طلاب - معلم

براساس سند تحول بنيادي نظام آموزش و پرورش مصوب شوراي عالي انقلاب فرهنگي، سيستم آموزشي از شش زيرنظام به شرح زير تشكيل شده است:
برنامه درسي، منابع مالي و بودجه، مديريت راهبردي، نيروي انساني، پژوهش و ارزشيابي و فضا، تجهيزات و فناوري.
هر‌يك از اين زيرنظام‌ها در جاي خود از اهميت برخوردارند، اما نقش معلم در مقايسه با ساير زيرنظام‌ها ممتاز است. نقش آموزشي معلم در كنار نقش پرورشي او ماموريت اصلي نهاد تعليم و تربيت را تشكيل مي‌دهد. پرورش از آموزش جدايي‌ناپذير است. چگونه به دانش‌آموز مي‌توان گفت در زنگ رياضي فقط مطالب رياضي را از معلم بياموز ولي الگوي اخلاقي و تربيتي را در زنگ بعدي از معلم ديني يا مربي تربيتي كسب كن! اخلاق، سخن، رفتار، لباس پوشيدن، راه رفتن، سكوت معلم همگي الگو براي دانش‌آموز است. جدايي پرورش از آموزش نه امكان‌پذير است و نه منطقي.
نتيجه 1- در فرآيند تعليم و تربيت نقش آموزشي و پرورشي معلم ، ممتاز و تعيين‌كننده است.


دانشگاه فرهنگيان كه از تجميع قريب يكصد مركز تربيت معلم تشكيل شده ، تامين و تربيت نيروي انساني (معلم و پيرامعلم) را عهده‌دار است. دانشجومعلمان دوره‌اي 4‌ساله با 10 واحد بيشتر از دانشجويان ساير دانشگاه‌ها مي‌گذرانند. دانشجومعلمان دروس تخصصي رشته، دروس عمومي و دروس حرفه‌اي معلمي را از قبيل روانشناسي كودك و نوجوان، روش تدريس، روانشناسي اجتماعي، كارورزي و... براي كسب مهارت‌ها و توانمندي‌هاي لازم جهت معلم شدن مي‌گذرانند.
تسلط علمي معلم در كنار دارا بودن قدرت نفوذ در متربيان لازمه كار معلمي است.
نتيجه 2- تنها معلم توانمند و با انگيزه و داراي قدرت نفوذ و برقراري ارتباط، مي‌تواند امر خطير تربيت را به عهده بگيرد.
اخيرا در فضاي مجازي و رسانه‌ها مطلع شديم كه آموزش و پرورش 25000 طلبه را به عنوان مربي يا معلم استخدام كرده است. در زمان مسووليتم در وزارت آموزش و پرورش ديداري با آيت‌الله حسيني بوشهري رييس وقت حوزه علميه داشتم. در آن جلسه من خدمت ايشان عرض كردم، اجازه نمي‌دهم طلاب بدون طي دروس معلمي و كسب توانمندي لازم وارد مدرسه شوند، زيرا تا مربي نتواند در متربي نفوذ كند عملا كاري از او ساخته نيست. آيت‌الله حسيني بوشهري استدلال را پذيرفتند و تفاهمنامه‌اي بين مدیريت حوزه و وزارت آموزش و پرورش منعقد شد. به موجب اين تفاهمنامه مقرر شد كميته‌اي مشترك با حضور نمايندگان طرفين ضوابط اشتغال طلاب در مدارس را تعيين و با مكانيسمي مصادق آن را تعيين كنند.
اگر طلاب مانند ساير افراد ليسانس و بالاتر در آزمون واحدي شركت كنند و پس از طي مراحل مصاحبه و از همان كانال‌ها كه ديگران از آن مي‌گذرند، بگذرند  مشكلي ايجاد نمي‌شود. جدا كردن مسير گزينش طلاب از ساير داوطلبين استخدام در آموزش و پرورش عوارض نامطلوب زير را دارد:
1- به ضرر خود طلاب است. اين عمل مردم را ضد آخوند مي‌كند.
2- به ضرر حوزه‌هاي علميه است. به اعتبار حوزه‌هاي علميه با قدمت زياد لطمه وارد مي‌شود.
3- خسارت جبران‌ناپذيري به دين وارد مي‌كند.
4- به آموزش و پرورش كشور و دانش‌آموزان لطمه وارد مي‌كند.
نتيجه 3- ايجاد مسيري جدا از روال عادي نيروي انساني در آموزش پرورش براي طلاب اعتماد مردم را به روحانيت كاهش داده و به تعلیم و تربيت لطمه مي‌زند.
تاكيد مي‌شود كه اگر جذب روحاني به همان روالي كه براي ديگران متداول است، صورت پذيرد، تاييد است.
پيشنهاد مي‌شود وزارت آموزش و پرورش با ارايه مدارك و شواهد متقن اين خبر ر‌ا از طرق مختلف تكذيب كرده و در صورت صحت آن، نسبت به اقدام صورت گرفته تجديدنظر كند.