سرقت‌های پروفسور و همدستانش به سبک سریال «خانه کاغذی»

جوان آنلاین: سارق سابقه‌داری معروف به پروفسور که باند سرقت از منازل شمال تهران را به سبک سریال مشهور اسپانیایی تشکیل داده‌بود به دام افتاد. اعضای این باند هنگام سرقت از خانه‌ای بر سر اموال سرقتی با هم درگیر شده‌بودند که دست‌شان رو شد و گرفتار شدند.
اوایل خردادماه امسال زن و شوهر میانسالی در تهران به اداره پلیس رفتند و از سارق یا سارقانی که به خانه‌شان دستبرده زده و چند میلیارد تومان طلا و سکه سرقت کرده‌بودند، شکایت کردند.
زن میانسال گفت: «من استاد دانشگاه هستم و وضع مالی خوبی داریم. مدتی قبل ارثیه زیادی به من رسید و من و شوهرم تصمیم گرفتیم طلا و سکه بخریم. چند روز قبل برای تفریح به ویلایمان در شمال کشور رفتیم تا اینکه ساعتی قبل به خانه برگشتیم. وقتی کلید به در آپارتمان انداختم، متوجه شدم قفل در تخریب شده و وقتی هم وارد خانه شدیم، تمام وسایل به هم ریخته‌بود و همه چیز حکایت از آن داشت سارق یا سارقانی به خانه‌مان دستبرد زده‌اند. به سرعت به سراغ گاوصندوق رفتیم و دیدیم سارقان تمام طلاها، جواهرات و پول‌های خارجی داخل گاوصندوق را که چند میلیارد تومان ارزش داشت، سرقت کرده‌اند. دقایقی من و شوهرم با دیدن این صحنه شوکه شده‌بودیم و فقط به هم نگاه می‌کردیم و بعد هم تصمیم گرفتیم به اداره پلیس بیاییم و از سارقان خانه‌مان شکایت کنیم.» سارقانی با ماسک‌های عجیب
با طرح شکایت زن و مرد پولدار، مأموران پلیس به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت تحقیقات خود را برای شناسایی سارقان آغاز کردند. دوربین‌های مداربسته ساختمان، کوچه و خیابان‌های اطراف نشان داد سارقان سه مرد جوان هستند که یکی از آن‌ها داخل خودرویی با پلاک مخدوش می‌ماند و دو نفر دیگر در حالی که ماسک عجیبی به صورت و لباس مخصوصی به تن دارند از روی دیوار وارد ساختمان می‌شوند و پس از تخریب قفل در آپارتمان به داخل خانه می‌روند و دست به سرقت می‌زنند.


همزمان با ادامه تحقیقات درباره این حادثه مأموران با چند شکایت دیگر هم روبه‌رو شدند. شاکیان همه اعلام کردند اموال قیمتی مانند طلا، سکه، پول‌های خارجی و عتیقه از خانه‌هایشان سرقت شده‌است. همچنین مشخص شد سارقان معمولاً از هر خانه‌ای بین ۵ تا ۱۰ میلیارد تومان اموال سرقت می‌کنند. بررسی‌های دوربین‌های مداربسته همگی نشان داد سارقان همان سه سارقی هستند که ماسک و لباس مخصوص یکی از سریال‌های مشهور اسپانیایی به صورت و تن دارند تا رهگذران به آن‌ها مشکوک نشوند و ردی هم از خود به جای نگذارند. دعوای سارقان
در حالی که هر روز به تعداد شاکیان افزوده می‌شد نیمه شب چند شب قبل مردی با اداره پلیس تماس گرفت و گفت احتمال می‌دهد سارقانی در حال سرقت از خانه همسایه کناری‌شان هستند. وی گفت: «همسایه ما چند روز قبل همراه خانواده‌اش به مسافرت رفت و مرا هم در جریان مسافرتش قرار داد تا حواسم به خانه‌اش باشد. دقایقی قبل از خواب بیدار شدم و برای آب خوردن به آشپزخانه رفتم و در آنجا متوجه صدای درگیری دو مرد از خانه همسایه شدم. اول خیال کردم همسایه با همسرش مشاجره می‌کند، اما وقتی خوب دقت کردم فهمیدم دو مرد غریبه داخل خانه او هستند.»
با اعلام این خبر به سرعت تیمی از مأموران راهی محل شدند و دو سارق را با ماسک و لباس‌های عجیب که در حال فرار بودند، دستگیر کردند. مأموران همچنین در یکی از کوچه‌های اطراف همدست سارقان را هم داخل خودرو بازداشت و متهمان را به اداره پلیس منتقل کردند. باند پروفسور
متهمان در بازجویی‌ها با اعتراف به سرقت‌های سریالی از خانه‌های شمالی تهران ادعا کردند سردسته باند فرد خلافکاری معروف به پروفسور است که آن‌ها زیر نظر او کار می‌کنند.
یکی از سارقان گفت: «سردسته باند مردی به نام کیوان معروف به پروفسور است و این باند را مدتی قبل تشکیل داد. او فقط نقشه سرقت را طراحی می‌کند و ما هم اجرا می‌کنیم. من همیشه به همدستانم می‌گفتم که ریسک کار ما بالا است و نباید هر چه سرقت می‌کنیم دو دستی تقدیم پروفسور کنیم و باید سهم بیشتری برای خودمان برداریم. شب حادثه هم وقتی به خانه دستبرد زدیم داخل گاوصندوق مقدار زیادی طلا و جواهرات بود و من به همدستم گفتم طلا‌ها را بین خودمان تقسیم کنیم و به دروغ به پروفسور بگویم که هیچی از آن خانه گیرمان نیامده‌است، اما همدستم قبول نکرد و می‌گفت من به پروفسور خیانت نمی‌کنم. همین موضوع باعث مشاجره لفظی ما شد و همسایه آن خانه هم متوجه شد و به پلیس خبر داد.» با اعتراف متهمان مأموران کیوان را شناسایی و وی را بازداشت کردند. متهمان پس از اعتراف برای تحقیقات بیشتر در اختیار مأموران پلیس قرار گرفتند. سارقی که عشق پروفسوری داشت!
کیوان ۵۸ سال سن و کلکسیونی از جرائم در پرونده‌اش دارد. او دیپلم دارد و خودش را نابغه می‌داند و می‌گوید اگر درسش را ادامه می‌داد، حتماً پروفسور شده‌بود و به همین دلیل است که دوستانش او را پروفسور صدا می‌زنند. متهم مدعی است باند سرقت را به سبک سریال اسپانیایی «خانه کاغذی» تشکیل داده‌است. کیوان سابقه داری؟
بله چند باری به اتهام سرقت و کلاهبرداری و اخاذی دستگیر شده و به زندان افتاده‌ام. چرا دوستانت تو را پروفسور صدا می‌زنند؟
من از بچگی باهوش بودم و ریاضی‌ام خیلی بود و عاشق درس ریاضی هم بودم. البته فامیل می‌گفتند من بیش‌فعالی دارم، اما خانواده‌ام می‌گفتند من باهوشم. اگر با دوستان ناباب رفت و آمد نمی‌کردم و درسم را ادامه می‌دادم، حتماً الان پروفسور شده‌بودم. الان هم سعی می‌کنم از فکرم استفاده کنم و حتی در زندان هم وقتی حوصله‌ام سر می‌رفت به صورت تلفنی کلاهبرداری می‌کردم. حتی برای تشکیل همین باند هم کلی فکر کردم و در نهایت به سبک سریال «خانه کاغذی» باند را تشکیل دادم. چه شد این سبک به ذهنت رسید؟
من عاشق فیلم و سریال هستم و به خصوص سریال‌های خارجی و پلیسی و از همه بیشتر سریال خانه کاغذی را دوست دارم. قسمت‌های این سریال را چند بار نگاه کرده‌ام و با شخصیت پروفسور همذات‌پنداری می‌کردم و می‌خواستم مثل او قهرمان شوم. این سریال تأثیر روحی و روانی زیاد روی من گذاشت و در نهایت هم با سه نفر از دوستانم این باند را به سبک همین سریال تشکیل دادیم. از کی شروع به سرقت کردید؟
بهار امسال از زندان آزاد شدم و تصمیم گرفتم باند سرقت از منازل شمال تهران تشکیل دهم. البته من سرقت نمی‌کنم و فقط نقشه را طراحی می‌کنم و دوستانم اجرا می‌کنند. فقط از خانه‌ها سرقت می‌کردید؟
بله، اول تصمیم گرفتیم از بانک، صرافی یا طلافروشی سرقت کنیم، اما پس از چند روز تحقیق منصرف شدم. دیدم تمامی بانک‌ها و حتی طلافروشی‌ها و صرافی‌ها تجهیزات ایمنی خوبی دارند و امکان دارد خیلی زود گرفتار شویم و ریسک آن خیلی بالا بود و به همین دلیل نقشه از خانه‌های شمال تهران را طراحی می‌کردم و دوستانم اجرا می‌کردند. بیشترین مبلغی که سرقت کردید، چقدر بود؟
فکر کنم در دو سرقت پول خوبی گیرمان آمد. در یکی از سرقت‌ها مقدار زیادی دلار، طلا و سکه سرقت کردیم که حدود ۱۵ میلیارد تومان ارزش داشت و در سرقت دیگری هم چند کیلو طلا از خانه‌ای سرقت کردیم. فکر می‌کردی به این زودی دستگیر شوید؟
نه، اگر همدستانم به فکر خیانت به من نبودند و آن شب در آن خانه با هم درگیر نشده‌بودند، ما به این زودی دستگیر نمی‌شدیم.