سياسيون سياست‌زده از دانشگاه چه مي‌خواهند؟

چندهفته‌اي مي‌شود كه در تيتر روزنامه‌هاي اقماري و كانال‌هاي خبري وابسته به جرياني خاص، بحث اخراج اساتيد دانشگاهي مطرح ‌شده‌است و براي آن، مقالات و مصاحبه‌هاي زيادي كار شده‌است. با نگاهي دقيق‌تر به وضعيت جامعه و پيش‌زمينه سه‌ماهه اين كانال‌ها و روزنامه‌ها، متوجه پروژه جديد آنها در محيط تخصصي مي‌شويم.
بعد از شلوغي‌هاي كوچك و خشونت بالايي كه شورشگران سال گذشته از خود نشان دادند، جريان سياسي داخلي حامي اين شلوغي‌ها متوجه شد كه طرح و برنامه خشونت اجتماعي و نافرماني مدني، توسط مردم پس‌زده شده‌است. با مشاهده تيترها و اخباري كه رسانه‌هاي اين طيف كار كردند، از حدود سه ماه گذشته بود كه برنامه جديد آنها مشخص شد. بعد از اقبال نيافتن از همراهي مردم، پروژه آشوب و شلوغي در محيط دانشگاه را پيش گرفتند و در هفته‌هاي اخير، بحث اخراج اساتيد را به‌وفور مي‌توان مشاهده کرد.
نگاه به اسامي اساتيدي كه با آنها قطع همكاري شده و به‌زعم اين طيف، اخراج شده‌اند، نشان مي‌دهد كه بسياري از اين افراد به‌صورت استاد مدعو همكاري داشته‌اند و با اتمام مدت قرارداد همكاري، دانشگاه‌ها مايل به ادامه آن روند نبوده‌اند. در ميان اين اسامي، افراد قابل‌توجهي وجود دارند كه نگاه به سابقه عملكردي آنها، خنده‌دار بودن ادعاي اخراج را بيش‌ از گذشته واضح مي‌سازد. در مثالي، فردي با مدرك حقوق وجود دارد كه بعد از اظهارنظرهاي خلاف واقع و تحريف‌شده سال گذشته خود بر سر زبان‌ها افتاد. اين شهرت باعث آن شد كه به وي پرونده‌هاي حقوقي سنگين مالي پيشنهاد شود و اصطلاحاً راه صدساله را در يك شب طي کرد. با نگاه به زمان عدم اشتياق دانشگاه به ادامه فعاليت با اين فرد متوجه مي‌شويم كه وي قبل از شهريورماه سال گذشته عملاً از دانشگاه كنار گذاشته ‌شده‌است.
در مثالي ديگر، نام فردي به چشم مي‌خورد كه حدود دو سال از اتمام فعاليتش در دانشگاه گذشته‌است و قبل از اين اتفاقات، اتاقش را به دانشگاه تحويل نمي‌داده و در ميانه اتفاقات و براي مطرح‌شدن، حرف از اخراج شدنش در فضاي مجازي زد. كار آنجايي جالب مي‌شود كه در اسامي ادعاشده روزنامه‌هاي اقماري، نام فردي به چشم مي‌خورد كه نزديك به دو سال است فوت شده‌است!


اين روزنامه‌ها و كانال‌هاي خبري براي تشويش افكار دانشگاهيان، قدم بعدي حمله خود را در قالب حمله به اساتيدي اجرا كردند كه با آنها ازنظر فكري متفاوت بودند. براي مثال، عليه يكي از اساتيد دانشگاه تهران كه مداح اهل‌بيت‌(ع) نيز است، حمله همه‌جانبه‌اي را تدارك ديدند، در صورتي‌كه وي از سال ۱۳۹۵، كرسي دانشگاهي دارد. اين در حالي است كه يكي از اساتيد دانشگاه شريف كه جزو هم‌عقيدگان اين طيف سياسي نيز است، بدون مدرك دكترا و با داشتن كارشناسي ارشد رشته نامرتبط، مشغول به تدريس زبان انگليسي است.
پروژه جديد اين طيف سياسي، ذات ناپاك آنها را در جلوه‌اي جديد نشان داد. سال گذشته، اين طيف با خط‌و نشان كشيدن براي حاكميت و نظام اسلامي، سعي بر آشوب حداكثري داشت تا قدرت مردمي بودن نظام را خدشه‌دار كند. با عدم توفيق در نيل به اين مقصود، دانشگاه را محل جديد سياسي بازي خود قرار داده‌است و قدرت علمي و توليد علم كشور را آماج حمله‌هاي خود قرار داده است. مرور تاريخ و سابقه اين طيف در رقم زدن اتفاقات، حوادث سال ۱۳۷۸ كوي دانشگاه را يادآوري مي‌كند كه محيط دانشگاه را صحنه گروكشي‌هاي سياسي خود قرار دادند. تشنگان قدرت براي بازپس‌گيري كرسي‌هاي قدرت اجرايي و قانون‌گذاري، هيچ ابايي از آسيب زدن به محيط علمي دانشگاه نداشته و براي رسيدن به هدف نادرست خود، با ادبيات‌سازي و ملتهب كردن دانشگاه سعي بر آسيب زدن به بازوهاي قدرت كشور دارند.
سؤالي كه ممكن است پيش بيايد آن است كه چرا اين طيف سياسي، ادامه‌دهنده پروژه‌هاي دشمنان اين ملت است؟ چرا اسناد محرمانه و مهم كشور توسط سياسيون اين طيف به دست سرويس‌هاي جاسوسي خارجي و صهيونيستي مي‌رسد؟ آيا با گذر زمان، اين منش پلشت سياسي را كنار گذاشته و سعي بر رقابت سياسي خواهند داشت يا با ادامه دادن همين روند، بسان عروسك خيمه‌شب‌بازی سرويس‌هاي جاسوسي باقي خواهند ماند؟
بايد ديد مسئولان دانشگاهي و دانشگاهيان اسير دام رسانه‌اي اين طيف سياسي مي‌شوند يا مانند مردم، همان‌طور كه در انتخابات اخير نشان دادند، اهميتي به قيل‌ و قال‌هاي رياكارانه آنها نمي‌دهند.