شعار تكراري اما مهم و فراموش‌شده

مدرسه كانون و محور اصلي نظام تعليم و تربيت است، مدرسه به ساختارهاي اداري عريض و طويل آموزش وپرورش از ستاد وزارتخانه تا ادارات كل و مناطق و نواحي و پست‌ها و موقعيت‌هاي اداري از وزير و مديركل، روساي شهرستان‌ها و مناطق و نواحي تا معاونين و مشاورين و كارشناسان‌شان معنا و مفهوم مي‌بخشد. اگر مدرسه و كلاس درس نباشد همه ديگر ساختارها و موقعيت‌ها از معنا تهي مي‌گردند. به همين دليل مدرسه‌محوري يك اصل خدشه‌ناپذير است كه شوربختانه به فراموشي سپرده شده است، گرچه مدرسه‌محوري آرمان بسياري از وزراي آموزش وپرورش بوده و هست اما از زمان دكتر مظفر جدي‌تر طرح شد. در زمان دكتر فاني به عنوان يكي از سياست‌هاي راهبردي پنجگانه مطرح شد كه من آن را باعنوان ساعت مفهوم‌سازي كردم، ساماندهي نيروي انساني، ارتقاي مديريت آموزشگاهي، عملياتي نمودن بودجه‌ريزي مدارس و به دو سياست توسعه مشاركت‌ها و تمركززدايي و نيز مدرسه‌محوري با دو طرح تعالي مديريت در دوره متوسطه و تدبير در دوره ابتدايي پي گرفته شد حتي در مركز برنامه‌ريزي وزارت واحدي به نام ارتقاي مديريت آموزشگاهي شكل گرفت. 
در همان زمان من مدير كل آموزش وپرورش خراسان بودم. در سال اول ده درصد، سال دوم بيست درصد و سال سوم سي درصد مديران آموزشگاه‌ها با انتخاب شوراي معلمان صورت مي‌گرفت و نيز پارلمان مديران آموزشگاه‌ها به وجود آمد. 
در دوره سرپرستي‌ام در وزارت آموزش وپرورش طرح مدرسه‌محوري كه قبلا در دوره آقاي بطحايي تدوين شده بود و شش گام مهم را شامل مي‌شد بازنگري شد و با قوت بيشتر براي طرح در شوراي عالي اداري در دستور كار قرار گرفت ولي در سه‌ماهه سرپرستي نوبت به طرح آن نرسيد، در دوران وزارت دكتر حاجي ميرزايي كه آموزش وپرورش وارد زيست بوم كرونا شد دو اتفاق مهم رخنمون شد. اول مديريت آموزشگاهي از حالت تمركز و فرمال به سمت انعطاف و اختيار بيشتري حركت كرد و دوم ارتباط ستاد با مديران و مديران با معلمان و دانش‌آموزان و اوليا بسط يافت كه متاسفانه در پساكرونا اين شرايط تداوم نيافت. 
مدرسه كانون تحول و قلب نظام آموزش وپرورش است، بايد به تقويت آن و تفويض اختيار به مديران آموزشگاه‌ها و شوراي معلمان همت گماشت تا اين قلب درست كار كند، مدرسه سلف سرويس انديشه و رقاص ايده‌هاست. مدرسه جعبه سياه جامعه، ميزان‌الحراره اجتماع و ليله‌القدر انسان‌هاست، بايد جعبه سياه، ميزان الحراره و ليله القدر جامعه را دريافت، جامعه امروز نتيجه مدرسه ديروز و جامعه فردا نتيجه مدرسه امروز است.


مدرسه‌محوري بر چند عنصر مهم استوار است: 
اول شيوه انتصاب مديران شايسته و كارآمد: در اين راستا علاوه بر تدوين شاخصه‌هاي مشخص شايستگي مديران، مكانيزم تشخيص و انتخاب مديران آموزشگاه هم از اهميت بالايي برخوردار است، معتقدم بهترين مكانيزم انتخاب مديران معلمان هستند كه با شيوه‌نامه‌هاي خاصي و توسط شوراي معلمان و البته انجمن اوليا و مربيان مي‌تواند به انجام رسد و از اين طريق نه تنها انتخاب شايسته‌تري صورت مي‌گيرد بلكه باعث تقويت مديريت آموزشگاه از طريق پشتوانه معلمان و اوليا نيز مي‌گردد و مشاركت بيشتر ايشان را نيز به دنبال خواهد داشت. در سال ۱۳۹۴ پژوهشي انجام شد. نتايج اين پژوهش نشان داد مديراني كه با انتخاب شوراي معلمان انتخاب شدند عملكرد بسيار موفق‌تري نسبت به سايرين داشتند.
دوم واگذاري اختيارات بيشتر به مدرسه و مديريت و شوراي مدرسه و معلمان و دانش‌آموزان و انجمن اوليا و مربيان، بايد بپذيريم كه نظام آموزش وپرورش از تصلب و تمركز بالا در رنج است. قفس آهنين ساختارهاي عمودي و لايه‌بندي شده از ستاد به صف و نظام بخشنامه‌گرا و هنجارآفرين علاوه بر افزايش فاصله صف و ستاد، بيگانگي بين مدرسه و ستاد را مي‌افزايد، انگيزه و شوق مشاركت معلمان و دانش‌آموزان را مي‌كاهد و خلاقيت و نوآوري را مي‌استاند و كيفيت را از صحن مدرسه به عنوان كانون اصلي تحول مي‌زدايد.
سوم مدرسه‌محوري مستلزم اختيارات دست‌كم در سه قلمرو مي‌باشد؛ انتخاب نيروهاي انساني، امكان خلق قدرت منابع و نيز قدرت تشويق و تنبيه كاركنان بر اساس نظام شفاف ارزيابي عملكرد و مشخص شدن ميزان شايستگي‌ها كه مبناي رتبه‌بندي معلمان و كاركنان قرار گيرد.
چهارم نظام ارزيابي جامع مديران آموزشگاهي و رتبه‌بندي مدارس و مديران و نظام پرداخت و پاداش‌دهي متناسب با آن.
پنجم تلاش مستمر و عالمانه براي توانمندي‌هاي ضمن خدمت مديران آموزشگاهي، براي تحقق اين سياست بايد مراكز شبانه‌روزي ‌اردوگاهي مثل اردوگاه شهيد باهنر تهران ياباغرود نيشابور و…سالي يك‌بار و به مدت 10 روز با مشخص نمودن اساتيد داخلي و بين‌المللي جديدترين يافته‌هاي مديريت آموزشگاهي را به مديران آموزشگاه‌ها آموزش دهند، خاصيت برگزاري اين دوره‌ها در مراكز اردوگاهي و شبانه‌روزي آن است كه مديران آموزشگاه تجارب خود به همديگر را نيز انتقال مي‌دهند. 
دكتر فاني وزير پيشين آموزش وپرورش چنين طرحي را مطرح كرد گرچه عدم استمرار مديريت وزارتخانه امكان تحقق آن را سلب نمود. همچنين بازنگري در دروس دانشگاه فرهنگيان به منظور گنجاندن واحد‌هاي درسي مديريت آموزشگاهي براي تمام رشته‌ها اقدام ديگري است كه به توانمندي‌هاي علمي - مديريتي معلمان كمك شاياني خواهد نمود.
ششم اجراي طرح جامع به معني جمع‌آوري ايده‌ها و تجارب مديران و آموزشگاه‌هاي سراسر كشور و انتقال مناسب آن به ساير مديران و آموزشگاه‌ها.
هفتم، مديريت يكپارچه تعليم و تربيت مدرسه با محوريت مدير مدرسه، متاسفانه در كنار مديريت متمركز از بالا به پايين كه از سوي ستاد، ‌ادارات كل ‌و نواحي نسبت به مدرسه رخ مي‌دهد، مشاهده مي‌شود مدرسه از منظر ديگري هم دچار آلودگي و ‌پرباري نقش است، بدين معني كه دستگاه‌ها، نهادها و سازمان‌هاي مختلفي علاقه‌مندند كه در محيط مدرسه فعاليت و ايفاي نقش نمايند اين موضوع گرچه ماهيتا مثبت و مفيد است اما به شرطي كه اين فعاليت‌ها در راستاي اهداف تعليم وتربيت باشد و ثانيا و خصوصا با صلاحديد و تحت مديريت مديرمدرسه محقق شود.
 اين موضوع را مي‌توان مديريت يكپارچه مدرسه ناميد كه از الزامات مدرسه‌محوري محسوب مي‌‌شود.
هشتم براساس آموزه‌هاي سند تحول بنيادين مدرسه بايد به عنوان كانون فرهنگي - اجتماعي محله نقش‌آفرين باشد. معني درست اين راهبرد آن است كه محله در مدرسه و مدرسه در محله حضور داشته باشد. 
ما بايد محله‌اي در ارتباط با مدرسه و مدرسه‌اي در رابطه با محله را پديدار سازيم چنانكه آموزش وپرورش مطلوب، آموزش وپرورش ارگانيكي است نه مكانيكي، آموزش وپرورش مكانيكي در گسست از جامعه و مسائل آن پيش مي‌رود حال آنكه آموزش وپرورش ارگانيكي با جامعه در پيوند است. ‌مساله جامعه مساله آموزش وپرورش هم هست. 
‌ تحقق چنين راهبردي به راهبران ‌و مديريت آموزشگاهي نيازمند است كه با پهنه اختيارات وسيع‌تر و متناسب با شرايط زيست بوم محلي بتواند انعطاف‌پذيري در مديريت مدرسه را در ‌پيوند ارگانيك با مدرسه، محله و جامعه فراهم سازدو اين اختيارات بايد در قالب سازوكار معيني تدوين و تصويب گردد.