خانه‌های عمودی روی اعصاب

حالا که در این چند هفته اخیر، بحث تراکم شهر‌ها و به خصوص تراکم طرح‌های نهضت ملی مسکن تبدیل به یکی از داغ‌ترین مسائل حوزه مسکن شده، این مسئله علاوه بر کارشناسان، مردم را نیز نگران کرده است. تصویر تراکم به خودی خود برای انسان دهشتناک است، چه تصاویر مربوط به پروژه‌های نسبتاً موفق و به اتمام رسیده باشد، چه تصاویر مربوط به پروژه‌های شکست‌خورده و بر زمین مانده‌ای، چون مسکن مهر.
سازه‌های بلند، خانه‌های فشرده، ترافیک و نهایتاً شهر‌هایی پر از برج و ساختمان‌های بلند که هر کدام‌شان به تنهایی تصویری ناخوشایند از شهر است. شهر و خانه‌ای که قرار بوده محلی برای آرامش باشد، حالا خود تبدیل شده به عاملی برای سلب آرامش!
حال و روز شهر‌ها برآیند سیاست‌های شهری اجرا شده است. اما آنچه در این چند دهه از مسئولان و مدیران شهری در خصوص پافشاری بر توسعه عمودی شهر‌ها سرزده، خلاف قانون است. طبق سیاست‌های کلی سلامت، مسئولان به تهیه پیوست سلامت برای طرح‌های کلان توسعه‌ای تکلیف می‌شوند. در این چندسال توسعه عمودی شهر‌ها بدون توجه به پیامد‌های سلامت آن و بدون تهیه پیوست مذکور مورد توجه مدیران شهری بوده و هزینه‌های جبران ناپذیری را به شهر و ساکنان آن تحمیل کرده است. چشم بستن مسئولان
سال پیش بود که مرکز تحقیقات اسلامی مجلس شورای اسلامی، گزارش ویژه‌ای در خصوص تأثیرات اجتماعی، فرهنگی و روانی مرتفع‌سازی منتشر کرد، تأثیری که برگرفته از رابطه بین محل سکونت انسان با کیفیت سلامت روانی و فرهنگی اوست. این گزارش با برجسته کردن یکی از تعیین کننده‌ترین هزینه‌های ساخت‌وساز که از قضا پنهان بوده، به تحلیل و برآورد هزینه سبک معماری و شهرسازی برای جامعه پرداخته است. طبق تحلیل ارائه شده، آنچه به وضوح در تجربه‌های چند دهه اخیر در اجرای طرح‌های کلان شهری قابل مشاهده است، عدم‌توجه کافی به هزینه‌های پنهان در اجرای آن طرح‌ها و به‌خصوص اجرای طرح‌های دولتی است.


اساساً می‌توان هزینه‌های «ساخت»، «زیرساخت»، «مدیریت بهره‌برداری» و «هزینه‌های پنهان» را از ارکان اصلی سیاستگذاری و برنامه‌ریزی برای اجرای طرح‌های کلانشهری دانست. متأسفانه به دلیل عدم‌تحقیقات و آمار کافی و به تبع آن درک ناقص از هزینه‌های پنهان، از این رکن غفلت شده است و در نتیجه گاه هزینه‌های غیرقابل جبران بر شهر و مردم آن تحمیل می‌شود.
لطمه به سلامت روان یکی از همان هزینه‌های غیرقابل جبران است. در بحث روانشناختی زمانی که بین محیط و خواسته‌های فرد تضاد وجود داشته باشد، شخص به سمت انزوا و افسردگی می‌رود و گاهی نیز در مقایسه‌های اجتماعی، فرد احساس حقارت و سرخوردگی می‌کند. زندگی در سرپناه‌های کوچک متراژ باعث ایجاد ناامیدی، خشونت، پرخاشگری و بیماری‌های روانی می‌شود. در گزارش مذکور با استناد به تحقیقات انجام شده داخلی و خارجی، ۱۶ پیامد منفی در ارتباط با دو مقوله مرتفع‌سازی و سلامت استخراج شده است؛ پیامد‌هایی که هر یک مصداقی برای تهدید سلامت روان جامعه از طریق مرتفع‌سازی و آپارتمان‌نشینی محسوب می‌شود. روان‌رنجوری حاصل توسعه عمودی
بلند مرتبه‌سازی علاوه بر به هم زدن بدنه و کالبد شهر، تأثیرات بسیاری در تمام ابعاد زندگی ساکنان به همراه دارد. در همین راستا، تحقیقات و پژوهش‌های بسیاری در سطح کشور و جهان در خصوص ارتباط بین آپارتمان‌نشینی و سلامت روان افراد انجام شده که می‌توان ۱۶ پیامد منفی مشترک در بین آن‌ها را ذکر کرد: احساس نارضایتی، اضطراب دختران جوان، واکنش‌های هیجانی ناشی از فشار‌های روانی، کاهش میانگین نمره سلامت روانی، افسردگی، افزایش میزان مراجعه زنان به روانپزشک، روان رنجوری، اختلالات روانی مادران، افزایش استرس زنان، پریشانی روانی، خودکشی، انزوای اجتماعی، کاهش شادکامی، افزایش حس خصومت، افزایش حس بیگانگی ازدیگران و اختلال روانی در سالمندان.
با تمرکز بر پژوهش‌های استفاده‌شده در گزارش که توضیح بیشتر و مفصل آن در گزارش «پیامد‌های منفی مرتفع‌سازی و آپارتمان‌نشینی خانواده‌ها» منتشر شده است. نتایج یافته‌ها نشان می‎دهد درصد احتمال بروز اختلالات روانی مهمی، چون افسردگی در آپارتمان‌نشینان دوبرابر ساکنان خانه‌های ویلایی بوده است، بنابراین فضای سازه‌های ویلایی، فضا‌های امن‌تری برای سلامت روان ساکنان خود به حساب می‌آیند. افسردگی بیشتر، ثمره آپارتمان‌نشینی
در حالی از تأثیر مستقیم آپارتمان‌نشینی روی افسردگی ساکنانش صحبت می‌شود که طبق صحبت رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره جمهوری اسلامی ایران، مهم‌ترین اختلال روانی در جامعه امروز، افسردگی است. طبق آمار وزارت بهداشت، گستره افسردگی در جامعه ۲۳ درصد است. این در شرایطی است که تنها ۱۵ درصد افراد ساکن در مدل توسعه افقی با چنین مشکلاتی مواجه هستند. در یک مطالعه و بررسی آماری روی ۱۵۰ نفر از ساکنان شهر گنبد کاووس، اثر نوع مسکن روی میزان افسردگی ساکنان را مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل، تفاوت معناداری را بین نمرات افسردگی افراد با محل سکونت آن‌ها نشان می‌دهد. میانگین نمره افسردگی در افراد ساکن در منازل آپارتمانی، ویلایی و آپارتمانی- ویلایی به ترتیب برابر با ۹۲/۱۵، ۴۰/۳۵ و ۱۸/۲۴ بوده، بنابراین احساس افسردگی افراد ساکن در منازل ویلایی نصف سایرین است.
صفارنیا دیگر محققی است که در زمینه تأثیر محیط مسکونی بر سلامت روان و شادکامی افراد تحقیق داشته است. وی درصد شادکامی ۲۰۰ دختر دانش‌آموز را با پرسشنامه سلامت عمومی گلبرگ مورد بررسی قرار داده است. نتایج نشان‌دهنده آن است که میانگین شاخص شادکامی برای دختران جوان ساکن در خانه‌های ویلایی مورد مطالعه، به میزان ۷۳ درصد بیشتر از دخترانی است که در خانه‌های آپارتمانی زندگی می‌کنند.
مهدیه رحمانیان، روانشناس بالینی در خصوص تأثیرات محل سکونت بر سلامت روان انسان به ایرنا گفته است: «اکنون آپارتمان‌نشینی به عنوان یکی از مهم‌ترین سبک‌های زندگی شهری، اثرات متعددی بر روح و روان مردم داشته و نبود احساس امنیت به دلیل فقدان رعایت حریم خصوصی در ساختار آپارتمان‌ها، یکی از اساسی‌ترین تبعات مخرب این سبک از زندگی است.» رحمانیان وجود این احساس (به جهت رشد سیستم سمپاتیک) را که سبب تقویت اضطراب و تنش در انسان می‌شود در درازمدت عامل معده‌ای برای ابتلا به افسردگی می‌داند. به گفته این کارشناس، بر اساس تحقیقات روانشناسی پردازش رنگ و نور و نوع معماری و ساخت آپارتمان نیز بر سیستم عصبی تأثیرگذار است و فقدان نور کافی موجب عدم‌تنظیم هیجان، اضطراب و افسردگی می‌شود.
در حالی پژوهش‌ها و کارشناسان مربوط، هزینه‌های جبران‌ناپذیر توسعه عمودی شهر‌ها را هشدار می‌دهند که طرح نهضت ملی مسکن در شهر‌های بزرگ کشور با الگوی آپارتمان‌سازی و تراکم بالا در حال انجام است. به عبارت دیگر طرح تأمین مسکن دولت، در صورت موفقیت و اجرای کامل تراکم شهر‌ها را افزایش می‌دهد و در مناطقی چند برابر می‌کند و این به معنای بروز یک فاجعه شهری است.
بی‌مهری به توسعه افقی
با توجه به نکات ذکر شده این سؤال مهم مطرح می‌شود که آیا راه دیگری برای توسعه شهر‌ها پیش پای سیاستگذاران نیست که به رغم تمامی این معایب همچنان توسعه عمودی شهر را در دستور کار خود قرار داده‌اند؟
قاطعانه می‌توان مدعی شد هم در بین مسئولان و هم در بین کارشناسان اکثریت توسعه عمودی را مذموم دانسته‌اند و شیوه مطلوب توسعه شهری را در توسعه افقی بیان می‌کنند. در توسعه افقی به جای بارگذاری تراکم در شهر و بلندمرتبه‌سازی، با الحاق زمین به شهر و ساخت خانه‌های ویلایی یا با طبقات محدود، شهر به صورت افقی گسترش پیدا می‌کند.
آلبرت بغزیان، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و کارشناس اقتصادی، با بیان اینکه توسعه افقی شهر‌ها اقدامی منطقی بوده است، گفت: در اجرای طرح‌های حمایتی مسکن، در مرحله نخست باید به صورت افقی مسکن ساخته شود و در صورت نیاز سراغ ارتفاع بروند؛ اصلی که از سال‌ها پیش در کشور‌های غربی شاهد اجرایی شدن آن بودیم.
در خصوص اجرایی‌شدن توسعه افقی در سایر کشور‌ها حمزه نژاد، کارشناس حوزه مسکن در این‌باره در جایی گفته است: طبق ارزیابی‌های صورت گرفته از روند ساخت‌وساز در کشور‌های مختلف مشخص شد که طی ۳۰سال گذشته سیاست‌های توسعه شهری شهر‌های مختلف امریکا از جمله تگزاس و سانفرانسیسکو روند بلند مرتبه‌سازی کاهش یافته و شاهد ساخت وساز در حوزه برج‌سازی و آپارتمان‌های آسمانخراش نبوده‌ایم. نه تنها ارزان نیست، هزینه‌ساز هم است
خلاف تصور اولیه، آورده توسعه عمودی برای شهر گران‌تر‌شدن و بی‌کیفیت‌شدن زیست شهری است. بارگذاری‌های تراکمی در شهر هم باعث پایین آمدن کیفیت زندگی می‌شود و هم باعث گرانی مسکن.
منان رئیسی، کارشناس حوزه مسکن در این‌باره اظهار کرد: جالب توجه است که طبق آمار موجود طی دهه‌های اخیر بیشترین افزایش تورم مسکن در مناطقی از کلانشهر‌ها اتفاق افتاده که بیشترین تراکم‌فروشی و عرضه مسکن در همان‌جا اتفاق افتاده است و این یعنی لزوم تجدید نظر در روش‌های اشتباه قبلی.
اینکه شهر‌های ما باید متناسب با رشد جمعیت گسترش پیدا کنند، اصلی بوده که متأسفانه در این یک دهه اخیر مورد غفلت قرار گرفته است، اما در حال حاضر توجه به این شیوه توسعه برای جلوگیری از تحمیل هرگونه هزینه‌ای بر افراد ضروری است.
با توجه به نظر کارشناسان و تجربه کشور‌های دیگر و حتی کشور خودمان، توسعه عمودی نه‌تن‌ها مشکل مسکن را حل نمی‌کند، بلکه مسائل و هزینه‌های زیستی، اقتصادی و فرهنگی و روانی مضاعفی به ساکنان خود تحمیل خواهد کرد.
انتظار می‌رود دولتمردان با استفاده از نظر کارشناسان و تجربه سایر کشور‌ها رویکرد افقی‌سازی را جدی بگیرند و با شکستن انحصار زمین و گسترش محدوده شهرها، هر چه سریع‌تر فکری برای این آشفته بازار مسکن بکنند.