ریشههای عدم امکان موفقیت خودروسازان دولتی
فرهاد احتشام زاد
کارشناس صنعت خودرو
شرکتهایی که بورسی هستند، موظف هستند صورتحسابهای مالی ۶ ماهه را در سایت کدال منتشر کنند. بر همین اساس، صورت وضعیتهای ۶ ماهه ثبت شده شرکتهای سایپا، ایرانخودرو و پارسخودرو در کدال وجود دارد. بر همین اساس، زیان انباشته سه خودروساز بزرگ دولتی در ۶ ماهه اول سالجاری، ۴۳ هزار میلیارد تومان و به عبارتی روزی ۱۸۳ میلیارد تومان بوده است. من باور دارم تا زمانی که خودرسازان تبدیل به خودروسازهای خصوصی نشوند، نمیتوانیم از آنها انتظار سودآوری داشته باشیم، چون موارد دیگر به موضوع فعالیت اقتصادی این مجموعهها ارجحیت پیدا میکند. من به خاطر دارم در دوران مختلف این موضوع ارزیابی شد و حتی در مجلس، کمیسیون تحقیق و تفحص به این موضوع پرداخت. قبل از اینکه ممنوعیت واردات مطرح باشد، مجموعههای تولیدی از عملکردشان در برابر واردات دفاع میکردند و حتی درباره سقفهای قیمتیای که برای آنها وجود داشت. در آن زمان خودروهای وارداتی به عبارتی سقف قیمتی خودروهای تولید داخل را هم مشخص میکرد. موضوعات مختلفی در این خصوص مطرح شد و یکی از آنها، توسعه ناخواسته مجموعههای خودرویی بود. یعنی سایتهایی به سفارشات خارج از مجموعه و بدون در نظرگیری مزیت رقابتی آن مناطق ایجاد میشد و به عبارتی، توسعه سایتهای زیرشاخه این شرکتها اتفاق میافتاد؛ بدون اینکه مورد نظر آن شرکتها باشد. بحثی هم در خصوص تعداد نیروی انسانی، تراکم نیروی انسانی و بهرهوری نیروی انسانی وجود داشت که بارها درباره این موضوع صحبت شده است. بخشی هم در خصوص زیانهای انباشتهای است که طی دوران مختلف ناشی از مدیریتهای کوتاهمدت در این مجموعهها به وجود آمده است. ما دائما میبینیم که وزیر صمت عوض میشود؛ آن هم در شرایطی که خودروسازی کشور تحتتاثیر مدیریت دولتی و در راستای تصمیمگیریهای آنها است و صنعت خودروسازی از این شرایط تحتتاثیر قرار میگیرد. عدم ثبات مدیریتی و امکان برنامهریزی بلندمدت، موضوع دیگری است که به خودروسازان آسیب میزند. چهارمین موضوع، واقعیت تحریم است؛ اینکه ما با این واقعیت نمیخواهیم روبهرو شویم. بههرصورت در تامین یکسری از قطعات، مشکلات وجودی دارد و بهروزسانی دانش در مجموعهها نیازمند ارتباطات گستردهتر است. ما میبینیم خودروسازان خصوصی، شتاب رشدشان بعضا بیشتر از شرکتهای دولتی است و فرآیند رو به رشد بهتری را شروع کردند و آزادانهتر میتوانند تصمیمگیری و انتخاب کنند. مجموع این عوامل باعث میشود که شرکتهای خودروساز دولتی با عدم امکان مدیریت بلندمدت و نیز عدم آزادی عمل در تصمیمگیریهای مدیریتی، نتوانند موفق عمل کنند و نتیجه خوبی به دست آورند. در رابطه با اینکه بخواهیم در راستای چند عدد به موضوع بپردازیم و اینکه این عددها را چه کنیم که مثبت شوند، واقعیت این است که موضوع بسیار گسترده است و بیش از ۵۰ سال است که در شرکتهای خودروسازی ریشه دوانده است. شاید مهمترین جراحی که می تواند در این زمینه انجام شود، خصوصیسازی شرکتهای خودروسازی است؛ کمااینکه براساس دستوری که رییس دولت سیزدهم داده بود، قرار بود تا شهریورماه سال گذشته این اتفاق بیفتد. اما این اتفاق نیفتاد. عقب انداختن این موضوع فقط باعث میشود که حجم زیانهای انباشته افزایش پیدا کند. اینکه ما بگوییم شورای رقابت به عنوان یک نهاد قیمتگذاری بدون درنظرگیری واقعیتهای حاکم بر مجموعهها قیمتگذاری میکند، به نظرم صحیح نیست، زیرا شورای رقابت سعی میکند هزینههای واقعی قیمت تمام شده تولید را در نظر بگیرد و معتقد است هزینههای ناکارآمدی سیستمهای سازمان را نباید مشتریان پرداخت کنند. گزارشهای مالی یک سازمان، نقش آزمایش خون یک فرد را دارد. وقتی گزارشهای مالی یک چنین اعدادی را نشان میدهد، یعنی پارامترهای خوبی در سازمان اتفاق نیفتاده است و مشکلات زیادی وجود دارد. درمانهای مقطعی و تلاش برای حرفهای قشنگ زدن، به طور طبیعی کمکی به خروجیهای مجموعهها نخواهد کرد.