نقدناپذیری از تساوی با تیم درجه‌۲ عیبناک‌تر است!

نوسان فاحش در نیمه اول و دوم بازی با ازبکستان به هیچ عنوان قابل قبول نبود.
تردیدی نیست که با بیرون رفتن سامان قدوس، کار تیم ملی سخت شد چراکه او تأثیر بسیاری در چرخش بازی در میانه میدان دارد و نبودن این بازیکن بازی‌ساز خصوصاً وقتی ازبکستان برای پرس بالا جلو آمد، بیشتر خودش را نشان داد چراکه عملاً انتقال توپ از خط دفاع به حمله برای ایران سخت شد، اما این قانع‌کننده نیست که یک تیم بابت از دست دادن یک بازیکن چنان به هم بریزد که برد را با تساوی طاق بزند.
اگر بنا باشد به واسطه بیرون آمدن یک بازیکن نظم تیم چنان دستخوش تغییر شود که حریف توپ و میدان را به دست گیرد و نتیجه را تغییر دهد، بی‌تردید تیم ملی به لحاظ فنی با ایراد‌ها و مشکلات بسیاری دست به گریبان است؛ نه فقط، چون جایگزین مناسبی برای قدوس نداشته، بلکه به این جهت که نتوانسته است بعد از خروج یک بازیکن، تیم را مدیریت کند و برنامه‌هایش چنان مختل شده که برد را به راحتی از دست داده است و به تساوی در خانه حریف رضایت می‌دهد، اما بدتر اینکه تیم ملی فوتبال ایران نیمه مربیان را واگذار کرد، آن هم مقابل تیم درجه ۲ آسیا.
بازی برد و باخت دارد و هیچ کس انتظار ندارد تیم ملی همه بازی‌های خود را بدون هیچ مساوی یا باختی با برد به پایان ببرد، اما به همان اندازه انتظار نمی‌رود مقابل تیم‌های درجه ۲ آسیا دست و پا بسته باشد و بازی برده را واگذار کند، به همین دلیل هم است که تساوی مقابل ازبکستان داد خیلی‌ها را درآورده و انتقاد‌های بسیاری را به دنبال داشته است چراکه تساوی مقابل تیم درجه ۲ آسیا در واقع زنگ خطری جدی برای تیم ملی فوتبال ایران است، اما در عین ناباوری، آقایان، از بازیکنان گرفته تا کادر فنی و حتی مسئولان فدراسیون فوتبال، چنان به تریج قبای‌شان برخورده که جای پذیرفتن اشتباه و عذرخواستن از مردم بابت دو امتیازی که در ازبکستان از دست رفته، دست پیش گرفته‌اند که پس نیفتند.


اما وقتی نبی به عنوان سرپرست تیم ملی انتقاد‌های مطرح شده را بی‌معرفتی می‌خواند، جای تعجبی ندارد که بیرانوند هم با قیافه‌ای حق‌به جانب مدعی شود الان کسی اجازه ندارد تیم ملی را تخریب کند یا خدایی ناکرده از بازیکن و کادر فنی تیم ملی ایراد بگیرد.
جالب است که آقایان تساوی مقابل تیم درجه ۲ آسیا را بی‌معرفتی و خیانت نمی‌دانند، اما هرگونه انتقادی به نتیجه رقم‌خورده در ازبکستان را خیانت به تیم ملی و تخریب آن می‌دانند.
در حالی که جدیت برابر منتقدان را اگر در نیمه دوم بازی با ازبک‌ها شاهد بودیم، تیم ملی با حداقل امتیاز‌ها این فیفا‌دی را به پایان نمی‌برد.
اینکه چرا قلعه‌نویی نتوانست بعد از خروج قدوس از زمین، برنامه جدیدی رو کند تا شیرازه تیم از هم پاشیده نشود، مسئله کوچکی نیست، اما بی‌تردید مهم‌تر از نتیجه رقم‌خورده در ازبکستان، واکنش تهاجمی برخی بازیکنان و اطرافیان تیم ملی است؛ افرادی که شمشیر از رو بسته و حق هر گونه انتقادی را از اصحاب رسانه گرفته‌اند، گویی که رسانه‌ها تنها وظیفه به‌به و چه‌چه‌کردن مقابل برد‌های تیم ملی را دارند! حال آنکه اصحاب رسانه زبان مردم هستند و رسالت‌شان بیان واقعیت است، حتی اگر به مزاج بیرانوند و نبی خوش نیاید.
به نظر می‌رسد کادر فنی تیم ملی باید زین پس علاوه بر مسائل تکنیکی و تاکتیکی، روی مسائل اخلاقی و رفتاری بازیکنان نیز کار کند و به آن‌ها یاد دهد که اندکی که شده انتقادپذیر باشند.
گویی ملی‌پوشان باتجربه تیم ملی نیاز دارند یاد بگیرند تیم ملی ملک شخصی آن‌ها نیست و به تک‌تک مردم تعلق دارد و این حق طبیعی رسانه‌ها و کارشناسان است که در صورت هرگونه اشتباهی به آن گوشزد کنند. نتیجه رقم‌خورده در ازبکستان اشتباهی محرز بود؛ اشتباه نداشتن برنامه برای از دست دادن یک بازیکن؛ اشتباهی که ناکامی در حفظ نتیجه را به دنبال داشت و حالا آقایان جای پذیرفتن اشتباه، مدعی هستند هیچ کسی حق هیچ گونه انتقادی را ندارد و این حتی از اشتباهات رقم‌خورده در ازبکستان و تساوی مقابل این تیم هم تأسفبار‌تر است.