روزنامه اعتماد
1402/07/05
يادي از تندگويان وزير نفت كابينه رجايي
محمدجواد تندگويان متولد سال 1329، با توجه به سابقه درخشان تحصيلي و قبولي در «دانشگاه تهران» و «شيراز»، دانشكده نفت را انتخاب كرد. تندگويان از دانشجويان ممتاز دانشكده بود. او پس از مدت كوتاهي به انجمن اسلامي دانشجويان پيوست و از اعضاي فعال انجمن بود. او و دوستانش در انجمن اسلامي چهرههايي مانند علي شريعتي، مرتضي مطهري و محمدتقي جعفري را به دانشكده خود دعوت كردند و سخنرانيهايي براي آنها ترتيب دادند.تندگويان، پس از فارغالتحصيلي از دانشكده نفت آبادان، به خدمت وظيفه رفت. در آن زمان شاگردان نمونه دانشكدهها، پس از گذراندن دوره آموزشي براي ادامه خدمت به مراكز و مناطقي ميرفتند كه به تخصص آنان نياز بود، او نيز از اين قاعده مستثني نبود. تندگويان بعد از گذراندن دوره آموزش نظامي در ارتش، بقيه خدمت خود را در پالايشگاه تهران انجام داد. از يكسو با جريانهاي روشنفكري فعاليت ميكرد و در آبادان براي جريان فكري شريعتي و حسينيه ارشاد تبليغ ميكرد. دو ماه پس از ازدواج در سال 1352 دوباره به آبادان سفر كرد تا فعاليتهاي انجمن اسلامي دانشكده نفت را گسترش دهد؛ اما تحت پيگرد ساواك قرار گرفت و نهايتا از پالايشگاه اخراج ميشود. رييس دانشكده او را به عنوان عامل اغتشاش به ساواك معرفي ميكند.
در 13 آبان 1352 دستگير و در كميته مشترك ضدخرابكاري تحت شكنجه قرار گرفت. حدود 7 ماه در زندان انفرادي بود. دادگاه او را به يكسال حبس محكوم كرد و با به پايان رسيدن مدت محكوميت، در آبان 1353 آزاد و براي ادامه سربازي به شيراز رفت.
پس از پايان خدمت، به دليل سوءپيشينهاي كه برايش ايجاد كرده بودند، نميتوانست در مراكز دولتي كار كند. بنابراين در شركت بوتانگاز استخدام شد، اما در 6 تير 1354، با اعمال فشار ساواك مجبور به استعفا ميشود. سپس براي دوري از نظارت ساواك، به رشت رفت تا در شركت پارس توشيبا (پارس خزر) كار كند. او اين كار را با كمك دوستان خود در انجمن اسلامي دانشكده نفت پيدا كرده بود. تندگويان دو سال مدير توليد پارس توشيبا بود. در سال 1356 در مقطع كارشناسي ارشد مديريت صنعتي در مدرسه عالي مديريت (تحت نظارت دانشگاه هاروارد) پذيرفته و در 1357 با دريافت مدرك خود به شركت پارس توشيبا بازگشت.
پس از چند ماه، به علت نياز مبرم وزارت نفت به عنوان عضو كميسيون پاكسازي انتخاب ميشود. در پي توطئههاي ضدانقلاب در جنوب و شهر آبادان، به عنوان نماينده علياكبر معينفر، وزير وقت نفت در مناطق جنوب به آبادان سفر كرد. او پس از فعاليتهاي چشمگير در آن شهر به عنوان مدير مناطق نفتخيز منصوب ميشود.
محمدعلي رجايي، نخستوزير وقت زماني كه قصد داشت وزير نفت كابينه را انتخاب كند، تندگويان سرپرست شركت مناطق نفتخيز بود و به دليل عملكردش به عنوان يكي از گزينههاي وزارت مطرح بود. وزارت نفت از وزارتخانههاي حساس بود، انتخاب وزير در چند مرحله گزينش و مصاحبه انجام شد. از آنجا كه گزينههاي وزارت يكديگر را ميشناختند، از آنها خواستند در مواردي مانند سوابق انقلابي و مديريتي به يكديگر نمره بدهند. رجايي و بهشتي نيز با گزينههاي موجود به گفتوگو نشستند. تندگويان در مصاحبهاي در پاسخ به اينكه «به اعتقاد شما، در شرايط فعلي نفت مهمتر است يا مكتب؟» پاسخ داده است: «اكنون مكتب مغز اين جامعه را تشكيل ميدهد و نفت خوني است كه بايد در رگهاي آن جريان داشته باشد. اين ثروت ملي، يك كالاي اوليه است كه ميزان استخراج و صدور آن دقيقا در اختيار خود ماست و صرفا براي تامين لوازم ضروري و غيرلوكس در كشور مورد استفاده قرار خواهد گرفت.»
تندگويان با كسب نمره 79.5 در ردهبندي گزينهها در جايگاه اول قرار نگرفت، اما به دليل اينكه سابقه انقلابي و زندان داشت توسط رجايي به عنوان وزير انتخاب و در 3 مهر 1359 او را در جلسه علني به مجلس شوراي اسلامي معرفي كرد.در جلسه راي اعتماد علياكبر معينفر و رجايي درباره سوابق او توضيحاتي به نمايندگان دادند. تندگويان از مجموع 176 راي اخذ شده، با 155 راي موافق، 18 راي ممتنع و 3 راي مخالف از مجلس راي اعتماد گرفت و در
30 سالگي رسما به عنوان وزير نفت انتخاب شد.
تندگويان در نهم آبان 1359 و درحالي كه حدودا يك ماه از دوره وزارتش گذشته بود، براي بازديد از پالايشگاه نفت آبادان به منطقه سفر كرد. همسر تندگويان نحوه اسارت همسرش را چنين به ياد ميآورد: «ايشان اصرار داشت كه حتما به پالايشگاه آبادان سر بزند. ميگفت مگر من چه فرقي با مهندسين و كارمندان آنجا دارم كه هر لحظه زير آتش و در معرض بزرگترين خطرها كار ميكنند؟ سه بار براي اين سفر اقدام كردند كه ناموفق بودند، تا اهواز ميرفتند و از آنجا به بعد آنها را باز ميگرداند و ميگفتند بايد حكم ماموريت جنگي داشته باشيد. چهارمين بار كه براي بازديد از پالايشگاه آبادان قصد عبور از مناطق جنگي را داشتند، از جاده ديگري عبور ميكنند كه به تصرف نيروهاي عراقي درآمده بود و آنها مطلع نبودند. به اين دليل كه اتومبيل شهيد تندگويان جلوتر بود، توسط نيروهاي عراقي دستگير ميشوند.»
برخي آزادگان شهادت دادهاند كه تندگويان تا مدتها زنده بوده و حتي از شكست حصر آبادان (مهر 1360) و آزادسازي خرمشهر (خرداد 1361) آگاهي يافت، اما از چگونگي وضع اسارت و نحوه شهادت او در اردوگاههاي اسراي جنگي هيچگاه اطلاعات دقيقي به دست نيامد. پيكر تندگويان در تاريخ 25 آذر 1370 پس از حضور در شهرهاي نجف، كربلا و كاظمين، در 29 آذر در مرز خسروي به وسيله صليب سرخ و هيات عراقي دراختيار هيات ايراني قرار گرفت. وزير نفت كابينه شهيد رجايي كه بر اثر شكنجه به شهادت رسيده بود، بعد از 11 سال اسارت به ميهن بازگشت.
سایر اخبار این روزنامه
پشت پرده اخراجها
واليبال ایران طلسم طلا را شكست
گفت وگو در سيلان زندگي روزمره
حصرآبادان چگونه شكسته شد
درين خرقه بسي آلودگي هست !؟
قطع اميد از برنامه هفتم
«نگهبان شب» فاقد معيارهاي موفقيت در اسكار است
فرسودگي
دست بسته منتقدان منصف
درباره اخراج استادان
جامعه و قتلهاي ناموسي
اوضاع نامطلوب سينماي اجتماعي
يادي از تندگويان وزير نفت كابينه رجايي
عمرم گهي به هجر و گهي در سفر گذشت
محك عقلانيت اعضايشوراي عاليمحيطزيست
«بهداشت محيط» با تغيير اقليم رنگ ميبازد!
فرار از خانه به سوي دنياي هنر
او را زنده سوزاندند
انزواطلبي چه نسبتي با استبداد دارد؟
قصه پدري كه فرزندش قرباني موشك ميشود!
فرسودگي
دست بسته منتقدان منصف
درباره اخراج استادان
جامعه و قتلهاي ناموسي