روزنامه جوان
1402/07/24
نگهبانان داریوش خواب بودند!
جوان آنلاین: خبری کوتاه نیمه شب شنبه روی سایت‌های خبری رفت و دقایقی بعد فضای مجازی را مثل بمب منفجر کرد و جامعه هنری را در شوک برد. داریوش مهرجویی، کارگردان مشهور سینما که با فیلم‌های سینمایی فلسفی‌اش همچون «هامون» همه را غافلگیر کرده‌بود، با انتشار خبر قتل او و همسرش جامعه را مبهوت کرد. خبر این جنایت را ساعت ۲۲:۲۵ شامگاه شنبه ۲۲ مهر ماه دختر داریوش مهرجویی که برای شام به ویلای محل زندگی پدر و مادرش در زیبادشت فرح‌آباد شهرستان فردیس استان البرز دعوت بود، به پلیس گزارش داد. ورود به شهرک ساعت حدود ۹ صبح برای تهیه گزارش حادثه قتل به مجتمع مسکونی زیبادشت رسیدیم. جلوی در ورودی علاوه بر نگهبان‌های همیشگی شهرک، چند خودروی پلیس و تعدادی مأمور هم حضور داشتند. تعدادی از خبرنگاران کرج دقایقی قبل وارد شهرک شده‌بودند، اما ورود خبرنگاران دیگر به گفته دادستان شهرستان فردیس ممنوع شده‌بود، اما با هر ترفندی بود، وارد شهرک شدم. در خیابان اصلی مسافت زیادی را طی کردم تا از میدان فردوسی گذشتم و به میدان سعدی رسیدم. داخل خیابان سعدی از دور تعدادی خودروی پلیس و مأمور دیده می‌شد. قتلگاه خودرو‌های پلیس جلوی کوچه لادن که منزل ویلایی مهرجویی است، پارک بودند. خانه ویلایی مهرجویی ته کوچه بن‌بست لادن و یکی مانده به آخر قرار دارد و از اول کوچه خودرو‌های پلیس، مقام‌های قضایی و کارآگاهان جنایی همه پارک شده و مأموران با لباس و تعداد زیادی هم با لباس شخصی داخل کوچه ایستاده بودند. پلاک ۱۴، ویلای قدیمی با دیواری کوتاه و نرده‌های کوتاه سبزرنگ که روی نرده‌ها هم سیم‌های خاردار قدیمی آن را حصار کرده، محل قتل داریوش مهرجویی و همسرش است. جلوی در سبز رنگ کرکره‌ای شکل که ویلای محل زندگی مقتولان از آن به خوبی دیده میشود، نوار‌های زردرنگ خطر و ورود ممنوع کشیده شده و سرباز یگان ویژه‌ای مانع ورود افراد میشود. داخل ویلایی حدود ۲ هزار متری تعدادی از کارآگاهان جنایی، عوامل تشخیص هویت و مقام‌های قضایی و انتظامی حضور دارند و در حال نمونه‌برداری و بررسی صحنه جرم هستند. داخل حیاط و چسبیده به دیوار خانه جلوی باغچه نیمکت چوبی گذاشته شده و در کنارش هم دوچرخه‌ای قرار دارد و دوباره جلوی در ورودی به داخل خانه نوار زردرنگ خطر آنجا هم کشیده شده‌است. دقایقی قبل از جنایت آنطور که روایت میشود، اولین فردی که دقایقی بعد از حادثه با صحنه قتل روبه‌رو میشود، دختر ۱۸ ساله داریوش مهرجویی به نام مونا بوده‌است. یکی از افرادی که ساعتی پس از حادثه در محل حاضر شده و صحنه جنایت را از نزدیک دیده‌بود به خبرنگار ما گفت: «حدود ساعت ۲۲:۲۰ شب مونا برای خوردن شام به خانه‌شان می‌رود. قبل از این مادرش به او پیام داده‌بود که برای شام آش ماست پخته است و او را برای خوردنش دعوت کرده‌بود. مونا وقتی جلوی در ویلا می‌رسد، با توجه به سکوت داخل خانه‌شان و روشن‌بودن همه چراغ‌ها و باز بودن در ورودی به خانه نگران میشود و از ترس وارد خانه نمی‌شود و زنگ خانه را می‌زند. وقتی پدر و مادرش دم در حاضر نمی‌شوند، تلفن می‌زند و بعد هم پیامک می‌دهد، اما آن‌ها جوابی نمی‌دهند. نگرانی او بیشتر میشود و همان لحظه به یکی از بستگان نزدیکش در مهرشهر کرج زنگ می‌زند و می‌گوید پدر و مادرم به تلفن‌های من جواب نمی‌دهند و در خانه را باز نمی‌کنند. او می‌گوید من می‌ترسم بلایی سر پدر و مادرم آمده باشد که فامیلش به او می‌گوید همانطور که تلفنی با او صحبت می‌کند، وارد خانه شود و نترسد. پس از این مونا وارد خانه میشود، همان ابتدا با جسد خونین پدرش روبه‌رو میشود و با داد و فریاد موضوع را به فامیلش خبر می‌دهد و در ادامه هم با جسد مادرش روبه‌رو میشود.» آش ماست نخورده فرد مطلع ادامه داد: «مونا به پلیس گفته تا ساعت ۲۲ با پدر و مادرش تلفنی و پیامکی در ارتباط بوده و آن‌ها زنده بودند و مادرش گفته‌بود که آش ماست دارند و وقتی هم مأموران به محل حادثه می‌روند، در آشپزخانه با آش ماست روبه‌رو می‌شوند که مشخص بود داریوش مهرجویی و همسرش منتظر بودند تا دخترشان به خانه برسد و با هم آش ماست بخورند. مونا به پلیس اعلام کرده‌بود که به خاطر تهدید قبلی که مادرش شده‌بود، وقتی با آن سکوت مرگبار روبه‌رو میشود، می‌ترسد و موضوع را به فامیلش خبر می‌دهد و در ادامه هم با صحنه هولناک قتل پدر و مادرش روبه‌رو میشود.» نحوه قتل در ورودی به خانه از قسمت شمالی حیاط است که دو پنجره با حفاظ و با فاصله در دو طرف آن قرار دارد. ورودی خانه در سمت چپ ابتدای آشپزخانه قرار دارد و برای ورود به پذیرایی از آشپزخانه باید وارد شد و مأموران در همان لحظه ورود با جسد خونین داریوش مهرجویی داخل آشپزخانه روبه‌رو می‌شوند. آثار چوب روی سر حکایت از آن دارد که در باز بوده و عامل یا عاملان قتل که به نظر می‌رسند دو نفر یا بیشتر هستند به آرامی وارد آشپزخانه شدند و کارگردان معروف را غافلگیر کردند و در همان لحظه ورود با چوب ضربه محکمی به سرش زدند. پس از این ضربه، داریوش مهرجویی با آن‌ها درگیر میشود و آن‌ها با چاقو ضربه‌ای به گردنش وارد می‌کنند و سپس ضربات دیگری هم به بدن او می‌زنند و وی را خونین نقش بر زمین می‌کنند. همسر وی در یکی از اتاق‌ها در حال استراحت بوده و وقتی متوجه درگیری میشود، عاملان قتل به سرعت به سراغ او می‌روند و ضرباتی که با چاقو بر شکم، سینه و بدن او وارد شده‌است، حکایت از آن دارد که او با عاملان قتل روبه‌رو شده‌است، اما توان مقابله با آن‌ها را نداشته و به قتل رسیده‌است. چوب خونین مأموران پلیس در محل حادثه چوبدستی آغشته به خونی را کشف کردند که حکایت از آن داشت قاتل یا قاتلان با همان چوب ضرباتی به سر و بدن داریوش مهرجویی زده‌اند و در ادامه هم با چوب ضربات متعددی را به دست و پای همسر وی هم وارد کرده‌اند، به طوری که به احتمال زیاد ترک‌خوردگی چوب به خاطر ضربات متعدد و محکمی بوده که به بدن زن و شوهر اصابت و دست و پای آن‌ها را مصدوم کرده‌است. عاملان قتل پس از حادثه چوبدستی را در محل رها می‌کنند، اما چاقو یا آلت قتاله برنده را با خود می‌برند. صحنه‌سازی در بررسی‌های محل حادثه، مأموران پلیس با به‌هم‌ریختگی وسایل خانه روبه‌رو شدند که پس از بازرسی و تن‌پیمایی مشخص شد تلفن‌های همراه زن و شوهر و علاوه بر آن طلا‌ها و زیور آلات دست و گردن همسر کارگردان معروف هم سرقت شده‌است و به احتمال زیاد عاملان قتل، النگو‌هایی او را با وسیله‌ای از دستش بریده‌اند، اما آنچه در بررسی‌های بعدی این فرضیه برای کارآگاهان قوت گرفت این است که احتمال می‌رود سرقت تلفن همراه و طلا‌های دست و گردن همسر داریوش مهرجویی صحنه‌سازی و برای فریب مأموران پلیس است. خواب سنگین کارگران آنچه در بررسی‌های میدانی شهرک ویلا‌نشین دیده‌می‌شد، تعداد زیاد نگهبان‌هایی بود که شب و روز از در ورودی تا نزدیکی ویلا‌ها نگهبانی می‌دهند. علاوه بر نگهبانان در ورودی شهرک، در کنار هر خیابانی هم کیوسک کوچکی قرار داشت که به گفته اهالی آنجا شب و روز یک نگهبان داخل آن کیوسک‌ها کشیک می‌دهد. در انتهای کوچه لادن و درست در چند متری ویلایی داریوش مهرجویی، کانکس قهوه‌ای رنگی گذاشته شده‌بود که به گفته فرد آگاهی چهار کارگر شب‌ها در آنجا استراحت می‌کنند و می‌خوابند. به گفته وی این نگهبانان در طول روز رصد ساخت و ساز در شهرک را بر عهده دارند و شب در آنجا می‌خوابند، اما آن شب متوجه هیچ چیزی نشده‌اند و وقتی مأموران به محل حادثه می‌رسند، چهار نگهبان را که داخل آن خواب بودند، از خواب بیدار می‌کنند و آن‌ها مدعی می‌شوند متوجه هیچ چیزی نشده‌اند. دوربین‌های مداربسته به گفته افراد آگاه و مأموران، عاملان قتل افراد حرفه‌ای هستند که سعی کرده‌اند هیچ رد پایی از خود به جای نگذارند. از طرفی هم مأموران در بررسی‌ها دریافتند محل حادثه هیچ دوربین مداربسته‌ای نداشته‌است، اما ویلای کناری و انتهای کوچه مجهز به دوربین مداربسته است. مأموران در ادامه فیلم‌های دوربین‌های مداربسته آنجا و اطراف محل حادثه را جمع‌آوری کردند تا با این سرنخ و بازبینی فیلم‌ها ردی از قاتلان به دست آورند. زمین خاکی روبه‌روی ویلای داریوش مهرجویی زمین خاکی چند هزار متری بدون در و دیوار درست و حسابی قرار دارد که محل دپوی زباله‌های ساختمان شده است. انتهای زمین خیلی مشخص نیست به کجا می‌رسد، اما در ضلع غربی آن پادگان و به گفته‌ای فرودگاه پیام قرار دارد، اما بین این زمین خاکی و دیوار گلی شکسته‌شده زمین خاکی کوچه‌ای چند متری قرار دارد و مأموران احتمال می‌دهند قاتل یا قاتلان از آنجا وارد شده و به داخل ویلای مقتول رفته‌اند. سگ‌های ردیاب مأموران پلیس و کارآگاهان زبده در بررسی‌های فنی خود در این حادثه از سگ‌های ردیاب هم استفاده کردند. در حالی که تیمی از کارآگاهان تشخیص هویت پلیس آگاهی در داخل پذیرایی و اتاق‌ها مشغول بررسی و نمونه‌برداری بودند، تیم دیگری از کارآگاهان ویژه قتل با دو سگ مخصوص وارد شهرک شدند و بررسی‌های خود را با سگ‌ها آغاز کردند. از آنجایی که به نظر می‌رسید عاملان قتل از همان زمین خاکی روبه‌روی ویلا وارد خانه مهرجویی شده‌اند، کارآگاهان سگ‌ها را یکی یکی به زمین خاکی بردند تا ردی از متهمان به دست بیاورند. مأموران ابتدا مقداری از خون‌های مقتولان و بقایای صحنه قتل را به بینی سگ‌ها نزدیک کردند تا مشام سگ‌ها تحریک شود و با بو کشیدن رد پای متهمان را کشف کنند. دو سگ حدود دو ساعت در زمین بایر چند هزار متری همراه چند مأمور چرخیدند و متر به متر زمین خاکی را بوکشیدند و مأموران همراه هم نتیجه را ثبت می‌کردند. یکی از مأموران گفت: «امیدواریم که در این حادثه سگ‌ها بتوانند در ردیابی متهمان به ما کمک کنند و ما تلاش می‌کنیم تا ردی از متهمان پیدا کنیم.» رئیس پلیس آگاهی فراجا افراد زیادی از مأموران پلیس و مقام‌های انتظامی و قضایی به محل حادثه در رفت و آمد هستند و حدود ساعت ۱۱:۱۰ سردار قنبری، رئیس پلیس آگاهی فراجا همراه تیمی وارد ویلای مهرجویی شد تا از نزدیک تلاش کارآگاهان پلیس را برای یافتن ردی از قاتل یا قاتلان پیگیری و دستورات لازم را صادر کند. وی به خبرنگاران گفت: «پس از اعلام این حادثه از حدود ساعت ۲۳ شب تحقیقات خود را آغاز کردیم و هنوز هم ادامه دارد و در این مدت آثاری را هم روی دست مقتول پیدا کردیم که احتمال می‌دهیم متعلق به قاتل باشد، اما به نظر می‌رسد عامل یا عاملان قتل به زور وارد ویلا نشده‌اند، چون با تخریب در یا قفل روبه‌رو نشدیم.» وی در پاسخ به خبرنگار ما که پرسید آیا پلیس به سرنخ‌هایی هم رسیده‌است، گفت: «تحقیقات و بررسی‌ها ادامه دارد و شاید این بررسی‌ها چند ساعت دیگر هم طول بکشد و در این مدت هم سرنخ‌هایی به‌دست آمده‌است و متعاقباً پس از اطمینان از صحت آن اعلام خواهد شد.» خانواده محترم یکی از اهالی آن منطقه گفت: داریوش مهرجویی همراه خانواده‌اش (زن دوم و دخترش) بیش از ۱۰ سال قبل از تهران برای زندگی به شهرک زیبادشت آمدند. آن‌ها خانواده محترمی بودند و همه ساکنان شهرک و حتی شهرک‌های اطراف آن‌ها را می‌شناختند و از آن‌ها به خوبی یاد می‌کردند. ما گاهی داریوش مهرجویی، همسر و دخترش را می‌دیدیم و از اینکه این خانواده در آن منطقه زندگی می‌کردند، خوشحال بودیم. افراد زیادی به خانه آن‌ها رفت و آمد داشتند، از وکیل او و دستیارانش گرفته تا دوستانشان. ما وقتی این حادثه را شنیدیم، شوکه شدیم و نمی‌دانیم چرا این حادثه برای آن‌ها رخ داده است. خواهر مهرجویی علاوه بر حضور مأموران و مقام‌های انتظامی و قضایی، تعدادی از دوستان و بستگان مقتول هم به محل حادثه آمدند. خواهر داریوش مهرجویی، زن سالخورده‌ای بود که صبح دیروز به محل حادثه آمد و در حالی که به شدت متأثر و گریان بود، گفت که این حادثه را از طریق فضای مجازی باخبر شده است. یکی دیگر از افرادی که در محل حضور داشت پسر وکیل داریوش مهرجویی بود. او می‌گفت سال‌هاست که همراه پدرش در خدمت مهرجویی بوده و او را مثل پدر خودش می‌دانسته است. وی گفت از طریق دختر آقای مهرجویی متوجه حادثه شده و هنوز هم در شوک است. دو فرضیه به گفته یکی از کارآگاهان زبده پلیس آگاهی، مأموران پلیس در برخورد با پست اینستاگرامی همسر داریوش مهرجویی درباره فردی که او را با نشان دادن چاقو تهدید به قتل کرده‌است، با دو فرضیه روبه‌رو شده‌اند؛ یکی اینکه همسر کارگردان معروف به این خاطر نوشته عامل تهدید لهجه دارد که به او بفهماند دیگران را از موضوع با خبر کرده تا عامل تهدید بی‌خیال شود. فرضیه دوم اینکه فرد تهدید‌کننده که نقشه قتل داشته وقتی با پست اینستاگرامی روبه‌رو میشود، فکر می‌کند این بهترین فرصت برای قتل است تا قتل را به گردن فرد لهجه‌دار بیندازد و مأموران پلیس را به سوی افراد دیگری سوق دهد.
سایر اخبار این روزنامه
دکترای افتخاری دانشگاه تهران به شیخ زکزاکی اعطا شد
وارد غزه شوید کنار نمی‌مانیم
مظلوم‌نمایی وزیر روحانی: رسانه نداشتیم!
برقی‌سازی ناوگان حمل‌و‌نقل عمومی آلودگی هوا را کم نمی‌کند
بفرمایید مالیات ندهید!
جمع مسببان ویلموتس‌گیت جمع میشود
قتل جان سینمای ایران
نگهبانان داریوش خواب بودند!
طوفان الاقصی ظرفیت آزاد شده ۷۰ ساله فلسطینی‌ها در ۴ ساعت بود
می‌توان سالانه جلوی هدررفت ۲۰ میلیارد دلار انرژی را گرفت
