كردستان؛ سلام بر ابراهيم يا سلام بر مسيح؟

به بهانه سفر ابراهيم رييسي به كردستان در ماجراي مرگ مهسا اميني و حوادث و التهابات پس از آن، بيشترين جراحات و زخم‌هاي وارده بر پيكره انسجام ملي و قوميتي كشور، بر چهره رنجور كردستان نشست و در شكاف‌هاي ايجاد شده و لزوم التيام آن بيش از پيش جاي خالي نحله فكري شهيد محمد بروجردي مسيح كردستان نمايان شد و نياز مبرم نظام حاكميت را به ظرفيت تفكر و گفتمان محمد بروجردي‌ها و ناصر كاظمي‌ها و ساير شهداي اين خطه مظلوم آشكار ساخت. كردستان سرزمين محروميت‌ها و محدوديت‌هايي است كه همواره بزرگمردان تاريخ را به توفيق خدمتگزاري به سوي خود خوانده، به نظر مي‌رسد كه دولت سيزدهم كه جراحي‌هاي اقتصادي‌اش موجب مزيد درماندگي‌ها در كل كشور و به ويژه كردستان شده، علي‌القاعده در شوآف‌هاي تبليغاتي و موج‌سواري‌هاي رسانه‌اي در سفر به اين استان نيز حاصلي نخواهد داشت، چراكه براي زدودن چهره توسعه‌نيافتگي، رفع فقر، تحكيم وحدت قوميتي و التيام هويت ملي در كردستان عزمي راسخ لازم است. كردستان امروز نيازمند سلام بر مسيح و يك دم مسيحايي است تا ضمن التيام و تسكين مرارت‌ها و‌ كم‌لطفي‌ها، اعتمادهاي اجتماعي از دست رفته‌اش را احيا كند و همچنين نيازمند دستي است ابراهيم‌وار كه ساختارهاي درهم تنيده فساد و اختلاس را بشكند و دغدغه توسعه و ‌آبادي‌اش را سامان دهد، از همين رو انتظار مي‌رود ابراهيم رييسي به جاي گرفتار شدن در سفرهاي تكراري استاني، با اراده‌اي راسخ و بدون اتلاف زمان و هزينه، مجال بيشتري را براي مبارزه با اژدهاي هفت سر فساد اقتصادي دولتي مصروف كند كه بزرگ‌ترين معضل گريبانگير كشور است و مانع پيشرفت پروژه‌هاي عمراني استان‌هاي محروم! از اين رو پاسداشت خون شهدا را بيش از هر چيز در مطالبه و احقاق حقوق‌ ملت مي‌دانم و متعجبم كه چگونه براي ارايه گزارش يك فساد كلان اقتصادي و تخلفات عديده در بدنه دولت كه اتفاقا محصول دوران مديريت همين آقايان در توليت آستان قدس رضوي است، مكررا از مقام رياست ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادي درخواست زماني براي ارايه گزارش و مستندات مي‌شود، اما ايشان اعتنايي به اين مهم ندارند؟ گويا ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادي را سازماني دكوري و عاريه‌اي مي‌پندارند يا اراده‌ كافي و عزم جدي براي پيگيري و ريشه‌كن كردن مفاسد اقتصادي ندارند!