«طوفان الاقصی» و عمق استراتژیک ایران

خبر غافلگیر کننده بود: «حمله تهاجمی و تحقیرکننده حماس از نواز غزه به سرزمین های اشغالی»! این بی‌سابقه‌ترین حمله مقاومت در طول بیش از 75 سال اشغال سرزمین فلسطین است. ابعاد این تهاجم بی‌نظیر است از شلیک بیش از  پنج هزار راکت و موشک در 30 دقیقه تا اسارت بیش از 50 صهیونیست و واکنش‌ها و تحلیل‌های سیاسی و بین المللی این رخداد را در صفحه 3 امروز روزنامه خراسان می‌توانید بخوانید اما از این واقعیت نمی‌توان چشم‌پوشی کرد که بخشی از جامعه امروز ایران درچرایی حمایت کشورمان از جریان مقاومت بالاخص مقاومت فلسطین سوال دارند که این موضوع فارغ از ضرورت حمایت از جبهه مقاومت چرا برای ما در ایران مهم است؟ به‌نظر می‌رسد می‌توان بر این گزاره اجماع داشت که مهم‌ترین دشمن استراتژیک ایران در منطقه در حال حاضر رژیم صهیونیستی است؛ رژیمی که به‌صراحت نه‌تنها تهران را در قلبش تهدید به اقدام تروریستی می‌کند بلکه در طول سالیان متمادی در عملیات‌های مختلف از ترور و خراب‌کاری تا نفوذ یا عامل و آمر بوده یا مشارکت‌کننده بوده است؛ از ترور دانشمندان هسته‌ای تا مشارکت در ترور حاج قاسم، از خرابکاری در تاسیسات هسته‌ای تا هک سامانه‌های دولتی و نظامی و زیرساخت‌های خدمات عمومی. گزافه نیست اگر بگوییم کشورمان، ایران سال‌هاست در یک جنگ غیرمتقارن در ابعاد نظامی و اقتصادی و فناوری در ابعاد داخلی و منطقه و بین المللی با رژیم صهیونیستی درگیر نبرد است؛ رژیمی که انقلاب اسلامی را به‌عنوان دشمن شماره یک خود، برهم زننده همه رویاهای خود می‌داند؛ رژیمی که به سبب انقلاب ایران نه‌تنها به رویای نیل تا فرات خود نرسیده بلکه در پشت سیم خادارها و بلوک‌های بلند سیمانی در سرزمین‌های اشغالی خود را محبوس کرده و گرچه برای عادی‌سازی با سران برخی حاکمان کشورهای مسلمان دست و پا می‌زنند اما می‌دانند که تا انقلاب اسلامی و بازوان انقلاب اسلامی قدرت دارند. آن‌چه ساخته از خانه عنکبوت سست‌تر است. از این روست که سال‌هاست حداکثر توان خود را برای انزوا و ضربه به منافع ملی ایران عزیز متمرکز کرده است و البته در برابر استراتژی هزارخنجر رژیم صهیونیستی، انقلاب اسلامی همزمان با حمایت از جریان های مقاومت بر تقویت عمق استراتژیک خود تمرکز کرده است. در واقع، گرچه یک رویه رویکرد انقلاب اسلامی در حمایت از مقاومت فلسطین، حمایت از مظلوم و قبله اول مسلمین و نابودی یک غده سرطانی در قلب امت اسلامی بوده و هست اما رویه دیگر موضوع آن است که جمهوری اسلامی برای حراست از منافع ملی خود در برابر رژیمی که هیچ ضربه اقتصادی و سیاسی و اجتماعی و فرهنگی علیه کشورمان از تشکیل مرکز و تاسیسات جاسوسی و خرابکاری در مرزهای اقلیم کردستان و آذربایجان و ترکمنستان و برخی کشورهای خلیج فارس تا سنگ‌اندازی در مذاکرات هسته‌ای فروگذار نکرده، هیچ چیز به اندازه حضور در عمق استراتژیک دشمن متخاصم بازدارنده نیست. از این روست که تقویت و حمایت از جریان مقاومت در منطقه اهمیت دوچندان پیدا می کند؛ چراکه روی دیگر سکه، نیاز کشورمان به تقویت عمق استراتژیک خود نسبت رژیم صهیونیستی است؛ عمق استراتژیکی که حزب ا... لبنان در مرزهای شرقی فلسطین اشغالی ایجاد کرده، عمق استراتژیکی که نیروهای مقاومت سوریه در مرزهای شمالی با رژیم صهیونیستی ایجادکرده‌اند؛ عمق استراتژیکی که جهاد اسلامی در کرانه باختری برای ایران ایجاد کرده و عمق استراتژیکی که حماس در غزه برای جمهوری اسلامی در داخل سرزمین های اشغالی ایجاد کرده است، قدرتی را برای کشورمان پدید آورده که برخلاف طرف صهیونیستی نه‌تنها یک رجزخوانی یا گنده‌گویی نیست بلکه مصداق عینی میدانی است. بر این اساس است که گرچه چند هفته قبل دولتمردان رژیم صهیونیستی ایران را به اقدام نظامی و ترویستی در قلب تهران تهدید می‌کنند اما تنها چهار روز پس از تاکید رهبر انقلاب بر ریشه‌کن شدن سرطان رژیم صهیونیستی به دست مقاومت و مردم فلسطین و رفتنی بودن این رژیم غاصب، از نوار غزه محصر شده چنان عملیات تحقیر کننده‌ای آغاز می‌شود که دستاوردهای آن در طول 75 سال مبارزه مقاومت علیه رژیم صهیونیستی بی‌سابقه است. از این منظر گرچه عملیات طوفان الاقصی به خودی خود شکست تحقیرکننده بی‌سابقه‌ای است اما از منظری دیگر ضرب شست جدی و سخت از جانب ایران به رژیم صهیونیستی است که اگر بخواهد علیه منافع ملی ایران اقدام کند تبعات جبران ناپذیری خواهد داشت. بر این اساس است که منطق حمایت انقلاب اسلامی از جریان مقاومت که گاه در نبردهای رسانه‌ای صرفا هزینه برای جمهوری اسلامی بازنمایی می‌شود، عملا رویه دیگر آن اقدامی برای تامین و تضمین منافع ملی از دور دست‌هاست قبل از این‌که دشمن بخواهد نزدیک مرزهایمان اقدامی کند.