جنگ کسب و کار من است!
[ شهروند ]در ماهی هستیم که سیزدهمین روز آن در تقویم جمهوری اسلامی ایران به عنوان «روز مبارزه با استکبار جهانی» نامگذاری شده است. به همین منظور نگاهی انداختهایم به تاریخ مداخلات نظامی ایالات متحده در کشورهای جهان -و در اینجا عراق- به بهانههای مختلف از جمله «مبارزه با تروریسم» و پیامدهای آن برای غیرنظامیان. در این گزارش از منابعی از جمله «موسسه امور عمومی و بینالمللی واتسون وابسته به دانشگاه براون»، CNN، روزنامه ایندیپندنت، انبیسی نیوز، نشریه اینترسپت و ... استفاده شده است.
وقتی تاريخ مداخلات نظامي و غير نظامي كشورهاي سلطهگر در نقاط مختلف جهان را بررسی میکنیم، بيترديد نام آمريكا در صدر آنها قرار ميگیرد. بر اساس گزارش سرویس تحقیقات کنگره ایالات متحده (CRS) ، موسسهای دولتی که اطلاعاتی را از طرف کنگره جمعآوری میکند، آمریکا حداقل 251 مداخله نظامی بین سالهای 1991 تا 2022 انجام داده است. این گزارش 218 مداخله نظامی دیگر آمریکا را بین سالهای 1798 تا 1990 مستند کرده است. از سال 1798 تا اواخر 2022 ایالات متحده در مجموع 469 مداخله نظامی انجام داده که توسط کنگره تایید شده است. این دادهها 8 مارس 2022 توسط سرویس تحقیقات کنگره در سندی با عنوان «نمونههای استفاده از نیروهای مسلح ایالات متحده در خارج از کشور، 1798-2022» منتشر شد. ارتش ایالات متحده اکثر قریب به اتفاق کشورهای روی زمین را هدف قرار داده است، از جمله تقریباً هر جای آمریکای لاتین و کارائیب و بیشتر قاره آفریقا. بر اساس گزارش CRS، از آغاز سال 1991 تا اوایل سال 2004، ارتش ایالات متحده 100 مداخله انجام داد. این رقم بین سالهای 1991 تا 2018 به 200 مداخله نظامی افزایش یافت.
این گزارش نشان میدهد که از پایان جنگ سرد اول در سال 1991، هنگام هژمونی تکقطبی ایالات متحده، تعداد مداخلات نظامی واشنگتن در خارج از کشور بهطور چشمگیری افزایش یافته است. از مجموع 469 مداخله نظامی خارجی مستند، دولت آمریکا فقط 11 بار بهطور رسمی اعلام جنگ کرد. این دادهها شامل جنگ استقلال بین ایالات متحده و امپراتوری بریتانیا، هرگونه استقرار نظامی بین سالهای 1776 تا 1798 و جنگ داخلی ایالات متحده نمیشود. مهم است که تاکید کنیم همه این اعداد تخمینهایی محافظهکارانه هستند، زیرا شامل عملیاتهای ویژه ایالات متحده و اقدامات مخفیانه نمیشوند. اما «پروژه مداخله نظامی در مرکز مطالعات استراتژیک دانشگاه تافتس» مداخلات خارجی بیشتری را مستند کرده است. این مرکز گزارش داد: «ایالات متحده بیش از 500 مداخله نظامی بینالمللی را از سال 1776 تا سال گذشته میلادی انجام داده است که نزدیک به 60 درصد آن بین سالهای 1950 و 2017 انجام شده است. علاوه بر این، بیش از یکسوم از این ماموریتها پس از سال 1999 رخ داده است. با پایان دوران جنگ سرد، انتظار داشتیم ایالات متحده با این حساب که تهدیدها کاهش یافته و منافعش کمتر در خطر است، مداخلات نظامی خود را در خارج از کشور کاهش دهد، اما آنچه میبینیم خلاف آن را نشان میدهد؛ ایالات متحده دخالت نظامی خود را در خارج از کشور افزایش داده است.»
حمله؛ به نام آزادی و دموکراسی
دولت ایالات متحده چندین دهه مداخله در عراق را به طرق مختلف توجیه کرده است که تازهترین آنها «جنگ علیه تروریسم» است. همه این مداخلات هزینهها و پیامدهای ویرانگری برای عراقیها داشته است. از دهه 1960، ایالات متحده توجه به عراق را برای منافع اقتصادی و ژئوپلیتیکی خود ضروری میدانست. عراقیها دهها سال است که در سایه مداخلات ایالات متحده زندگی کردهاند و ایالات متحده تلاش کرده حوادث و منابع منطقه خلیج فارس را کنترل کند. در سال 1958، سقوط رژیم سلطنتی عراق به نفوذ بریتانیا در عراق پایان داد و ایالات متحده به عنوان بازیگر اصلی در امور عراق ظاهر شد. در طول دهه 1980، ایالات متحده از رژیم صدام حسین حمایت و جنگ ایران و عراق را به منظور حفظ منافع ملی خود در منطقه طولانی کرد، که مستلزم تضعیف ایران پس از انقلاب اسلامی سال 1979، با هدف جلوگیری از ایجاد تهدید برای قدرت ایالات متحده در منطقه بود. پس از حمله عراق به کویت در سال 1990، سیاست ایالات متحده از همسویی با عراق تغییر کرد و در جنگ خلیج فارس در سال 1991 برای بیرون راندن عراق از کویت به اوج خود رسید. در دهه 1990، آمریکا اعمال تحریمهای اقتصادی خود را با ادعای هدف خلع سلاح عراق (از سلاحهای کشتار جمعی) و حفاظت از متحدان پس از جنگ خلیج فارس در سال 1991 توجیه کرد. در سال 2003، ایالات متحده حمله خود را به عراق به نام ارائه ارزشهای ایالات متحده -یعنی آزادی و دموکراسی- به مردم این کشور، کلید زد.
حقوق بشر آمریکایی: برهنه در چنگال سگها!
20 مارس سال 2003، جورج دبلیو بوش، رئیسجمهوری آمریکا، تهاجم به عراق را با بهانه خلع سلاح (از سلاحهای کشتار جمعی) آغاز کرد، ادعایی که بعداً رد شد. این هجوم به اشغالی هشتساله انجامید و به دنبال آن جنگ داخلی به وجود آمد که عراق را تحت تأثیر خشونتهای فرقهای و شکافهای اجتماعی قرار داد. اما دو دهه پس از این جنگ، عراقیها هنوز درگیر آسیبهای روانی و پیامدهای آن هستند. روزنامهنگاری که با شبکه خبری الجزیره در استان دیالی در شمال شرقی عراق کار میکرد و در سال 2003 به دست نیروهای آمریکایی بازداشت و در زندان بدنام «ابوغریب» (Abu Ghraib) در عراق محبوس شد، گفته بود با گذشت 20 سال از آن جنگ و ترک کشورش، هنوز کابوسها آن دوران او را آزار میدهد. «صلاح نسیف» که در آن زمان 32 ساله بود، درباره شرایط زندان ابوغریب به «سیانان» گفته بود که او را چندینبار برهنه کردند، از غذا محروم شد، سگها را به جانش انداختند و در سلول انفرادی نگهداری شد. در سالهای پس از تهاجم و سرنگونی صدام، بیش از 20 هزار اسیر جنگی عراقی توسط مقامات ارتش آمریکا بازداشت شدند. به گفته « Iraq Body Count»، پایگاه داده آنلاینی که بیانیههای رسمی، گزارشهای بیمارستانها و سازمانهای غیردولتی را برای مستندسازی تلفات جنگ عراق دنبال میکند، تقریباً 120 هزار غیرنظامی بین تهاجم نظامی ایالات متحده و عقبنشینی کشته شدند. وقتی در سال 2004 رسوایی زندان ابوغریب فاش شد، جهان را تکان داد. تصاویر زندانیان برهنه که در وضعیت جنینی (دراز کشیده به پهلو، با پاهای جمعشده در شكم و دستهای خم شده) تلنبار شده بودند، در حالی که سربازان آمریکایی به دوربین لبخند میزدند، سبعیت این جنگ را برای بسیاری از عراقیها آشکار کرد. صلاح گفت: «کیسه سیاه روی سرم میکشیدند و مجبورم میکردند لباسم را دربیاورم. آنها مرا روزها برهنه در سلولم رها میکردند.» فرار از این خاطرات برای صلاح دشوار است و با گذشت 20 سال، او همچنان در انتظار اجرای عدالت است. سالها بعد، اسناد نشان داد که دولت بوش چنین روشهای بازجویی را مجاز دانسته است. دیدهبان حقوق بشر رفتار در این زندان را مصداق شکنجه، تعرض و تجاوز جنسی دانست. ارتش آمریکا از سال 2003 تا 2006 کنترل ابوغریب را در دست داشت و مقامات عراقی آن را رسما در سال 2014 بستند.
آمریکاییها به کشتههای عراقی اهمیت نمیدهند؛ آنها حتی به خودشان هم اهمیت نمیدهند!
پیتر ماس (Peter Maass)، روزنامهنگار آمریکایی، در سالگرد جنگ آمریکا و عراق در مقاله ای در نشریه «اینترسپت» (intercep) نوشته بود اگر مقالهای 4500 کلمهای در مورد جنگی 20 ساله بنویسید، بدیهی است که ذکر کنید چند نفر کشته شدهاند، اما برخی حامیان تهاجم به عراق در سال 2003، مقالههای طولانی نوشتند و تعداد کشتههایی را که صدها هزار نفر است، ذکر نکردند؛ مقالههایی که وزارت امور خارجه منتشر کرد. پنتاگون و حامیان آن ترجیح میدهند کشتار و قطع عضو غیرنظامیان را با عنوان «تلفات جانبی» به امری انتزاعی تبدیل کنند تا به جزیی از تاریخ تبدیل شود که بتوان از آن عبور کرد. اگر میخواهید از ارزیابی صریح نه تنها جنگ عراق، بلکه میراث و آینده سیاست خارجی ایالات متحده اجتناب کنید، نادیدهگرفتن تلفات غیرنظامی اقدامی ضروری برای محو کردن همه چیز است. اگر آن تلفات را مشخص کنید -که نه تنها صدها هزار عراقی کشتهشده در جنگی غیرقانونی که با دروغ آغاز شد، را دربرمیگیرد، بلکه میلیونها مجروح، کسانی که خانههای خود را ترک کردهاند و آنان که تا آخر عمر آسیب روحی و روانی دیدهاند را هم شامل میشود- گفتمان باید تغییر کند. تا زمانی که کووید-19 پدیدار شد، فکر میکردم نادیدهانگاری ارادی تلفات عراقیان عمدتاً ناشی از بیتوجهی آمریکاییها به مرگ خارجیهاست، بهویژه آنهایی که سفیدپوست و مسیحی نیستند و این مطمئناً درست است: ما به به این مرگها اهمیت نمیدهیم، حتی اگر مسئول آنها باشیم. اما حقیقت بزرگتر این است که ما حتی به مرگ شهروندان خود نیز اهمیت نمیدهیم! انتخابها و تصمیمگیریها باعث شده آمریکا یکی از نرخهای بالای سرانه مرگومیر ناشی از کووید را داشته باشد. بیش از 4500 کلمه لازم است تا توضیح دهیم چرا آمریکا نسبت به خود و دیگران اینقدر بیرحم و ستمگر است. ما مطمئناً به لطف جنگهای زیادی که در قرن گذشته انجام دادهایم و سیستم بردهداری که برای نسلها دوام آورد، تاریخ طولانیای از خشونت بیرونی و درونی داریم و این کار ایالات متحده است که خشونت را چه در خارج و چه در داخل کشور نادیده بگیرد.
جنگی با 3 تریلیون دلار هزینه!
برآورد وزارت دفاع آمریکا از هزینه مستقیم ایالات متحده برای جنگ در عراق از سال مالی 2003 تا 2012 میلادی 728 میلیارد دلار است. مبلغ تخمینی هزینهشده برای جنگ در افغانستان، عراق و سوریه از سال مالی 2001 تا 2021 میلادی، 1.6 تریلیون دلار برآورد شد. تعداد غیرنظامیان عراقی که در جنگ کشته شدند تقریباً 200 هزار نفر عنوان شد. آمریکا در نوامبر 2007 میلادی، بیشترین نیرو را در عراق داشت. (170 هزار و 300). بر اساس نظرسنجی انبیسی نیوز/وال استریت ژورنال در نوامبر 2003 میلادی، 45 درصد از آمریکاییها گفته بودند برکناری صدام حسین از قدرت ارزش تلفات و هزینهها را دارد. در نظرسنجی دیگری که انبیسی نیوز/وال استریت ژورنال در اکتبر 2014 میلادی انجام دادند، 26 درصد گفته بودند که جنگ عراق ارزش تلفات و هزینههایش را داشت و 66 درصد معتقد بودند که ارزشش را نداشت.
این در حالی است که روزنامه ایندیپندنت تلفات غیرنظامیان را بین سالهای 2003 تا 2022 میلادی بر اساس آمار « Iraq Body Count»، حدود 210 هزار نفر تخمین زد و برآورد مجله پزشکی لنست (The Lancet) آن را 600 هزار نفر اعلام کرد!
بر اساس گزارش ایندیپندنت، کل هزینههای ایالات متحده با احتساب مراقبتهای پیشبینیشده از کهنهسربازان تا سال 2050 میلادی، 2.89 تریلیون دلار برآورد شد. اما بر اساس تخمین پروژه Costs of War، کل هزینهای که ایالات متحده برای جنگ در عراق و سوریه صرف کرده 1.79 تریلیون دلار است.
تلفات قابل اندازهگیری نیست
تعیین تلفات کامل خشونت در تهاجمهای تحت رهبری ایالات متحده به افغانستان و عراق، هنوز دشوار است چه رسد به جنگ جهانی گستردهتر علیه تروریسم. محققان «موسسه امور عمومی و بینالمللی واتسون وابسته به دانشگاه براون» سال جاری میلادی در گزارشی (که مورد استناد روزنامههایی از جمله واشینگتنپست و گاردین قرار گرفت) از دادههای سازمان ملل و تحلیلهای کارشناسانه استفاده کردند تا حداقل تلفات ناشی از جنگ علیه تروریسم را در درگیریهای افغانستان، پاکستان، عراق، سوریه، لیبی، سومالی و یمن محاسبه کنند. آنان اذعان کردند که تأثیر این جنگها آنقدر وسیع و پیچیده است که در نهایت، غیرقابل اندازهگیری است.
تعداد کل تلفات در مناطق جنگی پس از 11 سپتامبر در افغانستان، پاکستان، عراق، سوریه و یمن ممکن است حداقل 4.5 تا 4.7 میلیون نفر باشد، اگرچه آمار دقیق تلفات معلوم نیست. برخی از این افراد در جنگ کشته شدند، اما تعداد بیشتری، بهویژه کودکان، به دلیل تاثیرات جنگ، مانند وخامت شرایط اقتصادی، محیط زیست، روانی و بهداشتی، جان باختهاند. این مرگهای غیرمستقیم بعدی- که بین 3.6 تا 3.8 میلیون نفر تخمین زده میشود- نتیجه تخریب اقتصاد، خدمات عمومی و محیط زیست بر اثر جنگهای پس از 11 سپتامبر بوده است. این تلفات غیرمستقیم در طول زمان افزایش مییابد. اگرچه در سال 2021 ایالات متحده نیروهای نظامی خود را از افغانستان خارج کرد و بهطور رسمی به جنگی که 20 سال قبل آغاز کرده بود، پایان داد، اما امروز افغانها بیشتر از هر زمان دیگری از آثار آن جنگ رنج میبرند و میمیرند. حمله آمریکا به عراق در سال 2003 میلیونها نفر را آواره کرد و در سال 2010 میلادی، 2.8 میلیون عراقی به عنوان آوارگان داخلی زندگی میکردند. این آوارگان با ناامنی غذایی گسترده مواجه بودند. تقریبا نیمی از آنها به کمکهای غذایی عمومی دسترسی نداشتند. در سال 2006، تحقیقی نشان داد که میزان واکسیناسیون برای کودکان آواره عراقی کمتر است؛ فقط 48 درصد تحت پوشش واکسنهای اولیه فلج اطفال، سرخک و دیفتری بودند. در حال حاضر 1.17 میلیون آواره داخلی در عراق و 287 هزار پناهجوی عراقی در خارج از کشور زندگی میکنند. آمار سوءتغذیه کودکان، یکی دیگر از شاخصهای مهم آسیب جنگ به سلامت در افغانستان، عراق، سومالی، سوریه و یمن است. بحران گرسنگی پیامد ویرانگر تلاقی جنگ و عوامل دیگر است و در حال حاضر 7.6 میلیون کودک در این کشورها از کموزنی یا سوءتغذیه حاد
رنج میبرند.