بحران سیاسی در آمریکا
مهدی مطهرنیا
کارشناس مسائل آمریکا
بلاتکلیفی در انتخاب رئیـــس مجـلس نمایندگان آمریکا ادامه دارد. آنچه در مرحله نخست و سطح تحلیل کلان در باب انتخاب رئیس مجلس نمایندگان آمریکا باید مورد توجه قرار بگیرد، مساله شتاب در تغییر برای کسب قدرت در محتوای قدرت است. بارها به این امر اشاره کردم که سناریوی قدرت چگونه .خواهد بود اما این سناریو به نوعی در لایه بالایی ساختار مذکور قرار دارد. آنچه مهم خواهد بود توجه به لایههای زیرین قدرت است و در این میان ایالات متحده به واسطه جایگاه و نقشی که در معادلات قدرت در صحنه بینالمللی، منطقهای و داخلی خود دارد بیشتر تحت این تغییرات قرار میگیرد. بر همین اساس باید متوجه بود که قدرت هم در حال تغییر است و در جایی میتوان آن را مشاهده کرد که در «لایه میان فراملی» و «لایه میان فروملی» قابل مشاهده است.
به عنوان مثال قدرتهایی که تحت رهبری اشخاصی مانند زاکربرگ، بیل گیتس و ایلان ماسک قرار دارند به صورت کلی قدرتهای میان فروملی هستند اما تاثیر آنها میان فراملی به حساب میآید. لذا احزاب سیاسی در این میان به نوعی دستخوش تغییر خواهند شد. به عنوان نمونه امروز اشخاصی مانند جو بایدن، هیلاری کلینتون یا برنی سندرز به عنوان جزئی از حزب دموکرات شناخته میشوند اما واقعیت این است که نمیتوان آنها را از یکدیگر تمیز داد. در این میان توجه داشته باشید که در حزب جمهوریخواه هم دقیقاً همین وضعیت وجود دارد و نمیتوان به صورت دقیق آنها را از یکدیگر تشخیص داده و یا رفتار سیاسی آنها را تحلیل کرد. این در حالیست که جیم جردن حالا برای سومین بار هم نتوانسته به ریاست مجلس نمایندگان آمریکا برسد و این مساله البته زیر سایه تحرکهای دونالد ترامپ رقم خورده است.
در حزب جمهوریخواه تلاطمهای گوناگونی وجود دارد و این نشان دهنده آن است که درون هر دو حزب افراد شاخصی که حرفی برای گفتن دارند با یکدیگر اتحاد نخواهند داشت و بر همین اساس دیده میشود که از درون، میان سران هر دو حزب اختلافات گوناگونی مشاهده میشود. به همین دلیل باید بگویم که شخصی مانند جیم جردن که سه بار برای ریاست وی بر مجلس نمایندگان آمریکا رأیگیری شد اما شکست خورد، به نوعی روی شن روان راه میرود. توجه داشته باشید که نام کوین مککارتی به عنوان اولین رئیس مجلس نمایندگان ایالات متحده که مجبور به کنارهگیری شد در تاریخ سیاسی ایالات متحده ثبت و ضبط شده و همچنین نام جیم جردن هم به عنوان یک ناکامی جدید در فهرست حزب جمهوریخواه ثبت خواهد شد. جمهوریخواهان در آستانه انتخابات ۲۰۲۴ با یک تلاطم بسیار خطرناک روبهرو هستند. فلذا این روند را باید به هر ترتیب یک سیر جدید دانست که البته دونالد ترامپ هم در این میان بیتقصیر نیست. لذا آمریکای آینده را باید یک آمریکای پرتلاطم دانست و این روند میتواند اثرات عمیقی روی واشنگتن داشته باشد. از این منظر آنچه که در لایه رویین انجام میشود در مسائلی مانند پرونده اسرائیل، پرونده مالیاتها در آمریکا، پرونده اوکراین، مسائل مربوط به ایران و حتی سقط جنین خود را نشان میدهد اما حالا عوامل میانی که از آن به عنوان عامل زیرین یعنی تلاطمها در مفهوم قدرت معنا پیدا میکنند، خود را نشان میدهد. در این میان باید متوجه بود که ترامپ هم به نوعی در این روند دخیل است و میتواند این ماجرا و روند را هم با تغییراتی روبهرو کند. لذا مساله ترامپ و همچنین مساله عدم انتخاب رئیس مجلس نمایندگان آمریکا دو چالش اصلی به حساب میآید. توجه داشته باشید که امکان دارد بایدن رئیسجمهوری تکدورهای کاخ سفید باشد اما اگر جمهوریخواهان این دو چالش را مهار نکنند یک فرصتسوزی به ضرر آنها به وجود میآید و آن وقت بایدن دو دورهای خواهد شد.