چشم به راه خدمات فرهنگی
[ لیلا مهداد] روز جهانی عصای سفید؛ روزی برای نزدیک به 290میلیون شهروندی که با آسیب بینایی در مناطق مختلف جهان زندگی میکنند. هرچند طبق برآورد سازمان بهداشت جهانی، از این جمعیت حدود یکپنجم را نابینایان و مابقی را افراد کمبینا تشکیل میدهند. البته طبق گزارش سازمان بهزیستی، 223هزار و 209نفر از افراد نابینا و کمبینا معادل 13.5درصد معلولان کشور، تحت پوشش بهزیستی قرار دارند. البته از این تعداد 344هزار و 653نفر دارای اختلال بینایی خفیف، 105هزار و 289نفر دارای معلولیت بینایی خیلی شدید، 105هزار و 289نفر دارای معلولیت شدید و 557هزار و 54نفر دارای معلولیت بینایی متوسط هستند. اگرچه 722هزار و 212نفر از معلولان نابینایی را زنان و 142هزار و 915نفر از معلولان نابینایان را مردان تشکیل میدهند. خراسانرضوی با 19هزار و 173معلول بینایی دارای بیشترین نابینا و کمبینا در کشور است. به همین بهانه پای صحبتهای «علیاکبر جمالی»، مدیرعامل انجمن نابینایان ایران، نشستهایم تا از چالشهای این بخش از جمعیت جامعه افراد دارای معلولیت بشنویم. مدیرعامل انجمن نابینایان ایران به «شهروند» میگوید: «جمعیت کمبینا و نابینا دو مشکل دارند؛ یکی عملینشدن قانون سهم 3درصدی جذب افراد دارای معلولیت است و دیگری اینکه بچههای نابینا و کمبینا به دلیل عدمامکانات و وسایل آموزشی و کمکآموزشی اغلب در رشتههای جامعهشناسی و علوم انسانی تحصیل میکنند. درخواست اشتغال در این رشتهها به اندازه رشتههای علوم تجربی و ریاضی نیست، در بخشهایی هم که به این رشتهها نیاز است، قانون سهم 3درصدی رعایت نمیشود.»
آموزش نابینایان در ایران به سال 1299 شمسی برمیگردد
عصای سفید، نماد جمعیت نابیناست که تاریخچهاش به جنگ جهانی اول برمیگردد. ماجرا به سال 1921 برمیگردد؛ دورهای که ابتدا در سال 1921 یک عکاس نابینا به نام «جیمز بیگز» برای رفتو آمد راحتتر و دور ماندن از خطر برخورد با وسایل نقلیه از عصای سفید استفاده کرد. در ادامه «دکتر ناول پری»، ریاضیدان و «دکتر جاکوپس تن بروک»، حقوقدان توانستند با تلاش 15 اکتبر را به عنوان قانون عصای سفید و این روز را روز جهانی نابینایان نامگذاری کنند. در ایران نخستین تلاش برای آموزش نابینایان به سال 1299 شمسی برمیگردد. در همان سال با جذب پنج دانشآموز نابینا در مدرسهای در تبریز تعلیم و آموزش افراد نابینا شروع شد و در ادامه شخصی به نام «پاستور ارنست کریستوفل» این آموزش را گسترش داد و به شهرهای دیگر ایران هم رسید. روز عصای سفید از ﺳﺎل 1964 ﺗﺼﻮﯾﺐ ﺷﺪه و علت انتخاب و نامگذاری این روز توجه بیشتر ﺑﻪ روﺷﻨﺪﻻن، اهمیتدادن ﺑﻪ ﻣﺸﮑﻼت آﻧﻬﺎ و اﯾﺠﺎد ﻣﺤﯿﻂﻫﺎی ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﺮای افراد نابینا و گرامیداشت دﺳﺘﺎوردﻫﺎی این اﻓﺮاد پراستعداد بوده اﺳﺖ.
15هزار و 379مورد، وسایل کمکبینایی سال 1401
«3میلیون و 766هزار و 323 کودک، از نظر بینایی غربال شدند.» به گفته سازمان بهزیستی کشور، در سال 1401 از این تعداد 84هزار و 43 مورد دارای انواع اختلالات بینایی تشخیص داده شدند، البته 19هزار و 689مورد دارای تنبلی چشم بودند. طبق آمارهای بهزیستی، 21 مرکز ارائه وسایل کمک توانبخشی در کشور فعالیت دارند که 728نفر از خدمات آن بهرهمند میشوند و 623نفر یارانه میگیرند. طبق گزارشهای سازمان بهزیستی، 5درصد کل اعتبار وسایل کمک توانبخشی برای وسایل کمک بینایی هزینه شده است؛ از 65هزار و 183میلیون ریال کل مبلغی که برای تامین وسایل کمک بینایی هزینه شده، 5431میلیون ریال به صورت موردی و 59هزار و 752میلیون ریال بهصورت خرید استانی بوده است.
عصا، عینک، برجستهنگار، درشتنما، کاغذ بریل، لوح و قلم، نرمافزار، لپتاپ یا تبلت، ماشین تحریر بریل، ساعت گویا و بریل و سایر وسایل از جمله وسایل کمکبینایی در سال 1401 بوده که برای مددجویان تامین شده است؛ جمع کل این وسایل 15هزار و 379مورد بوده که 4هزار و 547 مورد آن اختصاص به عصا دارد، 1036 مورد مربوط به عینک، 32مورد برجستهنگار، 503 مورد درشتنما، 945مورد کاغذ بریل، 997 مورد لوح و قلم، 53 مورد نرمافزار، 319 مورد لپتاپ یا تبلت، 15مورد ماشین تحریر بریل، 1787 مورد ساعتگو و 5145 مورد مربوط به سایر وسایل کمک توانبخشی بوده است.
حدود 30-35درصد از جمعیت نابینا و کمبینا صاحب شغل هستند
تقریبا 155,000 نابینا و 500,000 تا 600,000 کمبینا در آلمان زندگی میکنند، البته بعد از جنگ جهانی دوم، هیچ آمار دقیقی از هیچ موسسهای که کار سرشماری درخصوص معلولان را انجام میدهد، در دسترس نیست. اگرچه آلمان پس از اینکه در سال 2009 معاهده سازمان ملل راجع به حقوق دارای معلولیت را تصویب کرد، دیدگاه آموزش تلفیقی قدرت بیشتری یافت. این کشور با وجود پیشرفتهای پزشکی در دو تا سه دهه اخیر هنوز شاهد تولد تعداد کودکان دارای چندمعلولیت است، متاسفانه بخش عمدهای از آنها دارای معلولیت بینایی هستند. طبق آمارهای آلمان حدود 30-35درصد از جمعیت نابینا و کمبینای دارای سن لازم برای استخدام، واقعا صاحب شغل درآمددار هستند. درواقع در 20-30 سال اخیر، توسعه سریع تجهیزات خودکار و رباتیک، فرصتهای شغلی را پیشروی جوانان نابینا قرار داده، اگرچه روند افزایشی ماشینیشدن و پیشرفت پُرشتاب فناوری اطلاعات، باعث نگرانی میشود. نظارت بر اجرای قوانین دسترسپذیری وبسایتها، نرمافزارهای کامپیوتری و موبایلی متاسفانه آنقدر که در ایالات متحده آمریکا و اسکاندیناوی سختگیرانه است، در آلمان مورد توجه قرار نمیگیرد. تسهیلات ویژه معلولیت در محل کار، از طریق بودجه دولت در دسترس است. خرید نمایشگرهای بریل، صفحهخوانها و سختافزارها و نرمافزارهای مشابه با بودجهای که از طرح سهمیهبندی فراهم میشود، امکانپذیر است. طبق طرح سهمیهبندی آلمان، هر شرکت یا تجارتی که دارای 20 کارمند یا بیشتر است، موظف است تا 5درصد از نیروی کارش را به اشخاص معلول اختصاص دهد. اگر این سهمیه تکمیل نشود، جریمه میشود.
مستمریهایی که کفاف هزینهها را نمیدهند
«چالشها کماکان وجود دارند.» مدیرعامل انجمن نابینایان ایران به «شهروند» میگوید: «جمعیت نابینا و کمبینا اغلب با مشکلات معیشتی دست به گریبان هستند. هرچند مستمریبگیران نیز همین مشکل را دارند، چون مستمریها مکفی نیست.» به گفته «علیاکبر جمالی»، مستمری نابیناها نفری 525هزار تومان است، حداکثر پرداختی مستمریها به یکمیلیون و 200،300هزار تومان میرسد.» «جمالی» با اشاره به اینکه در شرایط فعلی اقتصادی یکمیلیون و خردهای و حتی 2میلیون تومان کفاف هزینههای جاری را نمیدهد، میگوید: «نابیناها و کمبیناها هزینههای جانبی هم دارند، بنابراین مسئله معیشتیشان چندبرابر میشود.» بنابر نظر مدیرعامل انجمن نابینایان ایران، به دلیل عدممناسبسازی در شهر و همینطور وسایل نقلیه عمومی، جمعیت نابینا و کمبینا مسئله ایابوذهاب را دارند: «اغلب این جمعیت از تاکسیهای اینترنتی استفاده میکنند که هزینه مضاعفی برای آنهاست. اگر وسایل نقلیه عمومی و شهر مناسبسازی شود، این هزینه به این بخش از جمعیت تحمیل نمیشود.»
سهم 3درصدی که عملی نمیشود
«اشغال یکی از مشکلات جدی جمعیت نابینا و کمبیناست.» مدیرعامل انجمن نابینایان ایران، به «شهروند» میگوید: «قانونا سهم 3درصدی جذب معلولان باید اجرایی شود، ولی در عمل این اتفاق رقم نمیخورد. اغلب این جمعیت از جامعه در بخش علمی نمرات قابل قبولی کسب میکنند، اما در مرحله گزینش برای آن شغل مناسب تشخیص داده نمیشوند. در واقع این جمعیت یا گزینش نمیشوند یا به دلیل نابینابودن در گزینش رد میشوند، بنابراین عملا 3درصد خیلی کم شامل حال این بخش از جامعه افراد دارای معلولیت میشود.» به گفته «علیاکبر جمالی»، جمعیت کمبینا و نابینا دو مشکل دارند؛ یکی عملینشدن قانون سهم 3درصدی جذب افراد دارای معلولیت است و دیگری اینکه بچههای نابینا و کمبینا به دلیل عدمامکانات و وسایل آموزشی و کمکآموزشی اغلب در رشتههای جامعهشناسی و علومانسانی تحصیل میکنند: «درخواست اشتغال در این رشتهها به اندازه رشتههای علوم تجربی و ریاضی نیست، در بخشهایی هم که به این رشتهها نیاز است، قانون سهم 3درصدی رعایت نمیشود.»
تنها یک چاپخانه دولتی برای چاپ کتاب بریل داریم
«تقریبا 200هزار نفر در بهزیستی پرونده دارند. ما 150 تا 200هزار نابینای مطلق داریم، البته 350 تا 7هزار نفر هم کمبینا هستند.» مدیرعامل انجمن نابینایان ایران به «شهروند» میگوید: «اغلب جمعیت نابینا و کمبینا تحتپوشش بیمه سلامت هستند که آن هم مشکلات خاص خودش را دارد. برخی از پزشکان و مراکز با این بیمه طرف قرارداد نیستند یا خود بیمه برخی از داروها و خدمات را تحت پوشش ندارد.» به گفته «جمالی»، این جمعیت از جامعه افراد دارای معلولیت نیاز به ویزیت دورهای ندارند، مگر اینکه دچار بیماری باشند: «این جمعیت به دلیل عدمتحرک از یک سنی به بعد دچار فشار خون و دیابت و نیازمند مراقبتهای پزشکی میشوند.» بنابر نظر «جمالی»، جمعیت نابینا و کمبینا در مدارس خاص نابیناها یا مدارس تلفیقی تدریس میکنند و خوشبختانه شهریه پرداخت نمیکنند: «مسئله این جمعیت کمبود وسایل آموزشی و کمکآموزشی است. این وسایل تولید داخل دارند، اما با این وجود، به دلیل هزینهای که تحمیل میکنند، اغلب نابیناها نمیتوانند آنها را تهیه کنند. بهزیستی هم به دلیل کمبودن اعتبارات نمیتواند این وسایل را تهیه کند و در اختیار این بخش از جامعه قرار دهد.» به گفته مدیرعامل انجمن نابینایان ایران به «شهروند»، مسئله دیگر خدمات فرهنگی است: «متاسفانه یکی از مواردی که مغفولمانده مسئله خدمات فرهنگی است. به عنوان مثال در ایران تنها یک چاپخانه دولتی کتاب بریل چاپ میکند و این در قیاس با حجم چاپخانههای فعال در کشور خیلی کم است. بخش بعدی خدمات فرهنگی به انتشارات برمیگردد، مسئله کتاب، روزنامه، مجله و.... که محدودیتهایی را شاهدیم. قبل از کرونا روزنامه ایران سفید را داشتیم که به بهانه کرونا تعطیل شد. اخیرا هفتهنامه شده و در 4-5 صفحه با خبرهای مرده منتشر میشود. خبرهایی که این بخش از جمعیت 10بار بیشتر از رادیو و تلویزیون شنیدهاند.»