دلارزدایی با تقویت تولید
حسین راغفر
اقتصاددان
اقتصاد دلاری یعنی اقتصادی که مبنای پولی آن یا به دلار متصل باشد یا اینکه با دلار انجام گیرد. بنابراین اگر منظور از دلارزدایی در اقتصاد ایران، سیاستی است که دولتها در ۳۵ سال بعد از جنگ انتخاب کرده و اقتصاد را به اینجا رسانده که باید اینگونه گفت این سیاست دلارزدایی ابتدا میبایست به تقویت پول ملی اهتمام میورزید. در صورتی که مشاهده میکنیم حتی در بعضی از فعالیتها نهادهای حافظ امنیت ملی و اقتصادی کشور، پول ملی خودمان را قبول ندارند. برای نمونه در جاهایی مانند وزارت امور خارجه و بانک ملی در قبال خدماتی که ارائه میکنند، گفته میشود که باید یورو پرداخت شود. البته آنها مدعی هستند بانک مرکزی به آنها گفته که حاضر نیست در مقابل ریالی که دریافت میکنند معادل ارز تعهد کنند. بنابراین باید در وهله نخست این تضعیف پول ملی که در مدت سه دهه گذشته انجام گرفته اصلاح شود. تقویت پول ملی یکی از عوامل اصلی دلارزدایی است زیرا وقتی پول ملی تقویت شود، مردم به آن اعتماد میکنند و گرایشی برای تبدیل پول ملی به ارزهای خارجی از جمله دلار نخواهند داشت. نتیجه اینکه مساله دلارزدایی را باید از اصلاح سیاستهای داخلی شروع کنیم.طبیعتا مساله ما تنها دلار نیست. مساله این است که آیا اقتصاد ملی ما قادر به خلق ارزش است؟ چرا که در این صورت میشود گفت میتواند به تقویت پول ملی کمک کند. مشکل اساسی در اقتصاد ما این است که تولید نداریم و اینها بیشتر شبیه به شعار است که ما مثلا دلارزدایی کنیم. منظور از دلارزدایی در اینجا سلطه دلار است. البته سلطه دلار در اقتصاد جهانی یک مساله بسیار واقعی است که طی دههها شکل گرفته و قدرت فوقالعادهای به اقتصاد آمریکا داده است که در مقابل انتشار یک کاغذ به عنوان ۱۰۰ دلاری که ظاهرا ۴۰ سنت خرج انتشارش میشود میتواند ۹۹ دلار و ۶۰ سنت بقیه آن خرج کند و قادر است که کالا وارد کند؛ یعنی در مقابل چاپ کاغذ کالا وارد کند. این روند و تقاضا برای آن کاغذ در بازارهای جهانی مشهود است از جمله در اقتصاد پول ایران؛ در آمریکا کاغذ چاپ میکنند اینجا مردم جلوی بانکها صف میکشند. مردم با اشتیاق کاغذ میخرند. علت این اشتیاق در واقع تضعیف پول ملی است و اینکه مردم میکوشند که پول ملی خود را تبدیل به یک کاغذی کنند که در جهان اعتبار دارد. بنابراین برای اینکه گرایش مردم را در داخل تغییر دهیم باید به تقویت پول ملی کمک کنیم چون تغییری که برای ارز در بازار وجود دارد نوعاً به خاطر این است که مردم احساس میکنند پول ملی آنها روز به روز ارزش خود را از دست میدهد علت آن هم سیاستهای خود حاکمیت است.اگر قرار باشد دلارزدایی در اقتصاد جهانی صورت گیرد اما در ایران هیچ اقدام جدی برای تقویت پول ملی نشود هیچ فایدهای نخواهد داشت چرا که دلارزدایی از این جهت امتیاز دارد که در واقع تقاضا برای دلار کم شود و جای آن قطعا یک پول دیگری برای مناسبات جهانی استفاده شود؛ از جمله آنها میتواند یورو باشد یا میتواند ارزهای دیگر مثل یوان باشد. البته این روند هیچ امتیازی برای اقتصاد خُرد ما نخواهد داشت مگر اینکه پول ملی ما تقویت شود. آن وقت در مقابل هر ارز خارجی دیگر میتواند معنای دلارزدایی در حکم کاهش سلطه اقتصاد آمریکا بر اقتصاد جهانی را نشان دهد. شواهدی هم برای آن وجود دارد که به عنوان مثال میبینیم عربستان با چین معامله بزرگی براساس یوان منعقد میکند اینها میتواند روی تقاضا برای دلار در بازار جهانی تاثیر بگذارد یعنی اقتدار سیاسی و اقتصادی آمریکا را تضعیف کند.ارزش پول ملی در ایران بستگی به دلارزدایی در روابط بینالملل ندارد. ارزش پول ملی ما به تولید و ظرفیتهای تولید داخلی مرتبط است و آن هم نه تنها تولید نفت و گاز و منابع طبیعی بلکه تولیدی که در آن نقش فناوری و نقش نیروی انسانی بسیار برجسته است. از این جهت، صرفا با دلارزدایی ما نمیتوانیم امیدوار باشیم که پول ملی ما تقویت شود.پیامدهای دلارزدایی روی اقتدار آمریکا در اقتصاد جهانی و به تبع آن بر روی نفوذ سیاسی آمریکا در کشورهای دیگر دنیا قطعا بسیار موثر است به همین دلیل آمریکاییها نسبت به این مساله بسیار حساس هستند. سقوط دلار یا کاهش ارزش دلار یا خروج دلار از این سلطهای که دارد و تبدیل آن به یک پول متداول، کاهش نفوذ سیاسی آمریکا را به دنبال خواهد داشت و به دنبال آن قطعا روی سلطه اقتصادی آمریکا در جهان اثر منفی دارد.