نسل Z شگفتی ساز در عرصه میراث فرهنگی
قزوین، شهر گردشگری نیست. شاید این جمله برای بسیاری جای تعجب داشته باشد که شهری با این غنای میراثی، مقصد گردشگری نیست. قزوین، توقفگاه است. شهری میان راه، نزدیک، که همیشه محل عبور گذراست. با وجود اینکه فضای مجازی این روزها برای نشان دادن جاذبههای گردشگری این شهر تمام توانش را میگذارد، با اینهمه هنوز بسیار راه هست تا قزوین انتخاب اول برای سفر و سُکنی باشد. هنوز اگر به کسی بگویید قصد سفر چند روزه به قزوین را دارید، تعجب میکند که چطور اقامت چند روزه با این فاصله نزدیک را انتخاب کردهاید. مردم این شهر هم به چنین تصویری عادت دارند، آنها مسافران یک روزه زیادی را در شهرشان میبینند. میان راستههای کاروانسرای سعدالسلطنه، گردشگران دوربین و گوشی بهدست که از طاقی و حجرهها با اشتیاق عکس میگیرند بیش از هر جای دیگری به چشم میخورد. کسانی که آدرسهایی از مکانهای معرفی شده در فضای مجازی را در دست دارند و برای رسیدن به آن از دیگران پرسوجو میکنند. اینان مسافران چند ساعته قزوین هستند. مسافرانی که در مسیر رسیدن به شهرهای دیگر لختی در این شهر میمانند، غذای مشهورش را میخورند، سوغات میخرند و فرصت بیشتری باشد چند مکان تاریخی را میبینند و به سفر ادامه میدهند.
جشنوارهای برای قزوین و ایران
این روزها اما قزوین شاهد اتفاق دیگری بود، اتفاقی که شاید مسیر تازه آغاز شده برای جذب گردشگر را توان و سرعت بیشتری ببخشد. تمرکزی که به کمک فضای مجازی و تبلیغات گاهوبیگاه بیاید و این شهر را تبدیل به قطب گردشگری کند. آنچه شایسته پایتخت دیرین ایران است و تاریخ مغفولماندهاش را مهمتر از قبل کند تا از گذرگاهی در میان راه تبدیل به مقصد شود، بیش از آن حتی بهعنوان معرفی برای تاریخ شگرف ایران عمل کند.
وزارت میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری دومین دوره جشنواره چندرسانهای خود را با همین رویکرد در قزوین برگزار کرد تا رسانههای مختلف را پای کار بیاورد. رسانههایی که در زمینه تصویرمحور، صدامحور و متنمحور، از محتوای تولیدی برای فضای مجازی تا ساخت فیلم و مقاله، همگی در دایره گسترده آن گنجانده شده بودند. موضوعات به اندازه میراث ایران وسیع بود. هر تکهای از میراث ایران موردتوجه قرار میگرفت شرط اولیه حضور در این جشنواره را دارا بود. پرداختن به قزوین نهتنها بخشی از دایره وسیع موضوعی را شامل میشد که برگزاری این جشنواره توجه موردنیاز برای پیشبرد هدف اولیه معرفی قزوین بهعنوان قطب گردشگری را نیز محقق میکرد. همگرایی، اصل این جشنواره بود. همه هنرهای رسانهای در این جشنواره زیر عنوان میراث فرهنگی دور هم جمع شدند؛ جشنواره نقطه مرکزی و دلیل جریانسازی بود.
قزوین یک فرصت برای خود، یک فرصت برای همه
دبیر این دوره جشنواره با اشاره به هدف برگزاری جشنواره در شهر قزوین، اطمینان داشت که ثمره برگزاری جشنواره در قزوین تهنشین میشود و موجب حس تعلقخاطر به این شهر میشود. علیرضا تابش معتقد بود تلاش میشود تا مردم قزوین در این رخداد همراه باشند تا اینطور احساس نشود که تعدادی هنرمند از خارج استان در قزوین اقامت میکنند و مردم هم هیچ بهره و سودی از آن نمیبرند. وی از اهمیت یادآوری برای مردم شهر هم گفته بود. جشنواره مأموریت داشت تا علاوه به بازشناسی این شهر به دیگران، ارزشهای میراثی و فرهنگی را به مردم این شهر یادآوری کند. پوران درخشنده، عضو سیاستگذاری جشنواره بُعد ملی را پررنگتر میدانست و معتقد بود: «این جشنواره تنها متعلق به قزوین نیست و متعلق به همه مردم ایران است. با توجه به تنوع ملموس و ناملموس آثار فرهنگی ایران، برگزاری این جشنواره در قزوین بهعنوان یکی از شهرهای مهم و تاریخی ایران، در عین شناخت بیشتر مردم با این شهر، زمینهساز نگاهی دیگر و گسترده به میراث ایران میشود. قزوین درحالیکه بستر است، اما سرآغاز نگاه گستردهتری به کل ایران میشود.» این رویکرد کلان شورای سیاستگذاری بود. «جشنواره وقتی در شهری برگزار میشود از ابعاد مختلف بر آن شهر تأثیرگذار میشود. از حیث جایگاه فرهنگی، از حیث رویکرد اجتماعی و حتی رونق اقتصادی تأثیرگذار است. ضمن اینکه میراث فرهنگی همگرا و وحدتزاست. وقتی این نمود (جشنواره) به استانهای مختلف میرود باعث انسجام اجتماعی و وحدت بومی تجلی پیدا میکند.»
جشنواره ملی اما مردمی
دومین جشنواره میراث فرهنگی، با تکیه بر ملی بودن خود، بر مردمی بودنش تأکید ویژهای داشت. برای عملی کردن این منظور، جشنواره در یک مکان مشخص تمرکز نکرد و بخشهای مختلفی از شهر قزوین را در برگزاری سهیم کرد. از کاروانسرای سعدالسلطنه تا دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره) همگی سهمی در برگزاری پیدا کردند تا شهر، جامه جشنواره بر تن بپوشاند. اهالی شهر علاوه بر تبلیغات محیطی معمول هر جشنوارهای، در هر مکان، با بخشی از جشنواره مواجه و به جزیی از این برگزاری تبدیل شدند. آنانی که گذرشان به سعدالسلطنه میافتاد در گوشه سرای سعدالسلطنه جمعیتی را میدیدند که دور هم حلقه زدند و به تماشای نمایش خیابانی ایستادند. تئاتر، شاهنامهخوانی، تعزیه تا واقعهخوانی. کمی آنطرفتر در خانه خلاق سعدالسلطنه کارگاههای آموزشی با موضوعات گسترده از انتقال تجربه در جوامع محلی تا دیجیتالسازی میراث فرهنگی برگزار میشد. ارتباط سینما با میراث فرهنگی تا رمزگشایی از میراث ماندگار آیینها طیف گسترده کارگاهها را شامل میشدند. کمی آنسوتر در سینما بهمن فیلمها در سه شاخه سینمایی، مستند و کوتاه به نمایش درآمدند. در کنار این رویدادهای معمول، تور گردشگری برای میهمانان جشنواره برگزار شد.
مردمی بودن، منافاتی با تخصصی بودن ندارد
آشنایی با گوشهوکنار تاریخ به جا مانده در قزوین مهمترین محوریت این جشنواره بود. خواستی که اهالی شهر از مسافران خود، حتی آنانی که برای لختی در این شهر توقف میکنند، دارند و این امکان در بستر جشنواره میسر شد. همانگونه که فائق توحیدی، باستانشناس و پژوهشگر که مورد نکوداشت این جشنواره قرار گرفت، به مردمی بودن جشنواره اشاره و تأکید کرد: «مردمی بودن جشنواره» و تخصصی بودن برخی مفاهیم در آثار هنری راهیافته به جشنوارهها منافاتی با هم ندارند. اولویت توجه دادن مردم به میراث را میتوان با اِعمال برنامههای مرتبط با هر یک از موضوعات رسانهای محقق کرد و مشارکت آنان را برای حفاظت از میراث فرهنگی جلب کرد.
نسل Z شگفتی دومین دوره جشنواره
در کنار این رویدادها، پویشی مختص کودکان و نوجوانان نیز طرحریزی و اجرا شد. هدف از این پویش، همراه کردن نسلی بود که عموما در جشنوارههای مختلف موضوعی، نادیده گرفته میشدند. دبیر جشنواره، این پویش را با هدف مشارکت نسل جدید در این رویداد میدانست تا با نگاه و فهم خود از مفهوم میراث فرهنگی آثار تولید و در بخش ویژه خود شرکت کنند. استقبال دهه هشتادیها و نودیها بسیار جالب توجه بود. در مجموع چهل اثر برای این بخش ویژه ارسال و موجبات شگفتی را ایجاد کرد. تابش درخصوص این اتفاق گفته بود: «حافظان اصلی میراث فرهنگی ایران متولدان دهههای هشتاد و نود هستند و ما وظیفه داریم آنها را بیشتر با ارزشهای نهفته در میراث فرهنگی، آشنا کنیم و امیدواریم پایههای این جشنواره نوپا مستحکم شود.»
جشنوارهای به نام میراث فرهنگی و با اهداف بسیار
علی دارابی، قائممقام وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی، پیشتر از آغاز جشنواره از برنامهریزی چندوجهی برای جشنواره سخن گفته بود. انتظار وزارت از برگزاری دور دوم جشنواره حصول نتیجهای گسترده در زمینههای مختلف بود. چنانکه علاوه بر زمینه تخصصی میراث، جشنواره بتواند از لحاظ فرهنگی، اجتماعی و سیاسی تأثیرگذار باشد و حتی موجبات رونق اقتصاد محلی را فراهم کند. دارابی با تأکید بر وجه آخر، اصرار بر رویکرد اقتصادمحور را با نگاهی به کل استان دانسته و عنوان کرده بود: «با برگزاری این جشنواره باید تمام شهرها و شهرستانهای قزوین در برگزاری جشنواره مشارکت داشته باشند و از محل برگزاری جشنواره بهرهمند شوند. چنانکه هم به رونق اقتصادی استان کمک و هم آن را به مقصد گردشگری تبدیل کند و اثر طولانیمدت در اقتصاد استان داشته باشد.»
مأموریتی که تازه آغاز شد و ادامه خواهد داشت
رسالت دیگر جشنواره بهگفته شهرام گیلآبادی، عضو شورای سیاستگذاری این جشنواره، برندسازی، میراثی است که حتی تنها متعلق به ایران نیست و مالکیتش در انحصار بشریت است. او بخش مغفول مانده میراث فرهنگی را عدمشناخت سرمایههای میراثی میدانست که بهعنوان مأموریت اصلی وزارت میراث فرهنگی باید تعریف و پیگیری شود تا علاوه بر شناخت این سرمایه، به سمت برندسازی این گنجینه پیش برود. از نظر وی این جشنواره تنها آغازگر این حرکت عظیم بوده و پس از پایان و در طول سال بایست نسبت به این دغدغه همت ورزد تا با آگاهیبخشی افکار عمومی نسبت به این گنجینه، زمینهساز برندسازی این میراث در جهان و ایجاد سواد رسانهای، آگاهیسازی و درسآموزی در داخل شود.
جشنواره در مسیر درست
دومین جشنواره چندرسانهای میراث فرهنگی با رویکردی چندجانبه و بهعنوان سرآغاز یک حرکت ملی و گسترده 8تا 10آذرماه در شهر قزوین برگزار شد. استقبال خوب هنرمندان رشتههای مختلف و مردم از این جشنواره، مسئولان برگزاری و وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی را بر آن داشت تا گام نخست و برای دومین سال در مسیر درستی پیش برود.
دومین جشنواره چندرسانهای میراث فرهنگی و جوایز
جوایز بخش رادیویی
در بخش پادکست، تندیس میراث و دیپلم افتخار به اثر «راز و مه…» به تهیهکنندگی راضیه رحمانی اهدا شد. در بخش رادیویی و ترکیبی ساده، تندیس میراث و دیپلم افتخار به اثر «ئیدیگوز» به تهیهکنندگی سولماز ملکی و الناز عزیزی اهدا شد. در بخش رادیویی مستند بلند، تندیس میراث و دیپلم افتخار به اثر «بستانه» به تهیهکنندگی حمیده پاک تعلق گرفت. در بخش مستند رادیویی، لوح تقدیر به اثر «سوغات هزار رنگ» به تهیهکنندگی فاطمه صیدی اهدا شد. دیپلم افتخار این بخش به اثر «میراث ماندگار» به تهیهکنندگی پویا الهامی تعلق گرفت. تندیس میراث و دیپلم افتخار در بخش رادیویی مستند به اثر تاریخی «که دود میشود» به تهیهکنندگی نازنین میرفندرسکی تعلق گرفت. در بخش نمایش رادیویی، تندیس میراث و دیپلم افتخار به «افسانه ماه تیتی» به تهیهکنندگی زهرا اسماعیلی کرانی، تقدیم شد.
جوایز بخش تلویزیونی
در بخش مستند تلویزیونی، دیپلم افتخار به مجموعه «موزهگرد» به تهیهکنندگی حسین ربانیغریبی بهدلیلی روایت خلاقانه از موزهها بهعنوان میراث فرهنگی ایران اهدا شد. دیپلم افتخار به مجموعه «چمچمه خاتون» به تهیهکنندگی علی دلکاری بهدلیل بازنمایی ویژگیهای میراث فرهنگی ایران در اثر تعلق گرفت. دیپلم افتخار بهدلیل پرداخت موجز و زیبا و توجه خلاقانه به مستند در حوزه میراث فرهنگی به «پنج مینو» به تهیهکنندگی طاها ساعدی اهدا شد. تندیس میراث و دیپلم افتخار و جایزه نقدی در مستند به «دیوان سالار» به تهیهکنندگی مجتبی یعقوبی تقدیم شد. در بخش تلویزیون و آثار ترکیبی دیپلم افتخار به «چهل ستون» به تهیهکنندگی مهدی افشار قهرمانی از قزوین اهدا شد. تندیس میراث و دیپلم افتخار این بخش به «اصفهانگرد» به تهیهکنندگی علیرضا سعیدی رسید. در بخش گزارش خبری نیز دیپلم افتخار به «حلقه وصل» به تهیهکنندگی کاظم دهقانی اهدا شد. تندیس میراث و دیپلم افتخار این بخش به اثر «آوردگاه سنگ و ریشه» به تهیهکنندگی فاطمه سلطانی از خراسان رضوی تعلق گرفت. در بخش نماهنگ نیز دیپلم افتخار به اثر «دیار عاشقیهایم» به تهیهکنندگی خشایار لهراسبی رسید. تندیس میراث و دیپلم افتخار این بخش به «بتهجقه فرش» از مجموعه ایران من، به تهیهکنندگی سپهر سیفی رسید. در بخش فیلم تلویزیونی، تندیس میراث و دیپلم افتخار به «رگبرگ» به کارگردانی سجاد امیریزدانی رسید. در بخش پویانمایی نیز دیپلم افتخار به «جوانمردان افسانه شب یلدا» به کارگردانی علی احمدی اهدا شد. همچنین تندیس میراث و دیپلم افتخار این بخش به پویانمایی «ده سالگی» به کارگردانی فاطمه جعفری رسید. در بخش نمایش خانگی، تندیس میراث و دیپلم افتخار به سریال «آتش و باد» به تهیهکنندگی حسن نجاریان تعلق گرفت. دیپلم افتخار این بخش نیز بهخاطر روایت در بستر دوره تاریخی و استفاده از بناهای فرهنگی و بهویژه کاخ گلستان در جهت احساس تعلق مخاطب به سریال «جیران» به تهیهکنندگی اسماعیل عفیفه رسید.
اهدای جوایز بخش هنرهای نمایشی
در بخش فیلمتئاتر، دیپلم افتخار بهخاطر پرداختن به میراث ناملموس نمایش «قصه ترانههای ماندگار» به کارگردانی سیدجلالالدین دری رسید.
دیپلم افتخار بخش فیلمتئاتر بهخاطر بهرهگیری از قصهها و افسانههای ماندگار شاهنامه به نمایش «هفتخان اسفندیار» به کارگردانی حسین پارسایی اهدا شد. دیپلم افتخار و تندیس میراث بخش فیلمتئاتر برای بهرهگیری از فضای تاریخی در مجموعه «خانه نقلی کاشان» به اکبر رضوانیان تقدیم شد. لوح تقدیر مشترک به مهدی دریایی برای روایت «تعزیه مجلسنامه امیرکبیر» و مهرداد کاووسی برای «نقل رستم و اشکبوس» اهدا شد. دیپلم افتخار و جایره نقدی بهطور مشترک به آتنا بیات برای نقل «تازیانه بهرام» و پریسا سیمینمهر برای نقل «سرای سعدالسلطنه و عیاران» رسید. تندیس میراث و دیپلم افتخار به همراه جایزه نقدی به نقالی موسیقایی «روایت حماسه حمل جنیدکلمتی» به روایت استاد هیبت مراددامنی از سیستانوبلوچستان اهدا شد. لوح تقدیر به نمایش «بازگشت به الموت» به کارگردانی محمدحسین ابراهیمی از تهران تقدیم شد. لوح تقدیر دوم این بخش به نمایش «یوسف و زلیخا» به کارگردانی محمود معظمی از کرمان اهدا شد. لوح تقدیر به همراه جایزه نقدی به «نگار» به کارگردانی مهدی روزبهانی از همدان تعلق گرفت. دیپلم افتخار و جایزه نقدی به نمایش «مجلس توبهنامهنویسی اسماعیل بزاز» به کارگردانی کارن کیانی از تهران رسید. تندیس میراث، دیپلم افتخار و جایزه نقدی این بخش به نمایش «مشت و لگد احترامآمیز» به کارگردانی مصطفی کولیوندی از ایلام اهدا شد. دیپلم افتخار و تندیس میراث در بخش نمایشنامهنویسی به نمایشنامه «مرگامرگ» نوشته مریم یاسینزاده و لوح تقدیر به «جایی میان باران و نور» نوشته طاهره حسینی اهدا شد.
اهدای جوایز به برگزیدگان پویش «میراثبانان کوچک»
در این دوره پلتفرم روبیکا پویش «میراثبانان کوچک» را برگزار کرد که بیش از سیصد نفر به این بخش اثر ارسال کردند و ۲۲ نفر منتخب شدند.
اهدای جوایز بخش سینمایی
دیپلم افتخار بهترین فیلمنامه به حسام فرهمند و حسین ریگی برای نگارش فیلمنامه «لیپار» اهدا شد. تندیس میراث و دیپلم افتخار برای تهیهکنندگی «دختران باد» به محمد احمدی اهدا شد. در بخش سینمایی، آثار کوتاه و پویانمایی، ضمن تقدیر از «سفرهای سعدی» به تهیهکنندگی سامان عبدینژاد و «تهرون تهرون»، دیپلم افتخار را به «با بابام، زیارت» به تهیهکنندگی زینبالسادات بدری اهدا کردند. دیپلم افتخار به «بو که بارانه» به تهیهکنندگی سیدسینا ولدبیگی اهدا شد. تندیس میراث و دیپلم افتخار جشنواره در بخش پویانمایی به فیلم «افسانه کوه ننوک» به تهیهکنندگی و کارگردانی محمدرضا مرادی تعلق گرفت. در بخش مستند، انیمیشن و کوتاه؛ اشکان چاوشی برای «بوبونی» برگزیده تندیس میراث شد. در بخش مجموعه چندقسمتی، فیلمنامه «روزی روزگاری» نوشته ناصر افشاری و مهدی ابوهاشمی تندیس میراث را دریافت کرد. ضمن تقدیر از نگارش «بیشه» بهدلیل نگاه متفاوت، جایزه بهترین فیلمنامه بلند سینمایی به «ممدوک» نوشته محسن دانشور اهدا شد. در بخش مستند سینمایی؛ دیپلم افتخار بهصورت مشترک به فیلمهای «مهلقا» ساخته مریم جمالی و «سایه نیاکان فراموش شده» ساخته طاهره شعبانیان، مصطفی داوطلب و امین اناری اهدا شد. دیپلم افتخار به فیلم «تا بادها یادها را نبرد» ساخته احمد صراف یزد اهدا شد. تندیس میراث و دیپلم افتخار به «پرواز بر فراز سرزمین خورشید» به کارگردانی مهدی باقری تعلق گرفت.