روزنامه جوان
1402/06/18
شوخی هم اگر بود زشت بود
در روزهایی که آوازه تعمیرات گسترده و البته بدموقع ورزشگاه آزادی میتواند بهانه خوبی باشد برای تبعید تیمهای ایرانی حاضر در لیگ قهرمانان آسیا به زمین بیطرف، خبر انتقال دربی پرسپولیس و استقلال به دوحه قطر چالشبرانگیز شده است. ادعای مجری برنامه تلویزیونی «ورزشگاه» کمی عجیب بود، منتها خیلی زود معلوم شد خبر واقعیت دارد و فدراسیون مذاکراتی نیز در این زمینه انجام داده است. بااینحال مهدی تاج روز گذشته در گفتگو با «جوان» برگزاری دربی در قطر را قویاً تکذیب کرد و آن را مغایر با منافع کشور خواند.مصوبه کنفدراسیون آسیا برای برگزاری دیدارهای تیمهای ایرانی و عربستانی در کشور ثالث لغو شده است، ولی همچنان نداشتن زیرساختهای لازم بهویژه VAR، دستاویزی شده برای آنکه طرحهای عجیب و غریبی به ذهن مدیران فوتبالی برسد و آن را تا مرحله اجرا نیز پیش ببرند. گفته شده در مذاکره اخیر تاج با شیخ حمد، رئیس فدراسیون فوتبال قطر، طرفین در خصوص برگزاری دربی ایرانی در دوحه به توافق رسیده و حتی شیخ حمد تأکید کرده که این دیدار در ورزشگاه لوسیل (ورزشگاه میزبان فینال جامجهانی) برگزار خواهد شد.
حال آنکه پیگیریهای خبرنگار «جوان» حاکی از آن است که علت مطرح شدن چنین طرحی در دیدار اخیر تاج و شیخ حمد، درخواست مدیران دو باشگاه پرسپولیس و استقلال بوده است. در واقع آینده نامعلوم ورزشگاه آزادی، برگزاری دیدارها بدون تماشاگر، نداشتن VAR و همچنین عدم پرداخت حقپخش تلویزیونی از جمله عللی است که آنها را به صرافت برگزاری دربی در قطر انداخته است. بااینحال به نظر میرسد آقایان در طرح درخواست خود کوچکترین اهمیتی به زیر سؤال رفتن منافع ملی، شأن هواداران ایرانی و به خطر افتادن اعتبار فوتبال کشورو مسائل سیاسی ندادهاند!
الگو قرار دادن لیگهای معتبر فوتبالی برای پیشرفت فوتبال کار بدی نیست، اما بهتر است قبل از هر مذاکره و مطرح کردن هر درخواست تحقیرآمیزی، ابتدا شرایط فوتبالمان را قدری به لیگهای خارجی نزدیک کنیم و بعد هوس انتقال بازیهای مهم به سایر کشورها به سرمان بزند. در سالهای گذشته برخی جدالهای حساس اروپایی به میزبان عربستان برگزار شدهاند. سود کلان اقتصادی و درآمدهای هنگفت، پاسخی است که سران اروپایی به منتقدان این مسئله میدهند. حال یک نفر از مدیران وطنی بپرسد فوتبال ما چه شباهتی به لیگهای مطرح جهان دارد که فکر برگزاری دربی در کشور همسایه به ذهنتان خطور کرده است؟
شاید سکوهای آزادی در حال حاضر وضعیت اسفباری داشته باشند، اما تا همین چند وقت پیش هواداران با جان و دل و از جایجای ایران خودشان را به ورزشگاه آزادی میرساندند و سختیهای راه را به جان میخریدند تا تیم محبوبشان را تشویق کنند. متأسفانه همان هوادار دوآتشه دیگر جایی در معادلات مدیران ندارد. بحث خرید بازیکن و مربی گرانقیمت که میشود مدیران سنگ هوادار و شادی دل آنها را به سینه میزنند، ولی همزمان ترجیح میدهند دربی را از تهران به دوحه انتقال دهند تا درآمدزایی کنند.
کدام درآمدزایی؟ با چه معیار و برنامهای قرار بود در دوحه پول هنگفتی نصیب تیمهای ایرانی شود؟ فروش دلاری بلیت، گرفتن حق پخش تلویزیونی و استفاده بهینه از تبلیغات محیطی؛ اینها مواردی است که مانور زیادی روی آن داده شده، اما بر فرض محقق شدن این برنامهها، کدام مدیریت کارآمد و حرفهای قرار است این حجم از درآمد را صرف حل مشکلات سرخابیها و نجات آنها از بحرانهای متعدد کند؟! اگر این درآمد فرضی هم به سرنوشت بودجه هنگفت میلیاردی قبلی دچار شود، چه کسی جواب مردم و هواداران را خواهد داد؟ هرچند با حضور ایرانیهای پرشمار مقیم حاشیه خلیجفارس صندلیهای ورزشگاه لوسیل خالی نمیماند، ولی سهم هواداران داخل ایران که اغلب اقشار ضعیف جامعه هستند از بلیتهای ۱۰۰ دلاری چه میشود؟
دیگر همه میدانند ما امکانات حرفهای فوتبال را نداریم. با اینکه روز گذشته خبر تأیید ورزشگاه آزادی و نقشجهان از سوی ایافسی برای دیدارهای آسیایی منتشر شد، اما هنوز در بحث VAR اندرخم یک کوچهایم. تأکید مسئولان آسیا بر برگزاری دیدارهای لیگ قهرمانان با استفاده از سیستم کمکداور ویدئویی باعث شده مقامات ورزش کشور به تکاپوی استفاده از VAR اجارهای بیفتند. البته این صحبتها نیز فعلاً در حد وعدهوعید بوده و به مرحله اجرا نرسیده است، ولی انتقال دربی به قطر، آنهم به خاطر نداشتن تجهیزات، یک شکست بزرگ برای کشور و یک ناکامی دیگر برای مدیران پرمدعای فوتبالی است. درحالیکه سایر کشورهای آسیا برای پیشرفت و بزرگ جلوه دادن خود هر کاری میکنند، مدیران فوتبالی ما خلاف منافع ملی و اعتبار فوتبال قدم برمیدارند. درست است که بحث حقپخش همچنان مرتفع نشده است، ولی قرار نیست این موضوع را به خارج از کشور بکشانیم و برای گرفتن آن دست به دامن بازی در کشور خارجی شویم. از طرفی اگر بیکفایتیهای همیشگی در این رشته نبود، الان مجبور نبودیم نگران نداشتن دوربینهای VAR باشیم. ضمن اینکه در صورت برگزاری دربی در قطر چطور میتوانستیم از حضور داوران ایرانی استفاده کنیم؟ مگر چند داور شاغل در ایران دورههای مربوط به این سیستم را گذرانده و مدرک آن را گرفتهاند؟
فوتبال به یک صنعت پولساز تبدیل شده و شکی در این زمینه نیست. منتها موفقیت در این صنعت نیازمند مدیران کارآمد و لایق است تا با تصمیمات هوشمندانه و حرفهای خود پول را به باشگاهها و کشور تزریق کنند. فاکتوری که متأسفانه فوتبال ایران از آن بیبهره است و مدیران ما تنها از حیث تصمیمات عجولانه، دردسرساز و پرحاشیه زبانزد خاص و عام هستند!
سایر اخبار این روزنامه
مشکلتان با اربعین بر سر چیست؟
انحلال کانون صرافان به جرم باجخواهی
منافع غارتگری از طریق فتنههای جدید
يك تغيير نام فرهنگي از ارشاد تا تمدن
عزم دولت در مقابله با فساد دستگاههای اجرایی
سیب انگلیس استعمارگرپرور است!
فتح قله با استقامت دستیافتنی است
۲هزار نیروی گشت فرانسه در تحمیل بیحجابی اجباری
استحکام ملت امامحسین (ع)
تا وقتی پای منافع در میان است قاچاق هم هست
قاب ورافتادن براندازان
او در عراق سنت پیادهروی اربعین را احیا کرد
نخبگان اگر در چرخه خدمت به کشور تعریف شوند، مهاجرت نمیکنند
حکمت استقامت برای نورانی شدن دانشجو
شوخی هم اگر بود زشت بود