تبعات بازگشت عوارض صادراتی


گروه صنعت و تجارت: دریافت عوارض صادراتی از مواد خام و نیمه‌خام که با رأی دیوان عدالت اداری متوقف شده بود، حالا با لغو این دستور توقف، دوباره از شوی گمرک ایران ابلاغ شده است. بر اساس بخشنامه گمرک ایران با لغو دستور توقف دیوان عدالت اداری، وصول عوارض صادراتی مجدداً برقرار شد. علی‌اکبر شامانی، مدیرکل دفتر صادرات گمرک ایران در بخشنامه‌ای به گمرکات اجرایی با اشاره به لغو دستور توقف دیوان عدالت اداری در خصوص وصول عوارض صادراتی، خواستار اجرایی شدن مصوبه ۲۱ تیرماه هیأت دولت شد. هیأت تخصصی صنایع و بازرگانی دیوان عدالت اداری در تاریخ ۳۰ مردادماه دستور توقف عملیات اجرایی وصول عوارض از صادرات را صادر کرده بود. با لغو دستور توقف اجرای تصویب‌نامه هیأت وزیران در خصوص دستورالعمل (بند ز تبصره ۶) ماده‌واحده قانون بودجه سال ۱۴۰۲ موضوع میزان قطعی عوارض صادراتی مواد خام و نیمه‌خام، مجدداً وضع عوارض از صادرات برقرار خواهد شد.
اما طی سال های گذشته ناظران و کارشناسان بر این موضوع تاکید کرده اند که از ظرفیت های صادراتی حوزه های مختلف مانند بخش معدن و صنایع معدنی به درستی استفاده نشده است و عموما بهره گیری از آن به شکل حداقلی بوده است. معمولا سیاستگذاران به بهانه جلوگیری از خام فروشی و ایجاد ارزش افزوده بالاتر جلوی صادرات را گرفته یا آن را محدود کرده اند. سیاست ممنوعیت یا عوارض صادراتی به عنوان مهمترین ابزارهایی است که سیاستگذار تجاری و صنعتی به وسیله آن صادرات را محدود کرده است. از طرف دیگر گفته می شود که سیاست عوارض صادراتی یا افزایش نامتعارف حقوق دولتی معمولا با هدف پوشش کسری بودجه دولت و درآمدزایی در دستور کار قرار می گیرد. در این رابطه کارشناسان می گویند،‌ جلوی صادرات گرفته می شود چون ارزش‌افزوده پایینی دارد، این کار کاملا غلط است. متاسفانه هدف دولت از بستن عوارض نگاه درآمدی است چون کشور را گران اداره می‌کند و همیشه کسری بودجه دارد. به اعتقاد آن ها با این سیاست ها تولیدکننده تنبیه می‌شود، در اقتصاد تولیدکننده محترم است، چه در اول زنجیره که ارزش افزوده کمتری داشته باشد و چه در آخر زنجیره که محصول نهایی مصرفی تولید می‌شود و ارزش افزوده بیشتری دارد. این در حالی است که متولیان دولتی با سیاست های شان اول زنجیره را سرزنش و تولیدکننده آخر زنجیره را تشویق می کنند. در حالی که این کار از اساس غلط است.
کیوان جعفری طهرانی کارشناس و صاحب نظر اقتصادی در این رابطه معتقد است: درحالی دولت سیزدهم اداره امور را به دست گرفته که کشور با وضعیت نامناسب اقتصادی و دولت با چالش جدی در تامین نقدینگی روبه‌رو است. در این شرایط، هر پیشنهادی در راستای توسعه بخش‌های مختلف اقتصادی باید با در نظر گرفتن محدودیت‌های درآمدی دولت همراه باشد. بخش معدن کشور از جمله حوزه‌هایی است که ظرف سال‌های گذشته، آنچنان که باید، مورد توجه مدیران تصمیم‌ساز کشور نبوده و همین موضوع باعث شده تا سرمایه‌گذاری در این بخش افول جدی داشته باشد. عدم توسعه بخش معدن در ایران به میزانی جدی بوده که درحال حاضر این بخش در مرز هشدار قرار دارد؛ بنابراین انتظار می‌رود که وزیر جدید صمت توجه ویژه‌ای به آن داشته باشد.
او ادامه داد: البته با توجه به شرایط فعلی اقتصادی کشور، این موضوع قابل درک است که دولت و وزارت صمت، درآمد لازم برای سرمایه‌گذاری مستقیم در این حوزه را ندارند. وضعیت نامناسب اقتصادی آحاد جامعه، درگیری بیش از یک سال و نیمه کشور با بیماری کرونا و هزینه‌هایی که این بیماری بر کشور تحمیل کرده، کاهش درآمدهای دولت و...، وضعیت را به گونه‌ای رقم زده که دیگر نمی‌توان انتظار داشت، مدیران و مسوولان کشور به دنبال اجرای پروژه توسعه‌ای باشند، چرا که اجرای چنین پروژه‌هایی نیز به تامین سرمایه نیاز دارد که در حال حاضر تامین آن به‌سادگی برای دولت سیزدهم میسر نیست. بنابراین بیان انتظارات و ارائه پیشنهادها از سوی کارشناسان باید براساس شرایط و واقعیت‌های فعلی اقتصادی و همراه با ارائه راهکار باشد و از کلی‌گویی پرهیز شود. به قول بزرگی «دیکته ننوشته نمره‌اش بیسته». تا کی به دیکته‌های نانوشته خودتان نمره بیست می‌دهید؟! جعفری طهرانی اضافه کرد: وزیر جدید صمت در اولین گام باید به فکر راهکاری برای درآمدزایی باشد. توسعه صادرات محصولات بخش معدن و صنایع معدنی نیز بهترین و مناسب‌ترین راه برای درآمدزایی در این حوزه به شمار می‌رود. حدود ۷ ماه تا پایان سال ۱۴۰۰ باقی مانده و انتظار می‌رود که سیاستگذاری در وزارت صمت برای همین زمان باقی‌مانده، به‌گونه‌ای تغییر کند که شاهد توسعه قابل ملاحظه صادرات محصولات این بخش باشیم. البته عموما برنامه‌های کلی و بخشی به شکل سالانه یا برای چند سال تدوین می‌شود، اما شرایط کنونی کشور به‌نحوی است که اجازه سیاستگذاری طولانی‌مدت را نمی‌دهد. وضع سیاست‌های شناور برای بازه زمانی کوتاه‌مدت در اقتصادهای درحال توسعه، امری است که رواج داشته و شاید گریزی از آن نیز نباشد.