روزنامه جوان
1402/08/20
فصل «تلآویو» کتاب من نقطه شروع آشوبها را تحلیل میکند
جوان آنلاین: کتاب «سراب سایهها» اثر مهدی محمدی، نویسنده و تحلیلگر کشورمان است که به تحلیل و تبیین زمینههای فرهنگی و اجتماعی آشوبهای پاییز ۱۴۰۱ در ایران میپردازد. او یک فصل از کتابش را به روند آشوبها و نقشآفرینی دهه هشتادیها، سلبریتیها، زنها و بازیگران مختلف آشوبها اختصاص داده است. «جوان» در گفتگو با نویسنده «سراب سایهها» که از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شده به چگونگی انجام گفتوگوها، نحوه دسترسی به منابع اطلاعاتی و همچنین سبک نوشتاری کتاب پرداخته است.طی مدت کوتاهی پس از بروز فتنه سال گذشته کتابهایی با محوریت آن حوادث منتشر شد که هر کدام از زاویهای خاص به موضوع پرداختند. شما در کتاب «سراب سایهها» از چه منظری به ماجرا ورود کردید و فکر میکنید وجه تمایز کتاب شما با دیگر آثار مشابه چیست؟
مهمترین وجه تمایز این کتاب با آثار دیگری که ممکن است در رابطه با موضوع فتنه سال ۱۴۰۱ منتشر شده باشد و مهمترین هدفی که من در این کتاب به دنبال آن بودم و برای خودم تعریف کردم، ارائه یک روایت واقعبینانه، تحلیلی، مبتنی بر اطلاعات و البته دقیق درباره ناآرامیها و آشوبها بود. عقیده من این است که حجم قابل توجهی از اطلاعات وجود دارد که هر کدام از این اطلاعات جنبههای مختلفی از ناآرامیهای سال گذشته را توصیف میکند. هر روایتی از آشوبهای سال ۱۴۰۱ باید بتواند مجموعه این اطلاعات را با هم تلفیق و به یک روایت کلان دست پیدا کند تا بتواند جنبههای مختلف این پدیده را همزمان و در پیوند با همدیگر توضیح دهد. آنچه من تلاش کردم در کتاب «سراب سایهها» انجام دهم؛ اولاً تلاشی است برای اینکه حتیالمقدور به اطلاعات واقعی که در این حوزه وجود داشت مراجعه کنم، به همین علت سعی کردم از همه منابع قابل استفاده و در دسترس سود ببرم تا نقش فوقالعاده و کمسابقه طرف خارجی در طرحریزی و اجرای آشوبها با استناد به رفرنس (منابع)های دقیق مورد موشکافی قرار بگیرد. اگر کسی این کتاب را از ابتدا تا انتها بخواند، درباره اینکه آنچه سال ۱۴۰۱ در ایران رخ داد یک پروژه اطلاعاتی بزرگ بود، هیچ تردید باقی نخواهد گذاشت. علاوه بر این من همزمان سعی کردم به جنبههای جامعهشناختی و نرم در آشوبهای سال گذشته با این پیشفرض که توطئه و طراحی خارجی روی یک زمینه و بستر داخلی نشسته است، توجه کنم. چه اینکه اگر این بستر و زمینه داخلی وجود نداشت، قطعاً طراحی طرف خارجی به شکلی که ما دیدیم، اساساً قابل اجرا نبود. منظورتان این است که نبرد هیبریدی (ترکیبی) سالگذشته را با یک نگاه چند بعدی و ترکیبی تهیه و تدوین کردید؟
بله، در این کتاب یک تئوری مرکزی دارم و آن این است که ما با پیشرفتهترین نوع جنگ ترکیبی یا بهاصطلاح نظامی، جنگ هیبریدی زیر آستانه جنگ نظامی مواجه بودیم و طرفهای مقابل از همه ابزارهایی که در اختیار داشتند به نحو کاملاً حداکثری استفاده کردند و این وجه تمایز آشوبهای سال گذشته نسبت به همه نمونههای مشابهش بود که قبلاً در ایران یا خارج از ایران رخ داده است. چه سبک نوشتاری را برای ارائه محتوا انتخاب کردید؟
نوشتن این کتاب کاملاً به سبکی تحلیلی انجام شده است. به این معنا که من سعی کردم حتیالمقدور ابتدا اطلاعات را ارائه و بعد تحلیل کنم، علتش هم این است که میخواستم این تحلیلها فاقد هرگونه سوگیری باشد. در عین حال تلاش شده هر کدام از فصول مختلف کتاب به یک جنبه از آن بپردازد. فصل اول به بررسی سابقه درگیری ایران و امریکا، بهویژه در جهت امنیتی میپردازد. فصل دوم با عنوان واشینگتن، زمینههای فرهنگی و اجتماعی را که آشوبهای سال گذشته روی آنها سوار شده بود، مورد مطالعه قرار میدهد. فصل سوم با عنوان تلآویو تلاش میکند تا نقطه شروع آشوبها را تحلیل و بررسی کند و اینکه اساساً پدیده مهسا امینی در ایران چگونه شکل گرفت؛ چقدر پروژه بود و چقدر باید آن را به عنوان یک پروسه تحلیل کرد. فصل بعدی با عنوان واشینگتن تلاش میکند روند آشوبها و نقشآفرینی دهه هشتادیها، سلبریتیها، زنها و بازیگران مختلف آشوب سال گذشته را تحلیل کند. فصل پنجم که عنوانش برلین است، به تحلیل نقش مجموعههای خارجی در آشوب سال گذشته میپردازد. فصل ششم به عنوان لندن، مشخصاً یک مدخلی است بر جنگ شناختی در آشوبهای سال گذشته، چون من آشوبهای سال گذشته را یک نوع پیشرفتهای از جنگ شناختی در ایران میدانم و نهایتاً فصل آخر با عنوان بیروت به تحلیل و بررسی استراتژی مقابله با آشوب توسط ایران و محور مقاومت میپردازد. همانطور که میبینید ما با یک سبک روایی در این کتاب مواجهیم که سعی میکند با یک روش و مسیر تحلیلی ابعاد مختلف مسئله را کاوشکند. سیری که از نامگذاری فصول هفتگانه کتاب ارائه کردید، نشان میدهد که یک نوع کدگذاری خاص از سوی نویسنده در آنها وجود دارد، بهخصوص خاتمه یافتن کتاب با فصل بیروت، آیا این گزاره درست است؟
از نظر ما بیروت نماد مقاومت است و پاسخی که ایران به مجموعه حوادث تشکیلدهنده آشوب سال گذشته داد، بهواقع یک پاسخ یکپارچه از جانب مجموعه محور مقاومت بود، چون آن آشوبها هم فقط ایران را هدف قرار نداده بود، بلکه حمله به قلب و هسته مرکزی مقاومت بود و تلاش غرب برای ایجاد آشوب این بود که با ایجاد بحران و آشوب در تهران، جریان مقاومت را در تمام منطقه زمینگیر کند. وجه تسمیه فصل آخر، این است که محور مقاومت به صورت یکپارچه در مقابل پروژه اسرائیلی آشوب در ایران عمل کرد و این شاید مهمترین دلیلی بود که ما یک پاسخ تهاجمی به آشوب سال گذشته دادیم. البته این حرفی که میزنم، ربطی به اتفاقات اخیر ندارد و در همان فصل توضیح داده شده که مربوط است به مجموعه اقداماتی که برای مقابله با خود آشوب و ضربه زدن به صهیونیستها در همان مقطع زمانی صورت گرفت. در جایی اشاره میکنید که محتوای کتاب براساس اطلاعات دست اول از متن و زمینههای آشوب سال گذشته تدوین و تألیف شده، این اطلاعات و نحوه دسترسی شما به آنها چگونه بوده است؟
من تلاش کردم از مجموعه منابع اطلاعاتی آشکار مثل اخبار، گزارشات و مجموعه مقالات، بهویژه آنهایی که از منابع خارجی در مورد آشوب سال گذشته نوشته بودند، استفاده کنم. تمام این منابع را مطالعه میکردم و میتوانم ادعا کنم که تقریباً هیچ منبع ایرانی و غیرایرانی نبود که مطلب مهمی در مورد ناآرامیهای سال گذشته داشته باشد و من برای تألیف این کتاب آن را مطالعه نکرده باشم. علاوه بر این، من با یک جمع قابل توجهی از افراد که به خاطر حوزههای مسئولیتیشان به نوعی دستاندرکار پروژه مقابله با آشوبهای سال گذشته بودند، مصاحبه کردم و در این کتاب به نتایج آن گفتگوها ارجاع دادم. از این جهت فکر میکنم این کتاب محصول ترکیب دادههای آشکار و اطلاعات کسانی است که بهطور مستقیم مسئول مقابله با پروژه آشوب در میدان بودند و از این جهت یک اثر منحصر بهفردی محسوب میشود. از مباحث و اطلاعات رسانهای و همچنین نقش تخریبی رسانههای معاند از جمله شبکههای ماهوارهای و مجازی در تألیف کتاب استفاده شده است؟ چه کمیتی از کتاب به این موضوعات اختصاص دارد؟
بخش مهمی از مطالبی که در فصول مختلف از جمله مطالبی که در فصلهای سه، چهار و شش کتاب وجود دارند، ناظر بر همین موضوع است. البته این مسئله کاملاً فراتر از بحث فضای مجازی است. من آشوبهای سال گذشته را یک نمونه ایدهآل از جنگهای شناختی میدانم که تا به حال نمونهاش در هیچ جای دیگر دنیا به شکلی که ما در ایران با آن مواجه بودیم، اجرا نشده است. در واقع هدف این آشوبها این بود که یک دروغ بزرگ مثل رو به سقوط و رفتنی بودن نظام را به یک اقلیتی القا کند تا بعداً این اقلیت را به نقطه اشتعال بخشهای بزرگتری از جامعه تبدیل کنند. البته این ایده مرکزی آشوبهای سال گذشته بوده که یک ایده کاملاً شناختی است، یعنی در واقع در این آشوبها از نظر من همه آنچه در فضای فیزیکی رخ داد، طراحی میشد تا از آنها در فضای شناختی استفاده و بهرهبرداری شود؛ روش کنترل ادراک، مشاهدات و روایتهای ذهنی مردم. این بخش عمدهای از کتاب را تشکیل میدهد. البته همانطور که گفتم فضای مجازی به عنوان یک ابزار به این پروژه بزرگ شناختی کمک میکرد. همانطور که اشاره کردید در بخشی از متن معرفی کتاب آمده است «با بسیاری از افراد که مستقیماً درگیر مدیریت مسئله بودند نیز گفتگو کردم»، خروجی این گفتگوها به چه شکلی در کتاب به مخاطب ارائه میشود؟ آیا در قالب تحلیل است یا به شکل نقلقول مستقیم؟
در مواردی که نقلقولهای مستقیم وجود داشته در کتاب به این نقلقولها به صورت مشخص ارجاع داده میشود، ضمن اینکه ماحصل مجموع این گفتگوها به شکلگیری فضای تحلیلی کل کتاب هم کمک کردند. واقعیت این است که من متعهد بودم به اینکه روایت خودم و تحلیل خودم را از مسئله بهطور کامل بیان کنم، بنابراین محدودیت حجم را در نظر نگرفتم. فکر میکنم این کتاب برای کسانی که علاقهمند به تحلیلهای حوزههای امنیتی و راهبردی هستند کتاب پرکششی است و اگر مطالعه آن را شروع کنند حتماً تا انتها آن را میخوانند. در عین حال ما تلاش خواهیم کرد ظرف روزهای آینده بخشهای مهم کتاب را برای آن دسته از مخاطبانی که فرصت کافی برای مطالعه همه کتاب را ندارند به اشکال مختلف و در فضاهای متنوع مانند فضای مجازی منتشر کنیم.
سایر اخبار این روزنامه
چه کمکی از ما برمیآید؟
همه شواهد علیه لیبرالدموکراسی شد!
اسرائیل به «وقفه ۴ ساعته» هم پایبند نماند
فلسطین مسئله اصلی تمام وجدانهای بیدار دنیاست
نتانیاهو از توهم نابودی حماس عقب نشست
پهپادهای بدون مبدأ بالای سر اسرائیل
«صهیونیسم» داعش دین یهود است
فضای سبز شهری قربانی برجباغها میشود
فصل «تلآویو» کتاب من نقطه شروع آشوبها را تحلیل میکند
احکام سیاستهای کلی توسعه دریامحور در برنامه هفتم قانونی میشود
نوح هراری حمله اتمی به ایران را مجاز کرد!
حمله «بسیار ننگین»ها به عبدالکریمی
صدای ایرانی غزه در اکو