تحریمی‌ها کاهش مشارکت در انتخابات را تقصیر رقیب انداختند!

سید محمود میرلوحی، از فعالان سیاسی اصلاح‌طلب بخشی از حاکمیت را متهم کرده که علاقه‌ای به مشارکت بالا در انتخابات ندارند. او این جمع را با عبارت «گروهی که در لایه‌های قدرت حضور دارند»، توصیف کرده است. میرلوحی که در ستاد‌های انتخاباتی محمد خاتمی و حسن روحانی هم مسئولیت داشته، گفته که «بعد از انتخابات‌های ۹۲، ۹۴ و ۹۶ که اکثر مردم پای کار آمده و مشارکت بالای ۸۰ درصدی رقم خورد، اقلیت محض به این حس رسیدند که حضور همه‌گیر مردم در پای صندوق رأی نه تنها برای آن‌ها نتیجه و ثمری ندارد، بلکه احتمال حضورشان در عرصه اجرایی و تصمیم‌گیری را کاهش می‌دهد، بنابراین از انتخابات ۹۸ به بعد با ترفند‌هایی مسیر را عوض کردند و شرایط را طوری چیدند که مردم دیگر انگیزه‌ای برای رأی دادن نداشته باشند...».
برای آنکه روشن شود خواص جبهه اصلاحات چگونه مردم را با همین ادبیات سالوسانه فریب می‌دهند و افکار عمومی را به بازی می‌گیرند، می‌توان چند سؤال را در خصوص همین چند خطی که میرلوحی گفته، پرسید. پاسخ این سؤالات ساده و روشن است:
کدام گروه سیاسی بر عدم مشارکت مردم در انتخابات و حتی تشویق مردم به عدم مشارکت و استفاده از گزینه تحریم پافشاری می‌کند؟ آیا این اصلاح‌طلبان نیستند که با کوبیدن بر طبل تحریم، با دروغ تقلب و با خدشه بر روال قانونی انتخابات، اعتماد مردم را از صندوق رأی می‌گیرند و آن‌ها را برای شرکت در انتخابات ناامید می‌کنند؟ آیا از یکی دو سال قبل از هر انتخاباتی، اصلاح‌طلبان موج صحبت در مورد تحریم یا مشارکت در انتخابات را به راه نمی‌اندازند و شرکت نکردن در انتخابات را به عنوان یک گزینه پیش روی مخاطبان خود قرار نمی‌دهند؟ این در حالی است که در جریان رقیب اصلاح‌طلبان یا حتی در اندیشه رهبران نظام گزینه‌ای به عنوان «عدم مشارکت در انتخابات» وجود ندارد و همه مردم مکلف به شرکت در انتخابات هستند، چه تکلیف شرعی و چه تکلیف ملی.
از سویی میرلوحی حتی در آمار هم دقیق نیست و مشخصاً هیچ یک از سه انتخاباتی که نام برده، دارای مشارکت بالای ۸۰ درصد نبوده‌اند و او آمار غلط به مخاطب خود داده است.


نکته دیگر هم این است که «لایه‌های حاضر در قدرت» شامل اصلاح‌طلبان هم می‌شود و آن‌ها در طول چهار دهه و نیم پس از انقلاب اسلامی، سال‌ها و دوره‌های متمادی ارکان قدرت را در اختیار داشته‌اند و البته نحوه عملکردشان و عدم عمل به وعده‌ها به نحوی بوده که بسیاری اوقات مردم را از حضور پای صندوق رأی ناامید کرده است.
علیرغم همه این نکات روشن، باز هم فرض را بر درستی ادعای میرلوحی بگیریم و بگوییم که بخشی از حاکمیت مخالف مشارکت مردم در انتخابات است. اگر میرلوحی واقعاً اینگونه فکر می‌کند، باید اصلاح‌طلبان را به این سمت ببرد که مردم را تشویق به حضور در انتخابات کنند و این گونه علیه خواسته آن لایه‌های حاضر در قدرت عمل کنند. چرا میرلوحی از مردم نمی‌خواهد با حضور پرتعداد و حداکثری در انتخابات، برنامه این لایه‌های حاضر در قدرت را به هم بریزند؟ باید به میرلوحی و سایر همفکرانش گفت شما انتخابات را تحریم می‌کنید، دیگران به حضور مردم در انتخابات علاقه ندارند؟!