاده کرده‌ایم و البته بازیگرانی که با اینکه تجربه حرفه‌ای نداشتند، اما همه مسلمانانی به شدت پایبند عقاید مذهبی خود بودند و عشق و علاقه بی‌حد و حسابی به امام حسین(ع) داشتند.

 درباره تجربیاتی که از اجرای این نمایش‎‌ها داشتید، صحبت می‌کنید؟
مخاطبان ما اغلب از کشورهای آفریقایی، کشورهای شرق آسیا و کشورهای عربی مقیم در استانبول یا ترک‌زبان‌هایی با مذاهب مختلف بودند که امام حسین(ع) را فقط به اسم نوه پیامبر می‌شناختند، نه امام شهید و نه امام سوم شیعیان. نه چیزی از کربلا می‌دانستند و نه اسم شش‌ماهه امام حسین(ع) را می‌دانستند. ولی در سوگ کودکی شش‌ماهه که مظلومانه به شهادت رسیده بود، چنان اشک می‌ریختند که گویی سال‌هاست با مصیبت‌های کربلا آشنایند. هیچ ابزاری به‌ اندازه نمایش نمی‌تواند دیوار بلند اعتقادات درست یا نادرست مخاطبینش را پشت سر گذاشته و مفهوم را آنچنان‌که مؤلف دوست دارد، به عمق جان ‌و دل مخاطب بنشاند. استقبال از این نمایش‌ها به‌شدت جذاب بود و شورانگیز و روزانه بین 500 تا 1000 نفر برای تماشای نمایش ما گرد هم می‌آمدند؛ تا جایی که  گاهی -مثلا در روزهای تاسوعا و عاشورا- کارمان از تک‌اجرا به سه اجرا هم رسید.