انتقادات مدیران مدارس را تحمل کنید تا تحول شود

«۲۰ هزار مدیر مدرسه تغییر کردند.» این جمله کوتاه را رضا مراد صحرایی، وزیر آموزش و پرورش در فاصله چند روز مانده به شروع سال تحصیلی جدید گفت و سؤال بزرگی را به وجود آورد؛ اینکه چرا و بر چه اساسی باید ۲۰ هزار مدیر تغییر کنند؟ البته وزیر آموزش و پرورش پاسخ این سؤال را داد و گفت: برای اینکه «در مدارس تحول ایجاد کنند.»، اما این تحول چه سمت‌وسویی دارد؟ این مسئله در صحبت‌های آقای وزیر مشخص نشد. برخی از فرهنگیان معتقدند که تغییر ۲۰ هزار مدیر مدرسه، اقدامی عجیب است که اهداف دیگری را پشت پرده به دنبال داشته است. روز دوشنبه و برای بار دیگر، وزیر آموزش و پرورش نسبت به مسئله تغییر ۲۰ هزار مدیر مدرسه واکنش نشان داد و گفت: «تغییر این مدیران در راستای خالص‌سازی نیست. این حرف‌ها هم یک‌جور توطئه است. جابه‌جایی‌ها همیشه فرایندی طبیعی در دستگاه اداری و آموزشی بوده‌است.» او ادامه داد: «این کار طبیعی است و هر سال چنین اتفاقی می‌افتد؛ برخی مدیران بازنشسته می‌شوند و مدیران جدید به جای آن‌ها روی کار می‌آید.»
این اظهارات در حالی مطرح می‌شود که هر مدیری که از کار برکنار شده، داستانی متفاوت و شوک‌کننده‌ای را دارد. در میان آن‌ها حتی مدیرانی بوده‌اند که با رسانه‌ها گفتگو کرده و ضعف‌های آموزش و پرورش را به زبان آورده‌اند. آن‌ها می‌گویند به دلیل این گفتگو‌ها برکنار شده‌اند، چراکه حرف‌هایشان به مذاق آقایان خوش نیامده‌است، بنابراین این سؤال مطرح است که آیا اگر کسی حرفی زد و مخالف طبع، گرایش و خوشایند وزارت آموزش و پرورش بود باید او را کنار زد و حذف کرد؟! این سؤال مهمی است که آقای وزیر باید به آن پاسخ دهد، چراکه این میزان از تغییرات مدیریتی آن هم در سطح «مدرسه» در زمان هیچ وزیر و دولتی رخ نداده‌است.
در این یک ماه اخیر، برخی از مدیران برکنار شده مدارس با رسانه‌های مختلف گفتگو کرده‎ و اظهار داشته‌اند که هیچ‌گونه دلیل مشخص یا قانع‌کننده‌ای برای برکناری آن‌ها عنوان نشده‌است. بدتر اینکه این تغییرات در حالی رخ داده که پس از گذشت یک ماه و نیم از آغاز سال تحصیلی، اخباری مبنی بر فقدان معلم در برخی واحد‌های آموزشی به گوش می‌رسد. ۶۰۰ مدیر جدیدالانتصاب در مدارس شهرستان‌های استان تهران
مسعود بهرامی، مدیر کل آموزش و پرورش شهرستان‌های استان تهران در همایش آغازین رویداد توانمندسازی مدیران جدید الانتصاب مدارس گفت: «طبق بررسی‌ها و کارشناسی‌های صورت گرفته مشخص شد در هر مدرسه‌ای که مدیر توانمند و قوی داشتیم، موفق عمل کردیم و، اما در جایی که مدیر از توانمندی لازم برخوردار نبود، هم در زمینه‌های آموزشی و هم در زمینه‌های تربیتی دچار مشکل شدیم، بنابراین ابتدا روی مدیران مستقر تمرکز کردیم و برای تک‌تک آن‌ها بر اساس مأموریت‌های ابلاغ شده در حوزه‌های مختلف کارنامه صادر شد.» او در ادامه با اشاره به آمار مدیران جدیدالانتصاب گفت: «پس از صدور کارنامه تعدادی از مدیران به مقام باز ایستادگی نایل آمده و با تعدادی هم ادامه کار صورت نگرفت و امسال از میان حدود ۳هزار مدیر مدرسه شهرستان‌های استان تهران، حدود ۶۰۰ نفر اولین سال مدیریت خود را تجربه می‌کنند و با عنوان فصل صعود در خدمتشان هستیم.»


این در حالی است که برای تعدادی از مدیران برکنار شده هیچ کارنامه‌ای صادر نشده‌است. بنابراین نه‌تنها مدیریت را از آن‌ها گرفته‌اند، بلکه کارنامه این مدت فعالیتی را که داشته‌اند، نیز به آن‌ها نداده‌اند. از طرفی تعداد زیادی از ۶۰۰ مدیر برکنار شده در شهرستان‌های استان تهران، دلیل برکناری خود را عادلانه نمی‌دانند. حق مدیریت ندارید، چون انتقاد کردید!
نظام آموزش و پرورش کشورمان همواره با انتقاداتی همراه بوده و هست، اما اینکه برخی از مدیران و مسئولان تاب‌آوری نقد شدن را ندارند، جای سؤال است. گاهی با تهدید و گاهی هم با توبیخ، آن‌ها هر طور که بتوانند تلاش خود را می‌کنند تا صدای آن کسی را که نقدشان می‌کند، خاموش کنند. به همین دلیل است که تعدادی از مدیران و معلمان از بازگو کردن حقایق نظام آموزش در کشورمان هراس دارند و ترجیح‌شان این است که خود را با مسئولانی که انتقادپذیر نیستند، در نیندازند. در این میان اما، آن‌هایی که نقدهایشان را گفتند و نوشتند و تمام تلاششان را کردند تا با بیان حقایق، مسئولان را مجاب به تغییر رویه کنند، درگیر مشکلاتی شدند.
«در گفتگو با رسانه‎ها، حرف‌های انتقادی زدید، پس دیگر حق مدیریت ندارید.» این مضمون حرفی است که به یکی از مدیران سابق مدرسه‌ای در ورامین زده شده‌است. حالا او در سال تحصیلی جدید دیگر مدیر نیست و معلمی می‌کند. این معلم جوان می‌گوید این کار‌ها نمی‌تواند مانع از بازگویی حقایقی شود که در نظام آموزشی کشورمان اتفاق می‌افتد. او اظهار می‌دارد: «بیش از ۱۰ سال مدیر مدرسه بودم، اما به دلیل فعالیت رسانه‌ای با من برخورد شد و گفتند که به دلیل فعالیت صنفی و رسانه‌ای، مثل نوشتن مطالب در روزنامه‌ها و شبکه‌های اجتماعی ابلاغ حکم مدیریتی شما لغو شده‌است!» این مدیر سابق به شرایط برخی از همکاران خود که درگیر مسائلی، چون «کم کردن گروه شغلی» و «بازنشستگی زودتر از موعد» شده‌اند، بیان می‌کند: «در طول سال‌های گذشته برخی از همکاران در شهر‌های مختلف با چنین مسائلی روبه‌رو شده‌اند و این اتفاق تازه‌ای نیست. در دولت‌های قبل هم بحث اخراج معلمان و محدودیت‌ها وجود داشته‌است، اما اینکه حقیقت را بگوییم و به مذاق آقایان خوش نیاید، عجیب به نظر می‌رسد.» او ادامه می‌دهد: «حراست‌ها در این زمینه برای ما سنگ‌تمام گذاشتند، آن‌ها به جای اینکه صیانت و حفاظت از همکار را به‌عنوان زیر‌مجموعه خود داشته باشند، با همراهی‌های کم یا زیاد در موارد مختلف باعث تشکیل پرونده‌های بسیاری برای همکاران شده‌اند. همکاران بسیاری را به هیئت تخلفات فرستادند و افرادی که سال‌ها بدون هیچ حاشیه‌ای در آموزش و پرورش تدریس می‌کردند یا مسئولیت مدیر یا معاونت مدارس را داشتند، با مشکلاتی روبه‌رو کردند.» این معلم تصریح می‌کند: «تغییرات زیادی را در مدارس خاص تیزهوشان و استعداد درخشان هم ایجاد کردند، مدیرانی که گاهی عملکرد خوبی داشتند، اما با این حال برکنار شدند.» او به نحوه برکناری خودش نیز انتقاد می‌کند و می‌گوید: «نه‌تن‌ها دلایل قانع‌کننده‌ای برای برکناری من عنوان نشده‌است، بلکه در روز معارفه مدیر جدید از معاون من بابت زحماتش تقدیر شد و حتی رسماً مدرسه از من تحویل گرفته‌نشد، البته به این شغلی که دارم، افتخار می‌کنم و ذره‌ای هم بابت آن ناراحت نیستم.»
بهتر بود که آموزش و پرورش، عملکرد مدیران را با دقت بیشتری رصد و پیش از تصمیم به برکناری آنها، کارنامه‌ای را برایشان صادر می‌کرد، چراکه آن وقت می‌توانست ارزیابی دقیق‌تری نسبت به فعالیت آن‌ها داشته‌باشد و در موردشان تصمیم بگیرد. آن گاه این شائبه ایجاد نمی‌شد که تغییرات نه در راستای بهبود شرایط مدارس، بلکه در راستای زهر چشم گرفتن از مدیرانی است که علیه آن‌ها صحبت می‌کنند.