۴ سالی که جودو از دست داد!

هیچ یک از بهانه‌های مطرح شده طی روز‌های گذشته توجیهی برای ایپون جودو در هانگژو نبود. چهار سال زمان کمی نبود. جودوی ایران چهار سال زمان داشت برای بازگشتی پرقدرت به میادین. این بی‌تردید بهترین تودهنی به آن‌هایی بود که چهار سال جودوکاران ایران را از حضور در هرگونه رویدادی محروم کردند، اما در تمام طول این چهار سال آن‌ها که وظیفه دفاع از حقانیت جودوی ایران را داشتند، دست روی دست گذاشتند تا بعد از سپری شدن این دوران طولانی، شاهد ایپون جودو در چین باشیم! ضربه‌ای که جودو این‌بار نه از غیر که از خودی خورد. خودی‌هایی که در تمام این مدت به جای پرورش جودو تنها از زبان خرج کردند و شعار دادند. شعار‌هایی که هیچ کمکی به جودوکاران ایران روی تاتامی در بازی‌های آسیایی نکرد.
محرومیت، بی‌تردید تلخ‌ترین نوع تنبیه و جریمه است. تنبیهی که، اما یقه رشته‌ها و کشور‌های بسیاری را گرفته است. برای نمونه می‌توان به محرومیت ورزشکاران روس اشاره کرد. ورزشکارانی که اگرچه اجازه حضور در میادین رسمی را ندارد، اما با وجود تمام محدودیت‌هایی که با آن دست به گریبان هستند برای حفظ آمادگی خود تلاش می‌کنند تا فردای روزی که این محرومیت به پایان رسید از سایر رقبا جا نمانده باشند. گواه این ادعا نیز موفقیت‌های کسب شده توسط دوبنده‌پوشان روس بود که مدال‌های رنگارنگی را کسب کردند. مدال‌هایی که اگرچه پای آنان را به دلیل محرومیت به سکو باز نکرد، اما آمادگی‌شان را به رخ کشید! آمادگی که در هیچ یک از جودوکاران ایران در بازی‌های آسیایی هانگژو دیده نشد.
اینکه جودوی ایران به تازگی از تعلیق رهایی یافته دلیل قانع‌کننده‌ای برای ناکامی نیست. جودوی ایران از حضور در میادین رسمی محروم بود، نه از تمرین کردن جهت حفظ آمادگی. ضمن اینکه زمان این محرومیت هم کاملاً مشخص بود و نه برای تمام مدت چهار سال، اما برای چند ماه پایانی آن می‌شد برنامه‌ای اصولی ریخت تا در هانگژو شاهد بازگشت شکوهمند و پرقدرت جودو باشیم، نه حضوری که نتیجه آن بدتر از تعلیق بود.
بار‌ها و بار‌ها گفته شد که آقایان در تلاش برای پایان دادن زودهنگام به محرومیت جودو هستند، اما آیا آن‌ها برای این‌چنین بازگشتی بود که ادعای تلاش داشتند؟ آیا این بازگشت در خور جودوی ایران بود؟ بی شک پاسخ مثبت نیست، اما به نظر می‌رسد حتی امروز هم آن‌ها که باید متوجه وخامت اوضاع نیستند که اگر بودند به جای پرداختن به اصل ماجرا خود را سرگرم فرعیات نمی‌کردند. ابراز خوشحالی عبید الانزی، رئیس اتحادیه جودوی آسیا از پایان تعلیق جودوی ایران چه سودی دارد وقتی جودوکاران ایران در هانگژو حرفی برای گفتن نداشتند. این اظهارنظر‌ها که بیشتر جنبه تشریفاتی دارد چه دردی از جودوی ایران دوا خواهد کرد، وقتی آن‌ها که باید کاری از پیش ببرند، تنها هنرشان شعار دادن است و بس. ایپون جودو در بازی‌های آسیایی نشان از شعارمحور بودن مسئولان فدراسیون و عدم برنامه‌ریزی اصولی آن‌ها برای این رشته داشت.
رئیس فدراسیون جودو ابایی ندارد عدم خودباوری و نداشتن اعتماد به نفس لازم را دلیل باخت قاسم باغچقی به حریف قزاق بخواند. توجیه او، اما این سؤال را مطرح می‌کند که فدراسیون جودو طی چهار سال اخیر چه کرده که نتوانسته حتی در زمینه بالا بردن خودباوری و اعتماد به نفس جودوکاران هم موفق عمل کند. البته رسیدن به پاسخ این سؤال خیلی هم سخت نیست، وقتی آرش میراسماعیلی صراحتاً می‌گوید بعد از پایان چهار سال تعلیق باید بیشتر از سایر کشور‌ها تلاش کنیم و بتوانیم این فاصله زمانی را جبران کنیم، دیگر چه جای تعجب. وقتی رئیس فدراسیون کاملاً شفاف و واضح بیان می‌کند که تازه بعد از پایان چهار سال محرومیت است که آقایان قصد دارند برای کم کردن فاصله با رقبا خود را آماده کنند، دیگر چه انتظاری می‌توان داشت؟ با این حساب ایپون جودو در هانگژو هیچ جای تعجبی ندارد، چراکه ظاهراً هیچ کس تصورش را هم نمی‌کرد که طی این چهار سال باید جودوی ایران را آماده بازگشتی پرقدرت و شکوهمند کند که اگر غیر از این بود، شاهد بازگشت جودو با دست خالی از هانگژو نبودیم. در واقع ضربه فنی جودوی ایران در چین حاصل هدر رفتن چهار سالی بود که می‌شد به گونه‌ای دیگر سپری شود.