فقط این سه‌نفر: روحانی، علی کریمی و زیباکلام!

واکنش سه نفر از به‌اصطلاح ایرانیان به فاجعه کرمان درس‌آموز است، هرچند چه قلیل‌اند درس‌آموزان!
آقای روحانی، رئیس‌جمهور پیشین که البته تشکیلات حفظ آثار دارد و چه‌بسا به خود زحمت نداده باشد، متنی را که تشکیلاتش برای او تهیه کرده‌اند، یک بار بخواند، در عباراتی که یک ننگ‌تمام‌عیار است، عملیات تروریستی فاجعه‌باری را که داعش به‌عهده گرفته و کسی باور نکرده و آن را همگان، کار مشترک موساد و سیا می‌دانند، به فقدان «آزادی‌های مشروع» در کشور ربط می‌دهد! و البته فقدان «نیرو‌های دلسوز با نگاه ملی» که حتماً منظورش خودش و آن تیم و دسته اسفناکش هستند.
معلوم نیست کدام از خدا بی‌خبری و از سیاست و انسانیت بی خبری چنین متنی را برای او تنظیم کرده است که دست آلوده به‌خون موساد و سیا و داعش- هرکه هست- را به مقوله‌ای داخلی ربط می‌دهد: «تقویت امنیت کشور صرفاً وظیفه نهاد‌های امنیتی، اطلاعاتی، انتظامی و قضایی پس از وقوع حوادثی از این دست نیست بلکه مقوله‌ای چندوجهی است.... امنیت پدیده‌ای است که با تحصیل آزادی‌های مشروع، تضمین حقوق اساسی ملت و به‌کارگیری نیرو‌های دلسوز با نگاه ملی و جذب حداکثری تقویت خواهد شد.»
البته تشکیلات و دوستان ایشان در ماه‌های اخیر مرتب با شایعه‌افکنی درباره جانشینی رهبری و مسائل امنیتی دیگر نشان داده‌اند که امنیت و آرامش کشور ذره‌ای برای آنان اهمیت ندارد ولی اینچنین بر سر سفره داعش و موساد نشستن و ارتزاق‌کردن، فقط از عهده تشکیلاتی ناسالم و فاسد برمی‌آید.


اگر بخواهیم انعکاس همین نوع موضع‌گیری را در قشر روشنفکر دانشگاهی نزدیک به تیم رئیس‌جمهور سابق ببینیم، بهترین مثالش صادق زیباکلام است، هرچند زشت است سخن او و نام‌بردن از او. زیباکلام هم از موساد و سیا رفع اتهام کرده و گفته همه شواهد و قرائن نشان می‌دهد عملیات تروریستی کرمان، بعید است کار اسرائیل باشد، اسرائیل نمی‌آید افرادی را که هیچ گناهی ندارند و فقط در آن مکان حضور داشتند از بین ببرد! و بعد اوج رذالت و سقوط اخلاقی خودش را با این عبارت نشان داده است که «حتی اگر کسانی که در کرمان کشته شدند، طرفدار جمهوری اسلامی باشند، حقشان کشته‌شدن نبود!» این مالیخولیا و پرشدن ذهن و مغز با جلبک و لجن است که از یک به اصطلاح ایرانی چنین موجود غیرقابل‌تحمل و قابل‌ترحمی می‌سازد که دقیقاً آن شبکه‌هایی که با خون مردم ایران رونق می‌گیرند، مشتری او باشند و از او مطالبه سخن و تحلیل کنند.
مورد مبتذل این سه‌گانه که صدای برخی از همان هم‌تیمی‌های رئیس‌جمهور سابق را هم درآورده، بی‌آنکه به شباهت‌های ساختاری پیام خودشان با این پیام مبتذل توجه کنند، به علی کریمی تعلق دارد که از مرگ هموطنان در کرمان ابراز شادمانی و شعف کرده است! چه خوب گفت استاد افشین علا درباره او که شأن ما نیست که از جاهل مستی همچو او دم بزنیم، بلکه اشاره ما به متولیان امور از هر جناح و دسته‌ای است که سلبریتی‌پروری را در کشور دامن زدند و از همچو اویی برای جوانان. الگو می‌سازند.
این سه واکنش ناجوانمردانه و خفت‌بار در فضای مجازی همراهانی هم از مردم عادی داشته که آن‌ها را باید دنباله‌روان این‌چنین کسان دانست: «نفس اول راند بر نفس دوم/ ماهی از سر گنده‌گردد نی ز دم». وقتی مصدرنشینان فاسد شدند، چه انتظاری از مگسان دور شیرینی.