روزنامه جوان
1402/07/10
دولت از حکمرانی در بخش انرژی کنار بکشد
حرکت به سوی انرژیهای پاک دیگر یک توصیه نیست بلکه ضرورت به حساب میآید، در حالی که انرژیهای تجدیدپذیر مانند انرژی بادی و خورشیدی ارزانتر از سوختهای فسیلی هستند، اما ساختارهای اشتباه انرژی در کشورمان ورق را به نفع انرژیهای فسیلی برگردانده و به همین دلیل از توسعه انرژیهای تجدیدپذیر غفلت شده است. هفتم سپتامبر امسال، پیام دبیرکل سازمان ملل، آنتونیو گوترش به مناسبت روز جهانی هوای پاک منتشر شد که در آن انتقال به انرژیهای تجدیدپذیر را تضمین بقای بشریت دانست و اعلام کرد بدون انرژیهای تجدیدپذیر، آیندهای وجود ندارد. اما برای اینکه بخواهیم به سمت توسعه انرژیهای تجدیدپذیر حرکت کنیم، باید چه مسیری را طی کنیم و اصلاً راههای سریع انتقال انرژی به سمت انرژیهای سبز چیست؟ در این رابطه «جوان» با مهندس ایمان احمدی، عضو هیئت مدیره انجمن سازندگان و تأمینکنندگان کالا و خدمات انرژیهای تجدیدپذیر (ساتکا) گفتگو کرده است. در تجدیدپذیرها ما کجا هستیم و کشورهای دیگر کجا هستند؟انرژی تجدیدپذیر، انرژی تولیدشده از منابعی مانند خورشید و باد است که به طور طبیعی دوباره جایگزین میشوند و تمام نمیشوند. از انرژیهای تجدیدپذیر میتوان برای تولید برق، گرمایش و سرمایش آب و حملونقل استفاده کرد تا جایی که ۳۰درصد انرژی الکتریکی استفادهشده در دنیا را تا پایان سال ۲۰۲۲ منابع تجدیدپذیر تأمین کرده است. حدود ۳۰کشور در جهان وجود دارد که در سطح ملی، دستکم۲۰درصد از کل انرژی خود را از تجدیدپذیرها تأمین میکنند. پیشبینی میشود بازارهای ملی انرژی تجدیدپذیر در دهه آینده به شدت رشد کند. اکنون سه کشور ایسلند، نروژ و پاراگوئه همه برق مورد نیاز خود را از انرژی تجدیدپذیر تأمین میکنند. هرچند در کشور ما تلاشهایی برای استفاده از تجدیدپذیرها شده است، اما اگر بخواهیم ایران را با جهان مقایسه کنیم، باید گفت که تا پایان سال ۱۴۰۱، تقریباًهزارو ۳۸ مگاوات ظرفیت منصوبه داشتهایم که این در مقایسه با دنیا که ۳۰ درصد انرژی الکتریکی را از منابع تجدیدپذیر تأمین کرده است، عددی حدود ۸/۲ درصد است. علت این همه فاصله چیست و برای توسعه انرژیهای تجدیدپذیر در کشور چه کارهایی باید انجام شود؟
در حالی که ۱۰۰ مگاوات در سال ۱۴۰۱ به ظرفیت منصوبه انرژیهای تجدیدپذیر اضافه کردهایم و این عدد حدود ۱۲درصد رشد نسبت به قبل بوده که عدد بسیار کمی است، به همین دلیل درصد قابل توجه و قابل دفاعی نیست. دلیلش هم این است که ما دیر به فکر افتادهایم و مقدار عدد پایه ما خیلی کم است، به همین دلیل وقتی گفته میشود دنیا یکدرصد رشد داشته، عددی معادل ۳۷ هزار مگاوات میشود که عدد بزرگی است، اما یکدرصد در آمار و ارقام ما، خیلی ناچیز است، پس ضروری است این تأخیر پیشآمده را با دقت و با به کارگرفتن کارشناسان در این حوزه جبران کنیم. به عقیده من یکی از کارهای مهم که در این زمینه باید انجام شود، این است که دولت حکمرانی خود را در بخش انرژی تمام کند و آن را به بازار بسپارد. متأسفانه ما در بحث حاکمیت حکمرانی انرژی، اشتباهات ساختاری داریم. باید ساختار انرژیهای تجدیدپذیر را در کشور اصلاح کنیم. از طرفی سازمان انرژیهای تجدیدپذیر و بهرهوری انرژی ایران (ساتبا) نیز باید ساختارش را تغییر دهد. بارها و بارها اعلام شده است ایران قابلیت تبدیل شدن به قطب انرژیهای تجدیدپذیر را دارد. آیا شما هم این مسئله را تأیید میکنید؟
بله همینطور است. ایران در یک کمربندی در دنیا قرار دارد که به دلیل تابش نور خورشید و در برخی مناطق به دلیل وزش شدید باد میتواند از این انرژی خدادادی بیشترین نفع را ببرد، البته باید گفت که دنیا عمده توجه خود را معطوف به انرژی خورشیدی کرده است چراکه تا سال ۲۰۱۵ سبد انرژیهای تجدیدپذیر بیشتر میل به انرژیهای بادی داشت و در آمارهای منصوبه بادی و خورشیدی میبینیم که اعداد و ارقام به نفع انرژی بادی بود، اما از سال ۲۰۱۵ به بعد، این اختلاف کم شد و از سال ۲۰۱۶ انرژی خورشیدی جای انرژی بادی را گرفت، به عبارتی آن ۳۶هزار مگاواتی که طی یک سال اضافه شده بود، بیش از ۷۰درصد آن را انرژی خورشیدی تشکیل میدهد و مابقی آن مربوط به انرژی بادی و سایر انرژیهای تجدیدپذیر میشود. دنیا در حالی به سمت استفاده از انرژی خورشیدی حرکت میکند که کشور ما پتانسیل استفاده از این انرژی را ندارد. بیش از ۸۰درصد مساحت ایران مناسب انرژیهای خورشیدی است و میتوانیم بیشترین بهره را از آن ببریم. یک حاشیه ۱۰درصدی در شمال کشور داریم، در استانهای گیلان، مازندران و بخشی از اردبیل و بخشی از گلستان. اینها زیر سه کیلووات ساعت بر مترمربع تولید میکنند و ۱۵درصد بین سه تا ۵/۴ و حدود ۷۰ درصداز کشور ما بالای ۵/۴ کیلووات ساعت بر مترمربع قابلیت تولید دارند، اما در مقابل در کشور آلمان ۸۰درصد مساحت مثل شمال است، یعنی زیر سه کیلووات بر مترمربع تولید میکند و برخی مناطقش شبیه مناطق خوب ایران است. در جنوب کشور یک ذوزنقه طلایی داریم که استانهای کرمان، فارس، بخشی از اصفهان و چهارمحالوبختیاری که بالای ۵/۵ کیلووات ساعت بر مترمربع تولید دارند که این، پتانسیل خیلی خوبی برای بخش خورشیدی است.) مقصر اصلی در غفلت از توسعه انرژیهای تجدیدپذیر را چه کسی یا چه چیزی میدانید؟
به نظر من مقصر اصلی غفلت از توسعه انرژی تجدیدپذیر، قیمتگذاری دستوری انرژی است. متأسفانه باید گفت انرژی ارزان، بلای جان انرژیهای تجدیدپذیر شده است چراکه انرژیهای تجدیدپذیر در مقایسه با انرژیهای فسیلی با این نحوه قیمتگذاری، گران به حساب میآیند، بنابراین وقتی مدیر یک صنعت بزرگ میبیند انرژی الکتریکی حاصل از منابع فسیلی را میتواند کیلوواتی ۸۰ تومان بخرد، توجیهی برای سرمایهگذاری در بخش انرژی تجدیدپذیر که هر کیلووات آن بیش از هزار تومان است، نمیبیند. وقتی قیمت انرژی الکتریکی حاصل از سوخت فسیلی واقعی نباشد، هر چقدر هم که روی انرژی تجدیدپذیر کار شود و توسعه پیدا کند، توانایی رقابت با انرژی فسیلی را نخواهد داشت، البته وزارت نیرو اصلاح قیمتها را مدنظر قرار داده و در بخش صنایع فولادی و صنایعی که محصولات صادراتی دارند، قیمتها را تقریباً به واقعیت نزدیک کرده، اما این کافی نبوده است و نیست. قیمت واقعی انرژی فسیلی چقدر است؟
در رابطه با این موضوع، اندیشکده تدبیر آب و انرژی اتاق بازرگانی کرمان، پژوهشی را انجام داده که طبق آن مشخص شده تقریباً قیمت تولید هر کیلووات ساعت انرژی فسیلی بالای ۳هزار تومان است، اما از آنجا که هزینههای واقعی تولید این انرژی درنظر گرفته نمیشود، دچار خطا شدهایم. از طرفی باید به این نکته توجه شود که کشور ما اقلیم خشکی دارد و مصرف آب در استفاده از انرژیهای فسیلی به شدت بالاست. اگر این آب هم قیمتگذاری شود کفه ترازو قطعاً به نفع انرژیهای تجدیدپذیر قرار خواهد گرفت. بدتر اینکه ما با مشکلات منابع آبی هم مواجه هستیم، یعنی نه تنها قیمت آن در نظر گرفته نمیشود بلکه با بیتوجهی به آن، منابع آبی را هم از دست میدهیم.
بله همینطور است. با توجه به کمبود آب و تنش آبی که در کشور مدام از آن صحبت میشود، توجه به ظرفیت انرژیهای تجدیدپذیر نیز میتواند به حفظ منابع آبی کشور کمک شایانی کند. به نظر شما آیا در غفلت از انرژیهای تجدیدپذیر و بالعکس توجه به انرژیهای فسیلی، پای تعارض منافع در میان است؟
به نظر من پارادوکسی ایجادشده که این پارادوکس ناشی از یک پازل است. دولت دارد به شدت مماشات میکند، چون هزینه انرژی، یک هزینه پایه در زندگی همه افراد جامعه است. مثلاً همه ما میدانیم که بنزین از آب معدنی هم ارزانتر فروخته میشود و شدیداً هم هدر میرود، اما دولت قیمت آن را تغییر نمیدهد، چون تأثیرات اجتماعی و اقتصادی مختص خود را دارد، این در حالی است که همه مردم، هزینه ارزانبودن سوخت را در بخشهای دیگری میدهند، مثل تحمل آلودگی هوا. اما در رابطه با انرژیهای تجدیدپذیر نیز باید اول زیرساختهای قیمتی انرژی را اصلاح و به سمت انرژی آزاد حرکت کنیم و در واقع همین سوبسیدی را که برای انرژیهای فسیلی صرف میشود، در جهت توسعه انرژی تجدیدپذیرها هزینه کنیم. در رابطه با فناوری انرژیهای تجدیدپذیر چقدر موفق عمل کردهایم؟
فناوریهای روز دنیا وجود دارد و ما میتوانیم به خیلی از آنها دسترسی پیدا کنیم، مثلاً فناوری انرژی تجدیدپذیر را که در چین استفاده میشود، به صورت وارداتی در کشورمان داریم، اما باید این مسئله را مدنظر قرار داد که فناوری، به خصوص فناوریهای بخش انرژی خورشیدی به شدت «پرشتاب» عمل میکنند. مثلاً در سال ۹۶ پنلهای خورشیدی ۲۵۰ الی ۲۸۰ وات بود، اما طی شش سال گذشته، پنل روز بازار به ظرفیت ۶۰۰ وات رسیده، یعنی ۵/۲ برابر، ظرفیتش افزایش پیدا کرده است. شاید در حال حاضر ما نتوانیم به جنگ این سرعت تکنولوژی برویم، حتی اروپا هم در سرعت ارتقای فناوری انرژیهای تجدیدپذیر نتوانست با چینیها رقابت کند. شاید یکی از دلایل این مسئله این باشد که چینیها بعد از انجام کار، معطل بررسی آن نمیمانند و فناوری را وارد بازار میکنند. آنها میگویند بازار خودش به آنها بازخورد خواهد داد که کجای کار اشکال دارد و سپس آن را اصلاح میکنند، اما اروپاییها دنبال این بودند که همه چیز را به صورت عالی به بازار ارائه کنند، بنابراین فناوری با سرعت در حال تغییر است و ما هم باید با سرعت بالا با آن حرکت کنیم، پس با شرایط فعلی اگر بخواهیم فناوری خودمان را داشته باشیم، فاصله ما با دنیا هر روز بیشتر و بیشتر میشود، پس در گام اول بهتر است از فناوری وارداتی استفاده کنیم و در کنارش هم به فکر فناوری خودمان باشیم. در حال حاضر فکر میکنم دو شرکت در ایران شروع به ساخت پنل خورشیدی کردهاند که من در آنجا «ایرانخودرو» و «سایپا»ی دیگری را میبینم چراکه با توجه به اینکه واردات پنل ممنوع بود و قرار شد از تولید داخلی حمایت شود، تولید پنل خورشیدی انحصاری شد و این دو شرکت پایشان را جای پای شرکتهای خودروسازی گذاشتند. من هم یک ایرانی و عاشق این هستم که بتوانم از محصولات تولید داخلی کشورم استفاده کنم، اما به شرط اینکه ضربه به کار نزنم. همه ما امروز از محصولات ایرانخودرو و سایپا بیزاریم و میدانیم که آنها علاوه بر اینکه بر صنعت خودشان مشکلاتی وارد کردهاند، به اقتصاد و زندگی اجتماعی، رفاه و حتی سلامت خانوار هم آسیب زدهاند و منشأ آن در عدمواردات خودرو و بازار غیرآزاد خودرو بوده و است. حالا شاهد آن هستیم که شرکت پنلساز به دلیل انحصار ایجاد شده، میگفت شما پول بدهید و پیشخرید کنید، من شش ماه آینده، پنلی را به شما تحویل میدهم. بدتر اینکه میگفتم شما چه پنلی به من میدهید؟ میگفت هر چه آن زمان داشته باشیم، به شما خواهیم داد، بنابراین بیان این نکته ضروری است که اگر حمایت بیجا از شرکتهای ساخت پنل خورشیدی داشته باشیم، روزی خواهد رسید که از تولیدات آنها، همانند محصولات ایرانخودرو و سایپا بیزار باشیم. پس یعنی علاوه بر اینکه باید از تولیدات تجهیزات مرتبط با انرژی خورشیدی حمایت شود، این حمایتها باید کاملاً مدیریت شده باشد؟
بله، باید حمایتهای کوچک و بجا انجام شود، مثلاً از اینها ارزش افزوده نگیریم. آن وقت کالایی که وارد میشود به دلیل اینکه ۹درصد ارزش افزوده داشته است، قیمت بالاتری خواهد داشت یا مثلاً اگر این شرکتها فناور بودند، برایشان جایزه تعیین شود. اینگونه است که رانتی هم برایشان ایجاد نمیشود و امید بیشتری برای بهتر انجامشدن کارها وجود دارد.
سایر اخبار این روزنامه
جیغ لندنی تجزیهطلبها از اخراج میدانی تروریستها
نگاه ویژه «اعتماد» به عربستان
دولت از حکمرانی در بخش انرژی کنار بکشد
تلاش برای افزایش آگاهی عمومی در حوزه زنان با «خورشید»
برق، گاز، آب، تلفن و بنزین هیچ مسکن همه چیز!
نقرهای همعیار با طلا
معنای اعزام کیفی در گلایههای تفتیان
پلیس کجا ایستاده است؟!
فرانسویها با منجنیق به خونخواهی نوزاد ششماهه آمدند
«بایرام» ظرفیت سینمایی شدن دارد
دفاع مقدس با قلبهای تزلزلناپذیر پیروز شد
بالاخره شورای رقابت به حرف آمد!