مثل موش فرار میکنیم!
[شهروند]در هفتههای اخیر، رژیم صهیونیستی، در کنار جنایاتی که در غزه مرتکب میشود، ترورهای خود را نیز پیش گرفته. این اقدام منجر به شهادت سیدرضی موسوی، یکی از چهرههای پنهان جبهه مقاومت شد؛ مردی که در کنار شهیدحاج قاسم سلیمانی همواره در این جبهه، نقشآفرین بود. او حدود ۳۰ سال در سوریه حضور داشت و در این مدت در کنار گمنامی، اقدامات مؤثری در محور مقاومت انجام داد؛ تا جایی که در یک سال گذشته، در فهرست ترور رژیم صهیونیستی قرار گرفت. رژیم صهیونیستی همچنین ذات تروریستی خود را در حملهای دیگر نیز آشکار کرد که منجر به شهادت صالح العاروری و زخمی شدن ۱۱ نفر دیگر از همرزمانش شد. العاروری نیز یکی از شخصیتهای برجسته حماس بود؛ چهرهای که رژیم صهیونیستی بارها برای ترورش برنامهریزی کرده بود و او را مغز متفکر مقاومت فلسطینی داخل کرانه باختری میدانست. هرچند این ترورها در نهایت اقداماتی بیفایده برای رژیم صهیونیستی به شمار میروند؛ بهویژه زمانی که خود صهیونیستها به آن اذعان کنند. چنانچه پروسپر ازران، رئیس سابق شهرک کریات شمونا، درباره عملیات شهادت صالح العاروری گفته: «این عملیات، خطرات را از ما دور نکرد؛ از هر جا که بخواهند، میتوانند ما را هدف بگیرند.» ازران طی مصاحبهای با رسانههای عِبری تأکید کرده: «ما آنقدر محاصره شدهایم که مثل موش همیشه فرار میکنیم؛ هیچکدام از کارهای ما حتی هجوم به غزه هم مفید واقع نشد»، این اعتراف سنگین مسئول اسرائیلی است که رسانههای عِبری در حال بازنشر آن هستند. او همچنین تصریح کرده: «بعد از ۷ اکتبر، حدود ۲۲هزار و 600 اسرائیلی، واحدهای مسکونی در شهرکها را ترک کردند؛ زیرا شب و روز بر سر آنها موشک میریزند.» هرچند سران رژیم صهیونیستی همچنان به اعترافات شهروندان و مقامات خود هم اهمیتی نمیدهند و در ترورهایی کور، در پی بازگرداندن آبروی از دست رفته خود هستند. هرچند این اقدامات به شهادت نیروهایی مقاوم و ارزشمند منجر میشود؛ چهرههایی نظیر سیدرضی موسوی و صالح العاروری. آنچه در ادامه میخوانید دو روایت است درباره این شهدا؛ شهدایی که تفکرشان همچنان در جبهههای مقاومت ادامه دارد.
از پول بیتالمال نمیدهم ولی...
روایت سردار حسن نوعیاقدم درباره شهید سیدرضی
بعد از شهادت سیدرضی موسوی، گفتوگوهای مختلفی با همرزمان، دوستان یا آشنایان این چهره مقاومت انجام شد. در این میان «تسنیم» گفتوگویی با سردار حسن نوعیاقدم انجام داد که خود از رزمندگان قدیمی دوران دفاعمقدس است. سردار نوعیاقدم همچنین از فرماندهان جبهه مقاومت است که دهه 90را در سوریه کنار حاج قاسم سلیمانی و سیدرضی موسوی بود. او در بخشی از این گفتوگو خاطرهای از شهید سیدرضی موسوی نقل کرده که خواندنی است.
اِشراف اطلاعاتی شهید سیدرضی
یکی از وظایف مهم سیدرضی درخصوص مسائل مالی بود. میتوان گفت تمام مسائل مالی و جابهجایی اطلاعات و امکانات در محور مقاومت، به امر قاسم سلیمانی توسط سیدرضی انجام میشد. او هم با حاج قاسم مودب بود و هم در ادبیات کاری، طوری بود که میتوانست کارهای مهمی را با دقت و امنیت انجام دهد. درواقع میتوان گفت سیدرضی بسیار تمییز کاری را که بر عهدهاش بود، انجام میداد. سیدرضی بسیار بر اطلاعات و تحرکات دشمن اِشراف داشت و اهدافشان را میدانست و شیوههای کار دشمن را بلد بود. او برای انجام یک جابهجایی، عالیترین و منحصربهفردترین و پوششیترین روش را انجام میداد. حتی در بعضی مواقع راحت و با تسلط اِشراف اطلاعاتی، دشمن را فریب میداد و آنها را جا میگذاشت. این از نبوغ کاری او بود.
آرامش در شرایط سخت
در شرایط و موقعیت سخت من از سیدرضی جز آرامش و حلم چیزی ندیدم. حاج قاسم، الگوی همه اطرافیانش شده بود و این بردباری را همه از او آموخته بودند. خاطرهای از سیدرضی دارم که نشاندهنده ادب، جوانمردی و دلسوزی اوست. من فرمانده بودم و یکی از نیروها با یک مشکل مالی مواجه شده بود. از بابت مسئولیتم به سیدرضی مراجعه کردم و گفتم اگر میشود این مبلغ را به فلانی بدهید، نیاز دارد. او میتوانست بگوید پول نداریم، اما با تمام تواضع گفت: «از پول بیتالمال نمیتوانم بدهم، اما میتوانم از پول شخصی خودم هماهنگ کنم، در ایران که او برود بگیرد.» محبت و گذشت از مال را آنجا در او دیدم. این کار سیدرضی ارزشش از دهها کار سازمانی بیشتر بود.
حاج قاسم به من قول شهادت داد
صحنههای نبرد و عملیاتی با محل اقدامات شهید موسوی بلااستثنا فاصله داشت، اما او اینقدر روحیه جهادی داشت که خودش میآمد در میدان آتش تا کار را از نزدیک دنبال کند. بعد از شهادت سردار سلیمانی هر وقت او را دیدم و صحبت حاجی میشد، صدای شهید موسوی بدون استثنا ضعیف و آرام میشد و اشک میریخت. همیشه با امید میگفت: «حاج قاسم به من قول شهادت داده نه شفاعت.»
پاسخ به یک مخالف ضدحوثی
روایت یکی از فعالان رسانه از دیدار با شهید صالح العاروری
پس از شکست رژیم صهیونیستی در عرصه نظامی، اولویت این رژیم بر ترور فرماندهان حماس در داخل و خارج از فلسطین اشغالی قرار دارد و ترور العاروری برگرفته از استراتژی صهیونیستها مبنی بر هدف قراردادن فرماندهان حماس است. درواقع نتانیاهو و همفکرانش، بهدلیل عدمتوانایی و ضعف اطلاعاتی در ترور رهبران حماس داخل غزه، تصمیم به ترور فرماندهان حماس در خارج از فلسطین گرفتهاند. در این میان تمرکز این رژیم بر فرماندهانی است که نقش اصلی را در حمایت و پشتیبانی از مقاومت فلسطین در داخل سرزمینهای اشغالی دارند. در این میان شهید صالح، فردی بود که رژیم صهیونیستی بارها اقدام به ترور او کرده بود و او را مغز متفکر مقاومت فلسطینی در داخل کرانه باختری میدانست؛ چهرهای که بسیاری او را شیخ صدا میکردند؛ دانشآموخته علوم اسلامی در دانشگاه الخلیل که رد پای او در بسیاری از عملیاتهای ضدصهیونیستی دیده میشد. مغز متفکری که عملیات در کرانه باختری را از بیروت مدیریت میکرد. او در یک سال گذشته، هدف شماره یک ترور صهیونیستها بود. شهید العاروری درواقع کسی بود که بهعنوان توازندهنده قدرت مقاومت فلسطین در برابر اسرائیل، در کنار سایر فرماندهان حماس از او یاد میکردند. همچنین نقش مهمی در استراتژی وحدت ساحات مقاومت فلسطینی داخل کرانه باختری، غزه و لبنان داشت. حالا به مناسبت شهادت این چهره، علیرضا کمیلی، فعال رسانه در کانال تلگرامی خود خاطرهای را بازگو کرده که خبرگزاری «مشرق» نیز آن را منتشر کرده است. آنچه در ادامه میخوانید، گزیدهای از این خاطره است.
نسبت ایران و حماس
بالاخره شیخ مجاهد صالح العاروری که بهدلیل فهم راهبردی و نفوذش در کرانه از مهمترین خطرها برای رژیم محسوب میشد، به آرزوی خودش رسید. چند باری ایشان را دیده بودم، ولی حیا میکردم که بروم و وقتشان را بگیرم تا اینکه سال قبل برای سخنرانی در یک برنامه که در آن جوانانی از چهل کشور جهان در استانبول جمع شده بودند، حضور یافت. اواخر سخن به پرسشوپاسخ اختصاص داشت که یک جوان یمنی از طیف مخالفان حوثیها خیلی تند از ایران انتقاد کرد و درباره نسبت حماس و ایران پرسید.
لزوم وحدت در جهان اسلام
جو مراسم عوض شده بود و شیخ میتوانست جواب را صریح ندهد ولی خیلی شجاعانه اولا از لزوم وحدت جهان اسلام سخن و بعد هم صراحتا گفت که تنها ایران بوده که ما را کمک کرده. حالا جو جلسه کاملا برعکس شده بود. محبوبیت حماس در جهان اسلام، فرصتی برای وحدتبخشی به جریانات مختلف است و امیدوارم خون پاک این شهید بزرگ که جبران وجود او آسان نیست، برکت کند و جوانانی باهمت و اراده راه او را ادامه دهند.