روزنامه جوان
1402/09/29
همراهی روبن ارمنی با حاج عبدالله والی در مستند «همسفر»
جوان آنلاین: مستند «همسفر» به کارگردانی محمدحسین حیدری و تهیهکنندگی محمدجواد امیرانی به عنوان یکی از هشت اثر سازمان اوج است که به هفدهمین جشنواره بینالمللی «سینماحقیقت» راه پیدا کردهاست. «جوان» در گفتگو با تهیهکننده این مستند که با تمرکز بر اقدامات جهادی مرحوم حاج عبدالله والی تولیدشده، به چگونگی شکلگیری ایده اولیه و چالشهای تولید «همسفر» پرداختهاست.مستند همسفر در مورد حاج عبدالله والی است که از او به عنوان پایهگذار و ایجادکننده اردوهای جهادی یاد میشود؛ لطفاً بفرمایید که ایده اولیه مستند «همسفر» چگونه شکل گرفت؟
این مستند در واقع روایتی از همراهان حاجعبدالله والی در مسیر خدمترسانی به یک منطقه محروم است. به تعبیری شاید جرقه اولیه طرح این مستند مرتبط با شخصیتی به نام روبن یا روبرت بود که به عنوان یک فرد ارمنی در مقطعی از فعالیتهای حاج عبدالله والی با او همراه شدهبود، اما در طول ساخت مستند وقتی با روایت اطرافیان حاجعبدالله مواجه شدیم، احساس کردیم روایت مرتبط با او سایه سنگینتری بر روایت روبن دارد و در واقع آنچه روبن تجربه کرده، بخش کوچکی از یک روایت بزرگتر است. به همین دلیل داستان مستند به سمت روایت فعالیتهای حاجعبدالله و البته همراهانش در این مسیر تغییر پیدا کرد. وجه اشتراک این شخصیت ارمنی با حاج عبدالله والی چه بود که مسیر مستند را از شخصیت روبرت به سمت حاج عبدالله تغییر داد؟
«روبن» یا «روبرت» ارمنی در مقطعی از زندگی سرگذشتش به حاج عبدالله والی گره میخورد و مستند «همسفر» قرار بود روایتی از همین همراهی باشد. در فرآیند تولید این مستند، آنقدر حضور حاج عبدالله والی در اتفاقات و رویدادها پررنگ بود که نمیتوانستیم به او نپردازیم. گویی روبن تبدیل به بخشی از یک روایت بزرگتر برای ما شدهبود و طبیعتاً ما هم روایت این مستند را به همان ماجرای بزرگتر گره زدیم. به همین دلیل هم در شکلگیری روایت مستند، با خانواده والی همراه شدیم. فیلم آرامآرام به این سمت پیش رفت که روایتگر همه همسفران عبدالله والی شدیم؛ از خانواده و دوستان گرفته تا همکاران شاخص ایشان در کمیته امداد و البته شخص روبن. نکته جالب این است که با وجود تولید برخی برنامههای متعدد در مورد اقدامات جهادی حاج عبدالله والی شاهد هستیم که به دلیل عدم وابستگی جریانی و دستگاهی، همچنان برای عموم مردم شخصیت گمنامی هستند.
واقعیت این است که حاجعبدالله به صورت انفرادی اقدام به فعالیت میکرد و خودش به تنهایی در آن دوران به میدان میآمد. اگر اقتضائات تاریخی آن زمان را هم در نظر بگیرید، متوجه میشوید که همزمان با شکلگیری برخی ارگانها و نهادها برای امدادرسانی، این روحیه هم در جامعه وجود داشته که برخی افراد خودشان به تنهایی به میدان بروند و نقصها و کمبودها را کشف و برطرف کنند. از این منظر نمیتوان فعالیتهای حاج عبدالله والی را هم به یک ارگان خاص منسوب دانست. خیلی از ارگانهای امروز، آن زمان اساساً فعال نشدهبودند. حتی میتوان گفت این نهادها و ارگانها با تکیه بر همت همین افراد شکل گرفتند. خیلی از افراد مشابه حاجعبدالله والی به اتکای روحیه و کاریزمایی که داشتند، توانستند ساختارهایی را برای فعالیتهای جهادی و امدادرسانی خلق کنند. برخی از این سیستمها همچنان هم فعال هستند. در مستند هم اشاره میشود که برخی نهادها مانند کمیته امداد هم در فرآیند خدمترسانی به این مناطق همراه میشوند و آقای نیری است که سراغ حاجعبدالله والی میرود و از او میخواهد به منطقه بشاگرد برود، اما مجموعه کمیته امداد هنوز سروسامان امروزیاش را پیدا نکردهبود. به نوعی گویی آنها در کنار یکدیگر مسیری را برای خدمترسانی شکل دادهاند. آیا گمان میکنید روایت این مستند برای مخاطبان باورپذیر باشد؟
شاید باور این جنس فعالیت جهادی برای مخاطبان امروز دشوار باشد، اما روایت این مستند را باید متناسب با زمان فعالیت حاجعبدالله قضاوت کرد. در دهه ۶۰ این روحیه در بخش زیادی از جامعه وجود داشت و آدمهایی که کمی چهره کاریزماتیک هم داشتند، میتوانستند برداشت و بهره خود را از این میدان داشتهباشند. در مورد تلفیق این دو شخصیت در مستند «همسفر» کمی توضیح بدهید.
ما تلاشمان این بود که روایت مستند دو پاره نباشد، اما در نهایت قضاوت درباره میزان موفقیت ما در این زمینه با مخاطب است. هدف ما این بود که قصه همراهی تعدادی از افراد با حاج عبدالله والی را روایت کنیم و امیدواریم این روایت را به درستی به تصویر درآوردهباشیم. با توجه به شخصیت قابل احترام و اقدامات منحصربهفرد حاج عبدالله والی، شخصیت «روبن» در فضای روایی مستند «همسفر» چه سهمی دارد؟
روبن از میان همراهان مرحوم والی سهم پررنگتری در روایت این مستند دارد. به نوعی اگر بخواهم یک تقسیمبندی در روایت این مستند داشتهباشم، طبیعتاً باید بگویم روبن و خانواده عبدالله والی سهم بیشتری در روایت ما داشتهاند، چراکه افراد نزدیکتری به او بودهاند. برای تولید این مستند از چه منابع و مستنداتی استفاده کردید؟
دو منبع اصلیای که در اختیار ما قرار داشت و با زحمت دوستان دیگر به سرانجام رسیدهبود، یک کتاب و یک فیلم مستند به نام «صد سال تنهایی» بود. آن کتاب و این مستند، منابعی بودند که ما استفاده بسیاری از آنها کردیم. آقای فارسی به عنوان کارگردان مستند «صد سال تنهایی» هم لطف داشتند و بخشی از منابع را در اختیار ما قرار دادند و جا دارد از ایشان تشکر کنم. غیر از این دو مورد، باقی بخشهای روایت به صورت میدانی شکل گرفت. در زمینه گفتگوهای شفاهی هم طیف گستردهای از افراد را از ابتدا مدنظر قرار دادیم از همکاران کمیته امداد گرفته تا اهالی منطقه بشاگرد و دوستان و خانواده حاجعبدالله والی. روایتهای شفاهی را از طیفهای مختلف جمعآوری کردیم و پژوهش و تولید ما را همین گفتگوها شکل دادند. آیا چالشی هم با افراد مصاحبهشونده داشتید؟
از آنجایی که خانواده والی با گروه ما همراه شدهبودند، برای دعوت از افراد به گفتگو و حضور مقابل دوربین، چالش بسیار کمی داشتیم. تقریباً هم هیچ مصاحبه لغوشدهای نداشتیم و همه افرادی که به حضور آنها در مقابل دوربین نیاز بود، همراه شدند و با آنها گفتگو کردیم. چالش اصلی، اما بحث تأمین تصاویر بود. هم دسترسی آنچنانی به تصاویر آرشیوی نداشتیم و هم کیفیت مطلوبی نداشتند. تصمیم گرفتیم فرم روایی را به سمتی ببریم که با استفاده از تصاویر امروز، فضای گذشته را به تصویر درآوریم.
سایر اخبار این روزنامه
گروهک نفاق در دادگاه تاریخ
حمایت قضایی از متقلبان کنکوری!
تشکیل بانک اطلاعات از سوژههای امید آفرین
انتقام از امام یا انتقاد از نظام؟
اعتدالیها در تحریم انتخابات همراه تندروهای اصلاحطلب نشدند
حمید نوری قربانی سیاسی بازی مرجع حقوقی سوئد!
کلیسا عذابشدگان تاریخ ادیان را برکت داد!
حمایت قضایی از متقلبان کنکوری!
درماندگی مدعیان نیل تا فرات مقابل یک گروه چریکی
همراهی روبن ارمنی با حاج عبدالله والی در مستند «همسفر»
واشینگتن دنبال جبران شکست میدانی تلآویو با آتشبس
ائتلاف امریکا علیه یمن فقط با یک دولت منطقه!
پُز هواداران رشتهای که حمایت نمیشود!
امنیت پایدار هزینه میخواهد
رژیم صهیونیستی و غرب در بنبست مقاومت