روزنامه جوان
1402/08/13
کشتن تریبون ایثارگران به کدامین گناه؟!
جوان آنلاین: گاهی در خلال اتفاقات روزانه، آنچه انتظار نداری روی میدهد. اینکه بنیاد شهید و امور ایثارگران که مسئولیت ذاتی و فلسفه وجودیاش، حمایت از ایثارگران به ویژه ایثارگران فعال رسانهای است که نقش دیدهبانی را ایفا میکنند و زخمها را متذکر میشوند، در قامتی و وضعیتی ببینی که علیه ایثارگر و ایثارگران ایستادهاست، باورنکردنی مینماید. گفتوگوی ما با بهروز ساقی، جانباز ویلچرنشین، فعال رسانهای، صاحب امتیاز و مدیر پایگاه خبری فاشنیوز، تریبون خبری - تحلیلی ایثارگران به جزئیات تقابل مدیریت فعلی بنیاد شهید با فعالیت رسانهای این خبرگزاری و ایثارگران شاغل در آن میپردازد. با خبر شدیم محل رسانه ایثارگران ـ فاش نیوز ـ که با تأیید نمایندگان قبلی ولیفقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران و در دولتهای مختلف در اختیار شما قرار گرفته بود تا تریبونی برای طرح دغدغههای ایثارگران باشد، اخیراً به خاطر نقد یا نقدهایی که از برخی رفتارها یا عملکرد بنیاد شهید داشتید با خشونت و رفتار تند مدیریت بنیاد در معرض دستاندازی قرار گرفته و تلاش شده این مکان را از شما باز پس بگیرند. آیا نقدی که شما به بنیاد شهید در این دولت داشتید، تازگی دارد یا نه، از قبل هم چنین رویکردی مرسوم بودهاست؟اساساً بحث ما نقد دولت یا زیرمجموعههای آن نیست. ما در حوزه ایثارگری کار میکنیم و از حامیان دولت و رئیس فعلی بنیاد بوده و هستیم و اتفاقاً به خاطر حمایت از ترکیب فعلی تا دلتان بخواهد فحش خورده و هزینه دادهایم، اما به مرور زمان و رفتهرفته بر ما معلوم شده این افراد به شعارهایی که دادهبودند و برنامههایی که اعلام کردهبودند، عمل نکردهاند و آن وعدهها در حد حرف باقی ماندهاست. از طرفی ما بر اساس رسالت رسانهایمان، نقدهای ایثارگران و نظرات آنها را منتشر میکنیم. شرط شما برای انتشار این نقدها چیست؟
مستند باشد و متضمن اهانتی نباشد، اما ظاهراً این قضیه به مذاق آقایان سازگار نیامدهاست. نشانه این ناسازگاری که میگویید، چیست؟
شکایتهای پیدرپی و اقدام هتاکانه و خشونتآمیز در جهت تملک دفتر خبرگزاری از سوی مدیریت بنیاد شهید. ماجرای دفتر خبرگزاری فاشنیوز چیست؟
۱۴ سال پیش نماینده وقت ولیفقیه در بنیاد شهید و ایثارگران، مکان فعلی خبرگزاری را برای کار فرهنگی در جهت طرح مطالبات ایثارگران به ما واگذار کردند، همه مدارک در اینباره موجود است، با این حال، چون رویکرد رسانهای خبرگزاری به مذاق آقایان خوش نیامده مدیریت فعلی بنیاد شهید ادعا میکند که به این مکان نیاز دارد، بنابراین با ما لج افتادهاند و اصلاً هم اهل تعامل نیستند و میخواهند به هر شکلی که شده صدای این رسانه را که روزگاری حامی آنها بوده و اکنون نیز خود را حامی آنها میداند و از سر دلسوزی نقدهایی را برای اصلاح رویه موجود در بنیاد شهید طرح میکند، خاموش کنند. این افراد اکنون هر انتقادی را علیه خودشان حساب میکنند، زبان و رسالت رسانه را متوجه نیستند و گمان میکنند اگر از این افراد حمایت میکنیم، این حمایت باید چشم و گوشبسته و مجیزگویانه باشد، گمان خسروانی درباره خود دارند که هر چه آن خسرو کند، شیرین بود. آقای رئیسجمهور بارها اعلام کردهاند که دولت ایشان تاکنون از هیچ رسانهای شکایت نکرده، ضمن اینکه در رفتارهای دولت هم میبینیم که منتقدان تندرو و افراطی جناح اصلاحطلب و حتی برخی منتقدان تندرو در طیف اصولگراها تحمل میشوند، طوری که برخی شخصیتهای رسانهای مخالف و منتقد دولت مثل آقای زیدآبادی اخیراً گفتهاند در ۳۰ سال کار رسانهای که انجام دادهاند، هیچوقت دستشان تا این حد باز نبوده که سیاستهای کلی نظام، سیاستهای مذهبی، دینی و مشی دولت و حکومت و حتی رهبری را نقد کنند و تا این حد از آزادی عمل برخوردار باشند، طوری که دولت شکایت نکند و قوه قضائیه کاری نداشتهباشد، ولی اتفاقی که اکنون شما از آن صحبت میکنید، عجیب و غیرقابل هضم است. چطور میشود پذیرفت یک سازمان زیرمجموعه دولت از نقد خودش آن هم توسط جانبازان جنگ این طور برآشفته شود؟ میدانیم که شما جانباز ویلچرنشین هستید، پیشکسوت عرصه ایثارگری که سالهاست در جبهه رسانهای انقلاب اسلامی فعالیت میکند. چطور میشود با شخصی کردن مسئله اینگونه با شما برخورد شود؟
البته من این قضیه را به دولت تعمیم نمیدهم. نظر ما هم همین است که در چنین دولتی که گارد باز و گشودهای در برابر منتقدان دارد، یک زیرمجموعه با بقیه بخشهای دولت و رئیسجمهور هماهنگ نباشد. عجیب است که دولت در حوزه عمومی، تحمل و متانت بالایی از خود نشان میدهد و انتقادها را میشنود با این حال در بنیاد شهید و امور ایثارگران که یکی از رسالتهایش رسیدگی به امور ایثارگران است نقد و کار رسانهای را از خود ایثارگران هم برنمیتابد و عجیبتر اینکه برخورد هم میکند.
همان طور که اشاره کردید، دولت روالش این است و آقای رئیسی رسماً گفتهاند که ما شکایت نکردهایم و اگر هم شکایتی شده باید پس گرفته شود، ولی عجیب است که مدیریت فعلی بنیاد شهید میخواهد ما را با شکایتهای سریالی منکوب کند و صدایمان را ببرد. محتوای این شکایتها چه بودهاست؟
به عنوان مثال ما انتقادی درباره رویهای که در یکی از شعب بانک دی اتفاق افتادهبود با عنوان سوتزنی درباره فساد طرح کردیم. آن مطلب، هشدار و انذاری بود که فساد روی داده در یکی از شعب بانک دی را گزارش کرده بود. در آن گزارش گفتیم چطور میشود در جایی که ایثارگران را برای گرفتن ۱۰ میلیون تومان وام طوری اذیت میکنند که آن ایثارگر از خیر آن وام ۱۰ میلیونی میگذرد، در یکی از شعب بانک دی، ۵۰ میلیارد تومان به یک نفر ـ که نه زمینه کاری و نه اعتبارش اجازه میدهد ـ وام میدهند. ما در آن مطلب به این موضوع پرداختهبودیم. این افراد آمدند از ما شکایت کردند، اما بعد که فهمیدند اشتباه کردند و هر چه این قضیه هم بخورد به ضرر خودشان است، اعلام کردند ما شکایت را پس میگیریم. از طرف رئیس بانک تماس گرفتند و گفتند ما شکایتمان را پس میگیریم، اما بعداً متوجه شدیم که شکایت خود را پس نگرفتهاند. تعجب کردیم و گفتیم چرا بدقولی کردید. گفتند ما را ببخشید، از حوزه ریاست از ما خواسته شده که شکایت را پس نگیریم! مورد دیگری هم بودهاست؟
بله، یکی از شرکتهای وابسته به بنیاد شهید از ما شکایت کردهبود که در رأی بدوی دادگاه تبرئه شدیم، اما باز هم مدیریت فعلی حاکم بر بنیاد مصرانه به دنبال آن است که با جوسازی ملک فعلی را از دست عدهای ایثارگر دربیاورد. این ملک که شما در آن مستقر هستید...
در واقع ملک به آن مفهوم متداول نیست. یک واحد کوچک در یک ساختمان است. ما ۱۴ سال است در این جا کار فرهنگی و رسانهای میکنیم و همه فعالیتهایمان هم در حوزه ایثارگری است. همه افرادی که اینجا فعالیت میکنند، ایثارگرند، ظاهراً جرم ما این است که در این سالها هرگز وارد بازیهای کاسبکارانه نشدهایم و کارمان، اشاعه فرهنگ ایثار بودهاست. شما علاوه بر اینکه پیشکسوت عرصه ایثارگری و شناختهشده در میان جبهه ایثارگران و جانبازان جنگ هستید، سابقه حضور ۳۰ ساله در روزنامه کیهان دارید. همینطور مدیران و همکاران شما در «فاشنیوز» همگی از همکاران و مدیران ارشد نهادهای حکومتی و دولتی هستند و طبیعی است با سایتی که تازهکاری آن را راه بیندازد، خیلی فرق دارید. هم عرصه ایثارگری را خوب میشناسید و هر عرصه رسانه را و این خیلی فرق میکند با رویه سایتهای تازهکار که نقد باجخواهانه را دنبال میکنند. تعجب ما از این جهت است که چرا این شناخت در طرف مقابل وجود ندارد. آیا شما به شورای اطلاعرسانی دولت و نهادهای زیرمجموعه اطلاع دادهاید؟ وقتی کاری با این حجم از دقت، تخصص، پیشکسوتی و سابقه انجام میشود، متلاشی کردن چنین ساختار و خبرگزاری که بر دوش سه، چهار دهه تجربه سوار شده کار قابلدفاعی نیست و بنا کردن دوباره چنین سازوکاری بسیار هزینهبر است. آیا شما این برخوردها را به دوستان منتقل کردهاید که چارهای بیندیشند و جبران مافات کنند؟ برخورد بسیار تند و ناروای لفظی و حتی فیزیکی با شما و همکارانتان واقعاً جای تأسف فراوان دارد. آیا این برخوردها را به بخشهای زیرمجموعه دولت منتقل کردهاید؟
همچنان که گفتم ما این رفتارها را منطبق با مشی و سیاستهای دولت نمیدانیم. چرا این اتفاق تلخ افتادهاست؟
به نظر میرسد خصلتهای فردی و شخصی رئیس بنیاد و اطرافیان او در اینباره دستاندرکار است. بهرغم انتظارات و توقعات، تجربه تعاملی ما نشان داد که این افراد آدمهای خودرأی و لجبازی هستند. ظاهراً ایثارگران را مخدومان خود میدانند و خود را خادمان ایثارگران، با این حال در این مدت با ایثارگران، برخوردهای چکشی، قضایی، امنیتی و پلیسی را پیش برده اند.
میتوانید مثال بزنید؟
در این مدت جلوی چشم ما با گروههای ایثارگری که کارهای عامالمنفعه، فرهنگی و جهادی میکنند برخوردهای زنندهای صورت گرفتهاست. دردناک است که بگویم مدیریت فعلی بنیاد شهید و رویه حاکم بر این بنیاد در حال پروندهسازی و شکایت از ایثارگرانی است که زندگی خود را صرف و وقف کارهای عامالمنفعه کردهاند. مگر این ایثارگران با این وضعیت جسمی و سن و سالی که دارند چقدر توان دارند که بخواهند این موانع و سنگاندازیها را رد کنند و تازه این همه در حالی است که وظیفه ذاتی مدیران بنیاد است که از هر تلاشی برای حضور ایثارگران در جامعه، فعالیتهای اجتماعی و جلوگیری از انزوای این افراد فروگذار نکنند، اما به جای اینکه به این ضرورت توجه کنند میخواهند به هر قیمتی که شده ایثارگران فعال در عرصههای جهادی، اجتماعی و عامالمنفعه را سرکوب کنند. چرا بنیاد شهید و ایثارگران باید علیه ایثارگران باشد؟
یک بخش این قضیه برمیگردد به اینکه انگیزه این افراد از حضور در بنیاد شهید و ایثارگران به استناد سلسله رفتاری که این مدت از آنها دیدهایم و میبینیم رسیدگی به زندگی و مشکلات ایثارگران و کار انقلابی در این حوزه نبودهاست، اگر این بود بالاخره با کار انقلابی و جهادی خودش را نشان میداد و نشانههای روشنی دارد که از آن جمله جلب رضایت جامعه هدف یعنی ایثارگران است، منتها چنین مشی و رویهای در دوره جدید در بنیاد حاکم نبودهاست. از روز حادثه بگویید. چه برخوردی با شما صورت گرفت؟
در اتفاقی که اخیراً برای ما پیش آمد یک سری از عوامل بنیاد به طرز غیرمنتظرهای هجوم آوردند و کسانی که از طرف مدیریت بنیاد مأمور شدهبودند با ما با نهایت کینهورزی رفتار کردند. طوری که انگار مسئولان بالاترشان این کینه را به این افراد منتقل کردهبودند که بروید به هر قیمتی که شده این افراد را که ما ایثارگران باشیم، بریزید بیرون. برخوردی که جلوی چشم مردم با ما کردند لایق پناهندهها هم نیست. ما برای افرادی که حتی اغتشاشگر هستند و افکارشان ضد انقلاب است، حقوقی متصوریم و حتی با آنها هم اینطور برخورد نمیکنیم، اما مأموران بنیاد آن روز با ما این طور برخورد کردند، در صورتی که ظاهراً این افراد خودشان را خادم ایثارگران معرفی میکنند. واکنش شما چه بود؟ آیا مسئولان دولت در جریان ماوقع هستند؟
ما این رویدادها را به دولت هم منتقل کردهایم و حتی آقای موسوی مقدم، نماینده ولی فقیه در بنیاد در جریان هستند، اما متأسفانه آقای قاضیزاده هاشمی حرف کسی را نمیشنود و نمیخواند و حرف، فقط حرف خودشان است. خب این لجبازی هم بالاخره به ایشان لطمه میزند، ما هم نمیخواهیم که ایشان تا این حد، هم به خودشان لطمه بزنند و هم به دیگران. ایشان سابقه جبهه دارد و ما او را همرزم خودمان میدانیم و دل ما میسوزد، اما ظاهراً مرغ ایشان یک پا دارد و حرف کسی را گوش نمیکند. درست همان روزی که آنطور هتاکانه به دفتر ما هجوم آوردند و آن برخورد اهانتآمیز و ضربوشتم صورت گرفت و روی همکار خانم ما دست بلند کردند، ما روز قبل موضوع را هم با دوستان ریاستجمهوری در میان گذاشتیم که قدری صحبت کنید، ایشان ما را مراعات کنند و هم با نماینده ولی فقیه، اما ظاهراً این دوستان ذهنیت ایجاد کردن و جوسازی را خوب آموختهاند و در نهایت ما را تخریب میکنند و حرفهایی میزنند که مقامات دولت و سایرین قانع شوند و پیگیر نباشند. در چنین فضایی انتظار ما این است که رسانهها در این زمینه همکار خودشان را یاری کنند و صدای ما را به مقامات بالا برسانند. و سخن پایانی؟
فلسفه وجود بنیاد شهید و ایثارگران چیست؟ اگر ما به همین موضوع توجه کنیم، قاعدتاً اذعان میکنیم اموال بنیاد متعلق به ایثارگران است. نمیگویم ما، میگویم ایثارگران. من حتی خودم را ایثارگر نمیدانم، اما به هر حال ما ایثاگر ظاهری هم که باشیم... فروتنی شماست.
ما ظاهراً ایثارگر هم باشیم، اینجا هستیم که کار رسانهای و فرهنگی کنیم و گوشهای از زخمها را نشان دهیم که زخم، کهنه و کاری نشود. اینکه مدیریت بنیاد شهید و تیم آقای قاضیزاده هاشمی سلیقه خبری و رسانهای ما را نپسندند و نقدهای ما را برنتابند، ایرادی ندارد، ولی آیا اموال بنیاد، ملک طلق پدریشان است که بخواهند این طور با ما برخورد کنند. انتظار ما این است که دولت و مسئولان بالاتر رسیدگی کنند. قضیه تجمع حمایتی جانبازان ویلچری جلوی دفتر «فاشنیوز» چه بود؟
چند روز پیش تعدادی از جانبازان ویلچری با اینکه وضعیت دشواری دارند، این قضیه را متوجه شده و با ناراحتی آمدهبودند از ما دلجویی کنند. حرف و موضع آنها این بود که با این رویه و افراد باید برخورد شود. مگر جز این است که این افراد برای رفاه و راحتی و انعکاس دردهای ما مسئولیت گرفتهاند. پس چرا رویهشان عملاً در جهت آزار ایثارگران است. به هر حال ایثارگران هم از این قضیه ناراحتند. امیدوارم شفاف رساندهباشم که بحث فرد و شخص نیست. بحث ما این است که ما دوست نداریم خداینکرده شخصیت ایثارگران این طور خدشهدار و زمینه سوءاستفاده دیگران فراهم شود. ما اصلاً این فضا را دوست نداریم، اما انگار این افراد پای خود را بر گلوی ما گذاشتهاند و میخواهند نفس ما را ببرند. انشاءالله مسئله مرتفع میشود، من حیث لا یحتسب.
به امید حق.
سایر اخبار این روزنامه
غزه ظرفیت دهها سال انتقام را در قلب مسلمانان ایجاد کرد
جای این پدر داغدیده نیستید!
فمینیستها کجا هستند آیا حق زنان فلسطینی، زندگی نیست!
مرگ آتشین ۳۲ معتاد در کمپ «رهایی»
کشتن تریبون ایثارگران به کدامین گناه؟!
میداندار جنگ روایتها باشید
جنایت در غزه متوقف نشود جنگ تمامعیار روی میز من است
رکورد ادعای بلاوجه را زیدآبادی شکست!
حزبالله در یک ماه گذشته چه کرد؟