بهانه‌هايي كه از دولت رييسي پذيرفتني نيست

وقتي انتقاد مي‌شود كه تورم دولت سيزدهم بالاست، پاسخ مي‌دهند در دولت گذشته خيلي بيشتر بود؛ هنگامي كه گفته مي‌شود مديريت فلان وزارتخانه ضعيف است، مي‌گويند در دولت هاشمي بدتر بود؛ اين روزها كه سخن از فساد بي‌اندازه بزرگ در دولت رييسي به ميان مي‌آيد جواب مي‌شنويم كه دولت روحاني هم با فساد مبارزه نمي‌كرد. اين پاسخ‌ها كه غالبا با رويكرد توجيه و با هدف فرار به جلو بيان مي‌شود چقدر قابل اعتناست؟ و افكار عمومي را چه اندازه قانع مي‌كند؟ يادمان هست در سال‌هاي 84 و 88 كه آقاي احمدي‌نژاد نامزد رياست‌جمهوري شد در تبليغات انتخاباتي، همه پيشينيان را دزد و فاسد و ناكارآمد معرفي نمود و چنين وانمود كرد كه گويي آسمان سوراخ شده و او به عنوان بركت از عالم بالا به زمين نزول كرده است. ديري نپاييد كه حاميان او دريافتند چه كلاه گشادي سرشان رفته. از يك‌طرف صدها ميليارد دلار درآمد ارزي كشور حيف و نابود شد و اقتصاد مملكت به فنا رفت و از سوي ديگر مشخص گرديد شعارهاي مقدس‌مآبانه او خالي‌بندي بوده و ربطي به ارزش‌هاي انقلاب و نظام نداشته است. دوستان اصولگرا حتي چنين تحليل مي‌كردند كه اگر احمدي‌نژاد بر مدار درست حركت مي‌كرد، هيچ‌وقت دوباره قدرت به دست جريان رقيب نمي‌افتاد و حسن روحاني رييس‌جمهور نمي‌شد. به همين دليل نيز تلاش فراواني صورت گرفت تا در انتخابات 1400 سر و كله يك معجزه ديگر هزاره سوم پيدا نشود و فردي به رياست‌جمهوري برسد كه مزاياي رييس دولت‌هاي نهم و دهم را داشته باشد و نقايص او را نه. آقاي ابراهيم رييسي چنين گزينه‌اي بود و به نظر مي‌رسد دست‌كم در آن مقطع دوستان اصولگرا اشتباه نكرده بودند. او با بسته‌اي از شعارها و وعده‌ها پا در ميدان گذاشت كه مجموع آنها باب طبع مخالفان روحاني بود. بعد از انتخابات، دولتي شكل گرفت كه از نظر جريان اصولگرا، غرب‌زده و ليبرال و واداده و معتقد به اقتصاد بازار و اشرافي و شيفته برجام و دوست كدخدا و نفوذي و غيرانقلابي نبود. 
ضمن اينكه براي بحران‌هاي كشور برنامه داشت و از نيروي انساني مقتدر و انقلابي هم برخوردار و از همه مهم‌تر با قواي ديگر و نهادهاي فرادولتي همنوايي و همراهي داشت و در يك جمله، دولت كاملا يكدست بود.
با اين تعريف، هم‌افزايي كافي و لازم ايجاد شده بود. خب با اين ويژگي‌ها، ديگر هيچ بهانه‌اي براي ناكامي پذيرفته نيست به‌خصوص كه خالص‌سازان نيز هرگونه مانع را از سر راه برداشتند. به اين ترتيب هيچ مطالبه‌اي از اين دولت با اين توجيه كه دولت‌هاي پيشين فلان و بهمان بوده‌اند يا مثلا آنها كارها را خراب كرده‌اند و ساختنش كار زمانبري ا‌ست، نمي‌تواند بر زمين بماند، بنابراين اگر گفته مي‌شود كه چرا فساد 3.7ميلياردي فقط در واردات يك قلم كالا به وجود آمده دولت سيزدهم نمي‌تواند آن را به گردن ديگران بيندازد، چون هيچ مانعي براي روند صحيح كارها وجود نداشته. تحريم‌ها كاملا دور زده شده، روابط بين‌الملل بسيار بهبود يافته و با عضويت در پيمان شانگهاي و بريكس، رشد اقتصادي و فروش بالاي نفت و گسترش بي‌نظير صادرات و رشد 7درصدي، هر موفقيتي كاملا در دسترس است. با اين مختصات، دولت رييسي با هيچ يك از دولت‌هاي پيشين قابل مقايسه نيست و اصطلاحا «آنچه خوبان همه دارند، تو تنها داري». پس هر توقعي كه برآورده نشود يا هر وعده‌اي كه بر زمين بماند تنها با يك توضيح قابل توجيه است: «يكدست‌سازي شكست خورده و تركيب كنوني دولت ناكارآمد است، برنامه‌هايش رويايي و عملكردش پرنقصان است.» آيا حاضريم اين گزاره را بپذيريم ما اصولگراها؟