اصلاح‌طلبان و شیفتگی به «همج رعاع»!

یک بی‌هویتی- زن یا مرد فرق نمی‌کند، این بار زن- در صفحه رسانه ملی پیدایش می‌شود و حرفی که بوی بی‌مغزی و سبکسری می‌دهد، بر زبان می‌آورد. تا اینجا آن بوی گند به‌قدر کافی فضا را پر کرده است و صداوسیما مسئول اصلی است، اما ماجرا زمانی فاجعه‌آمیزتر می‌شود که مجازی‌باز‌های اصلاح‌طلب این بی‌هویت را فرض بر همه مخالفان خود و همه نظام مقابل خود می‌گیرند و هرکدام با ژست تمام‌عیار روشنفکری و وطن‌پرستی و «وطن برای همه ایرانیان» وارد میدان می‌شوند!
اگر این اصلاح‌طلبان شأن یک روشنفکر واقعی را داشتند، و چیزی در حد خود آن فرد بی‌هویت نبودند، نیازی نمی‌دیدند که خود را در طرف مقابل او قرار دهند. اما آن‌کس که به بادی این‌سو و آن‌سو می‌رود و عنوان اراذل‌فکری را به دوش می‌کشد و به معنای واقعی کلمه «همج رعاع» است، انتظار چنین فرصت‌هایی را هم می‌کشد! دیوانه از دیوانه خوشش می‌آید و همج رعاع منتظر همج رعاع است!
ظرفیت فکری شبکه‌های اجتماعی- اگر بتوان برای آنان ظرفیت فکری قائل شد- گرفتار همین فضا‌های مسموم است. کمتر بحث ارزشمندی درون آن یافت می‌شود. دیوانه‌ای سنگی را به درون چاه می‌اندازد و دیوانه‌های بعدی مشتاقانه خودشان را دنبال آن سنگ به چاه پرت می‌کنند! این تمامی آن چیزی است که در طول روز می‌توان در این شبکه‌ها دید. جماعتی که بی درنگ و بدون لحظه‌ای تأمل مانند خسی گرفتار فوت‌های دیگران می‌شوند. افتضاحی از جهان مدرن که مخاطبان خود را این‌چنین سست‌پندار و بی‌هویت پرورش می‌دهد.
کافی است سری بزنیم و ببینیم یک اوباش فکری (همج رعاع) چگونه می‌تواند افسار این شبکه‌ها را در اختیار بگیرد و چگونه اندیشمندان واقعی در این شبکه‌ها هیچ دنبال‌کننده‌ای ندارند.


اما درباره صداوسیما. سخن اول با همین جماعتی است که همیشه می‌گویند صداوسیما مخاطبی ندارد، اما کوچک‌ترین بحث‌های این رسانه را با گسترده‌ترین واکنش‌ها پاسخ می‌دهند! بهتر نیست آن مجموعه بی‌مخاطب را به‌حال خود و در گمنامی رها کنید؟! مضاف بر این هرگاه به برنامه‌ای در این رسانه دعوت می‌شوید، لااقل کمی ناز کنید و یک‌باره به آنجا یورش نبرید که باورمان شود صداوسیما مخاطب ندارد!
سخن دیگر، اما با صداوسیما است. آن گزاره «صداوسیما پر از نفوذی است» را رد می‌کنیم، اما شما خلاف آن را اثبات کنید! ده‌ها سال است تلویزیون فیلم‌های جنگ‌دوم‌جهانی را که با هدایت و حمایت مالی صهیونیزم و برای مظلوم‌نمایی قوم یهود و آماده‌سازی ذهن جهان در ساختن یک سرزمین جدید برای این قوم، تولید شده است، روی آنتن می‌برد، حتی فیلم چرچیل، قاتل میلیون‌ها ایرانی در قحطی زمان جنگ را با یک بهانه مسخره نمایش می‌دهند. به سلبریتی‌سازی و فرهنگ شخصیت‌پرستی دامن می‌زنند، برنامه‌های آشپزی را که باید فرهنگ سلامت و غذای سالم را ترویج کند، به قابلمه‌فروش‌ها وامی‌گذارند تا غذای چرب و بی‌خاصیت تبلیغ کنند. به‌رغم تذکرات متعدد در دوره مدیریت‌های قبلی درباره اهمیت مرجعیت خبری، هیچ کار درخوری برای تحول در بخش خبر رسانه انجام نمی‌دهند و فهرستی طولانی از این موارد. همین‌حالا یک مجری بعد از دو، سه برنامه، شاخ می‌شود و برای تلویزیون هزینه می‌تراشد. آیا تلویزیون باید به ضد خود تبدیل شود؟ آنتن‌ها را از میهمانان‌کم‌خرد خالی کنید تا جامعه روی آرامش ببیند.