مقاومت همچنان در برابر رژیم صهیونیستی دست برتر را دارد
روح الله رضوی کارشناس فلسطین و شبه قاره
آینده محور مقاومت به اتفاقاتی که در نوار غزه قرار است رقم بخورد، برمی گردد. با توجه به موضعگیری مقاومت بعد از طوفانالاقصی، که شکست مقاومت در نوار غزه را خط قرمز و شکست نیروهای فلسطینی و به شکل خاص نیروهای مقاومت میداند، باید منتظر باشیم و ببینیم همچنان برگ برنده در دست مقاومت باقی میماند یا خدای نکرده ورق برمی گردد.
شاید بگویند که غزه بعد از 20 هزار شهید و بیش از 40 درصد ویرانی اصلا وضعیت خوبی ندارد، اما منظور از برگ برنده حفظ قدرت نیروهای مقاومت است که هنوز پابرجا هستند و تا زمانی که نیروهای مقاومت حضور دارند، محور مقاومت نهتنها در خود غزه، بلکه در کل منطقه دست برتر را دارد و اگر در غزه ماجرا به گونهای دیگر بخواهد رقم بخورد، قطعا کل نیروی مقاومت در امتداد لبنان، سوریه، عراق، ایران و یمن متاثر خواهد شد. به عبارت دیگر، ایران که در مقام حامی و پشتیبان - در قالب دولت و ملت - از فلسطین حمایت می کند نیز از این تاثیر بینصیب نخواهد ماند؛ کما اینکه اگر شرایط به گونهای باشد که مقاومت پیروزیای را که تاکنون داشته تثبیت کند، تمام اعضای محور مقاومت و در راس آن جمهوری اسلامی ایران، به عنوان حامی و پشتیبان تمامعیار محور مقاومت، قطعا دست برتر را در تمام معادلات و مناسبات بینالمللی و حتی مناسبات داخلیاش خواهد داشت.
به تعبیری، مجموعه چالشهای گروههای مخلف ایران، به جنگهای خیابانی در غزه گره خورده است؛ یعنی حتی آنچه در داخل کشور به نام اپوزیسیون از آن یاد میشود، همچنین جریانهای برانداز، جریانهای ضدنظام جمهوری اسلامی با همه تشتتهایشان به معرکه جنگ در نوار غزه چشم دارند تا ببنید سرانجام کار به کجا کشیده میشود و به چه سمت و سویی میرود؛ پس همهچیز به حوادث نوار غزه برمیگردد.
اما وضعیت خود نوار غزه چگونه است؟! در طول 86 روز فراز و فرودهای این معرکه، یعنی نزدیک به سه ماه استقرار نیروهای مقاومت در این منطقه، هنوز مجموعه قدرت محور مقاومت محفوظ مانده است . این به این معنا نیست که نیروهای مقاومت در غزه تلفات تعیینکنندهای ندادهاند. صهیونیستها ادعا میکنند بالغ بر دو هزار نفر از نیروهای مقاومت را به شهادت رساندهاند. همچنین ادعا میکنند صدها تونل در این منطقه را هدف قرار داده و منهدم کردهاند، اما اگر همه این اتفاقات هم افتاده باشد، قدرت و توان مقاومت همچنان پابرجاست. جنگ تلفات دارد و این را مقاومت خوب میداند که در برابر ارتش پرتعدادی مانند رژیم اشغالگر تلفات میدهد؛ این قانون جنگ است و اعضای مقاومت هم ماورایی نیستند. اما نکته اینجا است که توان رزمی مقاومت کاهش نیافته است. توان رزمی مقاومت در شلیک موشکها است که همچنان استمرار دارد. توان رزمی مقاومت در جنگهای چریکی و خیابانی است که پابرجاست. توان رزمی مقاومت حفظ قدرت مدیریت و تسلط رهبری عزالدین قسام در سرایا القدس به عنوان شاخه نظامی حماس و جهاد در پهنه جنگ است که کماکان حفظ شده است. توان مقاومت در بقای فرماندهی متمرکز مقاومت است با مردانی چون محمد زنوار، یحیی زنوار و محمد زیف که همچنان در میدان حضور دارند. همچنین، به اذعان برخی از نشریات صهیونیستی، مقاومت قدرت جایگزینی فرماندهان خود را نشان داده است؛ یعنی در جنگهای خیابانی که شاخههای مختلف مقاومت طی آن با اسرائیل میجنگند، برخی از فرماندهان میدانی به شهادت رسیدهاند، اما بلافاصله فرماندهای دیگر جایگزین شده و سلاح روی زمین نمانده است.
در کنار همه اینها، شکست مفتضحانه اسرائیل در آزادسازی گروگانها و اسرای خودش طی یک عملیات نظامی شرایط را برای او سختتر کرده است و این چیزی است که دست مقاومت را برتر نگه میدارد. در واقع، رژیم صهیونیستی در حملهاش به قصد آزادسازی گروگانهایش با شکست روبهرو شد و تاکنون حتی یک نفر را هم نتوانسته از دست نیروهای مقاومت زنده آزاد کند. کماکان بیش از 130 اسیر اسرائیلی نزد مقاومت وجود دارد.
بر این اساس، اگر جنگ به همین سبک و سیاق ادامه پیدا کند، باید دید تا کجا با استقرار ماشین جنگی از طرف رژیم صهیونیستی روبهرو هستیم و تا کجا میتوانند این روند را ادمه بدهند. به نظر میرسد که فشارها همچنان بر این رژیم جعلی رو به افزایش است و در خود غزه نیز استمرار دارد، اما با ایستادگی مردم غزه در برابر فشارهای اسرائیل و تا زمانی که پشت نیروهای مقاومت ایستادگی کنند اسرائیل نمیتواند به مدت طولانی این وضعیت را ادامه بدهد، مگر اینکه بخواهد تغییراتی را اعمال کند که جنبههایی از آن به عملکرد ایالات متحده آمریکا برمیگردد و نوع تصمیمی که برای اسرائیل میگیرد.