از شیرین عبادی تا نرگس محمدی تلاش برای تغییر تصویر زن ایرانی مسلمان

از میان زنان و مردانی که نامزد دریافت جایزه صلح نوبل بودند، نرگس محمدی سرانجام برگزیده شد. دریافت این جایزه سیاسی خاطرات سال ۸۲ را زنده کرد، وقتی شیرین عبادی، تحصیلکرده دوران پهلوی که در وزارت دادگستری قبل از انقلاب مشغول بود و وکالت پرونده بسیاری از مخالفان جمهوری اسلامی را در دادگاه‌های پس از انقلاب برعهده داشت، در دورانی که خبری از شبکه‌های اجتماعی و اینترنت نبود، این جایزه را دریافت کرد. پس از آنکه خبر این اتفاق منتشر شد، بسیاری از رسانه‌ها و مردم ایران و جهان، به سراغ دلایل انتخاب وی رفتند. شیرین عبادی به صراحت از نادیده گرفته‌شدن حقوق اقلیت‌های مذهبی در ایران سخن گفته بود و فرقه ضاله بهاییت را مصداق آن می‌دانست، به گونه‌ای که مرکز جهانی بهاییت از وی به‌خاطر خدماتش به جامعه بهاییان تشکر کرد. او معتقد بود دموکراسی در ایران وجود ندارد و مردم باید در قالب اعتراضات مدنی خواستار برقراری آن در ایران شوند. چندی بعد، اعلام شد دختر وی در کانادا به جمع بهاییان پیوسته، اما عبادی به صراحت این مسئله را رد و اعلام کرد که وی و دخترش مسلمانند! وی بار‌ها در سخنرانی‌های خود اعلام کرد که یک مسلمان است، اما هر بار به بیشتر قوانین اسلامی نقد‌های جدی وارد کرد، به گونه‌ای که عمده احکام فقهی از نظر وی مصداق تبعیض و برده‌داری محسوب می‌شد. او معتقد بود آنچه جامعه ایران را از این وضعیت رها خواهد کرد، سازمان‌های جهانی و بالاخص سازمان جهانی حقوق بشر است و چنانچه ایران مصوبات آن سازمان را نمی‌پذیرد، باید تحت فشار سیاسی قرار بگیرد. سال ۱۳۸۵ او یکی از حامیان جدی کمپین مبارزه با حجاب اجباری بود و از سال ۱۳۸۸ و مهاجرت از ایران، کشف حجاب و پس از آن مواضع صریح خود علیه جمهوری اسلامی را علنی کرد. تلاش برای افزایش تحریم‌ها علیه ایران، حمایت از فتنه‌گران در طول ۱۵ سال گذشته، حمایت از همجنس‌گرایان بخشی از کارنامه سیاسی وی است.
بعد از گذشت ۲۰ سال، در شرایطی که ایران دوران ثبات و رشد را سپری می‌کند، جایزه صلح نوبل به فردی مشابه عبادی و البته سخیف‌تر از وی تعلق گرفته‌است. نرگس محمدی که به لحاظ فعالیت‌های سیاسی، شاگرد عبادی محسوب می‌شود، تنها یک اتفاق متفاوت در کارنامه خود دارد و آن زندانی بودن است. اگرچه وضعیت زندان وی، پس از انتشار عکس‌ها در زمان آزادی، مورد تمسخر قرار گرفت، چراکه افزایش قابل توجه وزن وی نشان می‌داد دورانی که از آن به عنوان دوران مشقت یاد می‌کند، چندان هم سخت نبوده‌است!
باید پرسید زنان کدام کشور تاکنون و با چنین تشابهاتی از منظر ایدئولوژیکی موفق به دریافت جایزه نوبل شده‌اند؟ مگر زنان فعال مدنی در سایر کشور‌ها و حتی کشور‌های مسلمان حضور ندارند که مواضعی شبیه به این دو تن را عنوان کنند؟ اهدای جایزه به نرگس محمدی را چگونه می‌توان تصویر کرد؟
نکته اساسی دقیقاً اینجاست. جریان سیاسی- اقتصادی ضد اسلام در جهان، مشکلی با اسلام بدون سیاست ندارد، چراکه اسلام بدون سیاست کپی بی‌خطر مسیحیت کاتولیک است که کنج عبادت را برای پیروانش توصیه می‌کند و اتفاقاً افراد را از بسیاری از فعالیت‌ها برحذر می‌دارد. پس‌از انقلاب اسلامی، نسخه‌ای از اسلام به جهان مخابره شد که این شکل از عزلت‌گزینی را نفی می‌کرد و در مقابل جریان سرمایه‌داری غربی می‌ایستاد و در این میان، نقش ویژه‌ای را به زنان مسلمان هدیه می‌داد که عملاً برنامه‌های جریان لیبرالیسم را مختل می‌کرد. چهره زن مسلمان ایرانی، نماد موفقیت همراه با کرامت انسانی است که با هوشمندی و علم، در سطوح مختلف اجتماع ایفای نقش می‌کند و مترسک اربابان پول و سیاست نمی‌شود. این تصویر تازه، متفاوت از زن مسلمانی بود که در بسیاری از کشور‌های غرب آسیا وجود داشت و در کاریکاتور‌های غربی به نوعی عروسک و طفیلی مردان ترسیم می‌شد.


از این رو باید این الگوی تازه مخدوش گردد و در جایگزینی آن، زنی تصویر شود که به رغم ادعای اسلام، هیچ یک از ویژگی‌های انقلابی‌گری و مسلمان‌بودن را همراه نداشته باشد و رسانه‌ها بتوانند به گونه‌ای آن را به جهان مخابره کنند که زنان در سایر کشور‌ها هیچ‌گاه برای فهم این الگو تلاش نکنند و زنان مسلمان اعم از ایرانی و غیرایرانی از آنچه هستند یا می‌توانند باشند، برائت بجویند. بهترین روش برای رسیدن به این مقصود، الگوسازی دروغینی است که در تمام سال‌های پس از انقلاب در قالب‌های مختلف، از شیرین عبادی و نرگس محمدی تا گوگوش و گلشیفته فراهانی، بر آن اهتمام ویژه شده تا آنچه انقلاب اسلامی برای زنان به ارمغان آورد، مورد شبهه قرار گرفته و کنار گذاشته شود.
به نظر می‌رسد پیشرفت‌های ایران در عرصه‌های سیاسی بالاخص با برگزاری همایش‌هایی با حضور زنان جهان اسلامی در ایران و توجه رسانه‌های غربی به آنچه جریان‌سازی زنان مسلمان نامیده می‌شود، نظام غرب را بیش از پیش نگران همه‌گیری این الگوی بی‌بدیل کرده‌است و پس از این بیشتر شاهد رغبت غرب به امثال نرگس محمدی خواهیم بود؛ چنانچه رهبر انقلاب نیز در سخنان خود بر این مسئله تأکید کردند که غرب برای نقاط حساسی، چون جنسیت و زن به دنبال بحران‌سازی خواهد‌بود.
*پژوهشگر اجتماعی