جلال آل احمد و درياي خزر!

در  طول  چهار دهه  اخير جلال‌آل احمد هم به اندازه كافي مورد سوءاستفاده قرار گرفته و هم به همان اندازه فحش خورده است. هر دو هم نوش جانش! آدم عجولي كه در استفاده از واژه‌ها احتياط لازم را به خرج نمي‌دهد، خواه نا خواه اين بلا سرش مي‌آيد.
قبلا نوشته بودم كه مي‌توان با تمام نقطه نظرات جلال مخالف بود، اما نمي‌توان او را دوست نداشت، يا به كلامي ديگر از او كينه به دل گرفت. نسل ما، در نوجواني با نوشته‌هاي جلال زيسته و از مدير مدرسه‌اش لذت برده است. او بخشي از ميراث ماست و من همچنان در ته قلبم او را دوست دارم گو اينكه نسخه‌پيچي‌هايش براي نجات ايران به كلي از نظرم افتاده است.
به دليل همين علاقه، يك بار كه با همسرم به تالش سفر كرده بوديم، به او پيشنهاد دادم كه در مسير برگشت، راه‌مان را به داخل شهر اسالم كج كنيم و از ويلاي مشهور جلال و سيمين در آنجا سراغي بگيريم. اين بود كه وارد شهر اسالم شديم و آدرس ويلاي جلال را پرسيديم. كسي اطلاع نداشت. فقط به سمت خياباني به نام آل احمد راهنمايي‌مان كردند و از وجود ويلايي به اين نام بي اطلاع بودند. در انتهاي شهر اسالم خياباني باريك به سمت دريا مي‌رفت كه نامش آل احمد بود. خيابان در ادامه خود به راهي روستايي منتهي شد كه رانندگي در آن براي خودش لذت و حلاوتي داشت. اوايل پاييز بود و هوا كم و بيش خنك و با صفا. مدت زماني بيش از حد انتظارمان طول كشيد تا به منطقه‌اي ساحلي رسيديم كه براي خودش در و دروازه و نگهباني داشت. ساحلي آرام و زيبا و چشم‌نواز بود و رود كوچكي هم از آن مي‌گذشت و به دريا مي‌پيوست. 
از نگهبان آنجا، سراغ ويلاي آل احمد را گرفتم. با دست اشاره‌اي به عمق دريا كرد و گفت: تا چند سال پيش نوك ساختمان از آب بيرون بود و از اينجا ديده مي‌شد، اما چند سالي است كه به كلي زير آب رفته و هيچ اثر و آثاري از آن ديده نمي‌شود! پرسيدم: مگر آب دريا در سال‌هاي اخير چقدر پيشرفت داشته كه ويلا را به كلي در خود غرق كرده است؟ اظهار بي‌اطلاعي كرد!


راستش از موقعي كه به ياد دارم، عقب‌نشيني آب درياي خزر به عنوان خبري سخت نگران كننده هميشه روي مخم بوده است. اين بزرگ‌ترين درياچه جهان كه سواحل بسيار زيبا و جنگل‌هاي تاريخي زيباتري در شمال كشور ما پديد آورده است، وضعيتش براي ما بي نهايت خطير است. اما هيچ‌وقت خبر اميدبخشي از آن نشنيده‌ايم. همه‌اش بحث آلودگي و عقب‌نشيني و خشك شدن آن مطرح بوده است. با اين وضع پس چرا ويلاي آل احمد به كلي زير آب رفته و حتي نوكش هم ديده نمي‌شود؟
عكس‌هاي منتشره از ويلاي جلال و سيمين در اسالم نشان مي‌دهد كه ويلا در زمان ساختش در ميانه دهه 1340 لب ساحل به پا نشده و مسافتي قابل توجه از آن دور بوده است. الان اما آنطور كه نگهبان توضيح داد، ويلا حدود دو كيلومتر در عمق دريا قرار گرفته است. با يك حساب سرانگشتي، آب درياي خزر در نيم قرن اخير چندين كيلومتري پيشروي داشته اما دايم ما را از پسروي آن به وحشت انداخته‌اند! 
انذار و هشدار و اخطار نسبت به بروز مشكلات در آينده در جاي خود طبعا امري موجه و پسنديده است، اما ايجاد هول و ولاي دايم در دل مردمي كه كاري از آنها برنمي‌آيد، چه ثمري جز ايجاد احساس تيره‌بختي در آنها دارد؟ آنچه را كه مردم عادي مي‌توانند انجام دهند، حفظ نظافت محيط درياست كه اصلا انجام نمي‌دهند و به طرزي بي رحمانه آن را آلوده مي‌كنند! در عوض، پسروي و عقب‌نشيني دريا در چند دهه آينده اسباب ملالت خاطرشان شده است!
ظاهرا اين رفتار به فرهنگي جهاني تبديل شده است. در فيلم مك مافيا كه از شبكه بي بي سي پخش شد، رييس مافياي روسي به طرف مقابلش خاويار تعارف مي‌كند و براي آنكه او را از كيفيت خاويارش مطمئن سازد به او مي‌گويد: اين خاويار ايران است. آن طرفِ ساحل خزر، بر خلاف ساحل روسي آن در شمال، دريا را كمتر آلوده مي‌كنند و به همين جهت خاويارش مرغوب است!
 
سایر اخبار این روزنامه