روزنامه اعتماد
1402/07/20
حذف32 هزار استاد حقالتدريسی
بنفشه سامگيسطبق اطلاعاتي كه به خبرنگار اعتماد رسيده، از ابتداي مهر امسال و به دنبال اجراي تصميم مهدي طهرانچي؛ رييس دانشگاه آزاد، 32 هزار استاد حقالتدريسي از واحدها و رشتههاي مختلف اين دانشگاه حذف شده و به جاي ايشان، 20 هزار دانشجوي ترم اول يا دوم مقطع دكتري دانشگاه آزاد كه هنوز در حال تحصيل هستند، براي تدريس به دانشجويان مقطع كارداني و كارشناسي اين دانشگاه جذب شدهاند. اين دانشجويان مقطع دكتري، بعد از ثبتنام در يك دوره آموزشي 40 ساعته با عنوان دوره «مدرسي»، به كرسي استادي در دانشگاه آزاد رسيدهاند و قرار است بابت اين حضور «جايزه تحصيلي» بگيرند و شهريه كمتري بپردازند. جذب 20 هزار دانشجوي مقطع دكتري به جاي استادان حقالتدريس دانشگاه آزاد، در حالي اتفاق افتاده كه تعدادي از استادان حقالتدريس كه از ابتداي مهر امسال و بدون هيچ اطلاعرساني قبلي، از تدريس در دانشگاه آزاد كنار گذاشته شدهاند، در گفتوگو با «اعتماد» گفتند كه تنها منبع درآمدشان را از دست دادهاند در حالي كه هيچ فرصت شغلي جديدي هم در انتظارشان نيست چون اغلبشان، بعد از يك يا دو دهه تدريس در دانشگاه آزاد، از سقف سني استخدام در هيات علمي دانشگاهها يا نهادهاي دولتي هم رد شدهاند.
نيمه فروردين امسال، رييس دانشگاه آزاد در ديدار نوروزي با مجموعه مديران خود از تغييرات جديد در روند آموزشي از خرداد 1402 خبر داد و گفت: «برنامه اول دانشگاه آزاد براي سال ۱۴۰۲ گفتمان تحول به عنوان يك گفتمان نجاتبخش و تبديل دانشگاه مدركپرداز به دانشگاه جامعهپرداز و تمدنساز است. در دانشگاهي كه استاد آن به دنبال استاد شدن باشد و نه استاد بودن، دانشجوي آن هم به دنبال دكتر شدن خواهد بود و نه دكتر بودن. دانشگاه آزاد داراي ۲۲ هزار عضو هيات علمي و ۳۲ هزار استاد حقالتدريس است. يكي از برنامههاي جدي امسال اين دانشگاه، خداحافظي با مفهوم حقالتدريس است. بايد همه اركان دانشگاه تلاش كنند كه هيات علمي، يا هيات علمي پيوسته باشد يا هيات علمي وابسته و دانشجويان دكتري به عنوان دستياران تدريس فعاليت كنند. اين منطق امسال دانشگاه آزاد است كه تا خردادماه بايد همه مقدمات آن حاصل شود تا ديگر كسي به عنوان حقالتدريس با دانشگاه همكاري نكند.»
در ظاهر، به نظر ميرسيد اين تصميم طهرانچي، به تبصره 1 بخشنامه سال 1397 سازمان مركزي دانشگاه آزاد متكي است. تبصرهاي كه به دانشجويان دوره دكتري اجازه ميداد در صورت اعلام نياز دانشكده يا گروه درسي و به شرط تاييد معاون آموزشي و تحصيلات تكميلي دانشكده، در دورههاي كارداني و كارشناسي تدريس كنند. اما در عين حال در ماده 3 اين بخشنامه تاكيد شده بود: «تدريس دارندگان مدرك كارشناسي ارشد در واحدهاي جامع (كاملترين واحدهاي مجموعه دانشگاه آزاد) ممنوع است. تدريس دارندگان مدرك كارشناسي ارشد، صرفا در دروس عملي و كارگاهي دوره كارداني و كارشناسي با مجوز معاون آموزشي و تحصيلات تكميلي واحد جامع بلامانع است.»
بنابراين، طبق تاكيدات اين بخشنامه، دانشجوي ترم اول يا دوم مقطع دكتري كه در واقع، دارنده مدرك كارشناسي ارشد محسوب ميشود، اجازه تدريس در هيچيك از واحدهاي جامع دانشگاه آزاد (جز در درسهاي عملي و كارگاهي) را ندارد در حالي كه مجموعه مديريت دانشگاه آزاد ميگويد قرار است دستياران آموزشي، در تمام رشتههاي مقطع كارداني و كارشناسي و در تمام واحدهاي دانشگاه آزاد جذب شوند چنانكه عليرضا خوشدل؛ رييس دانشگاه علوم پزشكي آزاد اعلام كرده در دانشكدههاي علوم پزشكي هم، دانشجويان مقطع دكتري با عنوان «دستيار آموزشي» جاي استادان حقالتدريس را خواهند گرفت... .
بخشنامه سال 1397 سازمان مركزي دانشگاه آزاد اما تبصره ديگري هم داشت كه به نظر ميرسد نقش اين تبصره در تصميم رييس دانشگاه آزاد به حذف يكباره 32 هزار استاد حقالتدريس، پررنگتر از باقي تاكيدات اين بخشنامه باشد؛ در تبصره 6 اين بخشنامه قيد شده بود: «در صورتي كه مدرس حقالتدريس، شرايط عمومي تدريس را از دست دهد، امور هيات علمي دانشگاه نسبت به ابطال كد شناسه تدريس تخصيص يافته اقدام خواهد نمود.»
هر فردي كه متقاضي تدريس در واحدهاي مختلف دانشگاه آزاد و عضويت در هيات علمي اين مجموعه دانشگاهي است، پيش از آغاز همكاري بايد از نظر «شرايط عمومي و اختصاصي» تاييد شود. طبق اطلاعيه سال 1400 دانشگاه آزاد، «شرايط اختصاصي» متوجه سابقه تحصيلي و علمي فرد متقاضي است اما «شرايط عمومي» اينگونه تعريف شده است: «نداشتن سابقه عضويت و فعاليت در انواع گروههاي معاند و مخالف با جمهوري اسلامي ايران، اطلاع از احكام شرعي و انجام واجبات اسلامي، عمل به فرامين و گفتههاي رهبري و داشتن تعهد به اصل ولايت فقيه، پرهيز از ورود خطوط ناسازگار و نامتعارف با فعاليتها و پژوهشهاي علمي در دانشگاه، باور و اعتقاد قلبي و اعتقاد به جمهوري اسلامي ايران، باور متقاضي استخدام به فناوري برتر، متعهد به اخلاق حرفهاي و قوانين و مقررات صنفي، متقاضيان آقا به هيچوجه نبايد مشكلي از جهت نظام وظيفه عمومي براي استخدام به عنوان عضو هياتعلمي داشته باشند.»
جامعه دانشگاهي كشور، هنوز خاطره صدور يكباره احكام بيكاري و خانهنشيني صدها استاد واحد علوم و تحقيقات دانشگاه آزاد در زمستان 1396 را به ياد دارد؛ احكامي كه در دوره رياست فرهاد رهبر بر مجموعه دانشگاه آزاد صادر شد و توجيه رياست وقت دانشگاه اين بود كه استادان بركنار شده، يا از همكاران پاره وقت بودهاند يا همزمان، در دانشگاه ديگري كلاس استادي داشتند. ادعاهاي رياست وقت دانشگاه آزاد، در همان زمان از سوي استادان اخراجي تكذيب شد در حالي كه فهرست اخراجيها، نشان ميداد صدور احكام قطع همكاري، بيش از آنكه به تخلفات اداري استادان مربوط باشد، متوجه تفكرات و نگاه منتقد و متفاوت استادان بوده است. موج گسترده اعتراضاتي كه بعد از اخراج صدها استاد واحد علوم و تحقيقات دانشگاه آزاد به راه افتاد و اخباري كه در خبرگزاريهاي رسمي منتشر شد و اعلام ميكرد رييس دانشگاه آزاد ميخواهد براي 2800 فارغالتحصيل سهميهاي در دولتهاي نهم و دهم، كرسي استادي در دانشگاه آزاد فراهم كند، نمايندگان مجلس را واداشت از فرهاد رهبر توضيح بخواهند و در نهايت، رهبر، پايان مرداد 1397 و در سيزدهمين ماه رياستش بر مجموعه دانشگاه آزاد، از مقام خود بركنار شد.
روز 28 خرداد امسال، فراخواني براي ثبتنام در دوره ويژه «مدرسي» و در قالب دستياري آموزشي منتشر شد و دانشجويان مقطع دكتري دانشگاه آزاد تا روز 7 تير مهلت داشتند از طريق سايت باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان در اين دوره ثبتنام كنند. تا 7 تيرماه، بيش از 33 هزار و 600 دانشجوي در حال تحصيل در مقطع دكتري، به اين فراخوان جواب مثبت دادند. اين فراخوان، اولين قدم براي حذف 32 هزار استاد حقالتدريس بود.
بعد از پايان مهلت ثبتنام در اين فراخوان، حامد حسنپور؛ رييس باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان، در گفتوگو با يكي از پايگاههاي خبري وابسته به دانشگاه آزاد اعلام كرد: «بعد از ارزيابي داوطلبان و نيازسنجي واحدها و بررسي تقاضاي تدريس داوطلبان در واحدهاي دانشگاهي مشخص، از اول مهر ماه و در مرحله اول ۱۵ هزار دانشجوي دكترا كه در يك دوره 40 ساعته و رايگان توانمندسازي مدرسي شركت كردهاند، در دورههاي كارشناسي و كارداني به عنوان مدرس و دستيار آموزشي حضور مييابند و 24 واحد كارورزي تدريس را آغاز ميكنند كه امكان افزايش يا حتي كاهش اين تعداد دستيار آموزشي هم وجود دارد. براي دستياران آموزشي، علاوه بر صدور گواهينامه صلاحيت تدريس، كمكهزينه تحصيلي درنظر گرفته خواهد شد و معادل با كلاسهايي كه شركت ميكنند، اين كمكهزينه در قالب معافيت از شهريه دانشجو لحاظ ميشود. دستياران آموزشي، معادل مربي پايه يك از معافيت شهريه برخوردار ميشوند، اگر فرد، گواهينامه صلاحيت مدرسي را دريافت كرد و به فرآيند جذب هيات علمي و استخدام نيز راه پيدا كرد، ما اين گواهينامه را لحاظ خواهيم كرد اما به جاي پايه يك، استاديار پايه دو ميشود. پاداش دانشجويان دكترا كه جاي استادان باسابقه را ميگيرند، جايزه تحصيلي و كاهش شهريه دوره دكتري است.»
هفته اول شهريور و حدود دو ماه بعد از حرفهاي حسنپور، رييس دانشگاه آزاد اعلام كرد: «دانشگاه آزاد امسال به جاي 32 هزار حقالتدريس، 6 هزار هيات علمي وابسته و 20 هزار دانشجوي دكتري (مدرس با عنوان دستيار آموزشي در مقطع كارداني و كارشناسي) خواهد داشت.»
با اين اعلام طهرانچي، معلوم شد به فاصله دو ماه، ظرفيت پذيرش دستيار آموزشي (دانشجويان مقطع دكتري) معادل 5 هزار نفر افزايش يافته و اگر كمترين احتمالي براي باقي ماندن تعدادي از استادان حقالتدريس در كسوت استادي در دانشگاه وجود داشته هم، با همين افزايش ظرفيت جذب دانشجويان دكتري به صفر رسيده است.
طي 7 ماه گذشته و تا امروز، رييس دانشگاه آزاد و معاونان و مديرانش، با واژهسازي و در بازي با كلمات، سعي كردهاند هزينه بار معنايي «حذف» را با ترفند «تبديل وضعيت» كاهش دهند اما استادان حقالتدريس به «اعتماد» ميگويند وضعيتي كه گرفتارش شدهاند، چيزي جز «حذف» نيست و جمله مشترك همگيشان اين است: «يكباره شغل و درآمدمان را از دست داديم پيش از آنكه فرصتي براي جستوجوي شغل جديد داشته باشيم.»
هفته پاياني شهريور امسال، طهرانچي در جلسه شوراي فرهنگي دانشگاه، بار ديگر از «تبديل وضعيت 32 هزار استاد حقالتدريس به عنوان عضو هيات علمي وابسته و دستيار آموزشي» گفت و اعلام كرد: «اين اساتيد (32 هزار استاد حقالتدريس حذف شده) همچنان به دانشگاه آزاد متصل هستند. امسال 6 هزار عضو هيات علمي وابسته خواهيم داشت و براي اعضاي هيات علمي وابسته، طي 6 ماه آينده مراحل گزينش هيات علمي اجرا ميشود. 20 هزار دستيار آموزشي نيز دانشجويان دكتري دانشگاه آزاد هستند كه از جمع ۴۰ هزار داوطلب انتخاب ميشوند. از اين طريق اساتيد جوان، با انگيزه و داراي روحيه جذب دانشگاه آزاد خواهند شد و آينده اين دانشگاه را درخشانتر خواهند كرد.»
انتشار اين خبر، واكنشهاي تندي را رقم زد و جمعي از استادان حقالتدريس، ذيل خبر منتشرشده در خبرگزاريهاي رسمي وابسته به جناح اصولگرايان، پيامهاي تندي در انتقاد از سياستهاي مجموعه مديريت دانشگاه آزاد و به كارگيري دانشجوي مقطع دكتري به عنوان استاد دانشگاه نوشتند؛ «... 32 هزار نفر به دانشگاه آزاد متصل هستند اما از بيمه و حقوق ثابت برخوردار نيستند و امنيت شغلي ندارند.... شو تبليغاتي و نمايش رسانهاي است و لاغير... استادان دكتر واقعي را بازنشسته اجباري كرديد، الان به دنبال جذب استاد حقالتدريس وابسته يا دانشجوي دكترا هستيد!... از اين شيوه مديريتي به كجا پناه ببريم؟... كجا حقالتدريس هاتون تبديل وضعيت شدن؟؟؟ شما با اين بخشنامه، فقط جاي خيلي از مدرسهاي با تجربه رو با دانشجويان ترم اولي و دومي دكتري عوض كردين. ۲ سال ديگه شما نيستي ولي بقيه هستن كه ببينن چه بودين با اين بخشنامهتون. يه سر به استانهاي دور بزنين، ببينين چه خبره... تا هفته پيش مهلت جذب هيات علمي دانشگاه آزاد براي كمتر از 100 نفر در سراسر كشور بود كه در استان تهران هيچ جذب هيات علمي وجود نداشت. الان يكدفعه 32 هزار نفر هيات علمي شدند؟؟؟!!! ... 9 سال داشتم دانشگاه آزاد درس ميدادم، الان هيچ واحدي ندارم، بيكار شدم. پس چرا درس خوندم و دكترا گرفتم؟ .. اشكالي نداره. ما هم خدايي داريم. روزي ما صدرنشين ميشويم، ببينم اونوقت چه ميكنيد..... تا كي اين بخشنامههاي بيمنطق قراره ابلاغ بشه؟؟ هيات علمي وابسته يعني چي ديگه؟؟ اينهمه حقالتدريس با مدرك دكترا و باسابقه رو بذاره كنار كه هيات علمي وابسته بگيره؟؟؟؟ دستيار آموزش ديگه چه مسخره بازيه؟! دانشجوي دكترا مگه ميتونه كارآيي داشته باشه؟؟ تجربه داره مگه؟؟ به اونايي كه مدرك دكترا دارن كلاسهاي ليسانس ميدن! اونوقت اين دانشجوهاي دكترا ميخوان چي درس بدن؟؟... بازي با علم كشور. چند سال ديگه فارغالتحصيلان بيسواد خواهيم داشت.... دود اگر بالا نشيند كسر شأن شعله نيست... كدام خداحافظي؟ كدام هيات علمي؟؟؟؟... دانشگاه آزاد اسلامي به تنهايي فرهنگستان زبان فارسي ايجاد كرده است. واژها را جابهجا ميكند، استاد حقالتدريس را به استاد وابسته تبديل ميكند، هيات علمي تمام وقت را به هيات علمي الف و ب تبديل ميكند، براي اخراج از بازخريد و بازنشستگي اجباري استفاده ميكند!.... دانشگاه آزاد رو با صحنه نمايش تئاتر اشتباه گرفتن... اين دستيار آموزشي براي تبليغ مقطع دكتري هست كه دانشجو بگيره. ميخواد بگه اگر دانشگاه آزاد دكتري بخونيد، ميتونيد همزمان مثلا هيات علمي باشيد ... من حقالتدريس دانشگاه آزاد بودم. الان من رو بيرون ميكنند و دانشجوي من به جاي من سر كلاس ميره و خودش صريحا ميگه كه اين درس رو بلد نيست. واقعا بايد خجالت بكشند...۴ ترم در دانشگاه آزاد بهصورت حقالتدريس هفتهاي ۶ ساعت تدريس كردم يك ريال هم پول به ما ندادند و تشكر خشك و خالي هم نكردند حالا هم بدون اطلاع قبلي درسها رو ازمون گرفتن.... من هم شانزده سال سابقه تدريس دارم و مصاحبه علمي شديم و خيلي خوب بود ولي درسها را آزمون گرفتند و گفتند نيازي به اين رشته نداريم... پيامبر اكرم(ص): هر كسي رياستي را قبول كند در حالي كه بداند شايستهتر از او براي آن پست هست به خدا و پيامبرخدا خيانت كرده است... هيچگونه نظارتي بر دانشگاه آزاد نيست كه نيست! كارخانه چاپ مدرك دكتراي بيكار! چندين سال است اساتيد و كاركنان تقاضا دارند سامانه شفافيت حقوق و مزاياي مديران دانشگاه آزاد راهاندازي شود كه مديران خودداري ميكنند. چرا؟... بالاخره توصيهشوندگان و دوستان و آشنايان بايد جذب و استخدام شوند. اين هم شگردي براي كنار زدن استادان باتجربه حقالتدريس و استخدام نورچشميهاست.... »
«اوايل امسال، مسوولان دانشكدهها و مديران گروهها، به ما گفتند كه سامانه جديدي براي تاييد صلاحيت علمي استادان، راهاندازي شده و بايد مدارك و تاليفات و سابقه تدريسمان را در اين سامانه بارگذاري كنيم. هيچ صحبتي هم از حذف و بيكاري نبود. البته همگي متعجب شديم كه با وجود سامانه ساجد كه از مدتها قبل براي تاييد و جذب استاد و عضو هيات علمي راهاندازي شده، چه نيازي به سامانه جديد بوده و اصلا چرا بايد همان مدارك و سوابقي كه در سامانه ساجد بارگذاري كردهايم، در يك سامانه مشابه ثبت شود در حالي كه سامانه ساجد به ما كد استادي داده و ما را تاييد كرده است؟ اعتراضي نكرديم چون به حرف مديران گروهها اعتماد داشتيم در حالي كه آنها با ما روراست نبودند بلكه به همه ما گفتند قرار است همگي تبديل وضعيت بشويد. تبديل وضعيت براي استاد حقالتدريسي يعني ارتقا از حقالتدريسي به شرايط استخدامي و قراردادي. همگي خوشحال شديم چون هر كدام از ما 5 سال، 10 سال، 3 سال، 15 سال، 12 سال به صورت حقالتدريس با دانشگاه آزاد كار ميكرديم و در اين مدت از حقوق ثابت خبري نبود و بيمهها به درستي رد نميشد و در پايان هر ترم بايد منتظر ميمانديم تا رقمي به عنوان حقالتدريس برايمان واريز شود و هيچ قراردادي هم در كار نبود و سال به سال يا ترم به ترم، طبق ابلاغي كه مديرگروه برايمان ميفرستاد، سركلاس درس حاضر ميشديم. طبيعي بود كه همگي با شنيدن اين وعده خوشحال شديم چون طبق وعده مديران گروهها، قرار بود از اين برزخ بلاتكليفي نجات پيدا كنيم و مطابق اعتبار استاديمان با ما برخورد شود.»
اينها، بخشي از حرفهاي يكي از استادان حقالتدريس است وقتي در گفتوگو با «اعتماد» از خانهنشيني يكماهه و شرمندگي پيش روي مادر و پدر سالمندش ميگويد و طبق اطلاعي كه از حال و روز باقي استادان هم دانشگاهي يا همرشتهاي دارد، بقيه استادان حقالتدريس شرايط بهتري ندارند؛ يا بيكار و خانهنشين شدهاند، يا به صورت پروژهاي و حق الزحمهاي با شركتهاي خصوصي كار ميكنند.
«من ترم تابستاني نگرفتم. اواخر خرداد، بعد از ثبت مدارك و سابقه تدريسم در سامانه جديد، مدير گروه به من گفت به زودي اين مدارك در سامانه جديد هم تاييد ميشود و تا آخر شهريور، طبق روال 12 سال گذشته، برنامه درسي و واحدهاي ترم پاييز را برايم خواهد فرستاد.»
اين، حرفهاي يكي ديگر از استادان حقالتدريس حذفشده است. اين استاد حقالتدريس، روز 27 شهريور از بيكار شدن خود باخبر شد وقتي مدير گروه به او گفت كه حضورش در دانشگاه به تاييد مدارك و سابقه در سامانه مشروط شده است. اين استاد حقالتدريس براي «اعتماد» تعريف ميكند كه طي سه ماه گذشته و تا روز 17 مهر، يكي از مهمترين كارهاي روزانهاش، ورود به سامانه بوده و هر بار به سامانه مراجعه كرده، در صفحه شخصياش اين پيام را ديده «در دست بررسي»
بزرگترين نگراني اين جمع 32 هزار نفره، حقوق صنفي و شغليشان است. بيمههاي مخدوش، حقالزحمههايي كه از ابتداي پارسال و به مدت 3 يا 4 ترم پرداخت نشده، ناديده گرفتن كرامت و حرمت استادان با اين حذف يكبارهاي كه بعد از اين همه سال چشم در چشم بودن با مسوولان دانشگاه، حتي يك خداحافظي ساده را هم از ايشان دريغ كردند... .
«شنيدهايم در بعضي واحدها، به دانشجوي دكتري مهندسي كامپيوتر گفتهاند، بيايد رياضي و فيزيك درس بدهد، شنيدهايم هنوز تعداد زيادي از كلاسهاي درس استاد ندارند و براي تعدادي از كلاسها هم چون دانشجوي دكتري متخصص رشته نداشتند از فارغالتحصيل كارشناسي ارشد خواستهاند برود سر كلاس درس بدهد، شنيدهايم مساله حذف يكباره 32 هزار استاد حقالتدريس به گوش نمايندگان مجلس رسيده و قرار است بابت اين مساله از دانشگاه آزاد تحقيق و تفحص كنند، شنيدهايم تعدادي از استادان حقالتدريس حتي در مصاحبه علمي هم پذيرش شدهاند اما سازمان مركزي گفته شما در اولويت جذب نيستيد، شنيدهايم قرار است وزارت اطلاعات به مساله حذف يكباره 32 هزار استاد حقالتدريس وارد شود چون موج اعتراضي كه به دنبال اين اتفاق به راه ميافتد، حتما تبعاتي براي امنيت عمومي جامعه خواهد داشت، شنيدهايم به بعضي استادان حقالتدريس پيشنهاد كردهاند كه مقاله بنويسند و استاد مشاور پاياننامه تحصيلي دانشجويان شوند كه اين استادان هم قبول نكردهاند و گفتهاند با اين پيشنهاد حرمت ما را زير سوال ميبريد، شنيدهايم تعدادي از استادان از سوي هنرستانهاي فني و حرفهاي دعوت به كار شدهاند كه بروند سيستمهاي رايانهشان را راهاندازي كنند يا محتواي الكترونيكي توليد كنند، شايد وكيل بگيريم كه حداقل سوابق بيمهمان را پيگيري كند...».
استادان حقالتدريس، حرف طهرانچي را شنيدهاند؛ اينكه قرار است از جمع 32 هزار استاد حقالتدريس حذفشده، 6 هزار نفر به عنوان عضو هيات علمي وابسته جذب شوند. دهها استاد حقالتدريس خبر ندارند اين 6 هزار نفر چه كساني هستند. يكي از استادان كه تا اوايل امسال، در رشته كامپيوتر دانشگاه آزاد درس ميداد و حالا براي يك شركت خصوصي برنامهنويسي ميكند، حدس ميزند اين 6 هزار نفر از «مخلصان» باشند. همين كلمه را ميگويد و ديگر چيزي نميگويد.
«من ترم تابستاني داشتم. 20 شهريور كه آخرين كلاسم تمام شد از مدير گروه پرسيدم واحدهاي درسي ترم جديد را چه زمان اعلام ميكند؟ روز 25 شهريور مدير گروه به من خبر داد كه سازمان مركزي دانشگاه آزاد، حضور من را در ترم جديد تاييد نكرده است. مدير گروه به من دروغ گفت چون واحد دانشگاه بايد بابت حضور استاد در ترم جديد به سازمان مركزي اعلام نياز كند تا مراحل تاييد تكميل شود. بعد از تماس تلفني دوباره با مديرگروه، در جواب اعتراضم گفت پرونده اعضاي هيات علمي بسته شده. سه هفته است كه بيكارم. هنوز توان تمركز براي روزهاي بعد را ندارم. نميدانم چه خواهد شد. مثل من كم نيستند، يك خانواده بيكار شدند، يك زوج بيكار شدند. حتي اگر فرض كنيم كه از اين 32 هزار نفري كه بوديم، نيميشان دوباره به دانشگاه و كلاس درس برگردند، 16 هزار نفر بيكار شدهاند. 16 هزار نفر، 16 هزار خانواده، تعداد كمي بود؟»
مديران واحدهاي صنعتي از استادان بيكار شده و خانهنشين حمايت ميكنند
هفته گذشته، مديرعامل يك واحد صنعتي در تهران با خبرنگار اعتماد تماس گرفت. گزارشهاي روزنامه اعتماد درباره بازنشستگي اجباري و قطع همكاري دانشگاهها با صدها استاد دانشگاه طي ماههاي اخير را خوانده بود و گفت كه هم خودش و هم مديران عامل حداقل 50 واحد صنعتي در باقي استانها حاضرند براي حمايت از استاداني كه حالا شغل و درآمدي ندارند، شغل ايجاد كنند. اين مدير صنعتي به خبرنگار اعتماد گفت: «ما علاقهمنديم از اين استادان دعوت به كار كنيم مشروط به اينكه ايشان هم مايل باشند در بخشهاي مختلف صنعت كار كنند. مهم اين است كه استادان اخراجشده، نام و مشخصات و رشته تحصيلي و محل سكونت خود را به ما اعلام كنند تا در واحدهاي مختلف صنعتي؛ چه در تهران و چه در باقي شهرها، براي حضورشان موقعيتي فراهم كنيم. ما در تمام زيرشاخههاي صنعت به اين نيروهاي متخصص تحصيلكرده و دانشگاهي نياز داريم و ميخواهيم به اين استادان كمك كنيم. فقط به ما رشته تحصيلي و محل سكونتشان را بگويند.»
سایر اخبار این روزنامه
حذف32 هزار استاد حقالتدريسی
نتانياهو روی لبه تیغ
از مردم عذر میخواهم
ماسك زدن در محيطهاي عمومي نبايد فراموش شود
قيمتگذاري برق را به صورت تدريجي متوقف كنيد
گردش ناگهاني دلواپسان در خصوص fatf و برجام
موزه مناقشات
اهميت افكار عمومي در حمايت از فلسطين
مزاج دهر تبه شد در اين بلا حافظ!
چو نديدند حقيقت ره افسانه زدند ...
آليس پاي آتش
زيادهنويسي در دوره بيحوصلگي
حكمراني شايسته
ترسها و نگرانيهاي نقاش روي بوم
در ستايش عشق
ديگر ديوارها براي بيان هنر كافي نيست
تحولات زنجيره ارزش در صنعت و اقتصاد جهاني
از جهان شناور هنر تا دنياي متلاطم سياست
اهميت افكار عمومي در حمايت از فلسطين
مزاج دهر تبه شد در اين بلا حافظ!
چو نديدند حقيقت ره افسانه زدند ...