هیجان تماشای حادثه

هیجان عمومی برای دیدن حوادثی که روی می‌دهد، وصف شدنی نیست. همواره شاهد بروز حوادث و سوانحی هستیم که منجر به شکل‌گیری تجمع‌های انسانی و ترافیک‌های سنگین می‌شود. وقوع یک سانحه رانندگی در جاده‌ها منجر به توقف خودرو‌های عبوری و تجمع انسانی برای تماشای صحنه تصادف می‌شود، غافل از اینکه بسیاری از این توقف‌ها منجر به بروز حوادث ثانویه می‌شود و بسیاری از این تماشاچیان در تصادف با خودرو‌های عبوری جانشان را از دست می‌دهند. اگر کلید‌واژه تصادف با تماشاچیان صحنه تصادف را در یکی از مرورگر‌ها جست‌وجو کنیم با انبوهی از حوادثی مواجه می‌شویم که همین توقف‌های بی‌جا منجر به از دست رفتن جان تماشاچیان یا زخمی شدن آ‌نها و وارد آمدن خسارت به خودرو‌هایی شده که بدون ضابطه کنار مسیر توقف کرده‌اند. تجمع‌های انسانی بعد از وقوع حوادثی که در شهر‌ها اتفاق می‌افتد، بیش از همه مانع عملیات امداد می‌شود و جان مصدومانی را که میان آتش یا آوار گرفتار شده‌اند در معرض خطر قرار می‌دهد. در صورتی که فرد مصدوم از محل حادثه خارج شود، امید به زندگی او به ثانیه‌هایی بند است که میان ترافیک‌های کاذب شکل گرفته یا تجمع انسانی تماشاچیان از دست می‌رود. روشن است در چنین حوادثی همه تماشاگران ماجرا در وضعیت دشوارتری که برای این مصدومان ایجاد می‌شود، نقش دارند. همین‌طور مایه زحمت مضاعف امدادگرانی می‌شوند که باید همه تمرکزشان را متوجه عملیات امداد کنند. امدادگران برای رسیدن به محل حادثه و خارج شدن از آن به آرامش و مسیر باز نیاز دارند که شهروندان قانون‌پذیر می‌توانند در فراهم کردن این امر به عنوان یار کمکی امداد قرار گیرند، اما تجربه‌های اتفاق افتاده چیزی غیر از این را نشان می‌دهد.
تکرار این اتفاق‌ها در جامعه، خصوصاً هیجان ناشی از گرفتن فیلم و عکس از محل حادثه نشان می‌دهد ساختار آموزشی، اعم از مراکز آموزشی و رسانه‌ها، خصوصاً رسانه ملی در آموزش و پرورش شهروندان برای مدیریت رفتار خود هنگام مواجهه با چنین اتفاق‌هایی هیچ توفیقی ندارند و تا زمانی که ساختار فرهنگی کشور نخواهد یا نتواند با هزینه کردن برای آموزش فرهنگ عمومی را ارتقا دهد، همواره در پرتگاه آسیب‌های موجود حرکت خواهیم کرد.