سرقت هیجانی قهرمان کشتی و بلاگر سارقان

جوان آنلاین: قهرمان کشتی که مدعی است به خاطر هیجان دست به سرقت می‌زد و بلاگر سارقان که در صفحه اینستاگرامش برای مجرمان تبلیغ می‌کرد، متهمانی بودند که در آخرین طرح دستگیری سارقان به دام افتادند.
صبح دیروز در طرح مبارزه با سارقان و مالخران، مأموران پلیس آگاهی تهران ۳۰ سارق حرفه‌ای و مالخر را بازداشت و به پلیس آگاهی منتقل کردند.
سردار علی ولیپورگودرزی، رئیس پلیس آگاهی پایتخت در جمع خبرنگاران گفت: «مأموران ۳۰ سارق زورگیر و قاپ‌زن را بازداشت کردند که در میان آن‌ها ۱۰ مالخر هم بودند.»
وی با بیان اینکه طرح‌های پلیس آگاهی برای دستگیری سارقان هر هفته ادامه دارد، گفت: «مأموران در بازرسی از مخفیگاه متهمان، یک قبضه اسلحه کلت کمری و ۲۰۵ دستگاه گوشی تلفن همراه سرقتی کشف کردند.»


متهمان در گروه‌های مختلف که هر کدام با شگرد خاص خودشان دست به سرقت می‌زدند به صف بودند، اما در میان آن‌ها دو متهم از همه بیشتر جلب توجه می‌کردند که یکی از آن‌ها مدعی بود قهرمان کشتی است و دیگری هم می‌گفت بلاگر سارقان است. گفتگو با دو متهم را در ادامه می‌خوانید. ادعای عجیب قهرمان کشتی
یکی از متهمانی که در طرح دستگیری سارقان از سوی کارآگاهان پلیس آگاهی به دام افتاده، کشتی‌گیر حرفه‌ای به نام کیوان است. او هرچند اولین باری نیست که به اتهام سرقت دستگیر شده، اما ادعای عجیبی را برای ارتکاب سرقت‌هایش مطرح می‌کند و می‌گوید به‌خاطر هیجان دست به سرقت می‌زده است. کیوان سابقه داری؟
بله، چند سال قبل به اتهام سرقت دستگیر شدم و حدود هفت، هشت سال زندان بودم. مدتی قبل هم آزاد شدم. الان به چه جرمی بازداشت شده‌ای؟
به جرم سرقت و موبایل‌قاپی. به قیافه‌ات نمی‌خورد معتاد باشی؟
نه، من ورزشکارم و حتی سیگار هم نمی‌کشم. چه ورزشی؟
من کشتی‌گیر حرفه‌ای بودم و از دوران کودکی در این رشته ورزش می‌کردم و حتی مقام قهرمانی کشوری را هم دارم. چرا یک ورزشکار حرفه‌ای باید سارق شود؟
من هیجان سرقت را دوست دارم. مثلاً وقتی گوشی مردی را از دستش می‌قاپم، احساس می‌کنم قهرمان هستم. شاید باورش برای شما سخت باشد که قهرمان حرفه‌ای به‌خاطر هیجان دست به سرقت بزند، اما من هیجان موبایل‌قاپی را دوست دارم، به همین دلیل هم سرقت‌های دیگر انجام نمی‌دهم. مثلاً هیچ وقت برای سرقت وارد خانه کسی نمی‌شوم، چون دوست ندارم به حریم شخصی کسی وارد شوم. به‌هرحال برای خودم در سرقت مرامی دارم و غیرتم اجازه نمی‌دهد وارد خانه‌ای شوم و مثلاً عکس زن نامحرمی را ببینم. معمولاً داخل اکثر موبایل‌ها عکس خانوادگی هم هست، پس چطور موبایل‌قاپی می‌کنی؟
من هیچ وقت تلفن همراه سرقتی را باز نمی‌کنم تا به عکس‌های خانوادگی صاحب آن دست پیدا کنم. قبل از فروش هم معمولاً تمام فیلم‌ها و عکس‌های خانوادگی را پاک می‌کنم. چرا ورزش را ادامه ندادی؟
در یک حادثه، رباط پایم پاره شد و کشتی را برای همیشه کنار گذاشتم. بعد از آن باشگاه زدم و تعدادی هم شاگرد داشتم، اما به‌خاطر حماقت باشگاه را بستم و وارد جرگه خلافکاران شدم. بلاگر سارقان
سارق دیگری که بیشتر از دیگر متهمان جلب توجه می‌کرد، پسر جوانی بود که صورت و دستانی پر از خالکوبی داشت. او می‌گفت بلاگر سارقان است و خلافکاران زیادی صفحه‌اش را در اینستاگرام دنبال می‌کنند. سابقه داری؟
اولین باری که بازداشت شدم، ۱۶ سال داشتم و به‌خاطر درگیری و کری‌خوانی چند ماهی به کانون رفتم. وقتی آزاد شدم احساس کردم گنده شده‌ام و باید برای اینکه خودم را به دیگران ثابت کنم خلاف کنم. یک سال بعد به اتهام سرقت دستگیر شدم و به زندان افتادم. از آن زمان به بعد کارم شد سرقت و الان هم چند روز قبل به اتهام سرقت بازداشت شدم. چرا فکر نکردی با کار دیگری خودت را به دوستانت ثابت کنی؟
در محله‌ای که من زندگی می‌کنم فقط خلاف حرف اول را می‌زند و اگر خلاف کنی دیگران از تو حساب می‌برند. این همه خالکوبی روی بدنت برای چیست؟
معمولاً خلافکاران همه خالکوبی را دوست دارند. خالکوبی خودش یک جورایی آدم را گنده می‌کند. البته من بلاگر سارقان هم هستم، به همین خاطر دوست داشتم تیپم با دیگران متفاوت باشد و سعی کردم خالکوبی‌های خاصی داشته باشم. چقدر هزینه‌اش شد؟
من پولی ندادم و فقط در صفحه اینستاگرام تبلیغ می‌کردم و عکس‌های خالکوبی‌ام را در صفحه‌ام می‌گذاشتم و مشتری جذب می‌کردم. البته الان مدتی است که صفحه‌ام غیرفعال است. چرا غیرفعالش کردی؟
من علاوه برای تبلیغ، معمولاً برای خودنمایی عکس‌های گوشی‌های سرقتی را هم می‌گذاشتم و همین موضوع باعث شد یکی از دنبال‌کننده‌هایم موضوع را به پلیس خبر بدهد و من هم گیر افتادم. درباره شگرد سرقت توضیح بده؟
همراه دوستم با موتور به خیابان‌ها می‌رفتیم و افرادی را که در حال صحبت کردن با گوشی‌شان بودند به عنوان طعمه انتخاب می‌کردیم و در چشم به‌هم‌زدنی گوشی‌شان را می‌قاپیدیم. البته راننده‌هایی که گوشی‌شان را روی داشبورد می‌گذاشتند و شیشه خودرویشان را پایین می‌دادند هم از دست ما در امان نبودند. چرا صورت و سرت زخمی است؟
ما آدم‌های بدبختی هستیم و آخر خلاف هم به خودزنی می‌رسد. وقتی عصبانی می‌شویم و می‌خواهیم از دیگران زهرچشم بگیریم، خودمان را با چاقو می‌زنیم.